به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از کاشان، در یادداشت حجت الاسلام والمسلمین دکتر خرمی آرانی استاد حوزه علمیه قم آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع شمه ای ازفضایل علمی حضرت علی علیه السلام
قَالَ رسول الله.صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: أَنَا مَدِینَةُ اَلْحِکْمَةِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَاجرجی زیدان، نویسنده معروف فرانسوی، در کتاب تاریخ آداب اللغة العربیة، مدعی شده بود که شیعه طایفه کوچکی است که کارنامه درخشان فرهنگی ندارد و تأثیر شیعیان در علوم اسلامی کمرنگ بوده است. همین ادعا شیخ آقابزرگ طهرانی و دو تن از دوستانش، سیدحسن صدر و شیخ محمدحسین کاشفالغطاء را برانگیخت تا در نقد ادعای جرجی زیدان و معرفی شیعه و فرهنگ غنی آن، سه کتاب عظیم و ماندگار «الذریعة إلی تصانیف الشیعة»، «تأسیس الشیعة لعلوم الإسلام» و «النقّود والرّدود» را بنگارند (آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ص22ـ24).
اشاره ای به اثار حضرت امیرالمومنین علی (ع)مصحف امام علی:در اصطلاح علوم قرآنی منظور از مصحف، قرآنی است که صحابه آن را جهت قرائت خود نوشته یا فراهم آورده بودند (بررسی و نقد اسناد مصحف امام علی علیه السلام در منابع فریقین، ص25). مصحف امام علی علیه السلام که نسخه دستنوشته آن حضرت از قرآن کریم به املاء پیامبر اکرم| میباشد، جزء میراث و منابع گرانبهای علوم امامان شیعه است (مجلسی، بحارالأنوار، ج36، ص275؛ نوری، مستدرکالوسائل، ج2، ص342). وجود این مصحف بر طبق روایات هر دو مذهب شیعه و اهل سنت، مورد تأیید قرارگرفته و غیرقابلانکار میباشد.
براساس گزارش منابع تاریخی، امام علی علیه السلام از نخستین کاتبان و گردآورندگان قرآن بوده است (الإصبهانی، الطبقاتالکبری، ج2، ص338؛ ابنندیم، الفهرست، ص30؛ صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الإسلام، ص318). ارتباط تنگاتنگ امام علی علیه السلام با پیامآور وحی الهی سبب شد هرآنچه را خدای متعال به پیامبر تعلیم مینمود، علی علیه السلام نیز آن را فراگیرد؛ چنانکه اگر شبانگاهان فرشته وحی بر پیامبر فرود میآمد و آیات الهی را بر پیامبر میخواند، رسول خدا| پیش از دمیدن صبح، علی علیه السلام را از آن آگاه میکرد و اگر در روز بر او فرود میآمد، پیش از رسیدن شب، علی علیه السلام را از آیات خدا باخبر میساخت (مجلسی، بحارالأنوار، ج40، ص151). برهمیناساس علی علیه السلام میفرمود: بهخدا سوگند آیهای فرود نیامد، مگر آنکه من آگاهم که درباره چه و در کجا نازل شده است (بلاذری، أنسابالأشراف، ج2، ص99؛ ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص398؛ الإصبهانی، الطبقاتالکبری، ج2، ص338؛ قوشچی، شرح تجرید الإعتقاد، ص377).
میان مصحف علی علیه السلام با قرآن موجود، در چینش آیات و سُور تفاوتی نبود، بلکه صرفاً در مصحف علی علیه السلام تفسیر، تأویل و شأن نزول آیات ذکر شده است. گفته شده که مصحف امام علی علیه السلام قرآنی است که امام علیه السلام در حاشیه آن، نکات تفسیری و قرآنیای را که از پیامبر| فراگرفته بود، نوشته است. برخی نیز گفتهاند این مصحف دارای اطلاعاتی درباره آیات نسخشده قرآن بوده است (سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ج1، ص204؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج90، ص4؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج24، ص8).
