به گزارش خبرگزاری حوزه، ماه مبارک رمضان، بهار قرآن است و در این ماه برای انس و الفت قلب ها با این هدیه الهی، به بررسی شبهات قرآنی در شماره های گوناگون خواهیم پرداخت.
پرسش:
چرا قرآن ما را به تأمل در طبیعت فرا می خواند؟
پاسخ اجمالی:
قرآن تأکید زیادی بر لزوم استفاده از حسّ و مشاهده به عنوان یک منبع معرفت و شناخت می نماید. مانند: توجه دادن انسان ها به آسمان و زیبایی ها و نظم و استحکام آن، دعوت به مشاهده نظام آسمان ها و زمین و مخلوقات. پروردگار برای بیداری دل ها و پیمودن راه توحید و خداشناسی، دعوت به تامل در مسأله نزول باران و زنده شدن زمین های مرده، توجه دادن انسان به مبدأ آفرینش، دعوت انسان به بازنگری دوباره غذا و چگونگی پدید آمدن آن و به صورت کلی دعوت به تأمل در پدیده های گوناگون هستی نموده است.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در سوره «ق»(۱) توجّه انسان ها را به آسمان و زیبایی های آن و چگونگی ساختمان کرات آسمانی و مخصوصاً توجّه آنها را به عدم وجود ناموزونی ها در آن جلب می کند که هم زیبا است، هم محکم، هم منظم، و هم خالی از عیب و نقص.
و در سوره اعراف(۲) برای بیداری دل ها و پیمودن راه توحید و خداشناسی همه انسان ها را دعوت به مشاهده نظام آسمان ها و زمین و مخلوقات پروردگار کرده است و در سوره غاشیه(۳) از آسمان به زمین می پردازد، و توجّه انسان ها را به دو چیز یکی آفرینش شتر با آن عجایب فراوانی که دارد ـ مخصوصاً برای مردمی که در محیط نزول قرآن زندگی می کردند ـ و دیگر تسطیح کره زمین به طوری که قابل زندگی برای انسان ها باشد، جلب می کند و مشاهده را در تمام این مراحل به عنوان یک منبع مؤثّر معرفت می نماید.
در سوره روم(۴) پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را مخاطب قرار داده، و او را به مسأله نزول باران ها و زنده شدن زمینه های مرده توجّه می دهد و می فرماید: «آثار رحمت الهی را بنگر که چگونه زمین مرده را زنده می کند».
در سوره طارق(۵)، به سراغ انسان می رود و مخصوصاً روی مبدأ آفرینش او انگشت می گذارد، و می فرماید: «هر انسانی باید بنگرد از چه چیز آفریده شده است، از آن آب جهنده بی ارزش؟!» باز در این جا حسّ و مشاهده به عنوان وسیله معرفت ذکر شده.
در سوره عبس(۶) به انسان دستور می دهد: «چشم بگشا و غذا و طعام خودت را ببین، و چگونگی پرورش آن را از طریق نزول باران، و شکافتن زمین، و سر بر آوردن گیاهان و دانه های غذایی، میوه ها، و سبزی های خوراکی که اگر هر ورقی از آن را درست بنگری کتاب و دفتری بزرگ از معرفت پروردگار در آن می بینی».
موارد شش گانه فوق دعوت به «نظر» می کند در حالی که در موارد دیگری دعوت به «رؤیت» می کند. گرچه این دو واژه در بسیاری از موارد به یک معنا به کار می رود ولی به طوری که از بعضی منابع معروف لغت استفاده می شود نظر به معنای گردش چشم و کنجکاوی و دقت برای مشاهده چیزی است در حالی که رؤیت به خود مشاهده گفته می شود.(۷) البتّه هریک از این دو واژه گاهی در معنای مشاهده حسّی به کار می رود، و گاه در مشاهده فکری و ذهنی، امّا باید توجّه داشت که معنای اصلی آن همان مشاهده حسّی است.
به هر حال در سوره شعراء(۸) مشرکان را به مشاهده انواع مختلف گیاهان که به صورت زوج زوج در هر گوشه و کنار زمین می روید فرا می خواند.
در سوره سجده(۹) آنها را به تماشای چگونگی حرکت آب دریاها در لابه لای ذرّات ابر، و فرو ریختن آنها بر سرزمین های خشک و بی گیاه، و روییدن گیاهانی که هم انسان از آن استفاده می کند و هم چهارپایان فرا می خواند.
