جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 15, 2024
مهدی عزیزی

حوزه/ سفیر ایران در لبنان با بیان اینکه رژیم صهیونیستی با ترور رهبران و فرماندهان مقاومت دچار خطای راهبردی شده است گفت: رژیم صهیونیستی با وارد کردن خسارت‌ها به بدنۀ حزب‌الله، نمی‌تواند آنها را از بین ببرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، گفتگوی ویژه خبری با حضور مهدی عزیزی کارشناس مسائل بین‌الملل و همچنین علیرضا کوهکن عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (در استودیو) و امانی سفیر ایران در لبنان (ارتباط تلفنی) به بررسی معادله جدید حزب الله پرداخته شد.

مجری: معاون دبیرکل حزب الله لبنان از معادله جدید مقاومت در نبرد با رژیم صهیونیستی گفتند معادله‌ای که دشمن صهیونیستی را به درد آورده است، شیخ نعیم قاسم با اشاره به تجاوز رژیم صهیونیستی به نقاط مختلف لبنان تاکید کرده است که حزب الله حق خودش می‌داند که هر نقطه‌ای را در سرزمین‌های اشغالی هدف قرار بدهد. معاون دبیرکل حزب الله لبنان با تاکید بر شکست صهیونیست‌ها در نبرد با مقاومت گفته؛ اسرائیل رژیم غاصب، اشغالگر و خطری واقعی برای جهان است که به فلسطین بسنده نخواهد کرد، برنامه گفتگوی ویژه خبری را به این موضوع اختصاص خواهیم داد.

سوال: با آقای کوهکن بحث را آغاز می کنیم، رژیم صهیونیستی تصور می‌کرد که با ترور دبیرکل حزب الله لبنان و فرماندهان ارشد مقاومت، یک کار ساده‌ای را در لبنان در پیش رو خواهد داشت، اما به نظر می‌رسد که حزب الله با این عملیات آنها را غافلگیر کرده و رژیم صهیونی را در یک شوکی فرو برده و بسیاری از این حمله تعبیرشان به شروع دوباره حزب الله می‌کنند تحلیل و ارزیابی جناب عالی چیست؟

کوهکن: واقعیت این است که اتفاقاتی که در یک ماه گذشته در لبنان و در منطقه افتاد یک گام جدید در سیاست منطقه‌ای بود رژیم صهیونیستی آمد و سطح منازعه را تا حد زیادی بالا برد ما چند تا اتفاق پشت سر هم داشتیم که خسارات بسیار قابل توجهی برای مقاومت به همراه داشت موضوع پیجرها، ترورها، حمله به مردم عادی و نهایتاً شهادت دبیرکل حزب الله که خسارات خیلی بزرگی بود نگاه کنید هر کدام اینها به تنهایی و حالا در کنار هم بعضی وقت‌ها می‌توانست یک ارتش کلاسیک قابل توجه را از پا در بیاورد اسرائیلی‌ها بر اساس همین تصور فکر می‌کردند که ما بخشی از فرماندهان، بخشی از ستاد عملیات و فرماندهان ارشد و شخص دبیرکل که خودش محبوب‌ترین شخصیت عرب بود و خودشان این تعبیر را داشتند که دفعه قبل که ما آمدیم دو روزه به بیروت رسیدیم ۱۹۸۲ این دفعه دیگر حالا یک هفته‌ای بیروت را می‌گیریم و مشکل منطقه حل می‌شود، اما اتفاقی که افتاد این بود که ما در صحنه مقاومت و به خصوص حزب‌الله لبنان البته در همراهی با بقیه نیروهای مقاومت دیدیم که این اتفاق نیفتاد اگرچه مشکلات جدی ایجاد شد.

حزب الله بر خلاف تصور اسرائیلی‌ها از هم نپاشید

اما حزب الله بر خلاف تصور اسرائیلی‌ها از هم نپاشید سر جایش ماند، در حوزه مقاومت میدانی نیروهایی که وظیفه مقاومت میدانی را بر عهده داشتند خیلی محکم سر جایشان ماندند طوری که رژیم صهیونیستی را با یک چالش و یک شگفتی مواجه کرد مثلاً به این نیرو گفته بودند که شما موظفی که از این محدوده خاص جغرافیایی دفاع کنید با آن فشار روانی با اتفاقاتی که افتاده بود ما فقط شاهد جنگ نظامی نبودیم جنگ امنیتی و اطلاعاتی هم بود و جنگ رسانه‌ای و شناختی هم بود، فکر می‌کردند که این فرار می‌کند اگر بماند اینقدر ناتوان شده که می‌شود از رویش رد شد و رفت، اما آن منطقه‌ای که باید او حفظ می‌کرد حفظ کرد و اسرائیل دید که من دارم دو هفته است تلاش می‌کنم به تعداد کشته و زخمی‌هایی که داده‌ام آنقدر متر جلو نرفته‌ام یعنی برای هر یک متر بیشتر از یک آدم هزینه داده و در کنار آن نیروی پشتیبانی که وظیفه‌اش آتش تهیه بود و یا در پیرامون نزدیک کارش را انجام می‌داد تا اینجا رژیم صهیونیستی متوجه شد که آن فرضیه فروپاشی اشتباه بوده، اما یک اتفاق مهم دیگر افتاد آن چیزی که ما در ادبیات غربی می‌بینیم ازش صحبت می‌کنند حالا شاید در ادامه من بهش بپردازم به عنوان پنجره فرصت، گفتند ما به حزب‌الله یک ضربه شدید زدیم این یک پنجره فرصت ایجاد کرده که ما تکلیف لبنان را یکسره کنیم اصطلاحی که به کار بردند کار را تمام کنیم و ضمناً به مراحل بعد از لبنان دیگر بپردازیم یعنی باید دیگر فکر کنیم برای مراحل بعد آن پنجره فرصت چه بود ما با این ضربه‌ای که وارد کردیم غیر از خسارت و هزینه زیادی که زدیم یک شوکی ایجاد کردیم که از آن شوک باید استفاده کنیم مشکل را حل کنیم به تعبیر خودشان، اما اتفاقی که در حیفا افتاد و در صحبت‌های امروز جناب شیخ نعیم قاسم هم بود و در ادامه در ماورای حیفا تل آویو و بعد از آن هم می‌خواهد اتفاق بیفتد این است.