منابع شیعی گزارش میکنند که پس از رحلت رسول خدا|، امام علی علیه السلام مصحف خود را به مردم عرضه کرد، و فرمود: این، کتاب پروردگار شماست، همانگونه که بر پیامبرش نازل شد، از آن حرفی کاسته نشده و بر آن چیزی افزوده نگردیده است، اما حاکمان وقت آن را نپذیرفتند و ایشان مجبور شد آن را به خانه بازگرداند (صفار، بصائرالدرجات، ص193؛ طبرسی، الإحتجاج، ج1، ص107و225؛ کلینی، الکافی، ج2، ص633؛ معرفت، التمهید فی علومالقرآن، ج1، ص225). از آن پس این اثر، همواره امانتی در اختیار امامان شیعه علیهم السلام بوده است .
کتاب علی علیه السلام"به حضرت علی علیه السلام کتابی (صحیفهای) منتسب است که املای پیامبر| و خط امام علیه السلام بوده (نجاشی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة (رجال نجاشی)، ص360؛ صفار، بصائرالدرجات، ص162؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج26، ص22؛ کلینی، الکافی، ج6، ص349؛ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج2، ص306ـ307) و مشتمل بر احکام فقهی و نیازمندیهای امت اسلام و جامعه بشری بوده است (ر.ک. میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ص26ـ31؛ سجادیزاده، در جستوجوی کتاب امام علی علیه السلام، ص24و32).احادیث فراوانی در مجامع حدیث شیعه از متقدمان و متأخران آمده است که امامان شیعه به صراحت اشاراتی درباره کتاب علی علیه السلام یا کتب و صحف آن بزرگوار داشتهاند. (ر.ک. سجادیزاده، در جستوجوی کتاب امام علی علیه السلام، ص2و73ـ76؛ معارف، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ص36ـ51).
کتاب امام علی علیه السلام، که به نامهای گوناگون چون: جامعه، صحیفه، کتاب رسولالله و کتاب امیرالمؤمنین خوانده شده (امین عاملی، أعیانالشیعة، ج1، ص338) دارای ویژگیهای جامعیت، جاودانگی و از اسرار امامت بوده است (ر.ک: سجادیزاده، در جستوجوی کتاب امام علی علیه السلام، ص31ـ42). امامان معصوم علیهم السلام به آن اهمیت فراوانی میدادند و با سایر مواریث امامت، از امامی به امام دیگر منتقل میشده (حسینی جلالی، تدوین السنةالشریفة، ص62ـ63) و دارابودن آن را از شرایط امام میدانستند (ر.ک: سجادیزاده، در جستوجوی کتاب امام علی علیه السلام، مقدمه).
نهجالبلاغه:مهمترین اثر منتسب به امام علی علیه السلام، نهجالبلاغه (نهجالبلاغه، یعنی راه روشن بلاغت، عنوانی است که سیدرضی برگزیده است. وی در وجه تسمیه آن نوشته است:
«پس از تمامشدن کتاب، چنین دیدم که نامش را «نهجالبلاغه» بگذارم؛ زیرا این کتاب درهای بلاغت را به روی بیننده خود میگشاید و خواستههایش را به او نزدیکتر میسازد. هم دانشمند و هم دانشجو را بدان نیاز است، و هم مطلوب سخنور و پارسا در آن هست» (شریف رضی، نهجالبلاغه، مقدمه، ص29))
است که محمدبن حسین موسوی معروف به «سیدرضی» در 400 هجری، با جمعآوری خطبهها و نامهها و کلمات قصار حضرت، به تألیف آن پرداخت. بسیاری از محتویات نهجالبلاغه در منابع پیشین آمده است که به برخی منابع در خود نهجالبلاغه هم اشاره شده است.
نکته مهم در این است که سید رضی بخشهایی از خطبهها و نامهها و کلمات قصار آن حضرت را جمعآوری کرده است و همه آنها نیست. چنانکه در نهجالبلاغه تنها 239 خطبه از امام علی علیه السلام نقل شده است، درحالیکه مسعودی، که تقریباً صدسال پیش از سید رضی میزیسته، در مروجالذهب مینویسد: آنچه مردم از خطبههای علی به خاطر سپردهاند، بالغ بر چهارصد و هشتاد و چند خطبه میشود که فیالبداهه یاد میکرد و مردم آن را به حفظ و ثبت از هم میگرفتند (مسعودی، مروجالذهب، ج1، ص778).
کتاب الدیات:این متن منسوب به امام علی علیه السلام، درباره دیه نفس یا اعضای بدن، براساس دستورالعملی است که ایشان بهعنوان رهنمود برای عمال خویش فرستاده بود (ر.ک. مدرسی طباطبائی، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ص36).
