به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام علی آقاصفری در نشست علمی «نقد قرآنی انسان شناسی مکتب مدیریت اقتضایی» بخش حوزوی سی ویکمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم در تهران گفت: در سیر تطور مدیریت رایج، برداشت های مختلفی از این مطالب انجام می شود.
پژوهشگر جامعه المصطفی افزود: در مکتب مدیریت کلاسیک، انسان به عنوان موجود اقتصادی مطرح می شود. یعنی عامل انگیزشی در مدیریت انسان را صرفا در عامل اقتصادی می دانستند.
وی بیان کرد: پس از آن، به این نتیجه رسیدند که تنها عامل انگیزش در وجود انسان، مسایل اقتصادی نیست، بلکه مسایل دیگر نیز تاثیرگذار است. پس از این تصویر در مکتب نیوکلاسیک و روابط انسانی، تصویر انسان اجتماعی ترسیم شد.
پژوهشگر و نویسنده مدیریت اسلامی، گفت: پس از مطالعات دیگر، ابعاد دیگری از انسان نیز کشف شد و در نظریه های مدیریتی لحاظ گردید که در اینجا از انسان خود آگاه در مکتب مدیریت سیستمی سخن به میان آمد.
وی افزود: در مکتب مدیریت اقتضایی انسان به عنوان یک موجود پیچیده ترسیم شد که تصویر واضحی از عوامل انگیزشی در وجود انسان وجود ندارد و نمی توانیم به یک عامل توجه کنیم، بلکه مجموعه ای از عوامل در وجود انسان موثر است.
پژوهشگر جامعه المصطفی یادآورشد: در مکتب کلاسیک انسان به عنوان یکی از عوامل تولید مطرح شد. در مکتب نیوکلاسیک و سیستمی و اقتضایی انسان به عنوان مهمترین عامل تولید مطرح شده است و اخیرا نظریه های مدیریتی انسان را بالاتر از تولید می دانند. انسان اقتصادی و اجتماعی و عقلایی و خودیاب، سرمایه راهبردی و عامل تغییر، تعابیری است که از انسان ارایه می شود.
وی تصریح کرد: تاکنون تصویر واضح و روشنی از انسان ارایه نشده است و اذعان محققان این حوزه به این امر شهادت می دهد که نمی توان یک نیاز را به عنوان مهمترین نیاز انگیزشی انسان معرفی کنیم.
پژوهشگر جامعه المصطفی افزود: چند اصل از مکاتب مدیریت به دست می آید. نخست اینکه در این مکاتب، انسان، تک ساحتی است. دوم اینکه در این مکاتب، بحث سودانگاری و سود محوری در خصوص انسان مطرح می شود. یعنی همه این مطالب به این اصل بر می گردد که چگونه از انسان و ظرفیت های او در راستای تأمین منافع سازمانی استفاده ببریم.
استاد حوزه بیان کرد: در مکتب سیستمی و مدیریت اقتضایی توجه به تاثیرپذیری انسان از محیط به عنوان جبرگرایی محیطی مطرح می شود. بعد مادی، توجه به سودمحوری و نقش محوری انسان در سقوط و صعود سازمان ها در مکاتب مدیریتی به عنوان یک اصل مطرح بوده است.
وی یادآورشد: زمانی که به گزارههای قرآنی توجه می کنیم می بینیم که قرآن در ابتدا به مساله توجه به نیازهای اقتصادی نگاه خاصی دارد و آن را نفی نمی کند.
پژوهشگر و نویسنده مدیریت اسلامی، گفت: در قرآن به مساله تامین نیازهای اقتصادی و اجتماعی و معیشتی انسان توجه شده و تامین این نیازها مورد تاکید است.
وی تصریح کرد: قرآن به مسایلی که در دانش مدیریت در خصوص ظرفیت ها و توانمندی های انسان اشاره شده توجه دارد، ولی فراتر از آن را نیز بیان می کند. به این دلیل مدعی هستیم که جامعیت قرآن کریم ومرجعیت قرآن در این گزاره ها فراتر از داده های خامی است که در مدیریت رایج دیده می شود.
