به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب ارتداد، سومین اثری است که از وحید یامینپور خواندم. «نخل و نارنج» و «کاهن معبد جینجا»، دو اثری است که قبل از این کتاب خواندهام. سه اثر از مؤلفی نامآشنا...
جنس این کتاب با دو تألیف دیگر متفاوت است. کتابِ اول در مورد زندگینامه یکی از علمای بزرگ اسلام به نام «شیخ مرتضی انصاری» است. دیگری هم سفرنامهای از مؤلف در مورد سفر به ژاپن است به مناسبت سالگرد حمله اتمی به دو شهر بزرگ آن.
اما نویسنده در این اثر سعی کرده است با قالب داستان، موضوع جدیدی را بیان کند. مسئلهای که هرچند تابهحال در مورد آن صحبت شده، ولی کمتر اثر مکتوبی دراینباره به چشم میخورد. شاید بتوانم بگویم اولین اثر و یا اولین اثر داستانی که به این موضوع پرداخته، کتاب ارتداد است.
کتاب در ۲۴۵ صفحه و سه فصل نوشتهشده و اثری است از انتشارات سوره مهر. طرح جلد و صفحهآرایی، باعث شده کتاب چشمنواز شود. چاپ بیست و یکم کتاب را از کتابخانه امانت گرفتم. چاپ اول کتاب برای سال ۱۳۹۸ هست؛ پس در مدت تقریباً ۴ سال توفیق خوبی برای چاپ مجدد و جلب نظر مخاطبان به دست آورده است.
موضوع کتاب حول محور شکست انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و سرگذشت بعد از آن چرخ میزند. اگر انقلاب رخ نمیداد بعد از آن چه اتفاقاتی میتوانست شکل بگیرد؟ مبارزان چه وضعیتی پیدا میکردند؟ عاقبت مکاتب فکری دیگر که با استبداد و استکبار جهانی در حال مبارزه بودند چه میشد؟ چه حوادثی برای رهبران نهضت و سردستههای گروههای مبارز رخ میداد؟ راه مبارزه را ادامه میدادند یا نه؟ سر تسلیم فرود میآوردند و یا راه مقاومت و ایستادگی را در پیش میگرفتند؟
کتاب سعی کرده است با روندی داستانی سؤالات بالا را جواب دهد و با نگاهی به آینده وضعیت آنها را در سالهای بعد از انقلاب بیان کند.
داستان کتاب با روایتی عاشقانه و مردانه آغاز میشود. سپس این روایت عاشقانه در روند مبارزات و حوادث قبل از شکست انقلاب و بعدازآن ادامه پیدا میکند. سه شخصیت اصلی در جریان کتاب، خانوادهای هستند که حوادث، حول محور زندگی آنها رقم میخورد. البته با کنایه به برخی از شخصیتها هم اشارهای میشود. مثلاً سید خراسانی و یا احمد که گمان میرود احمد متوسلیان و دیگری رهبر انقلاب باشند.
«یونس» و «دریا» زوج مبارزی هستند که در گیرودار مبارزات اولین و تنها فرزندشان به نام «آرزو» به دنیا میآید. با شکست انقلاب در شب ۲۱ بهمن، این خانوادهی سهنفره دچار تحولاتی میشوند. تحولاتی که تا چند دهه بعد در زندگی آرزو و حتّی در ازدواجش، اثر میگذارد. اگر کمی بیشتر ادامه دهم، کل داستان کتاب را تعریف کردهام. اینگونه لذت خواندن کتاب را از مخاطب خواهم گرفت.
همین اندازه بگویم که خواندن کتاب در این روزهایی که عملیات «طوفان الاقصی» رخداده است، طعم خاصی به خواننده میچشاند. چه رابطهای بین روایت شکست انقلاب با طوفان الاقصی وجود دارد؟! برای پاسخ به این سؤال باید کتاب را بخوانید تا با جهان ترسیمشده توسط نویسنده آشنا شویید.
فارغ از خلاقیت نویسنده و امتیازات کتاب، این اثر نظر منتقدین را هم به خود جلب کرده است. برای من که خیلی کم با دنیای داستان آشنا هستم، دیالوگهای شعارگونه و گاهی با طعم فلسفی، مانع از لذت بردن از داستان بود. بهاصطلاح نویسندهها، مؤلف گاهی در کتاب «حرف» زده و به سخنرانی پرداخته است. طعم و عطر داستان بین جملات گاهی گم میشود. به نظرم یامینپور قصد داشته است که داستان کمی رنگ و بوی فلسفی به خود بگیرد! در برخی صفحهها، رگههایی از این ادعا را میتوان دید.
شاید عدم توفیق کامل نویسنده در شکلدهی یک «داستان» برای بیان مطالب، نقد دیگری به این کتاب باشد؛ حتّی تا پایان داستان شخصیتها بهطور کامل شکل نگرفتهاند. ترسیم و تصور کاملی از جزئیات شخصیتها به دست خواننده نمیرسد. به همین خاطر کتاب بیشتر به یک داستان کوتاه میماند تا یک رمان.
یامینپور با تألیفهای قبلی خود نمره قبولی در امر نویسندگی و داستاننویسی را آورده است ولی برای گرفتن نمره کامل نیاز به سرمایهگذاری بیشتری دارد.
به تعبیری معروف، اردک در آب شنا میکند و در هوا هم پرواز؛ ولی نه مانند ماهی در عمق آب میرود و نه مثل عقاب در اوج آسمان. یقیناً اگر یامینپور زمان بیشتری را در امر داستاننویسی سپری و کار حرفهای خود را در این راستا تعریف کند، ثمرات بهتری از او بهجا خواهد ماند.
از آنجایی که هر اثر انسانی فارغ از نقد نیست، این کتاب هم نقدهایی دارد؛ اما نقدها مانع از آن نیست تا کتاب را به دیگران معرفی کنم.
اگر فیلم سینمایی «سیانور» را دیدهاید و کتاب «احمد احمد» را خواندهاید، این کتاب برای شما طعم دیگری خواهد داشت. راستی! کتاب احمد احمد هم کتابی است بس خواندنی!
امیر خندان