در سوره فصلت(۱۰) به تمام آیات آفاقی و انفسی یعنی نشانه های خدا در عالم بزرگ، و در جهان کوچک یعنی وجود انسان، اشاره کرده می فرماید: «ما این آیات را پیوسته و به طور مستمر یکی بعد از دیگری به انسان ها نشان می دهیم تا به وجود خدا پی برند و حق بر آنها آشکار شود».
در سوره ملک(۱۱) سخن از مشاهده پرندگان است که چگونه بالای سرما پرواز می کنند؛ گاه بال ها را می گشایند، و گاه می بندند، و این گشودن و بستن آنها را به سرعت بر فراز آسمان به حرکت در می آورد، و برخلاف قانون جاذبه به راحتی خود را در میان زمین و آسمان نگه می دارند. گاه بال ها را گشوده و در عین حال به سرعت حرکت می کنند، گویی نیروی مرموزی آنها را به پیش می راند و گاه بال ها را بسته و به سرعت پیش می روند، هرکدام برای خود راه و رسم و ساختمان و شکل مخصوصی دارند و هرکدام وسایل و ابزار لازم برای زندگی و برنامه خود.
در سوره ذاریات(۱۲) بار دیگر به آفرینش زمین، و سپس به آفرینش وجود خود انسان که در عین کوچکی، دنیای عظیم و پرغوغایی است توجّه می دهد و با جمله «افلا تبصرون» کسانی را که چشم باز دارند و این واقعیّات را نمی بینند مورد سرزنش قرار می دهد.
باید توجّه داشت «بصیرت» از مادّه «بصر» به معنای چشم یا دید چشم گرفته شده، و در عین این که به معنای «نظر» و «رؤیت» به کار می رود با آن متفاوت است؛ چرا که بیشتر تکیه روی عضو بینایی و نیروی آن دارد، ولی مانند آن دو واژه گاه به معنای مشاهده درونی و تفکر نیز استعمال می شود.
و بالاخره در سوره نحل(۱۳) روی مسأله گوش و چشم و دل به عنوان سه وسیله اصلی شناخت و معرفت تکیه می کند که دلیل روشنی است بر اعتبار مشاهده و حسّ به عنوان یک منبع اصلی شناخت.
آیات فوق که بیشتر پیرامون مسأله توحید و خداشناسی سخن می گوید برای پیمودن این راه و رسیدن به مقصد به انسان ها دستور می دهد که درست چشم های خود را بگشایند، و نام «الله» را بر پیشانی یک یک موجودات جهان بنگرند، عجایب و شگفتی های آنها را ببینند، نظامات دقیق حاکم بر آنها را تماشا کنند، و بعد از طریق برهان نظم نه تنها بر ذات خدا که صفات و توحید و تدبیر و قدرت و علم بی پایان اش را نیز دریاب اند.
با توجّه به این که مهم ترین مسأله در اسلام مسأله توحید و خداشناسی است، و مهم ترین دلیل آن در قرآن برهان نظم، و مهم ترین منبع برهان نظم جهان طبیعت و آفرینش است، اهمیّت حسّ و مشاهده و تجربه از نظر قرآن روشن می شود.
نه تنها در مسأله خداشناسی که در مسأله معاد که دوّمین مسأله مهم است قرآن نیز از این مشاهدات حسّی بهره فراوان می گیرد، و صحنه های معاد را در آیات فراوانی در همین جهان طبیعت در مقابل چشم انسان مجسّم می کند. به عنوان نمونه در سوره «ق» می خوانیم: «وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَکاً فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّات وَحَبَّ الْحَصِیدِ وَالنَّخْلَ بَاسِقَات لَهَا طَلْعٌ نَّضِیدٌ رِّزْقاً لِّلْعِبَادِ وَأَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّیْتاً کَذَلِکَ الْخُرُوجُ» (۱۴)؛ (و از آسمان، آبی پربرکت نازل کردیم، و به وسیله آن باغ ها و دانه هایی را که درو می کنند رویاندیم همه اینها برای روزی بخشیدن به بندگان است. و بوسیله باران سرزمین مرده را زنده کردیم [آری] زنده شدن مردگان نیز همین گونه است).
همچنین برای روشن ساختن سرانجام ظلم و ستم و عاقبت کار بدکاران مردم را به مشاهده آثار باقی مانده از آنان، و ویرانه های شهرهای در هم کوبیده شده آن ها، دعوت می کند.
اینها همه تأکیدی است از سوی قرآن بر لزوم استفاده از حسّ و مشاهده به عنوان یک منبع معرفت و شناخت. (دقت کنید)(۱۵)
پی نوشت ها:
نظر شما