یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ |۲۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 24, 2024
زاکانی

حوزه/ نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: حجاب‌بانی نداریم. در مترو دو دسته نگهبان داریم که یک عده امنیتی هستند و به شهرداری ربطی ندارند.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، علیرضا زاکانی نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مهمان برنامه میزگرد فرهنگی شبکه دو سیما است. وی در این برنامه به سوالات کارشناسان در حوزه مسائل فرهنگی پاسخ می‌دهد.

سوال: آقای دکتر زاکانی نخست به بیان دیدگاه‌های خودتان در حوزه فرهنگ بپردازید به شکل منفرد یا با مشارکت مشاوران یا به گفتگو با کارشناسان بپردازید.

زاکانی: هسته و ایده مرکزی بنده در همه حوزه‌ها اجرای قانون اساسی است و لذا نکته‌ای را که عرض می‌کنم بر این اساس شکل می‌گیرد. ما در انقلاب اسلامی تغییر نظام سیاسی کشور را داشتیم، اما تغییرات اساسی در حوزه فرهنگ، اجتماع و اقتصاد رخ نداد و در حوزه سیاسی هم عمق بخشی نکردیم تا پای صندوق مردم هستند بعد از آن سالاری مردم گم شده و باید به مردم برگردد و در حوزه فرهنگ و اجتماع و اقتصاد هم مردم سالار و محور قرار می‌گیرند.

ایده اصلی انقلاب اسلامی، فرهنگ است

نکته اساسی این است که نظام ما مطابق با نظام عناصر رقیب نیست، در غرب بعنوان بزرگترین نظام مقابل ما، نظام اقتصادی ایده محوری است و همه بر مبنای اقتصاد سنجیده می‌شود حتی اگر در کرونا مردم مریض بشوند می‌گویند پیرمردها را بگذارید بمیرند، جوان‌ها باشند، چون نیروی کار هستند، اما در نگاه انقلاب اسلامی ایده مرکزی فرهنگ است و همه چیز بر مبنای فرهنگ سنجیده می‌شود، حتی اقتصاد، در اقتصاد جزء کار، جزء سرمایه و جزء آموزش، جزء آموزش امروز ثابت شده که ۷۰ درصد توانمندی و بهره وری را می‌تواند افزایش بدهد لذا در اقتصاد هم ایده اصلی و محوری بر پایه فرهنگ است در سایر حوزه‌ها و ساحت‌ها هم همین است.

وزیر آموزش‌وپرورش قوی‌ترین عنصر کابینه دولت خدمت خواهد بود

لذا از این جهت فرهنگ اولویت قطعی است گرچه امروز اقتصاد فوریت قطعی ما است و در فرهنگ تعلیم و تربیت پیشران و متحول کننده است و تمام شعباتی که در حوزه تعلیم و تربیت آموزش و پرورش رکنی‌ترین وزارتخانه دولت خدمت است و وزیر آموزش و پرورش قوی‌ترین عنصر کابینه خواهد بود. همچنین آموزش عالی حوزه و تمام مجموعه‌هایی که در این خصوص هستند؛ لذا ما موضوع مان را از حوزه اجتماع شروع می‌کنیم در حوزه اجتماع شعار انقلاب اسلامی آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی است در کلان که جمهوری اسلامی باید مکفل آزادی و استقلال باشد در کنار او عدالت و معنویت، پیشرفت و رفاه را به جامعه عرضه کند. در حوزه آزادی که هم در اصل ۳ تکلیف دولت را معلوم کرده و هم در اصل ۹ تعارض او را با استقلال و تمامیت ارضی بیان کرده، گفته تعارضی ندارند این‌ها و کسی حق ندارد بعنوان استقلال و تمامیت ارضی متعرض آزادی بشود و آزادی در چارچوب قانون را پذیرفتند و نکته بعد در اصل ۸ که امر به معروف و نهی از منکر است به اعتقاد بنده مهم‌ترین بخش امر به معروف و نهی از منکر نظارت مردم به مسئولان و آزادی بازخواست کردن آنها است که مورد غفلت قرار گرفته است و نکته بعد سایر اصولی است که در خصوص آزادی تاکیداتی را بیان می‌کند از جمله این که در اصل ۲۳ تفتیش عقاید را ممنوع می‌کند، اصل ۲۴ آزادی مطبوعات را دنبال می‌کند، اصل ۵ تجسس ممنوع، اصل ۲۶ سازمان و شکل احزاب و گروه‌ها برای رشد جامعه را و اصل ۲۷ حق اعتراض را، ما برای این کار در حوزه آزادی اولین کاری که می‌کنیم این است که نهادسازی جدیدی را در خصوص سالار کردن مردم بعد از صندوق رای در کشور خواهیم داشت و در تمام سطوح امکانی را فراهم می‌کنیم که مردم بتوانند با انتخاب یک هیات منصفه‌ای از خودشان، از معتمدین محل خودشان اگر اتفاقی در محل می‌افتد بتوانند مسئولین را مورد بازخواست قرار بدهند، این امر، امر بسیار مهم و حیاتی است. آزادی که برخی ممکن است به شیوه غربی توصیه کنند آن آزادی، آزادی مطلوب نیست، مثل چیست؟ مثل کسی است که در یک جای شلوغی است و کسی به او طعنه می‌زند و مطمئنا بعد از آن جیب او را خواهد زد این طعنه زدنی است که بعد پشت بند آن فساد اقتصادی و فسادهای مختلف هست و این آن چیزی است که دیگران می‌خواهند به ما القا کنند وگرنه آزادی حقی است که انسان‌ها دارند و انقلاب اسلامی این آزادی را برای ما خلق کرده است. نکته دوم یا نکته بعد ناظر به حوزه تنوع قومی، مذهبی و دینی داخل کشور است، قومیت‌های ما همه مثل دسته گلی هستند که در یک بوستان گل و یک مجموعه یک طراوتی را به جامعه ما دادند، همه آنها نقطه قوت ما هستند، مذاهب در کشور ما و ادیان حق دارند و لذا در قانون اساسی به صراحت در اصل ۱۲ نسبت به مذاهب دین رسمی و مذهب رسمی را اعلام کرده، مذاهب دیگر را هم بیان کرده و گفته آنها علاوه بر این که در حوزه شخصی شان کاملا مختارند مبتنی بر احکام حوزه مذهبی خودشان در حوزه احکام قضایی هم در همین خصوص باید به آنها توجه بشود، حتی اگر جایی غلبه دارند مولفه‌های مدیریت محلی را هم می‌توانند به دست بگیرند، این احکامی است که قانون اساسی برای ما صادر کرده، ما باید به سمت اجرای آن برویم. ناظر به ادیان هم همچنین؛ بیان این نکته حکایت می‌کند که ما یک مینیاتوری از زیبا و قشنگی و طراوت را در مقابل خودمان داریم که ادیان و اقوام و مذاهب در درون او جا گرفتند و به بهترین نحوی می‌توانند با هم یک پیام انسجام و هم افزایی و بعنوان یک فرصت به این تنوع می‌شود برای جهان داشت و در داخل هم تقویت و اساس جدی آن را در نظر گرفت. موضوعات مختلفی است بعضی مواقع کج سلیقه‌ای است مثلا ده‌ها سال در کردستان مسئولین اصرار می‌کردند که اذان اهل سنت از ماذنه‌ها پخش نشود رهبر معظم انقلاب که رفتند دستور دادند و گفتند که این هیچ اشکالی ندارد، پخش بشود، قبلا از فرمایش رهبری خلاف قانون اساسی یک عده با سلیقه خودشان عمل می‌کردند رهبر معظم عین قانون، عین حق و عین شرع را بیان کردند، لذا این آن اصلی است که می‌تواند باشد حتی در خصوص گویش‌ها و در خصوص ادبیات که در کنار ادبیات رسمی اصل ۱۵ این حق را برای مجموعه‌ها و اقوام قائل شده است. نکته بعد پیرامون مسئله زن و مرد است. زن و مرد هر کدام شان ویژگی‌های اختصاص خاص شان را دارند که مبتنی بر آن جایگاه الهی و اساس خلقت شان رشد و کمال شان مبتنی بر عمل به همان ویژگی‌ها است و رشد و تکامل همان‌ها است. اما در مقابل قانون و در حوزه اجتماع از یک تساوی برخوردارند که به صورت مثبت این را می‌شود مورد توجه قرار داد و اجحاف تاریخی که در حوزه زنان و دختران صورت گرفته را که در گذشته بوده و انقلاب اسلامی این وعده الهی را به ما داده روز به روز می‌شود تقویت کرد و درست کرد و به سمت کارکردهای جدی رفت، حتی تبعیض مثبت داشت، این جبران گذشته است. ما وقتی صحبت از عدالت می‌کنیم از تساوی فرصت‌ها صحبت می‌کنیم ایجاد زمینه رشد و شکوفایی برای هر کسی مطابق با استعدادهایش را صحبت می‌کنیم و از جبران یک جاماندگی بحث می‌کنیم مثلا در یک دویی کسی سرعت می‌گیرد، اما یک عده‌ای جا می‌مانند، حتما در حوزه عدالت باید برگشت به آنها کمک کرد که آنها از غافله رشد و تعالی عقب نمانند. موضوع بعدی که مورد تاکید در حوزه فرهنگ و اجتماع است موضوع آموزش است، آموزش بهرحال در سطح قاعده هرم اجتماعی در خانواده و مسجد به ویژه در مدرسه شکل می‌گیرد یعنی پیوستگی بین خانواده، مدرسه و مسجد می‌تواند تربیت را شکل بدهد و بعد از آن در سطح عالی‌تر در دانشگاه، حوزه و در رسانه رقم بخورد و سطح عالی‌تر او در رفتار مسئولان مردم آموزش می‌بینند، مسئولی که ساده زیست بود ساده زیستی یاد می‌دهد مسئولی که اشراف بود اشرافی گری را رواج می‌دهد، مردم مسئولی که تبعیض را نهادینه کند در رفتار و عمل و فکر و قاعده اش، این اسباب دوگانگی و شکاف اجتماعی را ایجاد می‌کند، اما مسئولی که در مسیر درست حرکت بکند می‌شود الگو و می‌تواند این به بهترین نحوی کارکرد اساسی خودش را داشته باشد. موضوع بعد موضوع حقوق مردم است. صیانت از حقوق مردم است در حوزه اجتماع که این هم سایر اصول قانون اساسی است اصل ۳۳ به بعد و توجه به او با این عنوان که ریاست جمهوری مجری قانون اساسی و صیانت از اجرا است را درست شدن اجرا است را این جا می‌شود روی آن تاکید داشت و به بهترین نحوی حق و حقوق مردم را پاس داشت که این هم اصل برائت آحاد مردم، آحاد مردم برائت دادند، حتی مجرمین حقوق دارند، حق تعدی به مجرمین نیست این کاملا اصل ۳۹ هتک حرمت و حیثیت مجرمین را هم ممنوع کرده، اگر جایی اتفاق می‌افتد این خلاف قانون اساسی است، خلاف اصول اسلامی است ما باید برگردیم به خودمان و به قاعده خودمان و هیچ کس هم حق ندارد به واسطه احقاق حق خودش به دیگری یا به اجتماع ضرر برساند. موضوع بعد بحث خانواده است، خانواده مولد که می‌تواند نقش متفاوتی از نقش خانواده منفعل داشته باشد، خانواده مولد خانواده‌ای است که در ابعاد مختلف می‌تواند فرزندان صالح و سرنوشت ساز را برای آینده داشته باشد، صنایع خلاق، تولید، تلاش و هر خانه کارخانه مادر خانه، مادری است که هم همسر است، هم مادر است و هم یک فعال اجتماعی است، نه در درون خانه محبوسش می‌کنند، نه درجامعه حل و بعنوان یک ابزار از او استفاده می‌کنند، لذا این آن الگوی سومی است که دارد دنبال می‌شود، خانواده و دوست دار خانواده بودن و امکان گذاشتن برای این که خانواده یک کنش مندی کند و کنشگری کند یک اصل اساسی است که در دولت خدمت با او پیگیری خواهیم کرد. نکته بعد ناظر به زنان و دختران است که ایجاد یک آتمسفر درست و یک فضای درست برای حضور و فعالیت و کنشگری آنها و نوآوری آنها باید مدنظر قرار بگیرد و حل مسائل کشور به دست آنها می‌تواند بخش عمده‌ای از آن رقم بخورد، دختران ما مسئله نیستند بلکه امید ما هستند و بنده بعنوان یک پدر دخترداری که سه تا دختر دارم می‌دانم که دختر چقدر شیرین است و چقدر پدری و چقدر می‌تواند موثر واقع شود. ناظر به زنان سرپرست خانوار هم ما تکالیف و وظایفی را داریم که در کارکردهای خودمان دنبال کردیم، همچنین راجع به ازدواج و قانون جمعیت و هم افزایی نقش خانواده و فعالیت‌های اجتماعی. نکته‌ای که وجود دارد این است که ما خانواده را محور در جامعه می‌دانیم و مهم‌ترین سلول فعال جامعه و عرض هم کردم که زن چه نقش ویژه و اساسی دارد. این خانواده نباید دغدغه داشته باشد اصل ۲۹ می‌گوید معیشت او، سلامت او و تامین اجتماعی او بعهده دولت است، ما برای این برنامه‌های بسیار جدی داریم که در بخش میزگرد اقتصادی من راجع به آن خواهم پرداخت، هم راجع به معیشت، هم مسکن، هم سلامت، هم ورزش، هم تفریحات، اما موضوع اصلی و اساسی ما این است که خانواده محور است و بر اساس او و او بر اساس نقش ویژه‌ای که برای جامعه دارد میتواند بیشترین نقش و اساس را داشته باشد، عرض کردم آموزش و پرورش رکنی‌ترین وزارتخانه ما است، اصلاحاتی را لازم دارد، چرا نباید مدارس دولتی ما مثل دانشگاه‌های دولتی ما مورد اقبال خانواده‌ها قرار بگیرند، رکن مهم در مدارس معلم هستند، معلم منزلت می‌خواهد، معیشت می‌خواهد، توجه به جایگاه بزرگ و ارزشمند خودش را طلب می‌کند، معلم نقش اساسی و تحول آفرین دارد که باید نسبت به آموزش و پرورش و ابعاد او به بهترین نحوی تحول را دنبال کرد، همین جا اگر ما ناظر بر آموزش عالی و علم و فناوری صحبت کنیم که رکن رکین و میانبر برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی است و امروز جایگاه بسیار خوبی را داریم اگر هم نکته‌ای هست باید رفع کرد و میدان را داد به نخبگان که نخبگان محور تحولات کشور بشوند. در خصوص ظرفیت فضای مجازی و اینترنت هم بنده این را یک موهبت می‌دانم، البته به الان هم نیست سخنرانی من سال ۸۱ است در ۱۲۵۰ تا دانشجو که آن جا گفتم قدر بدانید این یک موهبتی است، چون ما قابلیت داریم این قابلیت را به بهترین نحوی در این بستر می‌توانیم منتقل کنیم ما فعالیم، یک چنین ظرفیتی می‌تواند برای ما یک امکان بزرگی را خلق کند، ایجاد تسهیلات، ایجاد توجه به تولید محتوا و امثالهم هم برای ما ...، ناظر به گردشگری، گردشگری را ما برای کشور یک رکنی می‌دانیم لذا ما در این سفری که به چین رفتیم تفاهم نوشتیم که بتوانیم سالانه یک میلیون گردشگر چینی برای تهران، از تهران به سایر نقاط کشور را داشته باشیم، در خصوص هنر هم، هنر هم واقع امر آن برای ما یک بستر مناسب هویت بخشی به این مقطع از تاریخ است، در تاریخ گذشتگان هم این بوده، بهترین امکان برای انتقال پیام و ماندگاری پیام است، از طرفی هم رشد دهنده است و به بهترین نحوی می‌شود از هنر استفاده کرد و هنر را در جایگاه رفیع خودش داشت و رشد انسان و ابعاد مختلف آن را در قالب هنر به بهترین نحوی در جامعه دید. ناظر به آسیب‌های اجتماعی هم که آخرین نکته‌ای است که من عرض می‌کنم، ناظر به آسیب‌های اجتماعی است، آسیب‌های اجتماعی هم بنده معتقد هستم که این حق طبیعی این‌ها است بعنوان یک انسان، بعضی‌ها دنبال می‌کردند می‌گفتند که این در واقع یک نوع سبک زندگی است رهایشان کنید، بنده فکر می‌کنم که این‌ها پدر ما هستند مادر ما هستند دختر ما هستند و پسر ما هستند و خواهر ما و برادر ما هستند و در هر سطحی از آسیب‌های اجتماعی ما مکلف هستیم که خدمتگزار آنها باشیم و آنها را احیا کنیم و به جامعه برگردانیم لذا الان در حوزه معتاد متجاهر، کودکان سر چهارراه‌ها و دیگران و دیگران، ما کارهای بسیار بزرگی را کردیم که به لطف الهی انشاالله در اثنای گفتگو به ابعاد آن هم خودم می‌پردازم هم خواهر گرامی مان و برادر عزیزم، ممنون شما هستم. متشکر.

مجری: گفتار کارشناسی را آغاز خواهیم کرد. آقای دکتر زاکانی به این ترتیب خواهد بود که هر یک از کارشناسان ارجمند ۴ دقیقه فرصت خواهند داشت که پرسش خودشان را بازگو کنند و شما هم ۸ دقیقه فرصت دارید که پاسخ بفرمایید همچنین کارشناسان این حق برایشان محفوظ است که در خلال پاسخگویی شما با شما به گفتگو بپردازند. دو دور پرسش خواهیم داشت و دو دور پاسخ.

یاوری: آقای دکتر، یکی از نگرانی‌های جوان‌های توانمندی که علاقمند هستند در موفقیت کشورمان در ابعاد مختلف ایفای نقش بکنند به ویژه در فضای حکمرانی، تصمیم گیری و تصمیم سازی حاضر باشند، موانعی هست که بر سر راه شایسته گزینی و شایسته سالاری وجود دارد، با وجود همه تاکیدات و تاییداتی که روی اهمیت و ضرورت استفاده از افراد شایسته در جایگاه‌های مختلف تصمیم گیری می‌شود ما هنوز داریم در این مقوله با وضعیت بایسته‌ای که مناسب اهداف تمدنی بلند ما است فاصله داریم. فکر می‌کنید چه عواملی باعث این ضعف شده، چطور می‌شود این موانع را برطرف کرد و چه زیرساخت‌های اداری، قانونی، ساختاری و از این قبیل احتیاج هست برای این که تضمین کنیم که بهترین توانمندی‌ها در خدمت رشد کشورمان قرار بگیرد؟

زاکانی: من ممنونم به واسطه سبقه خودم که از سال ۶۸ تا سال ۸۲ در جریان جنبش دانشجویی یک نقشی را خدا لطف کرد که ما ایفا کردیم که خدمت جناب اقای اسفندیاری هم بودیم، بنده معتقد به ظرفیت بزرگ جوانان هستم، اساس اشکالی که برای بعضی‌ها وجود دارد عدم شناخت است، نمی‌شناسند که چه پتانسیل بزرگی در جوانان هست که روح تطبع، پیگیری و تحقیق را در کنار آن احساس لطیف و دقیق خودشان و در کنار آن جنبه‌های حق خواهی و عدالت جویی شان یک ترکیب بسیار زیبایی درست کردند؛ لذا معتقدم اول باید مسئولین اعتقاد پیدا کنند، من خودم کاملا معتقدم، چون از متن همان‌ها هستم، نکته دوم هم باید اعتماد بکنند، اگر جایی بناست مسئولیتی، کاری داده بشود نه دچار افراط بشوند، نه دچار تفریط، هم افراط آن بد است و هم تفریط آن بد است یعنی یک کسی بعنوان جوان گرایی بیاید دنبال بکند پیرامون خودش یک آدم خامی را که مثلا هنوز پخته نشده را بگذارد یک جایی، هم خود جوان را خراب کرده و هم جوان گرایی را خراب کرده و هم جا را خراب کرده است، یک کسی هم سعی کند اصلا این ظرفیت بزرگ را نبیند لذا به اعتقاد بنده این نیازمند یک تربیت هست که مسئولین ما تربیت بشوند که در حقیقت بتوانند با این ظرفیت بزرگ استفاده کنند، به نظرم همین قدر که ما خدمت خانم یکه زارع هستیم و خدمت آقای نادعلی هستیم خودش یک پیامی دارد، ما سعی کردیم در این نشستی که می‌آییم خدمت شما، دو فرهیخته‌ای را بیاوریم که از متن جوانان هستند و بگردیم، بگوییم که هستند کسانی که در حوزه جوانان که می‌توانند به بهترین نحوی این مسیر را بروند، لذا می‌شود هم در مسیر رشد، در مدارس شما انجمن اسلامی دانش آموزی دارید، بسیج دانش آموزی دارید، تشکل‌های دیگر دارید، در دانشگاه‌ها تشکل‌های مختلفی را دارید، خود این‌ها یک امکانی برای رشد تربیت می‌دهند و بعد هم مسئولین باید امکان انتقال به سطوح بالاتر را برای این‌ها فراهم کنند ولی درمدارج گام به گام و دقیق شان.

یاوری: من فقط تاکید می‌خواهم بکنم روی این بخش اخیر فرمایش شما، یک بخش قضیه این که موردی ما نخبگان یا فرهیختگانی را در مناسب خوبی بگماریم خیلی هم خوب است، یک وقتی این است که ما یک مسیر نظام مندی طراحی کنیم که صاحبان توانمندی‌ها بتوانند خودشان را معرفی کنند بتوانند در جایگاه‌های درست بنشینند، من فکر می‌کنم که از شما انتظار می‌رود که در دولت شما این مسیر نظام‌مند به درستی شکل بگیرد.

زاکانی: ما در دوره نوجوانی مان تجربه مان در مدارس بود و بعد هم دفاع مقدس؛ ما تا وقتی که نوجوان بودیم در مدارس و بعد هم ۱۵ سالمان شد جنگ که شروع شد ماه‌های اول رفتیم دفاع مقدس، او شد یک محل تربیت و آزمون ما، بعد از آن هم که برگشتیم سال ۶۸ دانشگاه علوم پزشکی تهران، تمام تلاش مان این بود که در قالب تشکل‌ها و فعالیت‌های کاری بتوانیم یک امکان رشد و تعالی و اثرگذاری را برای دانشجویان عزیز و در کنار آنها فراهم کنیم، چون موضوع ما هم نبود، ما منیت‌ها کنار رفته بود و یک کار جمعی را انجام می‌دادیم، هر کس در تشکل خودش و تشکل‌ها هم در کنار همدیگر یک کار فعالیت جدی را انجام می‌دادند، اگر ما این ظرف‌ها را فعال کنیم و اجازه بدهیم که این ترکیب بندی صورت بگیرد این خودش بهترین بستر است برای این که چنین اتفاقی بیفتد، علاوه بر این که یک جایی مثلا مثل مدیریت شهری از طریق ایجاد زمینه‌های کنشگری اجتماعی برای دختران و برای پسران عزیزم، توانسته یک کارهای بسیار بزرگی را بکند که بعدا در نوبت بعد توضیح خواهم داد که چه جریان بزرگی را از دختران و پسران همراه کرده، ناظر به مسائل و موضوعات کلانشهر تهران که این برای کل کشور قابل تعمیم است، لذا برای ما فرقی نمی‌کند همه مردم، مردم ما هستند و همه جوانان، دختران، پسران، دختران و پسران ما هستند و نوع مواجهه ما با آنها نوع مواجهه ایجاد زمینه رشد و شکوفایی آنها است. بسترهایی به صورت طبیعی وجود دارد، اما حتما نیاز به اعتقاد و بعد هم اعتماد و بعد هم ایجاد یک بسترهای جدید و جدی است.

انتهای پیام/

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha