به گزارش خبرگزاری حوزه، پنجمین نشست از دوازدهمین دورۀ کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «نظریۀ مشارکت در نظام مردمسالاری دینی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر به صورت حضوری و مجازی در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در این نشست گفت: اگر مجموعه آموزههای اسلام را به سه بخش دستهبندی کنیم، یک بخش از آنها مربوط به باورها و اعتقاداتی است که خداوند به وسیله آنها، انسانها را با خود پیوند میزند. بخش دیگر آموزههای اخلاقی و ارزشهای انسانی است. سومین بخش مجموعه احکام مربوط به زندگی فردی و اجتماعی انسان ها است. تردید نباید کرد که خداوند متعال همه این سه بخش را در قالب عقل و فکر و اندیشه به انسان ها عرضه کرده است و از طریق حجت درونی و رسالت بیرونی انسانها را به تفکر و تعقل دعوت کرده است تا با اراده خود زیست جهان انسانیت را بسازند.
وی افزود: مهمترین دستاورد این فرآیند در تاریخ بشریت، انتخاب حیات اجتماعی بر پایه «تعامل» و «تعاون» و «مشارکت» است. هیچ گزینشی در تاریخ بشر به اندازه این «انتخاب» نمیرسد. با این انتخاب همه دین و دنیای خود را ریلگذاری کرده است. انبیاء و رسولان الهی برای هدایت چنین انسانهایی اعزام شده اند. دغدغه همه فیلسوفان و حکیمان و متفکران تاریخ، توجه به حیات اجتماعی، مدنی بالطبع بودن انسانها، عقلانیت جمعی بشر و نحوه «مشارکت» آنها در شکلگیری، تداوم و بقای جامعه است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه سیاسی با اشاره به بحثهای گذشته درباره چیستی مشارکت، تعریف مشارکت، علت مادی و جوهره اولیه مشارکت، علت صوری و ساخت مشارکت گفت: برای ایجاد یک مشارکت موثر و موفق، به خمیرمایههای خاصی نیاز داریم. این خمیرمایهها شامل ایمان، اراده و اندیشه اجتماعی هستند. این سه عنصر پایه و اساس هر نوع مشارکتی را تشکیل میدهند. وقتی این سه عنصر مادی صورتبندی شوند شکل و ساختار مشارکت به وجود میآید.
وی افزود: نمونه آن صورتبندی را در صدر اسلام و در دوران مکه میتوان مشاهده کرد. ایمان نومسلمانان و اراده جمعی و اندیشه اجتماعی آنها دو « صورتبندی از مشارکت» فعال را در تاریخ ثبت کرده است. اولین نمونه مشارکت جمعی، «پدیده استقامت» بود. مسلمانان سیزده سال در مقابل انواع فشارها ، تهدیدات قریش محکم ایستادند و با استقامت جمعی توانستند از موجودیت خود دفاع کنند و این دوره سخت را پشت سر بگذارند. این استقامت جمعی در آیه ۱۱۲سوره هود با عبارت«فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ»یعنی ای پیامبر ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻳﺎﻓﺘﻪﺍﻱ، خودت با ﻫﻤﺮﺍﻫانتﺍﻳﺴﺘﺎﺩﮔﻲ کنید و گزارش این ایستادگی در آیات ۳۰سوره فصلت و آیه ۱۳سوره احقاف هم بیان شد: « إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا» ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ؛ ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﺑﺮ طبق آن ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ. نمونه دوم مشارکت عمومی مسلمانان در مکه «مشارکت در هجرت» بود که سرآغاز یک تحول سیاسی عظیم در تاریخ اسلام شد.
مهاجرنیا در ادامه به «عنصرفاعلی مشارکت» اشاره کرد و گفت : عنصرکلیدی مشارکت مربوط به چگونگی اقدام، تصمیم و عمل عاملان و مشارکت کنندگان است. عامل انسانی است که از عنصر مادی، در راستای اهداف اجتماعی خود، صورت مشارکت درست میکند. «ِ إنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ»(رعد/۱۱) ﺧﺪﺍوند ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻴﭻ ﻣﻠﺘﻲ ﺭﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻤﻰﺩﻫﺪ مگر ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻧﺎﻥ خودشان اراده تغییر داشته باشند. همه افراد جامعه چه به صورت فردی و چه اجتماعی عاملان مشارکت هستند. در اصل آن تفاوتی میان رهبران و توده مردم نیست همه عاملند البته سطح عاملیت مراتب دارد.د.