حزب الله توان خود را بازیابی کرده است

یعنی ما اگر در روزهای اول بعد از شهادت دبیرکل شاهد بودیم که همان اتفاقات قبل از شهادت اتفاق می‌افتاد زدن نقاط مرزی و اتفاقاتی که تقریباً روتین یک سال گذشته حالا به خصوص یکی دو ماه گذشته بود، اما الان شاهد هستیم که سطح عملیات دارد گسترش پیدا می‌کند شما می‌بینید که معنیش به لحاظ راهبردی چیست آن جاهای خالی که به خاطر این ترورها اتفاق افتاده بود دارد پر می‌شود سطح تصمیم گیری دارد بالا می‌رود، سطح هماهنگی نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی دارد بالا می‌رود، شما قبل از جریان حیفا می‌بینید که پهپاد شناسایی می‌رود کارش را انجام می‌دهد حتی پیوست رسانه‌ای‌اش دارد کم کم کامل می‌شود این برای غربی‌ها که دارند مدیریت می‌کنند ایالات متحده به صورت مشخص یک پیام تهدید است.

صهیونیست‌ها جنایت میدانی انجام می‌دهند

این پنجره فرصت دارد بسته می‌شود و اگر این پنجره فرصت بسته شود شما با رژیمی مواجه هستید که یک هزینه زیادی کرده، چون شما وقتی می‌آیید در این سطح ترور می‌کنید باید آماده جواب دادن و در واقع هزینه دادن باشید یک اتفاق تاکتیکی موفقیت آمیز از دید خودشان اتفاق افتاده، و نتوانسته این را تبدیل کند به یک برگ برنده راهبردی و اگر از این پنجره فرصت عبور کند بعد باید هزینه‌های این اتفاق را بدهد که ما خیلی امیدواریم با پیامدهای میدانی که داشت این اتفاق در حوزه مقاومت بیفتد.

سوال: جناب آقای عزیزی برخی رسانه‌های دنیا مثل روزنامه نیویورک تایمز بعد از حمله موفق پهپادی که حزب الله لبنان داشته نوشتند که این حمله نشان داده که اسرائیل نمی‌تواند حزب‌الله را از پا در بیاورد و این حمله ضعف جدی اسرائیلی‌ها را نمایان کرده تحلیل جناب عالی چیست؟

عزیزی: این نکته خیلی مهمی است که حالا من بهش نمی‌گویم تغییر راهبرد و تغییر معادله حزب الله، برنامه حزب الله بعد از شهادت سید حسن نصرالله سید مقاومت مشخص بود و در چند مرحله برنامه‌ریزی شده بود، جنبشی با این ترکیب و با این قالب و با این اقتدار و قدرت قطعاً مراحل بعد از دبیرکل خودش را پیش بینی کرده و طبیعی است که فضایی که بعد از شهادت سید به وجود آمده در لبنان برای اسرائیلی‌ها به طور مقطعی یک دستاورد سیاسی استفاده شد و تلاش کردند که در سطح رسانه‌ای آن را به کار بگیرند و روی آن سرمایه‌گذاری کنند. این اسرائیلی که الان در جنوب لبنان گرفتار شده در سال ۱۹۸۲ اینها یک مثالی داشتند زمانی که در بیروت آمدند و شهرهای لبنان را گرفتند می‌گفتند اگر ما فکر می‌کردیم که اشغال بیروت و لبنان به این راحتی است با خودمان ارتش نمی‌آوردیم با خودمان یک گروه موسیقی می‌آوردیم این ادبیاتی که سال ۱۹۸۲ رژیم صهیونیستی نسبت به لبنان داشت حالا آن گروه‌هایی که شبه نظامیانی که خود اسرائیلی‌ها در مرزهای لبنان بیش از ۶۰۰۰ نفر را از گروه ۶ شبه نظامیان لهد با خودشان همراه کرده بودند و توانسته بودند که لبنان را اشغال کنند این شرایط را مقایسه کنیم با سال ۱۹۹۲ که سید نصرالله به عنوان دبیرکل حزب الله انتخاب می‌شود و اتفاقاً خیلی نکته مهمی است که آن زمان یکی از رسانه‌های اسرائیلی زمانی که شهید عباس موسوی ترور می‌شود عنوان می‌کنند که کار حزب الله تمام شده است.

