به گزارش خبرگزاری حوزه، استاد روشن ضمیر، حجتالاسلام والمسلمین علی نظامی همدانی در مطلبی با عنوان «صریح و صمیمانه با دانش پژوهان و طلاب حوزههای علمیه» آورده است:
ستایش بی قیاس خداوندی را سزاست، که مبعوث کننده خاتم الانبیا و منصوب کننده جانشینان دوازده گانه عالیقدر او برای جن و انس و شفاعتگر مؤمنان شایسته در روز جزاست.
اما بعد:
انگیزه ما در تنظیم این مقاله عموم طالبان و خصوص طلاب گرامیست که فرصتهای طلایی عمر را از دست ندهند و از همه امور متفرقه و اهداف پراکنده بپرهیزند و جز به درس و مباحثه و تحقیق و مطالعه در رشتههای گوناگون علوم حوزوی نپردازند؛ زیرا در زمان حاضر که زمان ضعف باورهای مقدس اسلامی از یک سو (در مردم) و نقشههای گوناگون ضد اسلامی از داخل و خارج با ترفندها و حیلهها که عمدتاً از فضای مجازی به مردم القا میشود بیندیشند و اگر طلاب در این مسیر نتوانستند اسلام عزیز را به عامه مردم انتقال داده و در زمین دل، نسل جوان مخصوصاً، بنای اسلام را تأسیس کنند لااقل در دلهای باورمند این عقائد مقدسه را نگاه دارند و به تعبیر دیگر اگر تأسیس اسلام برای مبلغین در دلهایی امکانپذیر نیست، ابقا اسلام در دلهای معتقد انجامپذیر.
مقاله حاضر که از متن و توضیحاتی تشکیل میشود: متن آن قصیدهای در غنیمت شماری حتی کوتاهترین فرصت (تا چه رسد به فرصتهای طولانی) از نگارنده قصیده ایست که توضیح لازم در زیر هر بیت آن آمده است.
اکنون قبل از ایراد بیت اول قصیده یادآور میشویم که محتوا و هدف کلی این مقاله که بهرهبرداری حداکثر از فرصتهاست در اخبار و آثار آل اطهار(علیهم السلام) فراوان نقل شده که در یک تقسیم کلی اخبار مبارکه اطهار به مغتنمشمردن عمر تأکید نمودهاند.
دسته اول اخباری است که بیانگر فوائد اغتنام فرصت و دسته دوم مبین مضرات و خطرهای هلاکتبار تضییع فرصتهاست.
۱. فرصتطلبان ماهی مقصود گرفتند
مقصود خود از آب گل آلود گرفتند
توضیح:
این بیت به نظم آمده ضربالمثل مشهوری است که کمتر کسی است که از این ضربالمثل بی اطلاع باشد داستان آن بهطور اجمال از این قرار است:
که عدهای بنی اسراییل در زمان موسی کلیم؟ع؟ ساحل نشینانی بودن که از طریق صید ماهی امرار معاش میکردند، روز شنبه از جانب خدای تعالی بهعنوان روز مقدس
اعلام شد و مقرر گردید که آن روز در هر هفته تقدیس شود و در تقدیس آن روز ماهیگیران شغل خود را تعطیل کنند، اما صیادان آن چنان که مقرر بود حرمت شنبه را پاس نداشتند؛ بلکه چون میدانستند که روزهای شنبه آب دریا گلآلود میشود و ماهیان در آن آب گلآلود خودنمایی میکنند صیادان تورهای خود را به آب انداخته و ماهیها را با تورهای خود صید کرده و تورها را با ماهیهای صید شده در دریا میگذاشتند و روز یکشنبه با شکارهای آماده خود تورها را از آب بیرون میآوردند و میفروختند، با این کار هم تظاهر به تعطیل و تقدیس شنبه مینمودند و هم با زحمتی کمتر ماهی مقصود را به فروش میرساندند.
