به گزارش خبرگزاری حوزه از مشهد، آیتالله سید احمد علمالهدی در مراسم بدرقه کاروان خدام الحسین(ع) شهرداری مشهد (نیروهای اعزامی به نجف) که در حسینیه دفتر امامجمعه مشهد مقدس برگزار شد،اظهار داشت: امیدوارم که از این سفر با برکت همراه با توشه بالایی برای زندگی مراجعت کنید.
وی با بیان اینکه عشق سیدالشهدا(ع) در هر دل شیعه به عنوان یک محور گرایشی به تمام مبانی دینی، اصول اعتقادی و وابستگی اسلامی است، افزود: در بین میلیونها دلداده سیدالشهدا(ع) این سعادت روزی و نصیب شما برادران شد که در کنار زیارت خادم امام حسین (ع) باشید و این یک امتیاز و فضیلت بالاتری برای شما نسبت به سایر زائران اباعبدالله (ع) است.
خادمان اعزامی به کربلا، نوکران برگزیده سیدالشهدا(ع) هستند
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی با اشاره به اینکه امام حسین(ع) پای خادمی شما پاکبانان و رانندگان را امضا کردند، ادامه داد: خادم در دستگاه سیدالشهدا(ع) از جایگاه و منزلت بسیار بالایی برخوردار است و از اعضای خانواده به حساب میآید درحالیکه زائر تنها مهمان این خانواده بزرگ است.
وی با بیان اینکه در دستگاه سیدالشهدا(ع) احترامی که برای فرزند خود قائل میشدند برای خادم و غلام نیز قائل میشدند، ابراز کرد: امام حسین(ع) در کاروان همراهی خود یک غلام سیاه داشتند که وقتی به شهادت رسید با همان کیفیت که بر سر بالین حضرت علیاکبر(ع) حاضر شدند، بر سر بالین او نیز حاضر شدند.
آیتالله علمالهدی تصریح کرد: حضرت سیدالشهدا(ع) در واقعه کربلا و روز عاشورا به این غلام خانهزاد که از بچگی در خانه ایشان بزرگ شده و مشغول خدمت بود، فرمودند که تو در زندگی خیلی برای ما زحمت کشیدی، من الان تو را در راه خدا آزاد کردم، مقداری پول به او دادند و فرمودند برو و برای خودت زندگی تشکیل بده، این غلام عقب رفت؛ چند لحظه طول کشید تا حضرت زینب(س) وارد خیمه امام حسین (ع) شدند و فرمودند به این غلام سیاه چه گفتید که اینگونه پشت خیمه با صدای بلند گریه میکند.
وی اضافه کرد: آن حضرت داستان را برای خواهر بزرگوار خود نقل کردند و به پشت خیمه رفتند، شانههای آن غلام سیاه را گرفتند و فرمودند چرا ناراحتی و گریه میکنی؟ اگر برای ما گریه میکنی ما خودمان این راه انتخاب کنیم و شهادت راه ماست، اگر برای زندگی خودت اضطراب داری، نگران نباش کسی مزاحمت نمیشود.
امامجمعه مشهد ابراز کرد: غلام وقتی سخنان امام حسین(ع) را شنید گفت چون من غلام سیاهم، پوستم سیاه است، لیاقت ندارم در مقابل فرزندان و عزیزان نورانی شما به شهادت برسم، در این لحظه که همه به سعادت ابدی میرسند شما مرا رد میکنید، حضرت سیدالشهدا (ع) صورت او را بوسیدند و تحسین کردند و اجازه دادند که به میدان برود. بین اعراب رسم بود هنگام میدان رفتن ابتدا از مفاخر و افتخارات خود میگفتند این غلام سیاه وقتی به میدان آمد دید هیچ افتخاری ندارد، پس گفت ای لشگر؛ امیر و آقای من حسین است، ارباب من حسین است.
وی خاطرنشان کرد: وقتی او در میدان چشم باز کرد دید در آغوش امام حسین (ع) است و آن حضرت دارند برای او دعا میخوانند؛ ببینید عزیزان این جایگاه نوکر در دستگاه سیدالشهدا است، شما این افتخار را دارید، قدر و جایگاه خادمی خود را بدانید. برخی میگویند شما فرصت زیارت ندارید، باید دقت کنید که سیدالشهدا زنده و آگاه هستند، وقتی شما خیابان نجف را جارو میکشید، آقا امیرالمؤمنین (ع) و سیدالشهدا شما را میبینند، پس در آن لحظه خدمت اگر سلام بدهید ارزشش از دههها زیارت دیگران که در حرم هستند بالاتر است.