به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام میثم فتحی طی سخنانی در نشست علمی- تحلیلی فکرت با اشاره به لزوم توجه به تهدیدها و فرصت هایی که انقلاب اسلامی با آن مواجه است، اظهار داشت: باید توجه داشت که هر فرصتی اگر به آن پرداخته نشود، میتواند تبدیل به تهدید شود، به همین خاطر از باب «تُعرفُ الأشیاء بأضدادها» باید همه به فرصتها توجه نمود و هم تهدیدها.
کارشناس حوزوی افزود: در رابطه با مقوله انقلاب اسلامی، علت فاعلی و مادی خود مردم هستند. بهتعبیری کسانی که ایجاد کننده، اقامه کننده و حافظ انقلاباند، همین مردم هستند که نباید از اهمیت نقش آفرینی آن ها غافل شویم کما این که مقام معظم رهبری نیز اخیراً فرمودند مردم همه کاره اند.
وی همچنین گفت: البته اگر در اینجا بخواهیم حاکمیت را لحاظ کنیم، این مردم کماکان فرصت هستند. یعنی کسانی که هم انقلاب را ایجاد کردند و هم قرار است که آن را حفظ کنند. فاصله گرفتن از مردم به نظر میرسد که تهدیدی جدی را ایجاد نماید و علت فاعلی و مادیِ انقلاب اسلامی را مُضمحل نماید.
فتحی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر باید توجه داشت که سه عامل در ارتباط وثیق با مردم مؤثر هستند؛ تأمین نیازهای ابتدایی مردم برای یک زندگی شرافتمندانه، سخنگفتن با مردم و نیز پاسخگویی صادقانه به آن ها.
وی یادآور شد: در ادامه بحث بهعلت صوری انقلاب اسلامی میرسیم. این علت، «نقشهی راه» ما است. این نقشه شامل دو بخشِ آرمانهای انقلاب (که در کلمات حضرت امام و رهبری وجود دارد) و شرح مقدس (که مبنا و مقیاس آن آرمانها) است. ما باید مواظب باشیم که آرمانها بهگونهای تفسیر نشوند که از مقیاس فاصله بگیرند وگرنه همین فاصله گرفتن در نظر و عمل، خودش دوباره در این قسمت جزو تهدیدها میتواند بهحساب بیاید.
فتحی بیان داشت: در بحث و نظر راجع به علت غایی انقلاب اسلامی باید توجه داشت که این علت در واقع تحقق حاکمیت دینی است. ما باید بدانیم که مُرادمان از حاکمیت دینی چیست؟ گاهی ممکن است منظور ما چنین باشد که یک شخصیت دینی در رأس وجود داشتهباشد. گاهی ممکن است منظور ما این باشد که مبنای تقنین و قانونگذاری دین باشد.
کارشناس حوزوی افزود: گاهی ممکن است منظور ما این باشد که در این حاکمیت اجرای احکام دینی صورت بگیرد. گاهی نیز ممکن است همه موارد وجود داشتهباشند که به نظر میرسد که مُراد امامین انقلاب، همین مسأله آخر یعنی همه موارد است.
وی افزود: در این میان حال اگر ما علت غایی را اینگونه در نظر بگیریم، در این بخش تهدید ما میتواند نداشتن سنجش در اجرای قانون باشد. ما چقدر قانون دینی را محقق کردیم؟ و چقدر در آن موفق و به هدف نزدیکتر شدهایم؟ لذا بنده این تهدیدها را در دلِ این علل انقلاب اسلامی بیان کردم که اگر هر کدام از این علل نباشند، بهقول فیلسوفان علت تامه محقق نیست و آن معلول که انقلاب اسلامی باشد، محقق نخواهد شد.
کارشناس حوزوی گفت: البته هر کدام از اینها که باشند، یک فرصت بسیار بزرگ و درخشانی را ایجاد میکند و بهشکل اشتدادی مابقی عوامل را تقویت میکند تا ان شاءالله جریان به پیش برود.
فتحی همچنین بر لزوم فهم درست از متن دین و نیز نظارت بر اجرای درست آن تأکید کرد و افزود: در گذشته نهچنداندور مقنن و مفتی، خود، ضمانت اجرای قانون بود و برای اجرای آن کافی بود. مانند مرحوم میرزای بزرگ و فتوای تحریم تنباکو و اجرای این فتوا حتی در حرمسرای ناصرالدینشاه؛ اما امروزه در کنار حکم، فتوا و قانون، به جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی نیاز است تا بدانیم فلان معروف را چهزمانی و چگونه اجرا کنیم؛ وگرنه بنابر نظر فقها اگر یک معروف با اجرایش به هر دلیل منکرات دیگری ایجاد شود، آن معروف در آن زمان منکر میشود.
وی خاطرنشان کرد: این مفهوم مصلحت است. حال ممکن است متدینان اشکال کنند که مصلحت و عقبنشستن تا به کجا؟ پاسخ این است که اگر از قبل زمینه احترامِ متقابلِ با درکِ متقابلِ صادقانهِ حاکمیت و مردم ایجاد شود؛ این مسأله حل میشود. مانند پدری که اولاً نیازهای خانواده را میشناسد و ثانیاً در جهت رفع آن میکوشد و ثالثاً اگر هم در جایی نتوانست، گفتوگوی صادقانه را پیش میگیرد؛ وگرنه در جای دیگر سر بر میآورد و اشکال منطقیای نخواهد داشت.
انتهای پیام
نظر شما