سال ۱۹۹۲ این تیتر رسانه‌های اسرائیلی بود که کار حزب الله را تمام کرده ایم

یعنی ۳۲ سال پیش سال ۱۹۹۲ این تیتر رسانه‌های اسرائیلی است که ما کار حزب الله را تمام کرده‌ایم یعنی این ارزیابی شما می‌بینید بعد از سال ۱۹۹۲ با انتخاب سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله اتفاقاتی می‌افتد که در سال ۲۰۰۰ ارتش رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان عقب نشینی می‌کند در سال ۲۰۰۶ یک معادله جدیدی را می‌بینیم که آن ادبیات شکست ناپذیری و اسطوره شکست ناپذیر رژیم صهیونیستی در هم می‌شکند و اتفاقاً تانک‌های مرکاوا در سال ۲۰۰۶ که نماد قدرت رژیم صهیونیستی بود انها هم توسط حزب‌الله منهدم می‌شوند خیلی‌هاش الان در موزه مدیتا در جنوب لبنان نگهداری هم می‌شود نکته کجاست این حزب‌اللهی که از سال ۱۹۸۲ شکل می‌گیرد در سال ۱۹۹۲ دبیرکلش تغییر می‌کند و در طول این بیش از سه دهه دستاوردهایی را به دست می‌آورد قرار نیست که در یک نقطه بعد از شهادت دبیرکل آن متوقف شود این اشتباه در ارزیابی مراکز امنیتی و اطلاعاتی اسرائیلی‌ها بود.

اسرائیلی ها به این باور رسیده بودند که حمله زمینی انجام می شود

چون سران و فرماندهان ارشد حزب الله را هدف قرار داده بودند قبلش موضوع انفجارها مطرح بود بعد از شهادت سید حسن نصرالله بمباران میدانی و تقریباً به این باور رسیده بودند که حمله زمینی را دیگر مطمئن شده بودند که انجام می‌شود و آماده شده بودند که با یگان‌های رضوان مقابله شد و مرحله‌ای که الان ورود پیدا کرده حزب الله مرحله‌ای که از پهپاد استفاده می‌کند، بعد از تاکتیک‌های نظامی استفاده می‌کند، موشک‌ها را شلیک می‌کند سامانه‌ها را از کار می‌اندازد و یا به خطا می‌اندازد و بعد آن مواد منفجره ان هم در کدام نقطه در یک جغرافیایی که ۶۵ کیلومتر با لبنان فاصله دارد. ارتش گورانی از سال ۱۹۴۸ این یگان معروف است از سال ۱۹۴۸ که رژیم غاصب صهیونیستی تشکیل می‌شود نقش بسیار مهمی در تشکیل رژیم صهیونیستی کشتار تخریب و ویرانی داشته و خود نقطه خود جغرافیایی که هدف قرار می‌گیرد ان ارتش و شرایط زمانی اینها پیام‌های مهم خودش را دارد بنابراین اتفاقاتی که رسانه‌های آمریکایی نیویورک تایمز و اینها در کنار این عملیات روانی تلاش دارند که به هر حال اسرائیل را هم نجات بدهند پیام‌ها را هم به خود اسرائیلی‌ها بگویند این نکته بسیار مهمی است آقای دونالد ترامپ می‌گوید بعد از اینکه آقای نتانیاهو در سازمان ملل سخنرانیش تمام شد به منزل شخصی من آمد و ما با هم یک گفتگویی داشتیم به من گفت من قرار نیست به حرف‌های بایدن گوش بدهم در مورد حالا مواردی که آمریکایی‌ها از من می‌خواهند بالاخره اینها خود ترامپ و جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها دارند در این زمینه امتیازگیری‌های سیاسی خودشان را می‌کنند.

رژیم صهیونیستی در ارزیابی‌هایش دچار اشتباه شده است

به دلیل فضایی که شاید یک روز یا دو روز بعد از شهادت سید حسن نصرالله در لبنان حاکم شد، شما رسانه‌های اسرائیلی را که نگاه می‌کردید و در سطح شبکه‌های مجازی رژیم صهیونیستی مشخص بود این احساس قالب جامعه اسرائیلی و حتی در تصمیم گیران سیاسی و نظامی‌شان که کار تمام شده و همانجور که آقای دکتر هم فرمودند به مرحله بعد از جبران داشتند فکر می‌کردند حالا این همان اسرائیلی است که قرار بود امنیتش را گسترش بدهد در اطراف خودش، الان محصور شده و در داخل یگان ارتش گورانی چنان ضربه‌ای مستحکمی را می‌خورد و قول رسانه‌های اسرائیلی اینها به نقل از رسانه‌های اسرائیلی در این چند روز خدمتتان می‌گویم که از اول جنگ تا امروز این مهلک‌ترین ضربه‌ای بود البته این را هم بدانید اسرائیلی‌ها در آمار تلفات واقعاً سانسور شدیدی دارند حالا بعد از هفتم اکتبر آن هم به خاطر اینکه کمی افکار عمومی را همراه کنند یک آماری را منتقل می‌کند.

