پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
شهید مصطفی خمینی

حوزه/ حاج‌آقا مصطفی با پای‌برهنه و حتی بدون جوراب حرکت می‌کرد و از هرکس مختصر صدایی داشت، می‌خواست اشعاری را در مقام و عظمت امام حسین(ع) بخواند و با شنیدن این اشعار، خودش طوری منقلب می‌شد که از شدت گریه، شانه‌هایش بالا و پایین می‌رفت.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید تقی موسوی درچه‌ای در خاطرات زیارت امام حسین علیه السلام همراه با حاج مصطفی خمینی(ره) می‌نویسد:

«چندین بار همراه آیت‌الله حاج‌آقا مصطفی خمینی از نجف پیاده به‌سوی کربلا رفتیم.

در این سفرها دوستانی چون آقایان اسلامی، علیان، احسانی، کیانی، حلیمی‌کاشانی، آقای مجتبی قائمی، آقای حاج‌آقا نصرالله شاه‌آبادی و آقای رضوانی که درحال‌حاضر امام جماعت مسجد حاج‌سید عزیزالله هستند، همراه بودند.

حاج‌آقا مصطفی با پای‌برهنه و حتی بدون جوراب حرکت می‌کرد و از هرکس مختصر صدایی داشت، می‌خواست اشعاری را در مقام و عظمت امام حسین(ع) بخواند و با شنیدن این اشعار، خودش طوری منقلب می‌شد که از شدت گریه، شانه‌هایش بالا و پایین می‌رفت.

حاج‌آقا مصطفی خمینی همیشه دیوان شیخ محمدحسین غروی‌اصفهانی را همراه داشت و وقتی کنار دجله و فرات که دیگر نزدیک کربلا بود می‌رسیدیم، او به اسم کوچک مرا صدا می‌زد تا قسمتی از آن را بخوانم و به‌محض شروع، مثل کسی که بغضش بترکد، شروع به گریه می‌کرد.

طی چند کیلومتر من زمزمه می‌کردم و جمع دوستان به‌خصوص حاج‌آقا مصطفی گریه می‌کردند. ناگهان یکی از دوستان چشمش به گنبد مطهر حضرت امام حسین(ع) می‌افتاد و به‌دنبال آن، موج شوق و گریه در میان جمع بلند می‌شد».

منبع:در وادی عشق، خاطرات حجت الاسلام و المسلمین سید تقی موسوی درچه ای

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha