به گزارش خبرگزاری حوزه، سومین جلسه از سلسله نشستهای تخصصی صهیونیسمشناسی، به همت موسسه فرهنگی رسانهای محمدحسین فرجنژاد، با موضوع “بررسی تحولات جبهه مقاومت و جریانات حاکم بر سوریه” و با حضور دکتر حمیدرضا الماسی (رایزن فرهنگی سابق جمهوری اسلامی ایران در سوریه) در تاریخ دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ برگزار شد.
گزارشی از نشست:
سوریه با چالشهای جدی اقتصادی دست و پنجه نرم میکند؛ تورم افسارگسیخته، ویرانیهای گسترده و ناامنی، شرایط را برای شهروندان طاقتفرسا کرده است. فعلاً معیشت، تورم، ویرانیها و امنیت در دسترس نخواهد بود.
با توجه به وخامت اوضاع، احتمال وقوع تظاهرات مردمی قریب الوقوع است و چشمانداز امنیت در این کشور همچنان مبهم به نظر میرسد. اگر اینها حاصل نشود، تظاهرات مردمی رخ خواهد داد و بعید است سوریه امنیت را ببیند.
فرصتهای نوظهور در سوریه
شرایط کنونی سوریه فرصتی مغتنم برای شکلگیری جریانهای دینی مقاومت فراهم آورده است به ویژه با تاکید رهبری بر ظرفیت علویها و حزب بعث، این جریان میتواند تهدیدی جدیتر برای اسرائیل نسبت به دولت بشار اسد باشد. ما امروز فرصتهای خوبی داریم و اگر شناخته شود، وقتی بشار اسد بود نمیشد جریان دینی مقاومت همچون حزبالله شکل بگیرد و این فرصت هم وجود دارد. همانطور که مقام معظم رهبری نیز تاکید کردند، هسته های مقاومت شکل خواهند گرفت لذا امروزه علویها و حزب بعث فرصت هستند تا جریان مقاومت شکل بگیرد. این جریان برای اسرائیل خطرناکتر از دولت بشار اسد خواهد بود و روزهای بدی را پیش رو خواهند داشت.
اسرائیل با وجود حملات گسترده به غزه نتوانسته است مقاومت را از بین ببرد و حماس همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد. همچنین حزبالله نیز با احیای قدرت خود اسرائیل را وادار به آتشبس کرده است. اسرائیل پیروز نشده و جریان مقاومت ساختاری نیست که حذف شود. اکنون یک سال است که غزه را میزند و باز هم حماس حضور دارد و سرپاست و به اهداف خود نرسیده است. حزبالله نیز همینطور که خود را احیا کرد و اسرائیل را وادار به آتش بس کرد.
آوارههای لبنانی که به سوریه آمده بودند بیش از ۱۲۰ هزار نفر بودند که در دو روز بعد از آتش بس، همه با احساس پیروزی به خانههای خود بازگشتند. بنابراین، اسرائیل هیچ دستاوردی نداشته است.
بیداری و تنفر جهانی از اسرائیل
این بیداری و تنفری که برای اسرائیل پیش آمد، دستاورد کمی نیست. امروز صدها هزار نفر علیه اسرائیل در محافل علمی سخن میگویند و در اسرائیل مهاجرت معکوس صورت میگیرد و اختلافات داخلی شدت گرفته است.
“وعده صادق ۳”؛ مطالبهای عمومی
رفتار جبهه مقاومت در صحنه بینالمللی بسیار حائز اهمیت است. اگرچه در ابتدا نقدهایی وجود داشت اما عملیات “وعده صادق” نشان داد که این جریان همچنان منشا قدرت است. ما به عنوان محور جبهه مقاومت و ستون فقرات این جریان، رفتارمان بسیار مهم است. ما در شهادتهای اخیر خود تأمل کردیم و این امر سطح اعتبار ما را در مجامع بینالمللی کاهش داد. اما در “وعده صادق” نگاهها تغییر پیدا کرد و آن را منشأ قدرت دانستند.
با توجه به تخریب زیرساختهای سوریه توسط اسرائیل، اکنون زمان تحقق “وعده صادق ۳” است و عدم پاسخ به این اقدامات میتواند برای نظام جمهوری اسلامی خسارتبار باشد. اکنون وقت آن است که وعده صادق سه صورت بگیرد و این امر باید مطالبه شود، زیرا عدم پاسخ برای نظام جمهوری اسلامی، خسارتبار خواهد بود.
دشمن از تجربیات خود در تحولات سوریه استفاده کرده و از طریق جنگ شناختی، انتشار شایعات و بهرهگیری از هوش مصنوعی در تضعیف جبهه مقاومت فعال بوده است. در ایامی که تکفیریها در سوریه فعال بودند هیچ گلولهای به سمت اسرائیل شلیک نشد، در مقابل، اسرائیل تمامی زیرساختهای اقتصادی و نظامی سوریه را نابود کرد. در ترور دانشمندان و خرابکاریهای هستهای ایران، اسرائیل دست داشته است. در نگاه آنها همه باید مطیعشان باشند و منطق و گفتوگو در قاموس آنها جایی ندارد. در این دوره، دشمن از تجربیات خود استفاده کرده است. در یازده روز حلب تا دمشق که صدها کیلومتر راه است، سقوط کرد. اما در سال ۲۰۱۱ چنین نشد. باید به چرایی این امر نگاه کنیم. البته نقش ترکیه، آمریکا و انگلیس نیز در این میان جدی بوده است.
