به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، برنامه گفتوگوی ویژه خبری با موضوع حضور مردم و سرمایه اجتماعی نظام را با محمد حسین ساعی، استاد دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی کرد.
مشروح این گفت و گو را در ادامه می خوانید:
سوال: با توجه به در پیش بودن انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری که هشتم تیر برگزار خواهد شد امشب به موضوع سرمایه اجتماعی و رابطه آن با انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رای خواهیم پرداخت که از چه نسبتی برخوردار هستند و چقدر این دو بعد ماجرا به هم کمک میکنند و روی هم اثرگذار هستند. آقای دکتر ساعی اگر تعریفی از سرمایه اجتماعی بفرمایید که بدانیم راجع به چه چیز داریم صحبت میکنیم و بعد نسبتش را راجع به بقیه مسائل بسنجیم.
ساعی: جوامع انسانی که مجموعهای از افراد و اشخاص هستند چیزی فراتر از مجموع توانمندی تک تک افراد است. این بحث را از چند هزار سال قبل اندیشمندان مختلف متوجه شده بودند که مثلاً اگر ما فرض کنیم ۱۰ یا ۲۰ نفر آدم را در جمعی داشته باشیم ولی جنس ارتباطات و شبکه ارتباطات و روابطی که بین آنها است متفاوت باشد خروجی که از این جمع ۲۰ نفره حاصل میشود متفاوت خواهد بود، ما حوزهای داریم تحت عنوان پویایی شناسی گروه در دورههای جدید و شاید ۱۰۰ ساله اخیر که روی این آزمایشهای حتی تجربی صورت گرفته که وقتی جنس روابط آدمها با یکدیگر متفاوت میشود مجموعه خروجیهای این آدمها با هم فرق میکند یعنی شما میتوانید ۲۰ نفر آدم را به گونهای در کنار هم قرار بدهید که هم توانمندیهای آنها هم افزا شود و از مجموع توانمندیهای آنها بیشتر شود و میتوانید اینها را به گونهای در کنار هم قرار دهید که اینها توانایی همدیگر را خنثی کنند و اتفاقاً کاهش توانمندی مجموعه این افراد ایجاد شود.
این حوزهای که تحت عنوان بحث سرمایه اجتماعی ایجاد شده و ممکن است در حوزههای مختلف هم ادبیات متفاوتی داشته باشد هدفش این است که به این بپردازد که ما چگونه میتوانیم افراد جامعه که میتواند اندازههای متفاوتی هم داشته باشد به هم پیوند دهیم که خروجی و نتیجه این جمع انسانی به حداکثر خودش برسد البته عکس آن هم صادق است یعنی آنهایی که این گونه به ماجرا نگاه میکنند وقتی میخواهند مثلاً با یک جامعهای دشمن خودشان یا رقیب خودشان مواجه بشوند فرض کنید حتی اگر دو سازمان اقتصادی با هم رقابت میکنند یکی از کارهایی که این دو سازمان رقیب میتوانند در لایههای شبکه انسانی سازمان رقیبشان انجام بدهند این است که جوری این روابط را تغییر دهند که مجموع بهرهوری سازمان رقیبشان کاهش پیدا کند.
در این حوزهها هم مطالعات زیادی صورت گرفته و شواهد و مثالهای متعددی است. پس وقتی راجع به سرمایه اجتماعی صحبت میکنیم داریم راجع به یک مسئله صحبت میکنیم مثلاً وقتی ما میگوییم ما نفت داریم، معدن داریم، کارخانه داریم همه متوجه میشوند این یک ارزشی برای ما ایجاد میکند، متوجه میشوند در همین الان زندگی روزمره ما اثرگذار خواهد بود سرمایه اجتماعی هم از این جنس است ممکن است دیده نشود، ممکن است ناملموس باشد ولی اگر جنس ارتباطی که افراد یک جامعه دارند مبتنی بر نوعی از هم افزایی باشد این حتی تاثیرات اقتصادی خواهد داشت، تاثیر روی آرامش و تک تک افراد خواهد داشت، تاثیر روی امیدی که افراد خواهند داشت که خودش زمینه اول است برای توسعه و پیشرفت، روی اینها اثر کاملاً مستقیم و عینی خواهد داشت و چیزی که در حوزه سرمایه اجتماعی راجع به آن مطالعه میشود که بدیل سرمایه اقتصادی تلقی میشود این گونه موارد است یعنی شاید ما در سرمایه اقتصادی یک فهم مستقیمتر و روراست تری از بحث سرمایه داشته باشیم، در بحث سرمایه اجتماعی بحثی است که شاید از یک ۱۰۰ سال گذشته بوده ولی در ۵۰ سال اخیر پر رنگتر شده است.