۲. منظور من از آب گلآلود زمان است
کیشان، غرض خویش از این رود گرفتند
توضیح:
آن چنان که آب همیشه سیال و روان است زمان هم دائما در جریان و سیلان میباشد و هیچگاه آب و زمان حالت وقفه به خود نمیگرند، از این رو فرصتهای ساری عمر را به آب جاری تشبیه نمودهایم که اگر ماهیگیران یاد شده از جریان آب گل آلود سوء استفاده کردند، طلاب عالیقدر از سیلان فرصتهای عمر بهرهبرداری لازم را بهعمل آوردند و ماهیهای هدف را از بگیرند.
۳. یک روز و شب وساعتی از دست ندادند
تا این از آن ممکن هر سود گرفتند
توضیح:
نابخردان قدر و قیمت فرصت عمر را نمیدانند و آن را با به بیهودگی سپری میکنند و با در تعقیب اهداف زیان بار، اما خردمندان خوشباور (که از خدا میخواهیم در زمره آنان باشیم ) هر لحظه از این فرصتها را به مانند یک پله برای اوج و عروج خود در صحنه علم و عمل میانگارند که قران عزیز به هر دو گروه در سوره کوتاهی که در عین کوتاهی از جامع ترین سورههای قرآنی ایست چنین فرمود:
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر، ان الانسان لفی خسر،الا الذین آمنو و عملو الصالحات وتواصو بالحق وتواصو بالصبر.
(سوگند به زمان که همه انسانها مسلما در زیان کاریاند، جز آنان که هر حقیقتی را باور دارند و از هر باطلی گریزانند) جز آنان که ایمان آوردهاند و یکدیگر را به حقیقت و شکیبایی توصیه نمودهاند.
۴. یا بالغه گشتند به هر دانش و فنی
چون برق، همان آتش بی دود گرفتند
توضیح:
همه میدانند که ادیسون کسی است که علاوه بر اکتشاف برق، اختراعات متعددی هم داشته، این جانب از استاد گران مایه و بلند پایه خود حضرت آیتاللهالعظمی اخوند ملاعلی معصومی (عطرة الله مرقدة) در منبر شنیدم و فرمودند ادیسون را روزی گریان مشاهده کردند و سبب گریهاش را از او جویا شدند جواب داد از این رو میگریم که دنیا را با فکر بکر خود روشن کردم؛ اما برای قبر تاریک خودم کار روشنی بخشی نکردم.
۵. یا جاذبه را کشف نمودند به کوشش
یا میکروب و آنچه خطرش بود گرفتند
توضیح:
چنان که معروف است قوه جاذبه زمین را که مرکز همه پدیدههای مادی ایست نیوتون کشف کرده و دیگری انواع میکروبها و نفع و زیان هر نوعی از آنها را بهدست آورده بدون تردید این موفقیتهای عظیم با مشغول شدن به امور بی ارزش و اهداف هیچ و پوچی به دست نیامده و این نوابغ اگر از اهمیت فرصتها غافل میماندند به این هدفهای بزرگ و بهت انگیز دست نمییافتند.
۶. محصور زمانی که در آنند نگشتند
گسترده تر از حاضر محدود گرفتند
توضیح:
یکی دیگر از خصوصیات نوابغ عالم این است که مانند عامه مردم خود را در زمان حاضر خویش محصور نمیکنند؛ بلکه گستردگی اندیشه آنها وسیعتر از زمان حاضر و بلندی همتشان بر فراز زمان موجود، در پرواز است.
۷. گشتند مصادف چو به انسان برینی
از منقبتش هر چه در او بود گرفتند
توضیح:
چنان که در ترجمه سوره قرآنی بالا اشاره شد اندیشه و آیندهنگری انسانهای برین تا ابدیت گسترده است در نتیجه نوابغ (مانند مردان بزرگ تاریخ اسلام که به انبیا و ائمه(علیهم السلام) مصادف شدهاند که پایینتر از انسانهای بریناند) هر خلقوخو یا هر فضیلت دیگری را از ایشان به دست اوردندهاند که این جز با اغتنام فرصت ناممکن است.
۸. یا سیر نمودند در آفاق و در انفس
معلوم، رها کرده و مشهود گرفتند
توضیح:
به موجب یه آیه از قرآن همه نشانههای وجود خدا و صفات قدسیه او به دو دسته تقسیم میشوند:
دسته اول آیات و نشانههای آفاقی (یعنی همه موجوداتی که در بیرون وجود انساناند)
دسته دوم آیات انفسی، یعنی نشانههای خدا و صفات او که در وجود خود آدمی میباشند.
به موجب دسته اول آیات خداشناسی، یک معرفت علمی ایست که شخص خداجو باید یکی از حواس پنج گانه خود را به کار ببرد و در آن آیات عمیقاً بیندیشد تا به وجود خدا و صفات او ایمان علمی و برهانی پیدا کند؛ اما هنگامی که در شگفتیهای وجود خود بدون به کار بردن هیچ یک از حواس پنجگانه میاندیشند به مانند آن است که با چشم دل خدای حکیم و دانا و توانا را مشاهده میکند واضح است که این نوع از معرفت قوی تر از خداشناسی اول است و همین نوع است که آن را معرفت شهودی میگویند (شنیدن کی بود مانند دیدن). بنابراین فرصتطلبان در این صحنه به خداشناسی نوع اول اکتفا نمیکنند و با مطالعه دسته دوم از آیات معرفت الله را در خود بالا برده و از علمی به شهودی ترقی میدهند.
۹. یا فاخره گشتند به تاریخ نژادی
چون حاتم طایی روش، جود گرفتند
توضیح:
گروهی از فرصت طلبان کسانیاند که در تارک تاریخ میدرخشند و سر بلندی همیشگی را پس از خود برای ملت خویش به ارمغان میآوردند، مانند حاتم طایی که به جهت جود و سخاوت خود یکی از تاریخیان نژاد عرب است و گذشت قرنهای متوالی نتوانسته پرده ابهامی بر درخشش او بیندازد
۱۰. از پا ننشستند که تا در حقیقت
از هر صدف دل که نیالود، گرفتند
توضیح:
دلهای پاک که به صدفی دریایی شباهت دارند کانون عقائد و اخلاق پاکیزهاند و این پاکی و پاکیزگی به مانند دری است که صدف ار در خود میپروراند، کسانی که به معنای کامل کلمه فرصت طلباند وقتی در دریای دنیا به صاحبان این چنین دلها میرسند درهای بهترین خلق و خوی و صافیترین عقائد را از آن استخراج میکنند تا خود نیز به آنان در داشتن این مرواریدها شباهت پیدا میکنند.
۱۱. یا کشف نمودند ز اسرار طبیعت
تا خاطرهها راضی و خشنود گرفتند
توضیح:
ما در مقایسه زمان حاضر خود با زمانهای پیش میبینیم که هنرمندانی توانا و مکتشفینی دانا در صحنه اکتشافات و اختراعات هنرنماییهای بهتانگیزی مانند کشف اتم و ساختن فضای مجازی و....(متأسفانه مورد سوء استفاده کجاندیشان قرار گرفته) از خود بهظهور رساندهاند، بهگونهای که اگر ارتباط با مردم پیشین و خبر دادن ما به آنان از این هنرنماییها امکان پذیر بود، آنها ما را به نقصان عقل و نابخردی متهم میکردند و خبر از این هنرمندیها را از ما نمیپذیرفتند؛ اما میبینیم و خود ما با این اختراعات و کشفیات ارتباط شبانهروزی داریم این موفقیتها هم جز از راه فرصتطلبی برای هنرمندان ذکر شده بهدست نیامده.
۱۲. در مکتب مشایی و اشراقی حکمت
راه دگری کان دو نپیمود گرفتند
توضیح:
در میدان حکمت و فلسفه سه مکتب وجود دارد: مکتب اشراق و مکتب مشا، در این میان فیلسوف فرزانهای با بهرهمندی از کمترین فرصتگاه از طریق استدلالهای علمی و گاه از مسلک تهذیب باطن قد علم کرد و این مکتبها را به یکدیگر تلفیق نمود و مکتب سومی را به نام حکمت متعالیه بناگذاری کرد که این مرد بزرگ جزء ملاصدرای شیرازی نیست.
۱۳. هر چند به فرسایش این پیکر خاکی
برجان خود آن را که بیفزود گرفتند
توضیح:
آری از فرصتطلبان گروهی با تحمل درد و رنجها و انجام مراسم طاقتفرسای علمی و عبادی و احیانا با ناکامیهای بعد مادی و طبیعی و در پهنه عرفانی که مرضی خداست و تأیید شده پیغمبر و دودمان معصومش میباشد پیش رفتند تا توانستند ملائکه را ببینند و با آنان ارتباط پیدا کنند.
۱۴. این درس از آن مورچه کز بردن دانه
تا لانه خونه هیچ نیاسود گرفتند
توضیح:
گویند یکی از پادشاهان امیر تیمور (معروف به تیمور لنگ) در مقابل این سوال قرار گرفت،
شما که سرباز بودی بدون داشتن زمینههای قبلی پادشاهی چگونه به سلطنت رسیدی؟
در پاسخ گفت: در دوران سربازیام در جنگی از محاصره دشمن گریختم و به خرابهای پناه بردم چشمم به مورچهای افتاد که دانهای گندم را که از جثه خودش بزرگتر بود به لانه خود در بالای دیوار میبرد، اما من شمردم ۶۷ بار دانه سنگین به زمین افتاد و هر بار مورچه به عقب برمیگشت تا بالأخره موفق شد در بار ۶۸ ام دانه را به لانه برساند.
به طلاب گرامی یادآور میشوم که لااقل ما از عزم قوی این جانور اگر بیاموزیم ما هم میتوانیم مانند خواجه نصیرالدینها و علامه حلیها و. ....گردیم.
۱۵. چون احمد مختار چه شبها به نیایش
بردند به سر رتبه محمود گرفتند
توضیح:
در سوره شریفه اسرا آیهای است که در آن خداوند پیغمبر معظم خود را (احمد مختار) مخاطب میسازد و به او فرمان شب زندهداری بهعنوان فریضهای پراهمیت امر میکند. (*)
و چه فرصتطلبهای عجیبی که بهخواب نوشین پشتپا زدن و به پیروی از معظمشان با شب زندهداری به عالیترین مقامات معنوی رسیدند.
____________________________
*پارهای از شب را بهعنوان شب زندهداری تهجد کن تا پروردگارت تو را به مقام محمود (مقام شفاعت) برانگیزد.
۱۶. یا که چو علی رفته به میدان شجاعت
تا از ابطال کله خود گرفتند
توضیح:
فرصت طلبهای دیگری در ربودن گوی شجاعت و شهامت و قهرمانی (مانند قهرمانان شهید انقلاب عزیزمان) به پیروی از علی؟ع؟ گوی سبقت را از دیگران ربودند آن چنان که پیشوای بزرگشان امام علی؟ع؟ در پهلوانی خود چنین فرمود:
صید الملوک صعالب و ارانب
فاذا رکبت فصیدی الابطال
شکار، پادشاهان و روباهان و شغالانند، اما من وقتی به مرکب شکار سوار میشوم قهرمانان را شکار میکنم.
۱۷. یا که چون حسین از همه هستی بگذشتند
تا جا به دل حاسد و محسود گرفتند
توضیح:
داستان عاشورای حسینبن علی؟ع؟ در میان داستانهای تاریخی عالم به مانند خورشید تابان در میان ستارگان تابندگی میکند نه تاکنون کهنه شده و نه در آینده نیز به مشیت الهی کهنه میشود.
این داستان دور از خیال بافیهای افسانهای قهرمان خود را (حسینبن علی؟ع؟) نهتنها در دل دوستان؛ بلکه در دل دشمنان خود هم عالیترین رتبه را داده.
۱۸. افسوس که رفت عمر «نظامی» به نحوست
اما دگران طالع مسعود گرفتند
توضیح:
از آن جایی که سراینده این قصیده که تنظیم کننده مقاله است با این که در دوران شیرخوارگی بینای را از دست داده از زمانی که به سن تمییز رسیده به یاد ندارد که از کنار فرصتها بی تفاوت گذشته باشد؛ ولی با همه ابن اوصاف خود را مقصر میداند و چنین باور دارد که عمرش را با نحوست (یعنی طالع نحس) به قول منجمین وقتکشی کرده؛ اما دگران با داشتن طالع خوشبختی (طالع سعد) منشأ آثار بزرگی برای خود و دیگران شدند؛ زیرا مانند نظامی از کنار فرصتها بیتفاوت نگذشتند.