وی افزود: انسان در قرآن کریم دو ساحتی است. همچنین قران کریم بر اراده و اختیار وعدم اسارت و جبر محیطی انسان تاکید دارد. گزاره های قرآن کریم توجیه افرادی که به دلایل مسایل سازمانی و اجتماعی رفتار خود را خالی از مشکل می دانند را نمی پذیرد. اگر جبر محیطی که در ادبیات مدیریت به نحوی به صورت برجسته مطرح است مورد تایید قرآن بود افرادی که فردای قیامت «کنا مستضعفین فی الارض» می گفتند نباید مورد توبیخ قرارگیرند.
استاد حوزه بیان کرد: زمانی که سیره مدیریتی پیامبر را مطالعه می کنیم می بینیم که پیامبر در همه حوزه های مدیریت تحول ایجاد کردند. یعنی ایشان در همه حوزه های اجتماعی و مدیریتی و اقتصادی و سیاسی و... تحول آفریدند. اگر ایشان تابع جبر محیطی بودند این همه اتفاق در آن دوران رخ نمی داد.
پژوهشگر و نویسنده مدیریت اسلامی، گفت: در ادبیات قرآن کریم گزاره هایی داریم که جبر محیطی را نمی پذیرد و ضمنا به انسان بیان می کند که باید از پیامبر اسلام الگو بگیرید. یعنی آفرینندگی و تحول ایجاد کردن در همه حوزه هایی که در عصر بعثت حضور داشت.
وی یادآورشد: قرآن انسان را منفصل از مبدا و مقصد معرفی نمی کند. خداوند در سوره لقمان می فرماید؛« إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِی نَفۡسٞ مَّاذَا تَکۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِی نَفۡسُۢ بِأَیِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرُۢ» یعنی شما زمان مرگ را نمی دانید. مکان مرگ وچگونگی مرگ را نمی دانید. همچنین بیان می کند که در یک مسیر بی نهایت حرکت می کنید و نمی توانید در مسیر ابدیت در طبیعت منحصر باشید.
پژوهشگر و نویسنده مدیریت اسلامی گفت: پاسخگویی به نیازها در قرآن وجود دارد ولی منفصل از مبدا و مقصد نیست. قرآن قابلیت ها و توانمندی های انسان را می پذیرد، همچنین بیان می کند که هم تسخیرگری و هم زمام امور را می تواند به دست گیرد و این قابلیت و ظرفیت در او تعبیه شده است.
وی تصریح کرد: قرآن انسان را ضمن آفرینندگی و خالق بودن، اسیر در محیط نمی داند. انسان در نظریه قرآن آفریننده در محیط است. قرآن کریم تصریح دارد که اگر انسان منفصل از مبدا و محروم از امدادهای غیبی باشد. خداوند در سوره مجادله به تخریب امکانات توسط یهود اشاره می کند که نشان می دهد که این گروه چقدر نسبت به تخریب امکانات و تنگ کردن فضا برای مومنان مصر هستند.
پژوهشگر جامعه المصطفی افزود: قرآن کریم شرط اصلی بهره مندی از امدادهای غیبی را منوط به اتصال به حضرت حق می داند.
استاد حوزه بیان کرد: می توانیم مدعی باشیم که قرآن به روش ها و سبک ها ووظایف مدیریتی و رفتار سازمانی توجه کرده است که با استنطاق از گزاره های قرآنی می توانیم مسایل چالشی را با مراجعه به مدد و امداد و رهنمودهای قرآن کریم استفاده حل کنیم.
وی گفت: با مبانی قرانی می توانیم از سفره بیگانه از نظریات و اصول و بحث های رفتاری برخیزیم و در سفره این اعجاز و منبع جاودان قرآن بنشینیم و مدعی باشیم که سازمان ما بر اساس گزاره های قرآنی تاسیس و اداره می شود و مبتنی بر مسیر ابدیت حرکت می کند.