سوال: کلاً در سانسورهای خبری خیلی جدی هستند؟

عزیزی: خیلی جدی من این را به عنوان حالا در این رسانه که دوستان فعالیت می‌کنند بدانند وقتی کانال‌های خبری را نگاه می‌کنید ابتدای این خبر نوشته که مجوز انتشار یافت نکته خیلی مهمی است یا اینکه مثلاً ارتش اسرائیل در جنوب لبنان دچار دردسرهایی شده فعلاً از ذکر جزئیات مثلاً این رسانه‌های رسمی این سانسور قدرتمند را دارند و آمار را نمی‌گویند آمار خیلی فراتر از آن است حتی من معتقدم آمار شاید اهمیت دارد، اما آنچه که اتفاق افتاده شیوه حمل تغییر و ان نوع تاکتیکی که حزب الله استفاده می‌کند.

سوال: و تجهیزاتی که استفاده می‌کند؟

عزیزی: بله تجهیزاتی که استفاده می‌کنند و آن شرایط زمانی و آن جغرافیایی و آن ماهیت هدف که ارتش یگان آموزش ارتش گورانی بوده و خیلی هم مهم است و یک آسیب جدی می‌بیند تلاش می‌کنند اسرائیلی‌ها معمولاً عادتشان این است وقتی در میدان آسیب می‌بینند و میدان را از دست می‌دهند سعی می‌کنند شکست میدان را در رسانه در عملیات روانی جبران می‌کنند در این کار تبحر هم دارند البته قبل از ۷ اکتبر معمولاً روایت آنها غالب بود برای افکار عمومی اروپایی‌ها، اما بعد از هفتم اکتبر واقعاً در همین جنگ روایت‌ها هم شکست خورد و نتوانست آن روایت را تحمیل بکند.

سوال: جناب آقای کوهکن حزب الله لبنان به نظر می‌رسد که یک معادله‌ای را دارد اجرایی می‌کند بحث معادله ضاحیه، حیفا، بیروت، تل آویو یعنی در ازای اینکه ضاحیه زده شود حیفا را مورد تهاجم قرار می‌دهد در ازای اینکه بیروت زده شود تل آویو را آماج حملات حزب الله قرار می‌گیرد تحلیل و ارزیابی شما از این معادله چیست و به نظر جناب عالی این معادله چه تاثیری می‌تواند داشته باشد در معادله کلی که برای این نبرد ترسیم شده است؟

کوهکن: من فکر می‌کنم البته این معادله مربوط به قبل از این تحولات، از آن اتفاقی که دارد می‌افتد و ما در میدان و همینطور در صحبت‌های مقامات حزب الله داریم می‌بینیم در بحث امروز هم شاهد بودیم این است که، چون اسرائیلی‌ها از همه آن خطوط عبور کرده‌اند دیگر در واقع خطی برای حفظ وجود ندارد، آن چیزی که در عمل دارد اتفاق می‌افتد، چون شما ضاحیه را زده‌اید بنابراین حیفا نباید امن باشد، چون شما آمدید حتی مناطق مسیحی در اینها می‌گویند که ما داریم با شیعیان می‌جنگیم برای اینکه لبنان یک جامعه طایفه‌ای است بخش بخش است و این بخش‌ها از هم جدا هم است یعنی یک حالت منسجم ندارد، بنابراین با اینجا کار داریم و با آنجا کار نداریم برای اینکه آن روحیه ملی را تقویت نکنند در لبنان، اما می‌آید مثلاً بخش مسیحی نشین را می‌زند می‌آید اموال مال فرانسه را می‌زند، پیام بدهد به اروپایی‌ها که دخالت نکنید می‌آید یونیفل را می‌زند می‌آید یعنی همه آن در واقع چیزهایی که می‌تواند هدف بگیرد را می‌زند طبیعی است که وقتی شما امنیت را اینجا از بین می‌برید انجا هم از بین برود، چرا اسرائیل این کار را کرد.

همانطور که عرض کردم تصورش این بود که با ضرباتی که زده دیگر نیازی به اینکه خط قرمزی حفظ کند وجود ندارد چرا، چون امکان پاسخ نیست آن چیزی که الان ازش نگران است این است که سرعت بازسازی و برگشت توان مدیریتی حزب الله بیشتر از آن سرعت تصورشان بود و قبل از اینکه اینها بتوانند ضرباتی که زده‌اند را تبدیل به یک دستاورد راهبردی بکنند دارند پاسخ می‌گیرند این برای آنها یک زنگ خطر است برای این است که شما می‌بینید که ایالات متحده به عنوان مدیر و حامی مهم این پروژه تغییر در منطقه غرب آسیا به سرعت دارد تلاش می‌کند که آن دستاوردهای مبتنی بر جنایت میدانی رژیم صهیونیستی را تبدیل به دستاورد سیاسی کند یعنی آمریکایی‌ها نه تنها پشتیبانی اطلاعاتی، پشتیبانی نظامی و تسلیحاتی کرده‌اند و رسانه‌ای و اینها پشتیبانی سیاسی دارند می‌کنند الان در جامعه داخلی لبنان آمده‌اند و دارند تلاش می‌کنند یعنی اسماً از مذاکره برای آتش بس و صلح صحبت می‌کنند، اما طرحی که روی میز می‌گذارند تلاش می‌کنند که آن اتفاقی که در میدان به خاطر آن جنایت‌های چهارگانه که نام بردم در حوزه عمومی در حوزه فرماندهان در حوزه نیروی میدانی و حوزه دبیرکل اتفاق افتاده را تبدیل کنند به یک دستاورد سیاسی و موضوعش چیست ما می‌خواهیم حزب الله را کلاً از صحنه لبنان حذف کنیم، از صحنه سیاسی‌اش حذف کنیم از صحنه انتخاب رئیس جمهور و رئیس ارتش حذف کنیم، از مذاکرات عمومی حذف کنیم، و خلع سلاح شود اصلاً دیگر چیزی به اسم حزب الله وجود نداشته باشد و کاملاً نه تنها هدایت می‌کنند موضوع را بلکه به عنوان یک نیرو در کنار نیروهای صهیونیستی عملیات دارند انجام می‌دهند یعنی دارد بمباران می‌کند و این نشسته مذاکرات سیاسیش را دارد انجام می‌دهد و صراحتاً هم بیان می‌کنند که ما حداقل در اولویت اصلاً دنبال آتش بس نیستیم شما امتیازات را بده حزب الله تمام شد، دیگر خود به خود چیزی وجود ندارد که آتش بس بخواهد اتفاق بیفتد و در مقابل این موضوع عملکردی که جبهه مقاومت داشت تلاشی بود برای اینکه جلوی این کار را بگیرد متوقف بکند جنایتی را که می‌خواهد انجام بدهد و کمک کند به اینکه آن شوک اولیه عبور پیدا کند ما در این زمینه می‌بینیم که مدیریتی که جبهه مقاومت و به خصوص ما در این زمینه می‌بینیم که جبهه مقاومت و به خصوص با تمرکز بر ایران اتفاق افتاد تلاش کرد که آن راهبردهایی که رژیم صهیونیستی با کمک آمریکا داشت پیش می‌برد را در هر کدام مقابله کند و جلویش را بگیرد که امیدواری وجود دارد که آن پنجره فرصتی که گفتم غربی‌ها از آن ذکر می‌کنند قرار بود زودتر بسته بشود این اثرات امنیتی نه فقط برای لبنان دارد، اثرات امنیت جدی برای حفظ ثبات در منطقه خواهد داشت.