وی در ادامه افزود: امروزه رهبران و ایدئولوگها ، خواص جامعه، روشنفکران، رسانهها، احزاب و گروههای سیاسی و به اصطلاح جامعه مدنی نقش فاعلیت در تعیین سرنوشت و در ساماندهی میان دولت و ملت را ایفا میکنند و بدنه اجتماع یا توده مردم هم گاهی به صورت فعال، گاهی منفعل در تحولات جامعه مشارکت میکنند و در هر صورت اگراراده مشارکتی مردم نباشد، کار به سامان نمیرسد. هیچ پیغمبری به تنهایی موفق به ایجاد مشارکت نشد و همیشه به یار و یاور نیاز داشت. ایدئولوگها و انبیاء در سطح نخست عاملیت، با کمک خواص جامعه در سطح دوم عاملیت، در جذب و هدایت مردم، در سطح سوم عاملیت، سرنوشت جامعه را تعیین میکنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه سیاسی در ادامه افزود: پس از تصمیمگیری عاملان و مشارکت کنندگان، نیاز به تسهیلگری و بسترسازی وجود دارد. پیامبر اسلام(ص) با فراهم کردن شرایط مناسب در حکومت نوپای مدینه، باعث شد که مهاجران احساس غریبی نکنند و به راحتی در جامعه جدید جای بگیرند و انصار به زیبایی به استقبال «پیمان اخوت» بروند و حتی جامعه یهودیان مدینه هم در پیمانهای مختلف و «موادعه یهود»مشارکت کنند. این نشان میدهد که تسهیلگری و بسترسازی نقش مهمی در مشارکت دارد.
مهاجرنیا با اشاره به تفاوتهای میان مشارکت سنتی در گذشته و پدیده مدرن مشارکت گفت: امروز مشارکت نیازمند اندیشهورزی و نظریهپردازی است. در گذشته بر اساس اعتقادات، مردم بسیج و حضور در عرصه اجتماع صورت میگرفت، اما امروزه نیاز به پاسخهای منطقی و نظریههای علمی است. مردم امروز سؤالات بسیاری دارند و نمیتوان با پاسخهای دروندینی آنها را قانع کرد. به همین دلیل فعالسازی عرصه مشارکت و افزایش مشارکت کنندگان بخش مهمی از دغدغههای علمی و عملی دنیای امروز است، در چنین شرایطی اندیشههای رهبران باید تبدیل به فرهنگ عمومی جامعه شود. امام خمینی توانست حضور در صحنه انقلاب را تبدیل به فرهنگ کند. برای مشارکت فعال مردم، باید این فرهنگ به بخشی از هویت و اعتقادات آنها تبدیل شود. این فرهنگسازی باید در قالب ادبیات گفتگویی و محاوره های عرفی باشد تا برای همه قابل فهم و قابل قبول باشد.
وی سپس اظهار کرد: اگر بخواهیم مردم به عنوان عاملان و فاعلان مشارکت پای کار بیایند، نیاز به آموزش دارند. مردم از زمان تولد مشارکتطلب و مشارکتجو نیستند. اگرچه برخی فیلسوفان قدیم معتقد بودند که انسانها به صورت طبیعی مشارکتطلب بودند، اما امروز بحثها عقلانی شده است جوامع بشری از طبیعتگرایی عبور کردهاند و همه چیز را با قواعد ریاضی حل میکنند بنابراین، مردم باید آموزش مهارتی ببینند، نه فقط علم یاد بگیرند. باید به آنها نحوۀ زندگی کردن در جامعه را آموزش داد؛ مهارت تحمل، همکاری، کار کردن با همدیگر و فهم زبان همدیگر را بیاموزند. این مهارتها نیاز به آموزش و تشویق و تنبیه دارد و دولت اسلامی مسئولیت دارد که این کار را انجام دهد.
مهاجرنیا در پایان با اشاره به مقوله «اعتمادسازی میان مردم و نظام» گفت: امروزه باید میان مردم، مشارکتکنندگان و نظام، اعتمادسازی و عشق متقابل ایجاد شود. فعالسازی ساختارها و تصحیح نگرش به قدرت از اهداف اساسی است؛ اگر از مردم خواسته میشود در یک فعالیت مشارکت کنند باید بدانند و حس کنند که مشارکتشان ضروری و اساسی است.
انتهای پیام
نظر شما