در چند موضوع، وضعیت جبهه مقاومت امسال بهتر از قبل بود و بهتر میتوانست فتنه را جمع کند. از لحاظ وجود جبهههای مقاومت، ما در سال ۲۰۱۱ تیپ زینبیون، فاطمیون، دفاع ملی و حشدالشعبی را نداشتیم، در حالی که امروزه این نیروها حضور دارند. همچنین در آن زمان روسها در میدان نبودند که بعداً وارد شدند اما در جریانات اخیر سوریه در روزهای اول نیروی هوایی را به کار گرفتند.
چرا سریعتر سرنگونی اتفاق افتاد
در سال ۲۰۱۱ اجماعی علیه بشار اسد شکل گرفت و تلاش برای سرنگونی او صورت گرفت، اما در تحولات اخیر اجماعی شکل نگرفت و هیچ شهری علیه دولت تظاهراتی نکرد و شهرها آرام بودند.
باید بدانیم چرا سریعتر سرنگونی اتفاق افتاد با این که تحولات منطقه به مراتب بهتر از ۲۰۱۱ بود؟ اولاً این که دشمن لحظهای غفلت نکرد و معرکه را جدی گرفت و طراحی کرد و در اتاقهای عملیاتی کار کرد. دشمن بیشتر از قدرت نرم، از هوش مصنوعی و پراکندگی شایعات در مراکز نظامی سوریه مبنی بر گفتگوهای پشت پرده استفاده کرد. شایعه کرده بودند که محور مقاومت آنها را تنها گذاشته است. به نظر بنده تأثیر شایعات و رفتارهای جدیدی که از خود نشان دادند، اینبار هیچ اثری از تخریب نداشت. کسی را ذبح نکردند و تغییر رفتار آنها در کنشگری مردم تأثیر گذاشت.
در سوریه سه مجموعه باید دفاع میکردند: ارتش، علویها و حزب بعث. اما هیچ کدام دفاع نکردند، زیرا حکومت بشار اسد کارآمدی و توان حل مشکلات را نداشت و دو عامل مادی و معنوی برای نظامیان فراهم نبود تا در مقابل دشمن ایستادگی کنند. افسر رده بالا کمتر از ۱۰۰ دلار حقوق میگرفت و از ۲۴ ساعت تنها ۳ ساعت برق داشتند و خدمات رفاهی کم بود. وضعیت زندگی مردم تحت فشار اقتصادی گویا بود. سه گروه مدافع نیز منتقد بشار اسد شده بودند و عامل معنوی و امر مقدس، همچون انصارالله و حزبالله را در خود نداشتند. امروز، رهبر انصارالله در بین ملتهای مسلمان محبوبیت زیادی دارد و در جاهایی از ایران نیز از ایران بالاتر هستند.
شایعات دشمن، قدرت نرم، رفتار به ظاهر آراسته و نبود عامل مادی و معنوی باعث شد تا نتوانند دفاع کنند. دولت سوریه تمایل داشت که بیشتر ما نباشیم و از جریان مقاومت درخواست کمک نکرده بود.
دشمن برای ایران ۱۰۰ درصد بیشتر برنامه دارد
دشمن برای ایران ۱۰۰ درصد بیشتر برنامه دارد و حساب شدهتر کار میکند. فرمایشات رهبری معظم را باید مورد توجه قرار دهیم. باید لایههای مختلف جامعه را با جهاد تبیین، دستاوردهای انقلاب را بیان کنیم و معرکههای جهانی را نیز باید تشریح کنیم. موضوع کارآمدی نظام جمهوری اسلامی است. لذا نباید مردم را ناامید کنیم. مسئولان مملکت باید برای مردم امید ایجاد کنند و مشکلات را حل کنند. البته نباید کارآمدی نظام را زیر سؤال ببریم.
جبهه مقابل جنگ را به صورت ترکیبی و با بهرهگیری از تجربیات خود پیش میبرد. از این رو جنگ شناختی اهمیتی مضاعف پیدا کرده و دشمن با استفاده از تمامی ابزارهای خود، بر قوه درک مخاطب تأثیر میگذارد. در مقابل چنین جنگ پیچیدهای، نیازمند جهاد تبیین هستیم. به طور کلی کشورهای مقاومت نیز با جنگی ترکیبی شامل قدرت نظامی، رسانهای، تحریمها و عوامل دیگر مواجه هستند.
ترکیه جریان مقاومت را فریب داد
ترکیه نقش پررنگی در مذاکرات آستانه داشت. قرار بود ترکیه تروریستها را در ادلب جای دهد و تحرکاتی انجام ندهند و سوریه دولت مرکزی را و ایران جریان مقاومت را کنترل کنند. نقش ترکیه این بود که جریان مقاومت را فریب داد و تروریستها را آموزش میداد و در حکومتداری و برخورد با مردم کمک لجستیک میکرد. قطریها نیز در بعد رسانه به جریان تروریستی کمک کردند.
امروزه، برخورد ترکیه با کردها که آمریکا حامی آنان است شروع شده و به نظر میآید شاهد درگیریها باشیم و ممکن است جبههای برای درگیری با اسرائیل باز شود.
انتهای پیام
نظر شما