به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، نشست علمی «تطبیق اصل همزیستی در اسلام در دوران معاصر و با نگاه تمدنی» چهارشنبه ۱۱ مهر با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی استاد حوزه و دانشگاه در دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی برگزار شد که مشروح آن را در ذیل می خوانیم؛
بحث را از تعریف تمدن آغاز میکنم، بعد تعریف همزیستی، بعد همزیستی اسلامی و بعد اقتضائات زمانه جهت تطبیق اصل همزیستی. تمدن نظامی است که از تعامل دیالکتیکی میان ساختارهای اجتماعی و عواملی همچون دانشها، ارزشها، بینشها و نوآوریهای فرهنگی شکل میگیرد و در سلوک اجتماعی همزیستانه تجلی مییابد. این نظام یعنی نظام تمدن با دو وصف اصلی پویش و پوشش شناخته میشود یعنی همیشه تمدن این دو وصف را دارد. پویش نمایانگر حرکت و تحول تمدن در طول زمان است و توانایی تمدن را در جذب و ترکیب عناصر جدید و هضم آن در هاضمه خود نشان میدهد. عنصر پوشش هم قدرت تمدن را در ایجاد انسجام و هماهنگی میان ساختارهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و پاسخ به چالشهای نوظهور نمایان میکند.
کارکردهای چندگانه همزیستی
این تعریفی است که زیاد روی آن فکر کردم تا تعریفی باشد که هم قابلیت تمدن را برای جذب نشان بدهد و هم عنصر اصلی تمدن را که یک ساختار است نشان دهد و هم بتواند عوامل و مولفههایی که این ساختار را شکل میدهد یا رابطه دیالکتیک با این ساختار دارد را در نشان دهد و هم قدرت حرکتش را که پویش است و هم قدرت چترگستریاش که پوشش هست را نشان دهد و هم بر عنصر سلوک همزیستانه تمرکز کنیم. سلوک همزیستانه پیشانی تمدن است. اگر دیدید در تمدنی همزیستی وجود ندارد یا وجود دارد ولی بالقوه است؛ یا تمدن ضعیف است یا تمدن شکل نگرفته است. همزیستی وجهه قابل رویت تمدن است که اگر نبود، تمدن فعلیت ندارد.
همزیستی به معنای تعامل سازنده و زندگی مشترک میان افراد و گروهها در یک جامعه است. این مفهوم به روابطی اشاره دارد که بر پایه سلوک همزیستانه که بر آگاهی عمیق به مصلحت اجتماعی و پذیرش متقابل استوار است شکل میگیرد. همزیستی به عنوان شرط لازم برای عینیت پیدا کردن، بقا و کارکرد تمدن مطرح است و از نهادینه شدن آگاهی اجتماعی معطوف به مصلحت عمومی و خیر عمومی نشأت میگیرد و آن را افزایش میدهد.
کارکردهای چندگانه همزیستی عبارت است از فراهم آوردن بستر و فضا برای جذب و هضم عناصر جدید در تمدن. اگر همزیستی نباشد تمدن توانایی ندارد عناصر را جذب و هضم کند و اگر جذب و هضم نکرد پویایی ندارد و ایستا است. مورد دیگر توانافزایی در تمدن برای پویایی و مانایی و پاسخگویی، ایجاد خیر اجتماعی و توجه به آن، کنترل و هدایت رقابتها به سمت مسابقه در خیر و تعمیق محبت اجتماعی است. همزیستی محبت اجتماعی را ایجاد میکند. محبت اجتماعی مسئله خیلی مهمی است که اسلام خیلی بر آن تاکید کرده است و اگر این امر تحقق پیدا نکند ما خیلی از حقیقت دین را نمیتوانیم به دست بیاوریم. محبت اجتماعی انعکاس و جلوهای از محبت به خداوند است.
بحث بعدی تعریف سلوک همزیستانه است. سلوک همزیستانه به رفتارها، نگرشهای عملی و الگوهای ارتباطی اطلاق میشود که در جهت همکاری و تعاملات اخلاقی و اجتماعی برای تشکیل و تعمیق زندگی مشترک در تمدن شکل میگیرد. آن الگوها، آن رفتارها، آن تنظیم کردنها، آن نهاد ایجاد کردنها و ... هر چیزی که تلاشی است برای تعمیق همزیستی، اسمش را سلوک همزیستانه میگذاریم. سلوک همزیستانه به مثابه سازوکار و مکانیزم شکلگیری و استمرار همزیستی در جامعه به حساب میآید. این سلوک از دو رکن آگاهی عمیق و نهادینه شده نسبت به مصلحت اجتماعی و فرهنگ پذیرش متقابل شکل میگیرد. باید فرهنگ پذیرش شکل بگیرد. فرهنگ طرد و رد نباشد، فرهنگ بیاعتنایی نباشد. اینها با تمدن «انما المومنون اخوه» نمیسازد.
تعریف همزیستی اسلامی چیست؟
همزیستی اسلامی به معنای تعامل سازنده و زندگی مشترک میان افراد و گروههای اسلامی است که در آن همه اعضای جامعه در چارچوب مفهوم امت بازتعریف میشوند. این همزیستی نه تنها بر مبنای آگاهی و پذیرش متقابل شکل میگیرد بلکه عمق آن را برادری اسلامی تشکیل میدهد. شما فکر میکنید برادری اسلامی مسئله سادهای است. اصلا همزیستی همه جا بر اساس آگاهی و پذیرش متقابل است ولی اینجا قدری بالاتر است و بر پایه برادری است. نه تنها آگاهی داشته باش بلکه ببین چه طور به او خدمت کنی، یعنی از فضای یک حقوق خشک بالاتر برو و رابطه احساسی و عاطفی ایجاد کن. این برادری فراتر از یک تعامل عادی است و به معنای مساعدت و تعاون ویژه میان مسلمانان است. در همزیستی اسلامی افراد جامعه نه تنها به مصلحت اجتماعی و حقوق یکدیگر آگاه هستند بلکه بر اساس اصول اخلاقی برادری با همدیگر رفتار میکنند.
ما خیلی باید بدویم تا الفبای همزیستی را ایجاد کنیم. این مدل از همزیستی بر تقویت بنیانهای اجتماعی و معنوی درون امت تمرکز دارد، به گونهای که هر عضو امت احساس مسئولیت ویژه نسبت به دیگران دارد و همه در جهت ارتقای اخلاقی و اجتماعی یکدیگر تلاش میکنند و در پی ساختن بهترین و برترین الگو در مقابل امتهای دیگر هستند. اساسا تمدن اسلامی یک تمدن در صحنه است. ما اگر صحنه جهانی را در نظر بگیریم باید الگو باشیم تا آنها الگو را ببینند. پس لازم است این تمدن را بر اساس همزیستی اسلامی که خیر و مصلحت است شکل بدهیم. همزیستی اسلامی با این عمق عاطفی و عملی زمینهساز پیشرفت تمدنی امت و ایجاد فضای اخلاقی و اجتماعی پایدار، همدلانه، الگو در راستای تامین خیر دنیا و آخرت است.
تا اینجا تعاریف را ذکر کردیم و ارتباط آن با تمدن را عرض کردیم. چند نکته هم درباره تطبیق اصل همزیستی در دنیای مدرن ذکر کنیم. برای پیادهسازی اصل همزیستی اسلامی تامین آگاهی به مصلحت و خیر اجتماعی در جامعه امروز باید به دو جنبه اصلی توجه کرد. ما وقتی میخواهیم تطبیق کنیم باید دو مقوله را در نظر بگیریم یکی اینکه با چه ابزارهای مدرن فعال پرکارآمد میتوانیم این ارتباطات و این اصول اخلاقی را و این تمدن و همزیستی را شکل بدهیم. این خیلی بحث سختی ندارد و از هر کس در این رابطه سوال کنی میگوید آموزش عمومی، رسانه، همایش و نشست، گفتوگو. بنابراین شیوهها زیاد است. در مورد شیوههایی که آگاهی را ایجاد میکند نمیتوانیم بر شیوههای قدیمی تمرکز کنیم بلکه باید از مسائل مدرن استفاده کنیم. باید وحدت را به عمق رسانه ببریم. اگر آگاهی نباشد تعایش نیست، اگر تعایش نباشد صلاح نیست، صلاح نباشد نه دنیا است و نه آخرت.
ذهنیتهایی وجود دارد که طرف تصور میکند باید خودش را ببیند و کاری به دیگران نداشته باشد. همه یک امت هستیم. امت فقط شامل شیعه و سنی نیست و هر مذهب دیگری هم باشد شامل آن است. پس یک بحث ایجاد آگاهی عمیق است که روشن است، یکی هم متعلق آگاهی است یعنی آگاهی به چه چیزی؟ یک وقت میخواهید آگاهی ایجاد کنید، یک وقت میخواهید بفهمید آگاهی به چه چیزی. حوزههای آگاهی ممکن است اقتصادی و سیاسی و ... باشد. ما باید در مسیر اقتضائات مربوط به تعیین مصلحت اجتماعی و هم حوزههای مصلحت اجتماعی و هم شیوههای ایجاد آگاهی حرکت کنیم.
انتهای پیام
نظر شما