مسند:مسند، مجموعه احادیثی است که براساس راوی اول تدوین شده، برخلاف روش شایعتری که بهصورت موضوعی به تدوین اخبار و احادیث پرداخته میشد. افزون بر خطبهها و نامهها و گفتههای امام علی علیه السلام، که گزیده آنها در نهجالبلاغه گرد آمده، سخنان حضرت درباره فقه و اخلاق و عقاید در آثاری به نام مسند علی علیه السلام گرد آمده است که در آن روایاتِ نقلشده از امام علی علیه السلام و مشتمل بر احادیث پیامبر| و افعال ایشان آمده است (ر.ک. همان، ص39).
چنانکه جرج جرداق نوشته: علیبن ابیطالب قطب اسلام و سرچشمه معارف و علوم عرب بود، دانشی در عرب وجود ندارد، مگر آنکه اساسش را علی پایهگذاری کرده یا در وضع آن، سهیم و شریک بوده است (جرداق، امام علی علیه السلام صدای عدالت انسانی، ص165). برهمیناساس، خواجه نصیرالدین طوسی در تجریدالإعتقاد مینویسد: همه فضلا در همه علوم به علی علیه السلام استناد میکردند (طوسی، تجریدالإعتقاد، ص266؛ همچنین ر.ک. قوشچی، شرح تجریدالإعتقاد، ص377).
یکی از ابعاد وجودی ارزشمند امیرالمؤمنین علی علیه السلام، علم قضا و قضاوتهای شگفتی آور آن بزرگ رهبر راستین امّت اسلامی است که رسول گرامی اسلامی صلی الله علیه وآله وسلم به والائی و برتری آن حضرت در قضاوت اشاراتی فرمودند که قابل دقّت و ارزیابی است، مانند:
پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
اَقْضاکُمْ عَلِی .
(بهترین شما در قضاوت علی علیه السلام است)
و در حدیث دیگر فرمود:
«اَقْضاءُ اُمَّتی عَلِی بنِ ابیطالبٍ» .
(بهترین امّت من در قضاوت علی بن ابیطالب است).
و فرمود:
«وَاَعْلَمُ اُمَّتی بِالسُّنَّةِ وَ الْقَضاءِ بَعْدی عَلِی بن ابیطالب» .
(دانشمندترین امّت من نسبت به احکام الهی، و بهترین امّت من در قضاوت علی بن ابیطالب است).
در اینجا به اعترافات جمعی از اصحاب رسول خدا توجّه میکنیم؛
ابن عبّاس گوید:
روزی خلیفه دوم برای ما سخنرانی کرد و در ضمن خطابه گفت:
علی در امر قضاوت از همه ما داناتر است.
و در جای دیگر گفته است:
پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم علی علیه السلام را پُر و لبریز از علم و دانش ساخت.
به همین دلیل دستور داد تا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد حاضر است، هیچ کس حقّ رأی دادن و فتوا دادن ندارد
علم فقه و حقوق:علمای شیعه و اهلسنت روایت کردهاند که پیامبر اکرم(ص) در مورد علی علیه السلام فرمود: «أَقْضَاکُمْ عَلِیٌّ» (الطبری، الریاض النضرة فی مناقب العشرة، ج3، ص167؛ احمدبن حنبل، المسند، ج1، ص83و111؛ طوسی، تجرید الإعتقاد، ص266؛ ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص1؛ امینی، الغدیر، ج3، ص140ـ141). عبداللَّهبن مسعود گوید: ما در صحبتهایی که با هم داشتیم میگفتیم که داناترین اهل مدینه به امر قضاء علیبن ابیطالب علیه السلام است (ابناثیر، أسدالغابة، ج4، ص22؛ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ج3، ص1103). از خود امام نیز روایتی است که میفرمود: به خدا سوگند اگر تکیهگاه (کرسی قضاوت) برایم فراهم شود، در میان اهل تورات طبق توراتشان و اهل زبور براساس زبورشان، اهل انجیل موافق انجیلشان و اهل قرآن به قرآنشان حکم میکردم (قوشچی، شرح تجریدالإعتقاد، ص377). و قضا به معنای فقه است، بنابراین، فقیهترین آنها علی علیه السلام بوده است (العزیزی، الإمام علی أسد الإسلام وقدیسه، ص75). برهمیناساس، فقهای صحابه، مانند عبداللَّهبن عباس، از علی علیه السلام علم فقه را گرفتهاند (مجلسی، بحارالأنوار، ج41، ص141. نویسنده نامعلوم أخبار الدولة العباسیة در ذکر علم عبداللهبن عباس از کسب علم و شاگردی ابنعباس در محضر امام علی سخن رانده است (مجهول، أخبار الدولة العباسیة، ص28). ابنعباس میگوید: «هرگاه چیزی برای ما از علی علیه السلام ثابت میشد، به سخن دیگری عدول نمیکردیم» (ابنعبدالبر، الإستیعاب، ج3، ص1104؛ النووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ج1، ص317)).
