به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام مصطفی محجوب زاده در یادداشتی پیرامون حوادث زمانه ی بعد از شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام تا به امروز! نوشت:
فرمود: خدایا این مردم از من خسته شدهاند و من نیز از آنها، خدایا بهتر از آن ها را به من عنایت فرما و حاکمانی ستمگر بر آن ها مسلط بنما ...
اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَ مَلُّونِی وَ سَئِمْتُهُمْ وَ سَئِمُونِی، فَأَبْدِلْنِی بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدِلْهُمْ بِی شَرّاً مِنِّی... [۱]
چه قدر دردناک است این سخنان؛ کار به کجا برسد که امیرالمؤمنین، مولاعلی، صبورترین مرد روی زمین، نفرین کند؛ چه دلی از علی خون شود که چنین بگوید؛ این یعنی پیش از آنکه فرق او شکافته شود، قلبش را شکافتهاند...!
و چه دردناک است وقتی می شنوی، علی را معاویه یا عمرو عاص یا یکی از سران کفر و فتنه نمی کشد، مولا را یکی از مردم می کشد، مردمی که امیرمؤمنان برای دفاع از حقشان لحظهای آرام و قرار ندارد!
بیراه نگفته اند: اینک شما و وحشت دنیای بی علی!
دنیایی که تاب تحمل علی را ندارد، بی شک دنیای خوفناکی است؛
در چنین دنیایی هر روز باید منتظر مظلومیت تازهای از اهل حق باشی، در چنین فضایی است که امام حسن مجتبی مظلومانه تنها می شود و سیدالشهداء قطعه قطعه میشود، آن هم برای چه!!!
به خاطر کینه ی مولا علی!!
_ صبح عاشورا با مردم سخن گفت، خودش را معرفی کرد، گفتند می شناسیمت!؛ فرمود: وای بر شما پس چرا با من می جنگید؟ مگر من جرمی مرتکب شدهام، سنتی را تغییر دادهام یا حقی از شما ضایع کردهام؟ گفتند می کشیم به کینه پدرت "بغضا لابیک"[۲]
در دنیایی که به کینه علی، حسین را می کشند دیگر مگر می شود زندگی کرد؟!
زندگی در این دنیا وحشت هم دارد،
و وحشتی که در تاریخ ماند و ماند و امروز رسیده است به غزه
و آه از غزه...!
آه از کودکان تکه تکه شده!
آه از بدن های زیر آوار مانده!
آه از ...
کجاست مهدی ات تا قطع کند دست ظالمان عالم را ...؟
کجاست تا دست مستضعفین عالم را بگیرد و آن ها را به جایگاه حقیقی شان، یعنی جانشینی بر زمین بنشاند ...
خدایا به ما _مردم_ تاب تحمل حکومت عدل مهدوی را عطا کن، چون تا این آمادگی را نباشد بی شک او نخواهد آمد و این وحشت به پایان نخواهد رسید ...
پی نوشت ها:
۱- [نهج البلاغه خطبه۲۵]
۲- فقالوا له: إنا نقتلک بغضاً لأبیک.[ینابیع المودة، جلد۱، صفحه ۴۰۲]