حجت الاسلام کریم مومنی در گفتگو با خبرگزاری حوزه گفت: برخی از کسانی که در پی انکار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها هستند با تمسک به برخی از گزارش ها در پی تشکیک در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها برآمده اند از جمله اینکه امیرمؤمنان علیه السلام با قاتلین حضرت رابطه خوبی داشته و ممکن نیست کسی با قاتلان همسر خود روابط خوبی داشته باشد. پس شهادتی در کار نبوده است.
وی افزود: این شبهه را می توان به ادله ای پاسخ داد: یکم اینکه در نقل ها به صورت گزینشی نمی توان عمل کرد بلکه برخی از نقل ها به شکاف شدید بین امیرمومنان علیه السلام و خلفا تصریح دارند که نمونه ای از آن در نقلی است که حضرت، ابابکر و عمر را خائن، دروغگو و گناهکار و حیله گر می دانستند. و نمونه دیگر آن در نپذیرفتن سیره شیخین در شورای عمر بود.
حجتالاسلام مومنی تصریح کرد: مساله دوم آنکه شبهه کنندگان در تحلیل گزارش های تاریخی یک سویه نگری کرده اند و به نقل هائی که حضرت امیر علیه السلام مسئولیت ها و پیشنهادها را دوران خلافت ابابکر نمی پذیرفتند توجهی ننموده اند. امام در دوران خلافت عمر چنین نبود که همه مسئولیت های واگذار شده خلفا را بپذیرد که عمر نزد ابن عباس شکوه کرد. (3) در جنگ قادسیه نیز امام فرماندهی را نپذیرفت.
پژوهشگر بنیاد بین المللی امامت بیان کرد: نکته سوم آنکه اگر حضرت علی علیه السلام خلافت و شیوه خلفا را صحیح می دانست در نبردهائی که در دوران آن ها اتفاق افتاده بود، شرکت می کرد، اما مانع حضور یارانش در قبول آن پست ها نمی گشت، زیرا قبول آن ها به هیچ وجه امضای خلافت تلقی نمی شد.
وی گفت: مساله چهارم نیز آنکه برخلاف ادعای شبهه کنندگان که موارد مراجعه خلفا به حضرت علی (علیه السلام) را بسیاری تلقی نموده اند موارد آن نسبت به سال های خلافت آنان بسیار محدود بوده است.
وی اظهارکرد: نکته پنجم آنکه در بین وظائف امام و پیشوای برگزیده از جانب خداوند، حفظ شریعت و نگاهبانی از حوزه دین از مهمترین وظایف او است که اگر احساس کند، اصل و اساس دین در خطر است، به هر صورت ممکن باید از آن جلوگیری کند که در برخی از موارد مشورت، اساس دین در خطر بوده است.
حجتالاسلام مومنی یادآورشد: نکته ششم آنکه حضور یاران و پیروان علی علیه السلام در فتوحات، نه به منزله تایید حکومت و خلافت، بلکه به علت تمایل و علاقه آنان جهت گسترش و اعتلای اسلام در خارج از مرزها است.
وی با اشاره به مورد هفتم تصریح کرد: ورود امیرمؤمنان علیهالسّلام در امور قضائی، در مواردی بود که عدم آگاهی خلفا به پیش پا افتادهترین احکام اسلامی سبب میشد که حقی از مظلومی از مسلمانان پایمال شود که اگر امام دخالت و از حق آنان دفاع نمیکرد، به یقین راهی برای استیفای حقوق شان نمییافتند.
استاد حوزه یادآورشد: مساله هشتم آنکه امام با دانش فراگیر مسئولیّت پاسخگوئی از مشکلات و معضلات علمی را به دوش میکشید و مسلمان و غیرمسلمان آن حضرت را پناهگاهی مناسب برای شکوفائی ذهن و فکر خویش میدانستند از این رو نقش امیرمؤمنان در این موارد حداکثر بهاندازه پاسخ به درخواست ارشاد طرف مقابل بود گر چه غیر مسلمان باشد.