از عمربن خطاب نقل است که میگفت: «لَایفْتینَّ أَحَدٌ فِی الْمَسْجِدِ وَ عَلِیٌّ حَاضِرٌ» (امینی، الغدیر، ج3، ص98). وقتی علی علیه السلام در مسجد حاضر است، هیچکس حق فتوا دادن را ندارد. به نقل منابع، عمر بر بالای منبر با تعبیر «أقضانا علی» حضرت علی علیه السلام را در امر قضاوت برتر از همه صحابه میداند (الإصبهانی، الطبقاتالکبری، ج2، ص339؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج3، ص1104). چنین اذعانهایی از سوی عمر بیانگر این است که تنها مرجع علوم فقهی و معارف اسلامی در بین بزرگان صحابه، حضرت علی علیه السلام بوده است. ابنابیالحدید در مقدمه شرح نهجالبلاغه مینویسد:
«از جمله علوم، علم فقه است که امام علی علیه السلام اصل و اساس آن بوده است و هر صاحب فقهی در اسلام از فقه او بهره برده و به او منتهی میشود. اصحاب ابیحنیفه مانند ابییوسف و محمّد و امثال آن دو فقه را از ابیحنیفه گرفتهاند. شافعی از محمّدبن حسن گرفته است که فقه او نیز به ابیحنیفه برمیگردد و همچنین احمدبن حنبل که نزد شافعی تعلیم دیده است، علوم فقهیاش باز هم به ابیحنیفه برمیگردد و ابوحنیفه از جعفربن محمد علیه السلام و جعفر از پدرش که نهایت امر به خود علی علیه السلام میرسد، آموخته است. و امّا مالکبن انس این علم را از ربیعه و ربیعه از عکرمه و عکرمه از عبداللَّهبن عباس و عبداللَّهبن عباس از علی علیه السلام گرفته است و اگر فقه شافعی را از مالک بدانیم، باز هم نتیجه این خواهد شد که منبع اصلی فقه شافعی علی علیه السلام است. در هر حال این فقهای چهارگانه که صاحب مذاهب چهارگانه اهلسنت میباشند، آبشخور علوم فقهیشان به کوثر زلال علم امام علی علیه السلام منتهی میشود. و امّا منبع و مرجع فقه شیعه پر واضح و مسلّم است» (ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج1، ص17).
علم تفسیر:از جمله علوم دیگری که علی علیه السلام سرآغاز آن بود، علم تفسیر قرآن است. وی نخستین کسی بود که پس از رسول خدا| به تفسیر قرآن پرداخت و لقب «صدرالمفسرین» شایسته ایشان است (سیوطی، الإتقان، ج4، ص233؛ صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الإسلام، ص316ـ 318).
پس از رسول خدا|(ص) حقایق بیکران قرآن در اختیار علی علیه السلام بود و دیگران برای تفسیر قرآن به علی علیه السلام رجوع میکردند. بزرگترین مفسران صحابه پس از حضرت علی علیه السلام مانند ابنعباس، ابنمسعود و اُبیّبن کعب نیز به علم امام علی علیه السلام در زمینه تفسیر اعتراف کرده، دانش خود را وامدار ایشان میدانند (ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج1، ص60 ـ62).
