به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، حجت الاسلام و المسلمین شهید آل هاشم حقیقتا جایگاه مردمی روحانیت و نماینده امام امت را در امامت جمعه به تصویر کشید و به همه نشان داد.
۱۳ اردیبهشت سال ۹۷ با جمعی از جوانان راهیان پیشرفت و تعالی استان آذربایجان غربی به دیدار امام جمعه شهر تبریز رفتیم، در آن جلسه دوستان و جوانان حاضر در جلسه دغدغههای خود را بیان کردند و بعدا حاج آقا شروع کرد به سخنرانی و نکته جالب این بود که هر پیشنهادی که به وی میدادیم، میگفت: ما این را شروع کردیم و در حال پیگیری و عملیاتی است.
از وی خواستم فکری به حال مس سونگون بکنند که خاکش را به استانهای دور دست میبرند و فقط اثرات منفی آن از تخریب زمینهای کشاورزی برای منطقه ورزقان میماند، او جواب داد من به دنبال ایجاد شرکت مس آذربایجان هستم اگر مسئولین و نمایندگان همراهی کنند و میخواهم همایش ائمه جمعه را در ورزقان و معدن مس سونگون برگزار کنم تا هم ائمه جمعه با آن بیشتر آشنا شوند و هم اهمیت آن را به دیگران و رسانهها گوشزد کنم و دو ماه بعد یعنی در تیر ماه همان سال اولین جلسه ائمه جمعه را در مس سونگون برگزار کرد.
میگفت من تمام همتم این است که سخنگوی مردم باشم و حرف آنها را از تریبون نماز جمعه بیان میکنم تا دشمنان از این خلاء برای سوار شدن بر احساسات مردم و پیش بردن اهداف خود استفاده نکنند.
او ادامه میدهد، در بازی استقلال تهران و تراکتور سازی تبریز که در اوج فتنه ۹۶ بود و قرار بود روز جمعه اغتشاش صورت بگیرد به ورزشگاه رفتم و در کنار تماشاگران نشستم تا مردم من را دیدند تعجب کردند و حضور من برای این بود که مردم بدانند که من هم از خودشان هستم و شاهد بودید که تبریز تنها شهری بود که در اغتشاشات دی ماه وارد بازیهای دشمنان اسلام و انقلاب نشد.
میگفت، مرزهای زمینی و جغرافیایی یک اعتبار هستد و همه ایران یک سرزمین واحد است و یکی از تلاشهای من این است که بتوانم وحدت رویه را در بین مدیران و تاثیرگذاران استانهای ترک نشین و دانشگاهها و طلاب و روحانیون شان برقرار کنم، تلاش دارم مجمع طلاب آذربایجان را راه اندازی کنم، نشستهای فصلی نمایندگان ولی فقیه در چهار استان ترک نشین را دوست دارم برگزار کنم که اولین جلسهاش را برگزار کردیم.
حقیقتا هم من فایده این نشستها را در جنگ دوم قره باغ دیدم که موضع رسمی جمهوری اسلامی از بیانیه چهار نماینده ولی فقیه در استانهای ترک نشین رسانهای شد.
او میگفت، زمین چند هزار متری را خریدهایم و تلاش داریم مجهزترین حوزه علمیه کشور را در تبریز بسازیم و شکوه و عظمت علمی گذشته تبریز را دوباره به آن برگردانیم.
وی اضافه میکرد، به دیدار مراجع قم که رفتم آیت الله العظمی جعفر سبحانی از من گلایه کردند که تبریز یک زمانی دهها مجتهد داشت و امروز چنین نیست، من از ایشان خواستم از شاگردانشان به تبریز بفرستند و نمیشود همه در قم بمانند و من تمام تلاشم برگرداندن شکوه علمی تبریز است و شما مراجع تقلید باید کمک کنید و از چندین اساتید درس خارج دعوت کردهام تا کرسی درس خارج را در تبریز برگزار کنیم.
از حاج آقا آل هاشم سوال کردم که شما تیم رسانهای دارید که این اندازه کارهای شما در دید و رصد رسانهها است؟ جواب داد من کار خارق العادهای نمیکنم، فقط به عنوان یک طلبه و روحانی کنار مردم هستم و مردم این بودن کنارشان را دوست دارند و متاسفانه به قدری میز و ریاستها ما را از مردم جدا کرده که از سوار شدن یک روحانی مسئول به تاکسی و یا اتوبوس همه شگفت زده میشوند و البته من آدم رسانهای هستم و قبل از امامت جمعه که در نمایندگی ولی فقیه در ارتش بودم هم تمام روزنامهها را ورق میزدم و مطالب مهمشان را مطالعه میکردم.
وی از هیئتی تعریف کرد که سالها بود رنگ نماز جمعه ندیده بودند، میگفت، هیئت بزرگی در تبریز بود که خیلی با انقلاب و نماز جمعه میانه نداشتند و اصلا به نماز جمعه نمیآمدند و وقت هیئت شان را هم دقیقا انداخته بودند وسط نماز جمعه، یک جمعه نماز جمعه را به یکی از فضلا سپردم و خودم رفتم این هیئت، از من خواستند سخنرانی کنم در آن هیئت گفتم من آمدهام مستمع باشم و استفاده کنم، همه هیئتیها تعجب کرده بودند که تا حالا کسی به سراغ ما نیامده بود، از هفته بعد ساعت هیئت را تغییر دادند و همه آن هیئت بزرگ در نماز جمعه حاضر شدند و الان پای ثابت نماز جمعه هستند.
به این حدیث حالا بیشتر فکر میکنم که شهید آل هاشم مصداق واقعی آن بود، إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ
مهدی شاهی زاده علیار