به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «ارتباط با خدا و حقوق مومنین نسبت به همدیگر» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
روایات اهل بیت علیهم السلام همانند قرآن، نور هستند. کسانی که قرآن خواندشان با حقیقت باشد و چشم بینایی داشته باشند، موقع قرآن خواندن، نور از دهانشان خارج میشود.
یکی از اسامی قرآن نور است و از آن نور ساطع میشود. روایات اهل بیت نیز نور است، در زیارت جامعه کبیره، در زیارت اهل بیت میخوانیم: «کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ».
یکی از انوار قدسیه کلمات حضرت سجاد علیهالسلام در دعای مکارمالاخلاق این جمله است: «وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِی إِنْ حُرِمْتُ»؛ و چون محروم گردم تو محل امید منی. پروردگارا! اگر چنانچه من حاجتی و تقاضایی داشته باشم و دیگران مرا محروم و رد کردند، تو پناهگاه من هستی.
اگر چنانچه مؤمنین حاجتی داشتند و به دیگران مراجعه کردند ولی نتیجهای نگرفتند، مأیوس و نامید نشوند و درِ خانه خداوند متعال بروند که او ملاذ و ملجأ و حاضر و آگاه است.
و چه بهتر است که انسان اول به درِ خانه خدا برود و حاجت و رفع گرفتاری خود را از او بخواهد که اگر کسی حقیقتا چنین کند، امکان ندارد خداوند رد کند و دست خالی برگرداند.
در روایت است که از امام صادق علیه السلام سوال کردند شما سفارش میکنید که به درگاه الهی دعا کنیم و حاجت بخواهیم، ما چنین میکنیم اما نتیجه نمیبینیم و دعاهای ما مستجاب نمیشود، علت چیست؟
حضرت فرمودند: تو از کسی طلب میکنی که او را نشناختهای اگر خدا را شناخته بودی و درِ خانهاش میرفتی، امکان نداشت که دست خالی برگردی.
منظور حضرت این است که به در خانه خدا میروی اما امیدت به دیگران است؛ زمانی که از همه قطع امید کردی خداوند میبیند و حاجتت را رد نمیکند. او تمام بندههایش مخصوصا مؤمنین را دوست دارد؛ چراکه ابتدا او اظهار محبت و دوستی کرد، همانطور که در قرآن کریم آمده است: «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»؛(آیه ۵۴، سوره مائده). دوستمان داشت که ما را خلق کرد و بهواسطه رابطهای که بین صانع و مصنوع، علت و معلول، خالق و مخلوق و رازق و مرزوق هست، دوستمان دارد و پیوسته منتظر صدای یا الله گفتنهای ماست.
خداوند وسیله را آماده و به انسان عنایت کرده است و سزاوار است که انسان به آن عمل کند. اگر مشکلی برایش پیش آمد وضو بگیرد، دو رکعت نماز بخواند و حاجتش را از خداوند بخواهد و حتی در ذهنش هم امید یاری از کسی نداشته باشد و تمام امیدش به خداوند متعال باشد.
در روایت آمده است که: «مَن أحدَثَ و لَم یَتَوَضّأْ فَقَد جَفانی ، و مَن أحدَثَ و تَوَضّأَ و لَم یُصَلِّ رَکعَتَینِ فَقَد جَفانی و مَن أحدَثَ و تَوَضّأَ و صلّی رَکعَتَینِ و دَعانی و لَم اُجِبْهُ فیما سَألَنی مِن اُمُورِ دِینِهِ و دُنیاهُ فَقَد جَفَوتُهُ و لَستُ بِرَبٍّ جافٍ»؛ خداوند متعال می فرماید: هر کس حَدَثی از او سر زند و وضو نگیرد به من بی مهری کرده است و هر کس حدثی از او سر زند و وضو بگیرد و دو رکعت نماز به جا نیاورد به من بی مهری کرده است و هر کس حدثی از او سر زند و وضو بگیرد و دو رکعت نماز بگزارد و مرا بخواند و من آنچه را از امور دین و دنیایش از من خواسته است برآورده نکنم، بی گمان به او بی مهری کردهام و البته من خداوندگار بی مهری نیستم.
بنابراین به درگاه الهی پناه بیاورید حاجتهای خود را از او بخواهید که کسی جز او نمیتواند شما را یاری دهد. اگر اهل بیت را هم واسطه قرار دهید خوب است، خداوند را به اهل بیت قسم دهید که اگر من خیلی روسیاه هستم و حجابهای ظلمانی من مانع از این است که صدایم به جایی برسد اهل بیت را واسطه قرار دهم که حتماً وساطت میکنند چون به دوستان و محبینشان علاقه دارند.
پس بایستی انسان ارتباطش را با خدا قوی کند، به خصوص جوانها که سیر الی الله آنها بسیار سریع و قوی است. به درِ خانه خدا بروید و با او رفیق شوید، در دعای جوشن کبیر میفرماید: «یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ»؛ وقتی خدا را داری یعنی همه چیز داری، هر بار که مشکل داشتی و دلت شکست، دو رکعت نماز بخوان و به درِ خانه خداوند برو که دربار ندارد و وقت و بیوقت هم ندارد.
اگر خداوند را به امام زمان علیه السلام قسم دهید هم خوب است، چون مسئولیت عالم وجود به اذن الهی در دست ایشان است.
یکی از آداب اسلامی، کمک کردن به مومنین است، در این زمینه روایت به حد تواتر رسیده است که مومنین چقدر گردن یکدیگر حق دارند، هر یک از مومنین گردن یکدیگر هفتاد حق دارند؛ چون همه برادر و خواهر دینی هستند: «إِنَّمَا الْمُوْمِنُونَ إِخْوَهٌ».
طبق نظر برخی از بزرگان مؤمنینی که علاقمند به ولایت هستند، در رگ و ریشه آنها یک امر معنوی و نورانیتی وجود دارد که باهم در ارتباطند و یکدیگر را جذب میکنند.
یکی از حقوق مومنین، یاری رسانی به یکدیگر است. امام کاظم علیهالسلام فرموند: «مَن قَصدَ إلَیهِ رجُلٌ من إخوانِهِ مُسْتَجیرا بِه فی بَعْضِ أحْوالِهِ فلَم یُجِرْهُ بَعدَ أن یَقْدِرَ علَیهِ، فَقد قَطَعَ وَلایةَ اللّه ِ عزّ و جلّ» ؛ کسی که برادرش نزد او برود و در موردی از وی کمک (پناه) بخواهد و او بتواند و کمکش نکند رشته پیوند با خداوند عزّوجلّ را بریده است (ایمانش سلب شده است).
امام صادق علیه السلام فرموند: «اللّه ِ ما عُبِدَ اللّه ُ بِشیءٍ أفضَلَ مِن أداءِ حَقِّ المُؤمِنِ»؛ قسم به ذات احدیت که هیچ چیز با فضیلتتر از ادای حق برادران دینی نیست.
منظور آن است که مؤمنان گردن یکدیگر حق دارند. اگر حوائجی داشته باشند و به من مراجعه کنند اگر حقشان را ادا نکردم ولایتم قطع میشود و اگر حاجتش را روا کردم بهترین اعمال من بعد از واجبات بوده است.
نظر شما