روایات فراوانی در منابع متعدد، همچون: الإتقان، مجمعالبیان، بحارالأنوار، التفسیر و المفسرون و ... درباره علم و آگاهی بینظیر علی علیه السلام از تفسیر قرآن، آگاهی از ظاهر و باطن آیات، شأن نزول و محل نزول آیات و ... آمده است (حجتی، سه مقاله در تاریخ تفسیر و نحو، ص82 ـ86). سلیمبن قیس گوید: امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: خدای را سوگند هیچ آیهای بر پیامبر در شب و روز و آسمان و زمین و دنیا و آخرت و بهشت و دوزخ و دشت و کوه و روشنایی و ظلمت نازل نشد، جز آنکه آن را برای من خواند و تأویل و تفسیر و محکم و متشابه آن را به من آموخت و من آن را نوشتم (مجلسی، بحارالأنوار، ج40، ص139). پیامبر اکرم| با وصف همراهی امام علی علیه السلام و قرآن، شایستهترین تعبیر را درباره علم امام علی علیه السلام به قرآن وصف کرده، فرموده است: «علیّ مع القرآن والقرآن مع علیّ» (الإربلی، کشفالغمة فی معرفةالأئمة، ج1، ص142).
غالب بزرگان صحابه در فهم مسائل پیچیده و مشکلات به علی علیه السلام مراجعه میکردند، زیرا به اتفاق همه صحابه (کسانی چون عبداللهبن عباس، عبداللهبن مسعود، ابیّابن کعب و زیدبن ثابت از این جملهاند و همگی به پیشگامبودن امام علی علیه السلام در این عرصه اعتراف دارند.
علم نحواز دیگر علومی که امام علی علیه السلام پایهگذار آن بود، علم نحو و قواعد عربی را میتوان نام برد (همایی، تاریخ علوم اسلامی (تقریرات استاد علامه جلالالدین همایی)، ص6). به نقل ابنابیالحدید «همه مردم نیک میدانند که علی علیه السلام کسی بود که علم نحو را بنیان نهاد و جوامع و اصول آن را بر ابوالاسود دوئلی املا فرمود» (ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج1، ص6).
پس از رحلت پیامبر| بهدلیل گسترش قلمرو حکومت اسلامی و اختلاط اعراب با ملتهای دیگر، گاه کلماتی برخلاف قاعده صحیح بر زبان اعراب جاری میشد. ابوالاسود دوئلی (وفات 69ق) این مطلب را بر حضرت علی علیه السلام عرضه کرد و این جریان باعث تدوین علم نحو شد (اصفهانی، الأغانی، ج12، ص299؛ ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج4، ص84؛ سیوطی، تاریخالخلفاء، ص213؛ صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الإسلام، ص40؛ معارف، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ص465). دلیل نامگذاری این علم به «نحو» این است که وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام قواعد آن را به ابوالاسود دوئلی آموخت، به او فرمود: «اُنحُ علی هذا»؛ «به این روش برو.» ابنندیم مینویسد: علم نحو را از آنرو بدین اسم نامیدهاند که علی علیه السلام از ابوالاسود دوئلی، که آن حضرت اصول و قواعد نحو را به او آموخته بود، درخواست که به نحو آنچه او تاسیس کرده، چیزی درست کند و بنویسد. به هر روی، چون ابوالاسود در رقعهای چند قائدهای به هم رساند، امام به او فرمود: «ما احسن هذا النحو؛ چقدر این شیوه پسندیده است.» از آنرو این دانش نحو نام گرفت (ابنندیم، الفهرست، ص46).
علم کلام:عصر رسالت نخستین مرحلهای بود که دانش کلام ظهور کرد و دلیل آن نیز روایاتی بود که از حضرت رسول| در باب توضیح و دفاع از عقاید دینی وجود داشت. مرحله دوم این دانش بعد از رحلت پیامبر| آغاز شد که بحثهای کلامی بهصورت آموزش، مناظره و مجادله، پرسش و پاسخ بود. حضرت علی علیه السلام نخستین کسی بود که در سخنانش به عمده مسائل کلامی چون توحید، صفات خدا قضا و قدر، جبر واختیار و... پرداخته است (محرمی، امامان و علوم اسلامی، ص244). آن حضرت پس از پیامبر| مهمترین مدافع فکری و عقیدتی اسلام بود، همواره در مقابل اهل کتاب از اسلام دفاع میکرد و به پرسشها و شبهههای آنان پاسخ میگفت (مطهری، سیری در نهجالبلاغه، همان، ص47).
عبدالقاهر بغدادی مینویسد: نخستین متکلم اهلسنت از صحابه علیبن ابیطالب است؛ بهسبب مناظرهاش با خوارج در مسائل وعد و وعید و مناظرهاش با قدریه درباره قضا، قدر، مشیت و استطاعت... قدریه ادعا کردهاند علی علیه السلام از آنهاست و رهبر آنان واصلبن عطا، مذهبش را از محمد و عبدالله پسران علی گرفته است (بغدادی، اصولالدین، ص321). در پاسخ برخی که کلام شیعی را متأثر از کلام اعتزالی میدانند، باید گفت حضرت علی علیه السلام، و شیعیانی چون رشید هجری، کمیل، میثم تمّار در بحثهای کلامی پیشینهای قدیمتر از اهلسنت دارند؛ چرا که معتزله در آغاز قرن دوم هجری در بصره و اشاعره در نیمه دوم قرن سوم هجری ظهور کرد، حال آنکه پس از رحلت رسول اکرم| در سال دهم هجرت، مباحث کلامی از سوی امیرمؤمنان علیه السلام و تابعان او در میان مسلمانان رایج گشته بود. علی علیه السلام پس از پیامبر| این وجه از تفکر یا شاخهای از علوم را بنیاد نهاده و توسعه داده و تعمیق بخشید. ازهمینرو بهعنوان نخستین متکلم اسلامی شهرت یافته است (امین عاملی، اعیانالشیعة، ج1، ص190؛ کاشفی، «تأثیر امام علی علیه السلام بر فرهنگ و تمدن اسلامی»، ص341؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج1، ص17؛ نعمه، فلاسفة الشیعة، ص43).
علم قرائت:امام علی علیه السلام یکی از بهترین و باسابقهترین قاریان قرآن بود (مجلسی، بحارالأنوار، ج40، ص41؛ تقیزاده داوری، تصویر امامان شیعه در دائرةالمعارف اسلام، ص3؛ رستمی، شیعه و قرآن، ص238). چنانکه ذهبی نام و شرححال آن حضرت را در ردیف قاریان طبقه اول ثبت کرده است (ذهبی، معرفة الکبار القراء علی الطبقات والأعصار، ص30). همچنین شماری از مؤلفان درباره قرءات قرآنی گفتهاند که قرائت حفص از عاصم (یکی از قرّاء سبعه) که از اعصار نخستین اسلامی قرائت رایج قرآن بوده، درواقع قرائت امام علی علیه السلام است که عاصمبن بهدله از ابوعبدالرحمن سُلَمی و سلمی از امام علی علیه السلام فراگرفته بود (ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج1، ص18؛ ابنندیم، الفهرست، ص35؛ معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج2، ص232). هرچند برخی شیعیان قرائت عاصم را بهعنوان قرائت امام علی علیه السلام به رسمیت نمیشناسند (ر.ک: مدرسی طباطبائی، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ص24-25). یک دانشمند سنی به نام ابوطاهر عبدالواحدبن عمر بغدادی بزّاز کتابی درباره قرائت امام علی علیه السلام نوشته بود (نجاشی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة (رجال نجاشی)، ص247).
نتیجه
امام علی علیه السلام از چنان مرتبه علمی بهرهمند است که دوست و دشمن به شخصیت علمی ایشان اعتراف کردهاند. هرچند گستره علم امام علی علیه السلام قابلاحصا نیست، لکن از میان سخنان ایشان، که به مناسبتهای مختلف فرموده است، میتوان به علوم جامع نزد ایشان پی برد.
امام علی علیه السلام جزء نخستین گردآورندگان و مؤلفان علوم اسلامی محسوب میشود و آثار بسیاری به ایشان منسوب است. کتابهایی را که به حضرت نسبت دادهاند، برخی نگارش خودشان بوده و برخی را از سخنان ایشان گردآوری نمودهاند و برخی را هم آن حضرت املاء کرده و دیگران نوشتهاند. مصحف، کتاب علی، مسند، نهجالبلاغه، احکام الدیات و کتاب السنن الأحکام و القضایا از آثار منتسب به امام علی علیه السلام است.
علی علیه السلام در پایهگذاری برخی از علوم نیز نقش اساسی داشته است که علم فقه، تفسیر، کلام، نحو و قرائت از آن جملهاند. در کنار این، امام علی علیه السلام با رویکرد علمی و تربیت شاگردانی چون ابوالأسود دوئلی، علیبن ابیرافع، عبیداللهبن ابیرافع، سلمان فارسی و حارث همدانی، کوفه را به مرکز علمی تبدیل کرد و مکتب علمی کوفه را بنا نهاد.
انتهای پیام./
نظر شما