به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «ترور شخصیت و آبرو» پرداخت که متن آن بدین شرح است:
یکی از درخواستهای امام سجاد علیهالسلام در دعای مکارمالاخلاق این است: «اللَّهُمَّ إِلَی مَغْفِرَتِکَ وَفَدْتُ، وَ إِلَی عَفْوِکَ قَصَدْتُ وَ إِلَی تَجَاوُزِک اشْتَقْتُ»؛ الهی به جانب آمرزشت آمدهام و به سوی بخشایشت روی آوردهام و به گذشت تو مشتاقم.
در جلسات قبل عرض کردم دعاهایی که ائمه اطهار علیهم السلام فرمودهاند، برای تعلیم و تعلم ماست و شیوه دعا و گدایی کردن در درگاهِ الهی را به ما یاد میدهند.
صحیفه سجادیه امام سجاد علیهالسلام از طریق دعا به ما می آموزد که چگونه با خدا راز و نیاز کنیم. در گذشته در هر خانه ای صحیفه سجادیه در کنار قرآن وجود داشت. بزرگان و مؤمنین و علاقمندان به ولایت این دعاها را میخواندند و استفاده میکردند. از بیتوفیقی ماست که از این دعاها فاصله گرفتهایم و تمام همّ و غمِ ما دنیا شده است.
در این فراز از دعا، امام سجاد (ع) به ما تعلیم میدهد که چگونه دعا کنیم: «اللَّهُمَّ إِلَی مَغْفِرَتِک وَفَدْتُ»؛ ابتدا مغفرت خدا را میخواهد و سپس «وَ إِلَی عَفْوِک قَصَدْتُ»؛ عفو خدا را میخواهد.
«مغفرت»، «عفو» و «تجاوز» هر کدام معنای خاص خود را دارند، اما ما به یک معنا میگوییم: «خدایا ما را ببخش و پرونده اعمالمان (گناهان گذشته) را نابود کن».
روایت است از امام علیبن موسی الرضا علیهما السلام که میفرمایند: «لا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّی تَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال: ۱ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. ۲ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. ۳ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ»؛ مؤمن، مؤمن واقعی نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد: سنّت از پروردگارش و سنّتی از پیامبرش و سنّتی از امام زمانش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز است، اسرار مؤمنان را فاش نکند و آبروی بندهها و مؤمنین را نبرد، لغزشها و اشتباهات دیگران را جمعآوری نکند تا روزی آنها را به زمین بزند و ترور شخصیت کند، چنین کسی مومن نیست.
یکی از صفات حضرت حق ستارالعیوب است. مؤمن باید ستار باشد نه اینکه بدنبال عیبجویی و کشف عیوب دیگران باشد. اگر میخواهیم مومن و مورد عنایت و فضل و رحمت الهی باشیم باید ستارالعیوب باشیم و عیوب دیگران را بپوشانیم و آبروی او را در اجتماع حفظ نماییم نه اینکه او را ترور شخصیت کنیم.
در اسلام ترور شخصیت مهمتر از ترور شخص است، وقتی آبروی کسی را ریختی هر روز ترور شخص میشود، هرروز میمیرد و زنده میشود. ریختن آبروی مؤمن، بدتر از کشتن اوست.
در روایات است که اگر خداوند عیوب کسی را افشا کند کسی به آن شخص سلام هم نخواهد کرد. لکن خدا ستارالعیوب است، اما این صفت خداوند و مخفی کردن عیوب بندگانش حدّی دارد، خدا بواسطه رابطهای که بین خالق و مخلوق و رازق و مرزوق است، بنده هایش را دوست دارد.
امّا سنّت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتاری با مردم است. در اختلافات، کوتاه بیاید و ببخشد؛ ستیزگی و خودنمایی و قدرت نمایی نکند.
امّا سنّت امامش، صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است. گرفتاریها و امراضی که بر او عارض میشود را از خدا بداند و تحمل کند و مطالبی که برخلاف مراتب توحید است بیان نکند.
به سیره اهل بیت علیهم السلام دقت کنید که همه در گرفتاریهایشان شاکر خدا بودند.