سوال: آقای امانی سفیر ایران در لبنان پشت خط ارتباطی ما هستند سلام بر شما آقای امانی، شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل لبنان ساعتی قبل اعلام کردند که ما توانستیم قدرت و سلامت خودمان را بازیابی کنیم و رهبری و فرماندهی سازمانی خودمان را احیا کنیم این نکاتی است که ایشان تاکید کردند که باز هم تاکید می‌کنیم که در هیچ پستی در حزب الله جای خالی وجود ندارد و تحولات میدانی حاکی از قدرت ما است، شما که یک تجربه زیستی بسیار ارزنده در لبنان دارید بفرمایید که حزب‌الله چطور موفق شد که با این سرعت بتواند با اوضاع مسلط شود و خودش را بازیابی کند؟
امانی: حزب الله دارای یک تاریخ ۴۵ ساله لااقل در بحث مبارزه با رژیم صهیونیستی است و تلاش کرده در طول این مدت خودش را با پیچ و خم‌های این مبارزه وفق بدهد و هر روز هم بر قدرت خودش اضافه کند این واقعیتی است که هر کس نیم نگاهی به لبنان داشته باشد این را پیدا می‌کند. آنچه که رژیم صهیونیستی در جنگ جاری که حدود یک سال از آن می‌گذرد انجام داد تصور می‌کرد که با ترور رهبران مقاومت و فرماندهان و در نهایت شخص رهبر مقاومت جناب آقای سید حسن نصرالله می‌تواند ضربه کاری به حزب الله وارد کند اگر اسرائیلی‌ها مشاورین خوبی داشتند حتماً به آنها توصیه می‌کردند که این کار را نکنند، من دو دلیل واضح برای شکست این پروژه می‌دانم و نتیجه‌ای را که امروز آقای شیخ نعیم قاسم فرمودند مترتب بر آن است یکی اینکه در عالم ترورهای سازمانی که اتفاق می‌افتد حتماً گروه ترور کننده و اسرائیل که در راس کشورهای تروریست جهان است باید تصور کند و پیش‌بینی کند که چه کسی جایگزین فرد ترور شونده می‌شود و آیا آن سازمان قادر است بازیابی کند یا خیر.
قطعا ترور نتیجه عکس می دهد
اگر آن سازمان قادر باشد که بازیابی کند قطعاً ترور نتیجه عکس می‌دهد این موضوعی بود که اسرائیلی‌ها به آن توجه نکردند و از تجارب پیشین هم استفاده نکردند، حزب الله در طول این چهار دهه خودش را بسیار ورزیده کرده که بتواند در هر مرحله‌ای این فرماندهان و رهبران را کاملا بر اساس قواعد و دستورات سازمانی جانشین برایشان معین کند و به طور طبیعی همین الان هم اگر باز افرادی از رهبران جهادی در جبهه مقاومت و در حزب الله شهید شوند یک نفر بدیل و جانشین آنها آماده است. این یک خطای راهبردی بود که رژیم صهیونیستی انجام داد و دومین موضوعی که می‌توانیم در این رابطه بگوییم این است که همان سازمان ترور کننده باز همین ارزیابی را می‌کند که آیا با حذف این فرمانده می‌تواند استمرار همین روند را داشته باشد یا نه، با یک وضعیت پیچیده و جدی و تجربه‌های جدیدی که فرمانده جدید به کار می‌گیرد ممکن است مواجه شود، این را سازمان ترور کننده باید در نظر بگیرد و اسرائیل که باز هم به عنوان کشور تروریست است باز هم این را نادیده گرفت.
رژیم صهیونیستی سالیان سال با رهبران مقاومت و رهبران نظامی مقاومت جنگیده است
اسرائیل سالیان سال با رهبران مقاومت و رهبران نظامی مقاومت جنگیده است، و می‌دانست که شیوه‌های جنگ اینها به چه صورت و روالی است، یک شناخت نسبی داشت، اما الان با کنار رفتن آنها و آمدن جانشینان آنها با یک محیط بسیار پیچیده از لحاظ روش حزب‌الله مواجه می‌شود این موضوع بسیار مهمی بود که اسرائیلی‌ها این را هم در نظر نگرفتند، بنابراین شما می‌بینید که با وجود ترور شهید سید حسن نصرالله و رهبران جهادی و رهبران نظامی که در طول این یک سال سعی کرده بودند تک تک آنها را شهید کنند ما می‌بینیم در غیاب آنها نه تنها روند مقاومت و شلیک پرتابه‌های مختلف پهپاد، موشک و از این قبیل و هدف قرار دادن تانک‌های آنها متوقف نیست بلکه ارتش رژیم صهیونیستی با یک وضعیت جدیدی از لحاظ دانش نظامی الان مواجه است و این چیزی است که در هر صورت جانشین‌های