به گزارش خبرگزاری حوزه، در سال های اخیر از جمله اتفاقات خوب و مبارک به بهانه افزایش شور و شعور محبان الحسین(ع) برای حضور در پیاده روی عظیم اربعین و وصل شدن به اقیانوس عشق و محبت دلدادگان به حضرت ثارالله(ع)، تولید و انتشار مستندها، فیلم ها و از جمله کتاب های جذاب و خواندنی با محوریت روایت سفر اربعین حسینی بوده است که بنا داریم تا روزهای باقی مانده به اربعین و در حال و هوای این ایام، به معرفی برخی از این کتب بپردازیم؛
کتاب ۱۶۷ صفحه ای "سر بر خاک دهکده"، به قلم و روایتگری فائضه غفارحدادی از سوی انتشارات شهید کاظمی به زیور طبع آراسته شده است.
نگارنده در این اثر، روایت سفرش به کربلا و پیاده روی اربعین را نوشته است؛ روایتی خواندنی و البته تا حدی خنده دار. از سویی کشش متن کتاب به گونه ای است که بعید است مخاطب با شروع کردنش کتاب را کنار بگذارد.
این کتاب در واقع مشتمل بر خرده روایتهایی است که هرکدام در دو تا سه صفحه چاپ شده اند. غفارحدادی از ابتدای سفرش شروع می کند، با چالش هایی که پیش پای خودش و خانوادهاش قرار گرفته، بهانههایی که پشت سر هم ردیف می شوند تا پیاده روی اربعین لغو شود.
به مخاطبین عزیز و کتابخوانان گرامی پیشنهاد می شود چنانچه تمایل دارند روایتی زنانه از پیاده روی اربعین بخوانند و در این اثنا با دغدغهها و مشکلات مادر سه فرزند در پیاده روی اربعین همراه شوند، از این کتاب خواندنی و جذاب غافل نشوند.
در بخشی از کتاب سر بر خاک دهکده میخوانیم؛
"مگر یک شهر چقدر ظرفیت دارد؟ نکند این سیل جمعیت که لابد از صبح همین شکلی بوده، از اینطرف شهر وارد میشود و به همین حالت از آنطرف شهرخارج میشود؟ شاید هم این چند روز شهر گشاد میشود و جا باز میکند؟ بعید هم نیست! شاید این ایام، امامحسین کربلا را میسپارد به علمدارش. شهردار که او باشد، دیگر همهچیز ممکن است. شهر اندازۀ یک کشور، کش میآید و بعد که همه را بغل کرد، فشارشان میدهد. آنقدر به هم نزدیکشان میکند که دلهایشان به هم گیر کند. اخبار و احوالشان در هم گره بخورد. از غریبگی مسافتهای دور و دراز دربیایند و مثل مردم یک دهکده به هم نزدیک شوند. دهکدهای که انگار زادگاهشان بوده و خانۀ پدری را هنوز هم دلشان نیامده بفروشند و هر سال اربعین میعادگاهی است که همۀ رفتهها و هویت گمکردهها برمیگردند به وطنشان، به هویتشان، به خاکشان؛ خاکی که برایشان مقدس است."
انتهای پیام
نظر شما