سوال: یعنی باز هم قابل سنجش است دیگر؛ درست است؟
ساعی: بله یعنی روی حوزههای مطالعات اجتماعی سعی شده البته همیشه سنجش شاخصههای اجتماعی پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و گاهی اوقات ما در برخی از جوامع به شگفتیهایی برمیخوریم که فکر میکنم جامعه ما هم در این حوزه شاید از این جنس جوامع باشد که بعضی اوقات شاخصهایی که مرسوم است شاید در حوزه جهانی پاسخ داده، در حوزه جامعه انسانی ایران یک مقدار با بحران مواجه است که باید راجع به این هم صحبت کنیم ولی میشود روی آن فکر کرد و سنجشهایی را برای ارزیابی اش داشت.
سوال: این را در کل به صورت میانگین به عنوان سرمایه اجتماعی مطرح میشود یا شما هم میتوانید تقسیم بندی هم داشته باشید مثلا سرمایه اجتماعی در حوزه اقتصاد، سرمایه اجتماعی در حوزه سیاسی، در حوزه فرهنگی؟
ساعی: بله مطالعاتی که در این حوزهها صورت میگیرد تفکیکهایی صورت میگیرد ممکن است مورد مطالعه ما، شبکه روابطی باشد که بین تک تک آدمها وجود دارد یعنی اگر در جامعهای افراد خیلی ساده به همسایههای خودشان اعتماد داشته باشند مثلاً فرض کنید چیزی که ما از آن تحت عنوان محله یاد میکنیم، محله کجا است؟ محله مجموعهای از انسانهایی هستند که در کنار هم منازلشان قرار دارد ولی به هم اعتماد دارند میگویند وقتی شما به همسایه بودگی میرسید، مفهومی که در ادبیات جامعه شناسی جدید هم در اروپا زیاد کار میشود میگویند مثلاً فرض کنید امنیت این فضا بهتر تامین میشود تا یک فضایی که افراد همدیگر را نمیشناسند، در کنار هم زندگی میکنند همان آدمها هستند ولی نه به هم اعتماد دارند و نه همدیگر را میشناسند از این جا شما بگیر تا مثلاً میزان نوع رابطهای که سیاستمداران یا نخبگان یا افراد موثر یک جامعه با همدیگر دارند یا با جامعه خودشان دارند همه اینها قابل مطالعه است.
سوال: شما فکر میکنید که این سرمایه اجتماعی و بالا بودن سرمایه اجتماعی است که کمک میکند به افزایش مشارکت و برگزاری یک انتخابات پر شور یا اگر انتخابات پرشور باشد نشان دهنده این است که یک سرمایه اجتماعی بالایی را در کشور شاهد هستیم؟ نسبت اینها با هم چطور است؟
ساعی: به نظر میرسد مسائل اجتماعی نسبت دو طرفه دارند یعنی این سوال که جامعه انسانها را میسازد یا انسانها جامعه را میسازند یا فرض کنیم فرهنگ، مناسک را میسازد یا مناسک است که فرهنگ را میسازد؟ یعنی یک رابطه دو طرفه وجود دارد و اینها به صورت آونگی که وقتی به هر طرف میرود طرف برگشت را تقویت میکند، جامعه را به پیش میبرد ولی به هر حال وقتی ما راجع به سرمایه اجتماعی صحبت میکنیم مثل حرف زدن راجع به یک محیط زیست است، اگر کسی را شما در نظر بگیرید که دارد هوای تهران را آلوده میکند یا مثلاً جنگلها را از بین میبرد فهم این خیلی برای ما واضح است که چه جنایتی دارد انجام میدهد.
حتی ممکن است ما الان به این فهم رسیدیم شاید ۲۰ سال قبل خیلی فهم روشنی درباره محیط زیست هم به این صورت که الان داریم نداشتیم، سرمایه اجتماعی از این جنس است و خواص جامعه ما، افراد موثر جامعه ما به نظر میرسد باید تعهد ویژهای برای حفظ سرمایه اجتماعی داشته باشند. وقتی من دارم در یک محیط زیست زندگی میکنم فرض کنید من یک خودروی دودزا دارم ممکن است مرا با سرعت بیشتری به مقصد برساند ولی من هم در نهایت دارم در این محیط زیست زندگی میکنم، بعضی از خواص و فعالان سیاسی ما کمتر به این نکته توجه میکنند که فرض کنید من یک بد اخلاقی انجام دادم و به دلیل این بد اخلاقی سرمایه اجتماعی جامعه با کاهش مواجه شده است، ممکن است من در نقطهای احساس کنم خودم دستاوردی به دست آورده ام ولی در فرایند دراز مدتتر یا حتی میان مدتتر۵ -۶ ساله در این مقیاس حتی اعتماد به خود من هم کاهش پیدا خواهد کرد.
سوال: یعنی شما معتقد هستید که خواص این قدر در سرمایه اجتماعی اثرگذار هستند؟
ساعی: بله البته شاید بشود گفت ما چند قطب موثر در حوزه سرمایه اجتماعی داریم که تا شش، هفت قطب موثر را میشود معرفی کرد مثلاً رسانهها جزو آن هستند، نهادهای دینی، افراد موثر فرهنگی هنری، خانواده بخشی از این فضا هستند، ولی اصل ماجرا این است ما با یک وضعیتی مواجه هستیم، چون الان نزدیک انتخابات است شاید لازم باشد راجع به همین بحث صحبت کنیم، در وضعیتی هستیم که افراد راس المال جامعه را که همین سرمایه اجتماعی است با یک جنسی از بد اخلاقی مصرف میکنند. راس المال هم که مصرف شد دیگر برنمیگردد و فکر میکنند این برد کوچکی که پیدا کردند برای آنها مثلا آورده کوچکی دارد. به عنوان مثال فردی است میگوید اگر من تایید صلاحیت نشدم این انتخابات نامشروع است، در این انتخاب شرکت نمیکنم یا تعابیری شبیه این استفاده میشود.
همین فرد را ببینید ۱۰ سال قبل میزان اعتماد و مقبولیت و محبوبیتی که در همین جامعه داشت چقدر است، همان فرد هم محبوبیتش کاهش پیدا کرده است یعنی این گونه نیست که وقتی شما در یک ساختاری دارید زندگی میکنید، یک جمع انسانی وجود دارد من بگویم بخشی از آن را تخریب میکنم و با تخریب خودم آسیب نمیبینم یعنی حتی میگویم شما اپوزیسیون نظام هم که باشید وقتی نحوه مواجهه شما تخریبی باشد فکر نکنید فقط دارید به نظام سیاسی آسیب میزنید، شما وارد یک بازی شدهاید، چون همه این جامعه انسانی یک شبکه به هم پیوسته است شما وارد بازی شدید که در نهایت آسیب نهایی به شما خواهد خورد.
اگر ما این درک را از نحوه ایجاد شبکه انسانی و جامعه انسانی که در آن هستیم داشته باشیم آن وقت خیلی با مراقبت بیشتری مواجه میشویم. وقتی ما از وحدت به عنوان جنسی از سرمایه اجتماعی داریم صحبت میکنیم، وحدت اصلاً به این معنی نیست که آدمها مثل هم فکر کنند اگر کسی چنین حرفی بزند قطعاً حرف نامربوطی میزند، به این معنا هم نیست که با هم اختلاف نداشته باشیم، به این معنی نیست که حرفهای مخالف هم نزنیم، وحدت به این معنا است که یاد بگیریم به گونهای این تعامل را با همدیگر داشته باشیم که نتیجه آن یک هم افزایی برای کل جامعه باشد.