آن رهبران جهادی توانسته‌اند که نه تنها وجود آنها را پوشش بدهند و نقصی ایجاد نشود بلکه بتوانند با روش‌های جدیدی مقابله کنند. آنچه که امروز جناب آقای شیخ نعیم قاسم فرمودند که بعد از انفجار پیجرها ما جبهه پشتیبانی از غزه را تبدیل کردیم به جبهه جنگ با رژیم صهیونیستی یعنی از قبل به عنوان پشتیبان بودیم الان نه، رژیم صهیونیستی وارد فضاهایی شده که این فضاها ما را مجبور کرده که ما به صورت جنگ با رژیم صهیونیستی را سرلوحه کار خودمان قرار بدهیم ضمن اینکه بحث پشتیبانی هم سر جای خودش است.
سوال: آقای کوهکن امروز بخش دیگری از صحبت‌های معاون دبیرکل حزب الله لبنان به این موضوع اختصاص داشت که تا زمانی که جنگ در غزه متوقف نشود این سمت میدان جنگ را ما ترک نمی‌کنیم، موضوعی که در آن آتش بس فرانسوی هم که آمده بود که ۲۱ روز آتش بس را پیشنهاد داده بودند تاکید شده بود که حتماً موضوع غزه از لبنان جدا شود ولی باز هم معاون دبیرکل حزب‌الله لبنان یکی از مواردی که تاکید کرده بودند این است که این دو حتماً به هم مرتبط هستند و نکته دومی که اشاره کرده بودند این است که حملات ما به سرزمین‌های اشغالی همان طرح و دستوری است که شهید سید حسن نصرالله صادر کرده بود و تغییری وجود ندارد، با معادله‌ای که حزب‌الله لبنان ساخت، آینده لبنان و سرزمین‌های اشغالی به چه سمت و سویی خواهد رفت؟
کوهکن: من قبل از این یک جمله بگویم خیلی خوشحالیم که سفیر محترممان در بیروت در سلامت هستند و مردم ایران نگران سلامتی‌شان بودند، واقعیت این است موضوعی که روی میز است و اسرائیلی‌ها هم اتفاقاً به شدت نگران آن هستند آمریکایی‌ها و مجموعه غربی‌ها حالا ایالات متحده به عنوان مدیریت این موضوع تلاش کرد که بین آن تفکیک کند همان چیزی است که در سیاست جبهه مقاومت به عنوان پیوند میدان‌های جبهه مقاومت شناخته می‌شود.
یکی از اهداف مهم حمله به لبنان این بود که بگویند ما چیزی به عنوان جبهه مقاومت نداریم
یکی از اهداف مهم حمله به لبنان این بود که بگویند ما چیزی به عنوان جبهه مقاومت نداریم یک دعوا در غزه داشتیم رفتیم یک جنایت عظیم کردیم که در تاریخ بشر واقعا کم سابقه است، ۸۰ درصد غزه را نابود کردیم از نظر ما تمام شده است گرچه واقعاً آنجا پیروزی اسرائیل به دست نیاورد، اگر به دست می‌آورد در لبنان این کار را نمی‌کرد، الان موضوع لبنان است ما دعوایی در یمن داریم، یک چیزی در عراق داریم، و یک مشکل اساسی با ایران داریم اینها به هم هیچ ربطی ندارد ما می‌خواهیم موضوع لبنان را به عنوان کیس لبنان بررسی کنیم، به لبنانی‌ها چه ربطی دارد که در غزه دارد چه اتفاقی می‌افتد و در این زمینه تلاش کردند، اما هم در سطح رهبری جدید حزب الله و هم در سطح نیروهای میدانی حزب الله این موضوع به شدت به آن اشاره شد که ما عهدی که با دبیرکل داریم هنوز ما نمی‌توانیم این واژه را به زبان آوریم، شهید سید حسن نصرالله، عهدی که با دبیرکل داریم این پابرجا است یعنی آخرین صحبتی که دبیرکل شهید هم داشت این بود که ما از این سیاست کنار نمی‌آییم ما از حمایت مظلومان در غزه کنار نمی‌آییم، صحبت‌های جناب شیخ نعیم قاسم هم همین بود که این سیاست حزب الله عهد با دبیرکل پابرجا است، درست است الان ما درگیر جنگ با رژیم صهیونیستی هستیم، اما در اطلاعیه‌هایی که روزانه الان به بیست و چند تا رسیده عملیات‌های حزب الله در آنها ذکر می‌کند که در حمایت از مردم غزه و ضمناً در موضوع مردم این بسیار اهمیت دارد، معنی آن چیست؟ یعنی همه تلاشی که شما با این جنایت‌های مختلف در لبنان انجام دادید و دارید انجام می‌دهید و روزانه علاوه بر درگیری با حزب الله مردم عادی را هم به شدت، ما همین چند روز قبل شاهد بودیم بیمارستانی که حتی هنوز استفاده نمی‌شود آرم هلال احمر دارد و با صلیب سرخ هماهنگ است ثبت شده جهانی است بمباران می‌کنند که اصلاً کار خدمات دارویی برای مردم عادی انجام نشود، همه هدفشان این بود که شما بگویید کیس لبنان جدا از بقیه است، وحدت ساهات از بین رفته، لبنان را هم حل کردیم نه تنها لبنان حل نشده بلکه پیوند جبهه‌های مختلف مقاومت هم پابرجا است و شما حتی در اولیه‌ترین هدف خودتان هم شکست خوردید.
