به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از یزد، همزمان با ایام میلاد حضرت زینب(س) و روزپرستار، با خانم سمیرا ساکتیان پرستار و طلبه مدرسه علمیه الزهرا(س) یزد همصحبتشدهایم تا با این راه و فعالیت بیشتر آشنا شویم.
مشروح گفتوگو به شرح زیر است:
لطفا خودتان را معرفی نمایید.
سمیرا ساکتیان ۳۳ سال سن دارم و با افتخار پرستار هستم.
چرا علیرغم مشغله زیاد و مشکلات شغلی، طلبه شدید؟
من از نوجوانی دوست داشتم در حوزه درس بخوانم ولی توفیق نداشتم، تا اینکه خداوند متعال توفیق داد و حدود سه سال پیش وارد حوزه شدم و به آرزویم رسیدم، دلیل دوم نیز این بود که دوست داشتم دین اسلام را بهتر و بیشتر بشناسم و تصمیم گرفتم به حوزه بیایم، دلیل سوم اینکه من میخواستم دین و ایمانم بیشتر بشود، بنابراین تحصیل در حوزه را انتخاب کردم و با تمام مشغله با خودم گفتم در این زمانه که دین در جامعه کم رنگ شده حوزه تنها جایی است که در آن میتوانم دین و ایمانم را بهتر و بیشتر حفظ کنم.
طلبه شدن چه تاثیری بر شغلتان داشته یا خواهد داشت؟
خیلی آرامتر شدم و وقتی رفتارهایی از دیگران میبینم که دور از شأن اسلام است، با خودم میگویم دین اسلام و زیبایی هاش را نشناختند و نمیدانند، ای کاش همه به حوزه میآمدند.
از خدمت رسانی به مردم و بهبودی حالشان چه حسّی دارید؟
به خودم افتخار میکنم که میتوانم با دستهایم گره از مشکل مردم باز کنم و وقتی برایم دعای خیر میکنند خیلی به خودم میبالم که توانستم حالشان را بهبود بدهم و از من راضی هستند.
آیا شغل پرستاری موجب وقفه در فعالیتهای فردی و زندگی شخصی تان شده است؟
خیر، اگه یک پرستار برنامهریزی در همه روزهای زندگیش داشته باشد، همیشه در فعالیتهای فردی و زندگی شخصیش موفق است بدون اینکه اختلال در زندگیش ایجاد شود.
دلگرمی شما در حیطه شغلی و حیطه تحصیلیتان چیست؟
دلگرمی من این است که خدا را شاهد بر خودم و کارهایی که برای مریضهایم انجام میدهم میگیرم و معتقدم که اجرم نزد خدا محفوظ است.
مزایا و معایب شغل پرستاری را بفرمایید.
از مزایای پرستاری اجر زیاد آن است با توجه به روایت پیامبر اکرم(ص) که فرمودند: «منْ سَعی لِمَرِیضٍ فِی حَاجَةٍ ـ قَضَاهَا أوْ لَمْ یَقْضِهَاـ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمٍ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ؛ هر کسی برای نیاز بیماری بکوشد، چه آن را برآورده سازد، چه نسازد، مانند روزی که از مادرش متولد شده، از گناهانش پاک میشود» و معایبش سختی بسیار این شغل است.
خاطره ای کوتاه از شغل و دوران طلبگی خود را برای ما بیان کنید.
وقتی بیماری سلامتیش را بدست می آورد و از من خداحافظی میکند، خیلی خوشحال میشوم که توانستم کمکشان کنم و با پای خودش و با سلامتی از بخش ما میرود و با گرمی و خوشحالی بدرقه شان میکنم و خاطرهای که از حوزه دارم این است که سال اولی که وارد حوزه شدم، یک بار بعد از اتمام نماز جماعت ظهر در خلوت خودم نشستم و گفتم خدایا من چه کار خوبی کردم که من را لایق دانستی در محیط آرامش بخش حوزه قرار دادی و اشک در چشمانم جمع شد و خدا را شکر کردم که نعمت طلبه شدن و حوزه آمدن را به من داده است.
از همراهی شما سپاسگزاریم و برای شما آرزوی موفقیت روزافزون داریم.
انتهای پیام. /
نظر شما