فرض کنید من یک کارمند ساده هستم یک مدیر سازمانی هم دارم اگر رابطه من با این مدیر از جنس این باشد که کامل تملقش را بگویم این سازمان حتماً آسیب میبیند، اگر جنس رابطه من با این مدیر از جنسی باشد که شروع کنم با الفاظ بد، با تخریب، غیبت کردن، تهمت کردن با آن مواجه شوم این هم به سازمان آسیب میزند. این که من مخالف این مدیر هستم، چگونه بیان کنم اعتراض من وجود داشته باشد، مخالفت من اعلام شود ولی در عین حال کل سازمان به قدری آسیب نبیند که حتی من که داخل این سازمان هستم آسیب ببینم، دچار بحران بشوم بعد از مدتی خودم هم شغل نداشته باشم.
سوال: ممکن است بر اثر تکلیف بگوید اگر تخریبی انجام میدهد یا حرفهایی که زده میشود که همه داریم میبینیم، یک عده واقعاً شاید احساس تکلیف میکنند که اگر من با این ادبیات، این اسرار محرمانه، این مسائل شخصی و خصوصی هرچه که هست، اگر اینها را مطرح نکنم نمیتوانم آن زنهار واقعی را به جامعه بدهم که بگویم من بهتر از این هستم. اشکالی ندارد بگذار من بیایم، بعد اینها را درست میکنیم یعنی در فرصت دیگری با برنامههایی که خواهم داشت اینها را جبران میکنیم و آن آسیبی هم که جامعه دیده در آن مدیریت حل میشود.
ساعی: این جاها واقعاً میشود راجع به تک تک اینها صحبت کرد مثلاً مفهوم افشاگری که وجود دارد همین الان کلی ادبیات علمی راجع به آن وجود دارد یا مفهوم شفافیت اگر وجود دارد کلی ادبیات علمی الان حول و حوش آن شکل گرفته است میشود مورد به مورد بحث کرد ولی یک نکتهای که واقعاً الان باید از خواص جامعه خواست و افرادی که در حوزه برگزاری انتخابات برجسته هستند در سه چهار هفته آینده، این است که حواسشان به کلیت این جامعه باشد، من میخواهم این نکته تاکید کنم واقعا تجربه این ۱۰ سال گذشته، ۱۲ سال گذشتهای که جامعه ما بالا پایینهای زیادی را دیده است، این را نشان داده است که افراد اگر مراقبت نکنند، یک مفهوم کلی تحت عنوان اخلاق میدانیم که اخلاق دانشی برای خودش است و پیچیدگیهای خاص خودش را دارد، یک امر بسیط غیر تفصیل یافته نیست و جزئیات وسیعی پیدا میکند.
تمرکز بر اخلاق به عنوان عامل حفظ سرمایه اجتماعی و منافع جمعی
همین بحثی که شما میگویید من کجا باید افشاگری کنم، کجا کتمان سرّ کنم، اینها همه اش مباحث اخلاقی است که قابل بحث است و بحث اخلاق چیست، اخلاق وقتی فیلسوفان راجع به اخلاق صحبت میکنند میگویند اخلاق چیزی است که استمرار در دوام جامعه وجود داشته باشد، اصلا چه امری غیراخلاقی است. چرا صداقت اخلاقی است، چون همه آدمها با هم صادق باشند دوام این جامعه راحتتر اتفاق میافتد. چرا دروغ گویی بد است، چون باعث کاهش اعتماد می شود و بقای جامعه را دچار اختلال میکند.
به نظر میرسد حواس ما باید به این اخلاق به عنوان عنصر موثری که سرمایه اجتماعی و به تبع منافع جمعی را حفظ میکند، باشد.
امیدوارم این تجربهای که به خصوص در دوازده سال گذشته، پانزده سال گذشته ما به یک جنسی و یک نقطه عطفی از سال ۸۸ به این سمت بگذاریم، تجربهای که از این دوران ما داشته باشیم این است که اگر من بداخلاقی سیاسی بکنم، بداخلاقی انتخاباتی بکنم، مطمئن باشم که نتیجهای علیه خود من خواهد داشت.
سوال: خودش از آن اثر میگیرد و تاثیر خواهد داشت.
ساعی: خواص ما، متاثرین ما متوجه شوند رفتارها از زمین تا آسمان تفاوت خواهد کرد، الان در آستانه اعلام صلاحیتهای کاندیداهای ریاست جمهور، نامزدهای ریاست جمهوری هستیم، فرض کنید من به عنوان یک فرد سیاسی اعتقاد دارم که به من ظلم شده است که من تایید صلاحیت نشده ام و یا نامزد جناح من تایید صلاحیت نشده است، من خودم به شخصه مانعی نمیبینم که این اعلام شده است که به ما ظلم شده است، اگر مسیر تا یک حدی برود که کل این ساختار اجتماعی را بخواهد بزند، در نهایت ضررش به خود آن فرد وارد خواهد شد.
خواص مردم را به مشارکت هرچه بیشتر در انتخابات دعوت کنند
پیشنهادی که به خواص جامعه دارم این است که حتی با داشتن شکایت جدی و حتی اعلامش، مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت کنند، بدانند اگر مردم در انتخابات مشارکت بکنند نتیجه بهتری برای جامعه ما به مثابه یک جامعه متنوعی که ممکن است بخشی از این جامعه فعلا در حاشیه قرار گرفتند، داشته باشد؛ برای همان بخش حاشیهای یا بخشی که ممکن است حتی نماینده ای هم برای ورود در انتخابات ریاست جمهوری ندارند، یک انتخابات پرشور برای آنها هم نفع میان مدت خواهد داشت،افراد اعلام کنند که ما به این دلیل و به این قسمت اعتراض داریم.
سوال: قانونا امکان اعتراض و شکایت در این دوره ندارند، ولی معترض هستند.
ساعی: میتوانند اعلام کنند، یک مثال تاریخی بزنیم، برگردیم، ما هنوز تبعات و اشکالاتی که در انتخابات سال ۸۸ جامعه ما با آن مواجه شد، تحریمهای جدید و اختلافاتی که اتفاق افتاد، کاندیدایی که فکر کرد تقلبی صورت گرفته است، این را اعلام میکرد و میگفت از نظر من تقلب اتفاق افتاده است ولی من سازوکارهای حاکمیتی را میپذیرم و در این سازوکار ادامه مسیر دهم، الان وضعیت آن جناح سیاسی الان چگونه بود، من نمیدانم واقعا خود جناح سیاسی الان تحلیلشان این است که همه چیزشان به آن صورت در سال ۸۸ گذاشتند با آن طریق مواجهه، خودشان الان در جلسات داخلی شان تحلیل شان این است که مسیر درستی را رفتیم؟
من احساسم این است که عقلای شان احساس شان این است که مسیر درستی نرفتند و اگر آن موقع یک جور دیگری برخورد کرده بودند الان در این جامعه وضعیت بهتری داشتند و این نکته همه بپذیرند که یک سازوکاری وجود دارد که ممکن است حتی اشکالی داشته باشد، شما اشکال را به این سازوکار اعلام کنید ولی اصل سازوکار را به هم نزنید. اجازه بدهید مشارکت ایجاد شود و مشکلات این کشور حل بشود با این مشارکتی که در انتخابات اتفاق میافتد و مطمئن باشید که حتی اگر شما اپوزیسیون یک نظام قوی باشید، برای خود شما هم آورده بهتری خواهد داشت. خواهش من این است که خواص ما این را بپذیرند.
سوال: شما فکر میکنید در پس یک سرمایه اجتماعی بالا که منجر بشود به مشارکت بالا، آن کسی که به عنوان منتخب مردم و ریاست جمهوری آینده خواهد آمد، این سرمایه اجتماعی چقدر کمک میکند به توانمندی و کارآمدی او و کابینه او و قوه مجریه، که بتواند مسائل را راحتتر حل و فصل کند؟
ساعی: درکی که خواص ما باید داشته باشند این است که ما ۶-۵ سال آتی که با آن مواجه هستیم، یک ۶-۵ ساله بسیار راهبردی و از جنس نقاط عطف تاریخ است.
سوال: از چه نظر؟
ساعی: به نظر میرسد تغییرات جدی در نظم جهانی صورت میگیرد، دیگر این حرفی هم نیست که مثلا بگوییم فقط برخی از مسئولین ما داخل جمهوری اسلامی میزنند، شما تقریبا هر آدم نخبه و دانشمند حوزه سیاسی و روابط بین الملل را آثارش را ببینید تقریبا من کسی را نمیشناسم که الان معتقد باشد یک تغییر قرار نیست در ۵-۶ ساله آینده اتفاق بیفتد، حتی آنهایی که مدافع نظم فعلی هستند، پذیرفتند این فرآیند تغییر نظم کنونی شروع شده است و پیشنهادهایی هم دارند که چگونه این تغییر نظم را جلوی آن را بگیرند، همه متوجه هستند که این فرآیند آغاز شده است.
در همچنین فرآیندی جامعه ما فرصتهای کمی دارد، که بتواند خودش را تطبیق دهد، این تغییر نظم به این معنا نیست که همه اش فرصت برای ما باشد، فرض کنید بخشی از این تغییر نظم این است که قدرت ایالات متحده آمریکا برای آن هژمونی که پیش از این داشته است ممکن است به شدت تا ۲۰۳۰ میلادی کاهش پیدا بکند، این به آن معنا نیست که همه اش برای فرصت خواهد بود، در صورتی فرصت خواهد بود که یک دولت مقتدری در داخل ایران وجود داشته باشد و این دولت مقتدر از این فضایی که در حوزه بین الملل ایجاد میشود به نفع حل مسائل کشور استفاده بکند.
سیاسیون اجازه دهند سرمایه اجتماعی بزرگی در داخل جامعه شکل بگیرد
من خواهش میکنم سیاسیون ما، خواص ما، این برهه دقیق و مهم تاریخی را درک بکنند، از نزاعهای کوچک، از اتفاقاتی که وجود دارد، بپرهیزنند، بگذارید از این گردنه حساسی که همه میدانند در این ۶-۵ سال یک گردنه فوق العاده حساسی در داخل کشور و جهان مواجه هستیم، اجازه دهند این که شکایتی دارند، ولو این که این شکایت شان اعلام میکنند، ولی اجازه دهند یک سرمایه اجتماعی بزرگی در داخل جامعه شکل بگیرد و به واسطه این سرمایه اجتماعی تا حد ممکن بتوانیم مشکلات این کشور را حل کنیم، این را اگر ما یک انتخابات ریاست جمهوری پرشور داشته باشیم، این را همه سیاسیون ما میدانند، حتما بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد و به سمت حل خواهد رفت و در وضعیت تحریمها میتواند شکافی ایجاد شود.
اگر ما یک قدرت مقتدری داشته باشیم و بتوانیم یک مجموعه این اقتداری که در داخل داریم و یک شبکه گسترده در همسایگی خودمان ایجاد کنیم، کریدورهای بین المللی را ایجاد کنیم و به یک روابط شبهه راهبردی با برخی کشورها در چند سال آینده برسیم، قطعا مشکلات مردم کاهش پیدا میکند.
سوال: هر دوره این حساسیت به نظر شما نبوده است؟
ساعی: هر چه میگذرد همه این درک را دارند، ما الان در وضعیتی هستیم که شاید ده سال قبل در این وضعیت نبودیم.
