به گزارش خبرگزاری حوزه، پرونده شبهات کربلا، برنامه ویژه رسانه رسمی حوزه برای دهه اول ماه محرم الحرام می باشد که دو تن از کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی با حضور در حوزهنیوز به برخی شبهات عاشورا پاسخ گفتند که در این شماره به انتشار پاسخ شبههای با موضوع «واقعه عاشورا تصمیم سیدالشهدا بود یا تقدیر الهی» از سوی حجت الاسلام علیاکبر عبادی نیک خواهیم پرداخت.
یکی از سوالات یا شبهاتی که گاهی اوقات در رابطه با جریان کربلا مطرح میشود این است که: واقعه عاشورا تصمیم سیدالشهدا بود علیه السلام یا تقدیر الهی؟
به عبارت دیگر آیا این داستان حتما باید به همین شکل اتفاق می افتاد؟ یا اینکه نه، اگر حضرت تصمیم دیگری میگرفتند، مردم به گونه ای دیگری رفتار میکردند؟
در پاسخ باید توجه داشت که اگر معنای رابطه قضا و قدر الهی درست فهم شود، پاسخ این سوال و سوالات مشابه آن حل خواهد شد.
تقدیر الهی یا مسئله قضا و قدر، امر یک طرفه نیست؛ اینطور نیست که خدای متعال امری را مقدر کرده باشد و انسان ها همانند عروسک های خیمه شب بازی اجرا کرده و هیچ اراده و اختیاری در وجودشان نباشد.
تقدیر الهی بر اساس یک سری از اوامر الهی رقم میخورد که از جمله این اوامر، تدبیر و انتخاب انسانهاست.
جریان عاشورا به تقدیر الهی بود؛ اما تقدیر معنایش یک طرفه نیست. این تقدیر با عواملی از جمله اختیار خود انسانها رقم میخورد.
سیدالشهداء بر اساس تکلیف الهی این وظیفه را احساس کردند که باید برای نجات امت و اصلاح دین قیام کنند؛ پس سیدالشهدا قیام را انتخاب کرد و این تقدیر رقم خورد.
مردم کوفه اگر عهدشکنی نکرده و به عهد خود وفا میکردند، این واقعه میتوانست به گونهای دیگری رقم بخورد.
تقدیر الهی این جریان را پیش میبرد، اما این تقدیر بر اساس یک سری از عواملی مثل اختیار و اراده انسان رقم میخورَد و باید توجه داشته باشیم که خود تفکر جبرگرایی با علل و عواملی در طول تاریخ ترویج میشد که یکی از عوامل ترویج جبرگرایی، انسانهای ستمگر بوده و برای توجیه ظلم و ستم خود، این تفکر را ترویج میکردند.
در همین جریانات عاشورا وقتی امام سجاد علیه السلام را وارد مجلس یزید ملعون کردند، سوال کرد که این کیست؟ گفتند علی بن حسین (علیهما السلام) است.
گفت: مگر علی بن حسین (علیهما السلام) را خدا در کربلا نکشت؟؛ این همان ترویج تفکر جبرگرایی است و همان عبارت «ما که کارهای نبودیم، خدا کشت».
حضرت فرمودند من برادری داشتم به نام علی و مردم او را در کربلا کشتند.
وقتی به معاویه در نصب خلافت یزید اعتراض شد، گفت این امر قضا و قدر الهی است و در اینجا میبینیم که معاویه جبرگرایی را برای رسیدن به مقاصد و منافع حکومتی خود ترویج میکند.
در نقطه مقابل، قرآن و معارف اصیل اهل بیت علیهم السلام است که منافاتی بین قضا و قدر با اختیار و اراده انسان نمیبینند و قائلاند که مقدرات بر اساس انتخاب انسان رقم میخورد.
جریان کربلا به تقدیر الهی است؛ اما این تقدیر بر اساس اختیار انسانها رقم میخورد.