به گزارش خبرگزاری حوزه، در میان قصههایی که پیرامون اهل بیت عصمت و طهارت برای کودکان نوشته شده است، کمتر اثری را میتوان یافت که به حضرت معصومه (س) بپردازد. البته در سالهای گذشته کتابهای زیادی پیرامون امام رضا (ع) نوشته شده است و این اقدام را میتوان شروع مبارکی دانست؛ اما همچنان بر این باوریم که کتابهای کودک و نوجوان درباره حضرت معصومه (س) بسیار کم است.
زندگی گهربار ایشان، الگوی بسیار خوبی برای دختران به شمار میرود. یکی از بهترین کتابهایی که در این زمینه برای کودکان نوشته شده است، کتاب «ابرک و دختر دانا» اثر سیده نرگس میرفیضی است.
از میرفیضی کتابهای دیگری مانند «سرزمین نورهای خوشحال» را نیز میشناسیم. او در زمینه ادبیات دینی کودک تلاش زیادی داشته است. کتاب «ابرک و دختر دانا» برگرفته از روایتهای تاریخی است. حضرت معصومه (س) حتی در زمان غیاب پدر بزرگوارشان به پرسشهای مردم پاسخ میدادند. این داستان از زبان ابرک که ابر کوچکی کنار مادرش است، روایت میشود. او پرسشهای زیادی در سر دارد و اینبار به دنبال این است تا باهوشترین دختر مدینه را بشناسد. او با مادرش همراه کاروانی میشود که قصد پرسش از امام کاظم (ع) را دارند. ایشان حضور نداشتند؛ اما اتفاقی میفتد که همه را متحیر میکند.
زاویه دید اثر بسیار متفاوت است. داستان از زبان ابر کوچکی به نام ابرک روایت میشود. در انتهای کتاب نیز حضرت معصومه (س) به عنوان الگو برای ابرک معرفی میشود؛ درواقع ابر که نماد رحمت و لطف و مهربانی است، شخصیتش را از ایشان وام میگیرد.
ابرک از ابتدای داستان در خلال ارتباطش با مادر معرفی میشود؛ میتوان گفت این مادر است که بستر خوبی را برای پرورش قوه درک و تفکر کودک فراهم میکند؛ حتی این مادر است که الگویی برای زندگی ابرک به او معرفی میکند. ابرک کنجکاو است و پرسشهای زیادی در سر دارد. اگر او دارای ذهن پرسشگر نبود، شاید هیچگاه به شناخت وجود حضرت معصومه (س) نائل نمیشد.
اولین قدم برای شناخت و الگوگیری، میل به علم است. علاوه بر این مسائل، در چند بخش از داستان، ابرک و مادرش در حال خدمت به مردم معرفی میشوند. آنها برای مردم باران میشوند یا سایه درست میکنند. در بخشی از داستان نیز که ابرک در هیجان دیدار وجود بابرکت حضرت معصومه (س) است، مادر اولویت را ایجاد سایه برای کاروان خسته میگذارد. ابرک لجبازی نمیکند و پیشنهاد مادرش را میپذیرد.
در بخش دیگری از داستان نیز بیان میشود که لبخند مردم سبب خوشحالی ابرک است. خدمت به مردم و کسب رضایت خدا از این طریق، مفهوم زیبای دیگری است که ذیل داستان به کودک منتقل میشود و چقدر زیباست که موجودات طبیعی را از خدمت به مردم، خوشحال نشان میدهد. همچنین، در این کتاب به نقش خانواده بهویژه مادر در تربیت کودک اشاره میشود. اگر مادر ابرک، بستر مناسب تربیتی را فراهم نمیکرد، شاید هرگز ابرک به این هدف مهم دست پیدا نمیکرد.
در این کتاب نهتنها حضرت معصومه (س) بلکه پدر و برادر بزرگوارشان نیز به کودک معرفی میشوند. امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) با توجه به مرجعیت علمیشان معرفی میشوند. پاسخگویی حضرت معصومه با وجود سن کم، نشان از عصمت و مرجعیت علمی در این خاندان مبارک دارد. در پایان نیز جمله مهربانانه «فداها ابوها» که سه مرتبه توسط ایشان بیان میشود، مُهر تأییدی بر این مسئله است. علاوه بر نقش مادر که در ارتباط ابرک و مادرش به آن اشاره شد، در پایان کتاب نیز به نقش پدر و رابطه عاطفیشان با دختر، اشاره میشود. در پایانبندی داستان اَعمال عبادی حضرت معصومه (س) هم مرور میشود. نگاه مهربان ایشان به ابر، نشان از ستایش خداوند دارد.
تصویرگری کتاب متفاوت است. متن و تصویرگری در تمام صفحات درون ابر واقع شدهاند؛ ابری که نماد رحمت خداوند است. ابرک و مادرش نیز در گوشهای از صفحه به تصویر کشیده شدهاند. از این حیث میتوان این کتاب را اثری متفاوت قلمداد کرد.
کتاب «ابرک و دختر دانا» را سیده نرگس میرفیضی نوشته و متینسادات حسینینژاد تصویرگری کرده است. این کتاب در ۱۷ صفحه مصور رنگی به همت گروه کودک و نوجوان معاونت تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی منتشر شده است و برای گروه ج (بالای ۱۰ سال) مناسب است.