به گزارش خبرگزاری حوزه، محمد تقی سازندگی از پژوهشگران مسائل یمن در یادداشتی به تحلیل رویکرد واکنشگرایانه رهبر مقاومت یمن پرداخت و نوشت:
سید عبدالملک الحوثی، رهبر مقاومت انصارالله یمن در بخشی از سخنرانی اخیر خود گفت: «همیشه آرزوی جنگ مستقیم با اسرائیل و آمریکا را داریم.» عبدالملک الحوثی از آمادگی یمن برای اعزام صدها هزار نفر به فلسطین خبر داد و گفت: «به طور آشکار و صریح از کشورهایی که از حیث جغرافیایی بین ما و فلسطین اشغالی فاصله میاندازند خواستیم تا گذرگاههای زمینی را باز کنند تا صدها هزار نفر از مردم ما بتوانند به فلسطین بروند» الحوثی ابراز داشت: «تاکنون آمریکا مزدورانش را برای مقابله با یمن به کار گرفته است، محبوبترین کارها برای ما و آنچه که از روز اول آرزویش را داشتیم این بود که میان ما و آمریکا و اسرائیل جنگ مستقیم در گیرد» او در پایان سخنانش گفت که «اگر آمریکا قصد درگیری با ملت ما را داشته باشد، سناریویی بدتر از افغانستان و ویتنام را تجربه خواهد کرد».
سخنان سیدعبدالملک با واکنشهای متفاوتی از سوی مقامات کشورهای مختلف روبرو شد. برخی از مقامات، از جمله مقامات آمریکایی، این سخنان را «تهدید» تلقی کردند و آن را محکوم کردند. برخی از مقامات کشورهای عربی این اظهارات را «خطرناک» و «تهدید علیه صلح و امنیت منطقه» خواندند و برخی دیگر از مقامات، از جمله مقامات ایرانی، این سخنان را «شجاعت» و «ابراز اراده» تلقی کردند و «حق طبیعی یک ملت برای دفاع از خود» دانستند و از آن حمایت کردند. برخی نیز این احتمال را مطرح کردهاند که اظهارات الحوثی صرفاً یک سخنرانی احساسی بوده باشد و انصارالله قصد عملی کردن آن را نداشته باشد.
چنین اظهاراتی از یک رهبر سیاسی و نظامی معمولا چند وجهی هستند و در عبارتها، ترکیبی از ملاحظات سیاسی، ایدئولوژیک، روانشناختی و تاکتیکی درهم تنیده شدهاند. تحلیل کامل این دست اظهارات اغلب نیازمند توجه به طیف گستردهای از مسائل تحلیلی و درک عمیقی از سیاستهای منطقهای و جهانی است. بنابراین برای درک عمیق اظهارات و رفتارهای رهبران سیاسی و نظامی، نیاز به تحلیل و دقت بیشتر در تحولات جاری و تاریخچهی مناقشات و درک ریشهای مذهبی و ایدئولوژیک بازیگران درگیر است.
بنابراین گفتمان شجاعانه و هَل مِن مبارز رهبر مقاومت انصارالله یمن، میتواند دلایل و اهداف متعددی داشته باشند که ریشه در تاریخ، جامعهشناسی، سیاست و ایدئولوژی دارند. لذا برای اینکه به درک عمیقتری از انگیزههای پشت اینگونه اظهارات دست یابیم نیاز به بررسی عوامل داخلی و خارجی داریم.
با تحلیل رویکرد چندوجهی که در برگیرندهی جوانب اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی است، به اهداف داخلی و خارجی به شرح ذیل دست مییابیم:
الف: اهداف داخلی
۱. جلب توجه داخلی: در محیطهایی که اخبار بینالمللی کمتر توجه مییابند، این اظهارات میتوانند به جلب توجه داخلی و متمرکز کردن دیالوگ ملی روی مسائلی که رهبری مد نظر دارد، کمک کنند.
۲. تقویت موقعیت انصارالله: انصارالله در سالهای اخیر توانسته است کنترل بخشهای زیادی از یمن را به دست گیرد. اظهارات الحوثی میتواند به عنوان تلاشی برای تقویت موقعیت انصارالله و نشان دادن قدرت آن تلقی شود.
۳. نشان دادن اتحاد و همبستگی درونی در رویارویی با دشمنان خارجی.
۴. افزایش مقاومت و روحیه در میان پیروان خود در برابر فشارهای خارجی.
۵. جنبههای دینی و ایدئولوژیک: در برخی موارد، تأکیدات خاصی بر مبارزه با آمریکا و اسرائیل میتوانند بر اساس ایدئولوژی یا تعالیم دینی خاصی باشند که این موضوع را به بخشی از هویت مقاومت تبدیل میکنند.
۶. تقویت حمایت داخلی: گاهی اوقات، این دست اظهارات برای تقویت حمایت داخلی صورت میگیرد. رهبران ممکن است از رویکردی جنگ طلبانه استفاده کنند تا بین مردم انسجام و وحدت ایجاد کرده و هویت ملی یا جنبشی خود را تقویت کنند.
۷. نمایش قدرت در برابر داخل کشور: چنین گفتمانی ممکن است به منظور ساخت یک تصویر قدرتمند از رهبری جهت اطمینان بخشیدن به پیروان انصارالله و مردم عادی استفاده شود که رهبری آنها تسلیم فشارهای خارجی نخواهد شد.
۸. آیندهنگری: این قبیل اظهارات ممکن است بخشی از تلاش برای ترسیم یک نقشه راه آیندهنگرانه برای جریانهای مقاومت و نشان دادن یک چشمانداز بلندمدت باشند.
۹. استفاده از ابزار رسانهای: در جهان امروز، این اظهارات ممکن است جزئی از استراتژی ارتباط جمعی باشند، تا توجهات بینالمللی را به یک مسئلهی خاص جلب کنند.
۱۰. استفاده از نمادهای دشمنی: در فرهنگ سیاسی برخی از گروهها، اسرائیل و آمریکا به عنوان نمادهایی از دشمنی استفاده میشوند که بر ضد آنها بسیاری از مردم یکپارچگی نشان میدهند و برای مقابله با دشمن واحد، منسجم میشوند.
۱۱. تبعات ایدئولوژیک و مذهبی: مواضع جنگطلبانه گاه بر روی اساس تصورات ایدئولوژیکی یا مذهبی ساخته شده و به عنوان بخشی از مبارزه ایجاد هویت مذهبی یا ایدئولوژیک در نظر گرفته میشوند.
ب: اهداف خارجی
۱. اعلام موضع محکم در برابر آنچه که به عنوان دخالتهای بینالمللی در امور داخلی یا منطقهای تلقی میشود.
۲. استفاده از گفتمان جنگطلبانه به عنوان ابزاری برای مبارزه سیاسی یا دیپلماتیک.
۳. واکنش به سیاستها، تحریمها یا اقدامات نظامی که به عنوان تهدیدی برای حاکمیت یا استقلال ملی تصور میشوند.
۴. تأکید بر مشروعیت: اینچنین اظهاراتی ممکن است به منظور تأکید بر مشروعیت حاکمیت و استقلال یمن در برابر قدرتهای خارجی باشد.
۵. استراتژی بازدارندگی: بیان علاقه به مقابله با آمریکا و اسرائیل ممکن است بخشی از تلاش برای بازدارندگی و جلوگیری از حملات یا سیاستهای آتی باشد.
۶. پیام به حامیان بینالمللی: این ممکن است راهی برای رساندن پیام به حامیان بینالمللی آمریکا باشد که یمن در مقابله با قدرتهای بزرگ کوتاه نمیآید.
۷. الهامبخشی: لفاظیهای جنگطلبانه میتوانند برای الهام دادن و ایجاد حس مقاومت و مبارزه در میان پیروان و علاقمندان به این جنبش استفاده شوند.
۸. فشار برای مذاکره و آتشبس: در موقعیتهای بینالمللی تنشزا، گاه اظهارات تند به عنوان تاکتیکی برای وارد آوردن فشار در جهت ایجاد فضای مذاکرهای بهتر بکار گرفته میشود. مقاومت یمن بارها اظهار داشته است که تا زمانیکه محاصرهی غزه پایان نیابد و غذا و دارو به غزه منتقل نشود، از حمله به کشتیهای تجاری دست نخواهد کشید.
۹. تشدید نزاعهای جغرافیای سیاسی: این اظهارات ممکن است بخشی از نزاعهای جغرافیای سیاسی در منطقه باشند، که بهطورمستقیم یا غیرمستقیم، به کشورهای مختلف از جمله امارات و عربستان و طرفهای فرامنطقهای مانند کشورهای اروپایی هشدار دهد و آنها را از همراهی با آمریکا در ائتلاف دریایی علیه مقاومت یمن دور کند.
۱۰. پیام به جبههی مقاومت: این اظهارات ممکن است به منظور تقویت ائتلافهای موجود و جبههی مقاومت در عراق، سوریه و لبنان باشد یا جستجو برای کسب حمایتهای جدید از دیگر کشورها یا گروههای منطقهای و فرامنطقهای بیان شده باشد.
۱۱. تحریک رقبا: این دست از اظهارات ممکن است به منظور تحریک رقبا و ایجاد فضایی برای بیثباتسازی توازن قدرت موجود انجام شود.
به طور کلی میتوان گفت مردم یمن و رهبر انصارالله خاطرهی خوشی از حضور آمریکا در منطقه ندارند، چرا که در جنگ تلخ هشت ساله، عربستان با حمایت مستقیم سیاسی، نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی آمریکا، تقریبا تمامی زیرساختهای حیاتی یمن را ویران و نابود کرد و صحنههای شنیع و ضد حقوق بشری را به نمایش گذاشت. بنابراین عامل اصلی جنگ یمن با عربستان، آمریکا بود و اکنون که قدرت و توانایی نظامی یمن مسجل شده، یمنیها آرزوی مقابلهی مستقیم با آمریکا را دارند.
با توجه به شرایط کنونی منطقه، به نظر نمیرسد که جنگ مستقیم میان آمریکا، اسرائیل و جبههی مقاومت انصارالله یمن در آیندهی نزدیک رخ دهد. با این حال، سخنان الحوثی نشان میدهد که مقاومت انصارالله به دنبال مقابله با آمریکا و اسرائیل است و از تواناییهای خود برای انجام این کار اطمینان دارد و از جنگ مستقیم ابایی ندارد.