سوال: به لحاظ حساسیت؟
ساعی: بله به لحاظ همین تغییراتی که اتفاق افتاده است، الان وضعیت ما، وضعیتی است که اگر بخواهم تبیین کنم، فرصتهای فراوان و تهدیدهای فراوان، یعنی تعبیرهایی که حضرت آقا با نبیه بری داشتند ما در یک وضعیت تهدید وجودی و فرصت وجودی هستیم، یعنی ما میتوانیم یک وضعیتی برسیم که تغییرات قابل توجهی در حل مشکلات کشور ایجاد بشود در ۶-۵ پیش رو، میتوانیم در یک موقعیتی قرار بگیریم که بحرانهای جدی برای حتی مثلا سرزمین کشورمان به وجود بیاید، واقعا در این دوگانه هستیم، در این جا خواص باید درک بکنند که بگو مگوهای که عادت کردند در بیست – سی سال گذشته با آن حتی هویت وجودی خودشان را تعریف بکنند، کنار بگذارند، هویت وجودی خودشان را برای پیشرفت این کشور در نظر بگیرند.
یعنی بگویند من به این قسمت حتی اعتراض دارم، حتی این قسمت را مخالف هستم، میخواهم حتی این قسمت را تغییر بدهم ولی به دلیل فهمی که از این آثار تهدیدی و تهدیدات وجودی که برای کشور وجود دارد، از این حقم عبور میکنم که کشور از این مرحله بگذرد، ما اگر از این مرحله به درستی بگذریم نفع همان کسانی که الان شاکی هستند، قطعا بهتر برآورده خواهد شد، تا یک فضایی که با کاهش سرمایه اجتماعی و نوع برخوردی که نه برخورد انتقادی بلکه برخورد تخریبی و براندازانه است، جوری فضا را ایجاد بکنیم که همه ما با هم ضرر کنیم، این فهم که همه ما در یک کشتی نشستیم، این چیزی است که باید همه جریانهای سیاسی ما بفهمند، حتی جریانهای سیاسی که شاید الان خیلی اعتقادی حتی به قانون اساسی فعلی ندارند ولی به یک حداقلی از در حقیقت منافع ملی، فهم منافع این سرزمین دارند.
به نظر من الان باید درک بکنند که ما نمیتوانیم با این شیوهای که ۳۰-۲۰ سالی گذشته طی کردیم و با این جنس روابط و این جنس بداخلاقی که بعضا در انتخابات دیده میشود و با این نوع مواجههای سیاسی که دیده میشد، با این جنس دیگر نمیتوانیم این ۵-۴ سال پیش رو را بگذاریم، اجازه دهیم یک وحدتی شکل بگیرد، به الحمدالله علی رغم آن سوگ بزرگ و درد جانکاهی که ما داشتیم، هم شخصیت خود آقای رئیسی و هم جایگاهی که ایشان در نظام جمهوری اسلامی داشت به عنوان یک نقطه متوازن کننده از این جهت و فقدان ایشان به نظر میرسد به همین راحتی پر نمیشود و الان شخصیتی که به اندازه ایشان میتوانست توازن سیاسی در داخل کشور ایجاد کند، هنوز نداریم و در آینده ان شاء الله خدا کمک کند این شخصیت خلق شود، ولی آن خلائی که در کشور ایجاد شد به واسطه این حماسهای که مردم آفریدند جریانات سیاسی بیایند با وحدت خودشان برای کشور ایجاد بکنند.
سوال: الان در زمانی این انتخابات را برگزار میکنیم که مجلس تازه شکل گرفته است و سال اول برنامه هفتم هم هست و فرصتهای این چنینی خیلی مهمی هم پیش رو داریم.
ساعی: نگاه شخصی من این است که اگر جریانهای سیاسی ما درک کنند ولو با شکایتها و دلخوریهایی که دارند، وحدت جامعه را در این برهه حفظ بکنند، منافع همه مردم ان شاءالله در جهت حل مشکلات و پیشرفت کشور حاصل خواهد شد.
انتهای پیام/