سوال: آقای عزیزی ارتش اشغالگر در تلاش است که تا رودخانه لیتانی نفوذ کند به اعماق جنوبی لبنان، اما با مقاومت خیلی جدی حزب الله لبنان روبرو می‌شود و تا به حال هم نتوانسته ورود کند. چرا رژیم صهیونی می‌خواهد حزب الله را پشت رودخانه لیتانی نگه دارد و به عقب براند و در این منطقه به دنبال چه چیزی می‌گردد؟
عزیزی: یک نکته موقعیت استراتژیک و جغرافیایی منطقه است که اگر دسترسی به منطقه شمال لیتانی اتفاق بیفتد برای اسرائیلی‌ها تسلط بر جنوب راحت‌تر است، قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل که تصویب شد و خود شهید مقاومت سید حسن هم همان زمان با این قطعنامه به رغم این که اعلام کرد من شاید با یک نارضایتی این را به دلیل شرایط داخلی و همگرایی با داخل لبنان پذیرفت و مورد تصویب قرار گرفت یک بخشی از آن بازگشت حزب الله و مقاومت به شمال رود لیتانی است ولی یک بخش مهم از آن عقب نشینی اسرائیل از کل لبنان است، از جنوب لبنان که این نکته اتفاق نیفتاده است، اسرائیلی‌ها به دنبال آن منطقه حائل بودند و هستند الان هم هرچند که نیروهای یونیفل و سازمان ملل عملاً آن تامین امنیت اسرائیلی‌ها را تا این موقع در مرزهای جنوب انجام دادند، اما این موقعیت یک موقعیت راهبردی برای اسرائیلی‌ها است به دلیل اینکه احساس می‌کنند باز این ارزیابی آنها است یعنی ارزیابی‌هایی که کاملاً مقطعی شاید دستاوردهایی را برای آنها به دنبال بیاورد ولی احساس می‌کنند آنجا می‌توانند یک تسلط جغرافیایی داشته باشند و تسلط نظامی و عمده هدف آنها این نکته مهمی است که بتوانند ساکنان شمال را بازگردانند، الان این یک بحران بسیار بزرگ و یک شکاف و گسستی در جامعه اسرائیل به وجود آمده است آن چیزی را که ما نباید در تحلیل‌ها و در تفسیرهایی که به آن اشاره می‌کنیم نباید از آن غافل باشیم عنصری را که باید روی آن تاکید کرد آن طرح جامعه صهیونیستی است یعنی اسرائیل تلاش می‌کند نگاه‌ها را از سمت بحران‌های داخلی که در عرصه سیاسی جامعه رژیم صهیونیستی، تظاهرات، اعتراض‌ها و نارضایتی‌ها است، همین امروز بخشی از ارتش رژیم صهیونیستی طوماری را امضا کردند که تا زمانی که مشکلات موضوع گروگان‌های صهیونیستی حل نشود اینها به خدمت ادامه نخواهند داد و این یک چالش بسیار بزرگ شده است آن هم برای رژیمی که جامعه صهیونیستی بر خلاف ملت‌های دیگر یک جامعه عاریتی است که تمام مولفه‌ها و اقتدار خودش را از قدرت و تجهیزات نظامی می‌گیرد یعنی این گونه نیست که یک تاریخ مشترک، یک فرهنگ و یک عمق تاریخی، عمق ملی داشته باشد و بر اساس آن بتواند با چالش‌ها و بحران‌ها مواجه شود یک جامعه عاریتی از جاهای دیگر آورده شدند و رژیم صهیونیستی اعتماد به نفسش را از تجهیزات نظامی می‌گیرد. شما می‌بینید همین الان سامانه تاد که آمریکایی‌ها قرار است به اسرائیلی‌ها بدهند و خیلی روی آن تاکید می‌کنند خودش یک موضوع جنگ روانی است برای بازگرداندن اعتماد به نفس از دست رفته‌ای که در نتیجه قدرت گنبد آهنین و یا فلاخن داوود و سامانه‌های گنبد آهنین که اسرائیل مستقر کرده بود و خیلی‌هایش را الان ببینید پهپادها و موشک‌ها به ویژه بعد از واکنش شدید ایران ناکارآمدی بیشتر آنها ثابت شد این یک بعد روانی دارد بنابراین برای اسرائیلی‌ها و جامعه صهیونیستی ارتش و قدرت تجهیزات ارتش همه چیز است، اما نکته کجا است؟ آنچه که مهم است تمام قدرت اسرائیل در نابودی، کشتار، تخریب، بمباران مدارس و کودکان، ببینید از ۷ اکتبر تا الان آماری که مقام‌های سازمان ملل و بهداشت جهانی اعلام می‌کند که فراتر از ۵۰ هزار نفر در غزه و آمار مفقودین و شهدا که بیش از هفتاد درصد آن‌ها زنان و کودکان هستند این دستاورد سیاسی و نظامی حتی برای یک ارتش در مقابله با یک ارتش کلاسیک هم محسوب نمی‌شود چه برسد که شما در برابر زنان و کودکان چنین نسل کشی را مرتکب شدید، این جامعه‌ای که اعتماد به نفسش را از ارتشی که توان ورود به یک جنگ فرسایشی را ندارد، اسرائیلی‌ها همیشه افتخارشان بود که ارتش شکست ناپذیر دارند، جنگ‌های شش روزه اعراب را شکست دادند تاکید روی این شش روزه را به دلیل تحقیر ارتش‌های عربی عنوان میکردند، در ۳۳ روزه شکست می‌خورند الان می‌بینید تمام قدرتشان در بمباران و نیروی هوایی رژیم صهیونیستی است، شما ببینید صحنه‌های بعد از هدف قرار گرفتن یگان ارتش گولانی استیصال و درماندگی نظامیان ارتشی که قرار بوده در چند روز وارد جنوب لبنان شوند را نشان می‌دهد بنابراین اسرائیل نیاز دارد به این که بتواند موقعیتی را ولو مقطعی به دست بیاورد تا بتواند معادله را تغییر دهد، به ویژه این که متوجه شده که ارزیابی هایش اشتباه است و البته آمریکایی‌ها این توصیه را به اسرائیل کردند، امروز رسانه‌های لبنانی و برخی رسانه‌های رژیم صهیونیستی را نگاه می‌کردم موضوع آتش بس که شاید به دلیل همین فشارها است که اسرائیلی‌ها از طریق آمریکایی‌ها و برخی میانجی‌ها به سمت این می‌روند، چون این درماندگی را احساس کردند، این معادله با آن جبهه درگیری آن طور که اسرائیلی‌ها می‌خواستند پیش نرفت به ویژه این‌ها در بعد زمینی بسیار ناتوان هستند.
سوال: چقدر می‌توانند به آتش بس امیدوار باشند با توجه به صحبت‌های امروز معاون دبیرکل حزب الله لبنان که گفته باید آتش بس کامل انجام شود، این چه تبعاتی برای رژیم صهیونیستی دارد؟
عزیزی: حزب الله لبنان و مقاومت آتش بسی را اگر بخواهد بپذیرد قطعا از موضع اقتدار و قدرت و براساس شروط خودش این کار را خواهد کرد هرچند با دولت لبنان همگرایی خوبی دارد و قطعا برای فضایی که در داخل لبنان است و برای منافع ملی لبنان براساس شروط خودش جلو خواهد آمد، اما آن چه که مشخص است رژیم صهیونیستی شرایط را به گونه‌ای دارد می‌بیند که در میدان موفق نشده و روزهای آینده قطعا میانجیگری‌ها و درخواست‌هایی برای نجات اسرائیل در این شرایط ایجاد خواهد شد.
سوال: یک جمع بندی بفرمائید که چرا حزب الله از موشک‌های قدرتمندتری استفاده نمی‌کند و کار را تمام نمی‌کند؟
کوهکن: به نظرم حزب الله متوجه این موضوع است که ما با یک جنگ درازمدت مواجه هستیم یعنی قرار نیست که یک اتفاق کوتاه مدت بیفتد.
غرب با همه توان از رژیم صهیونیستی حمایت می کند
همه غرب با همه توان که دارد از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند مشکل لجستیکی ندارد و امکاناتش مدام در حال تامین شدن است، حزب الله این وضعیت را ندارد بنابراین باید مرحله به مرحله و به نوعی اقتصادی و پله پله کار را پیش ببرد، من فکر می‌کنم این بحران کی تمام می‌شود؟ اسرائیلی‌ها یک زبان مشترک در جبهه مقاومت وجود دارد که تنها زبانی که می‌فهمند زبان زور است بنابراین ما تا یک موفقیت موثری در میدان نبینیم اسرائیلی‌ها متوقف نمی‌شوند اتفاقاتی که در این چند روز دارد می‌افتد و دارد با سرعت مناسبی رو به رشد است این امیدواری را در بین مردم در جبهه مقاومت ایجاد کرده که انشاالله به زودی آن اتفاق مثبت در میدان خواهد افتاد و این ارتش جنایتکار، جنایت هایش را متوقف می‌کند، غیر از آن با طرح صلح، با مذاکرات و وعده‌های هریس، ترامپ و چیزهایی شبیه به آن اسرائیل و نتانیاهو و آن مجموعه باندهایی که در سرزمین‌های اشغالی حاکم هستند متوقف نخواهند شد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha