به گزارش خبرگزاری حوزه، شعر محمود حبیبی کسبی از شاعران جوان کشورمان را در ادامه بخوانید:
ماه میهن نشد از وهم پلنگ آلوده
ماه‌تر هم شده این صورت چنگ آلوده
شهدا پیرهن خاکی‌شان سرخ شده
تا مبادا شود این خاک به رنگ آلوده
دلشان تنگ شهادت شد و شد جای خدا
نشد از وسعت دنیا دلِ تنگ آلوده
رد شدند از تله تن که وطن برجا ماند
دل بریدند از این مَرکب لنگ آلوده
«لَیتَنی کُنتُ مَعَک» اسلحه مردان است
عزم ما نیست به تیر و به تفنگ آلوده
وقت جانبازی در راه وطن بی‌تابیم
شوق ما نیست به یک‌لحظه درنگ آلوده
دل ما گرچه شکست از ستم سنگ‌دلان
تیغ برنده شود شیشه سنگ آلوده
***
باید از نام گذشتن که بماند ناموس
بگذر از نام، از این نام به ننگ آلوده
حجله اجنبی و دم‌زدن از مام وطن؟!
نیست غیرت به دل حبّ فرنگ آلوده
بندی اجنبی و دم‌زدن از آزادی؟!
روشنی نیست در آیینه زنگ‌آلوده
می‌چکد خون ز حقوق بشر وحشی غرب
کام شیرین نکند شهد شرنگ‌آلوده
سازش ظالم و مظلوم که صلحش خواندند
بله صلح است، ولی صلحِ به جنگ آلوده
