به گزارش خبرگزاری حوزه، رسانه فکرت در آستانه جشنواره فیلم فجر نشستی را با عنوان «بررسی جریان روشنفکری در سینمای ایران» برگزار کرد که در آن کارشناسان و فعالان عرصه سینما به تحلیل و بررسی تأثیرات جریان روشنفکری بر سینمای ایران پرداختند.
این نشست با حضور محمدرضا نصیری، خانم معصومه قمقامی و جمعی از منتقدین سینما برگزار شد و مسائل مختلفی از جمله تحولات سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی، تأثیرات فمینیسم در سینما و چالشهای کنونی سینمای ایران مورد بحث قرار گرفت.
تحولات سینمای ایران پس از انقلاب
محمدرضا نصیری به بررسی روند تحولات سینمای ایران از سالهای ابتدایی انقلاب تا به امروز پرداخت و گفت: سینمای ایران بهویژه از سال ۱۳۶۰ و با تأسیس جشنواره فیلم فجر تحت تأثیر جریانهای فکری مختلفی قرار گرفت. یکی از مهمترین این جریانها، جریان روشنفکری بود که باعث شد سینما به ابزاری برای انتقال مفاهیم دینی، اجتماعی و ملی تبدیل شود. سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تحولات عمیقی را تجربه کرده است که منجر به شکلگیری هویتی مستقل و ویژه در عرصه داخلی و بینالمللی شد. پس از انقلاب اسلامی، سینماگران بهویژه از دهه ۷۰ به بعد، به سمت بازنگری در ساختارهای هنری و رویکردهای اجتماعی خود پرداختند. یکی از مهمترین ویژگیهای این دوره، توجه به مسائل روز جامعه و تلاش برای اصلاح ذهنیتها از طریق نمایش فیلمهایی با مضامین اجتماعی و اخلاقی بود.
وی اظهار کرد: سینماگران در این دوره بهویژه بر روی ارائه تصویر واقعیتری از زندگی مردم و بازتاب مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعه متمرکز شدند. پیش از انقلاب، سینمای ایران تحت تأثیر جریانهایی قرار داشت که نقش بسزایی در تحول سینمایی این کشور در دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی ایفا کردند.
وی به کارگردانانی چون مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی اشاره کرد که بهعنوان بنیانگذاران موج نو سینمای ایران شناخته میشوند. این کارگردانان با آثار خود بهویژه فیلم گاو ساخته مهرجویی در سال ۱۳۴۸ تلاش کردند تا تحولی بنیادین در سینمای ایران ایجاد کنند. فیلم گاو که بهعنوان یکی از آثار برجسته و تأثیرگذار تاریخ سینمای ایران شناخته میشود با رویکردی متفاوت به مسائل اجتماعی و فرهنگی پرداخته و تلاش کرده بود تا نگاه جدیدی به طبقات اجتماعی و چالشهای موجود در جامعه آن زمان ارائه دهد. این فیلم با پرداختن به بحرانهای روانی و اجتماعی شخصیت اصلی، نقطهعطفی در سینمای ایران به شمار میرود و بهویژه در نمایش تحولات فرهنگی و نگرشهای اجتماعی جامعه آن دوران تأثیرگذار بود.
تحول در تصویرسازی خانواده و اجتماع
نصیری به تحولات بنیادین سینمای ایران پس از انقلاب اشاره کرد و یادآور شد: این تحولات عمدتاً ناشی از جریانهای فکری مختلف و تغییرات اجتماعی در ایران بوده است. او بر این نکته تأکید کرد که سینمای ایران در دهههای ابتدایی پس از انقلاب، بهویژه در دهه ۶۰، تحت تأثیر نگاههای انقلابی و اجتماعی قرار داشت و بسیاری از فیلمها و آثار سینمایی بهطور ویژه به مسائل اجتماعی و هویت ملی ایرانیان پرداختهاند. سینماگران پس از انقلاب بهویژه از دهه ۷۰ به بعد با هدف بازنگری در ساختارهای هنری و رویکردهای اجتماعی خود بهدنبال اصلاح ذهنیتها در جامعه بودند. یکی از ویژگیهای مهم این دوره توجه بیشتر به مسائل روز جامعه و تلاش برای معرفی موضوعات اجتماعی و اخلاقی در قالب داستانهای سینمایی بود. این دوره برخلاف دورههای قبل، شاهد ظهور فیلمهایی با مضامین اجتماعی و انسانی بود که دغدغههای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی را بازتاب میدادند.
منتقد سینما همچنین ادامه داد: در دهههای ابتدایی پس از انقلاب، سینمای ایران بیشتر تحت تأثیر یک نگاه مردسالارانه به خانواده و اجتماع قرار داشت. در این دوره، مردان بهعنوان شخصیتهای محوری در خانوادهها و هویتهای اجتماعی شناخته میشدند. با گذشت زمان و بهویژه از سال ۱۳۶۸ تغییرات چشمگیری در نحوه پردازش شخصیتهای زن در آثار سینمایی مشاهده شد و می توان فیلمهایی مانند هامون به کارگردانی داریوش مهرجویی را مثال زد که در آن زنان بهعنوان شخصیتهای مستقل و فعال در جامعه و خانواده به تصویر کشیده شدند. این فیلمها نه تنها نقش زنان را تغییر دادند، بلکه آنها را از موجوداتی تابع به شخصیتهای مستقل با اراده و تصمیمات خود تبدیل کردند که نقشهای کلیدی در ساختار اجتماعی و خانوادگی ایفا میکردند.
تأثیر سینما بر تغییرات فرهنگی در جامعه
نصیری همچنین به تأثیرات این تغییرات در سینما بر بخشهای مختلف فرهنگی جامعه پرداخت و افزود که این نگرشهای جدید بهویژه در میان نسلهای جوان بهویژه دختران تأثیرات عمیقی گذاشته است.
وی گفت: تصویر جدیدی که از زنان در سینما به نمایش گذاشته میشود، موجب شده که زنان بهویژه در جامعه امروز ایران بهعنوان مسئولان اصلی خانواده شناخته شوند. این تغییرات سینمایی و تأثیرات فمینیستی در آثار سینمایی بهویژه در میان نسلهای جدید بهطور گستردهای در جامعه ایران مشاهده میشود و تحولات فرهنگی و اجتماعی عمدهای را بهدنبال داشته است. این روند نشاندهنده تغییرات عمیق در نگرشها و تصورات جامعه ایرانی در مواجهه با مسائل جنسیتی است و در نهایت بر روند توسعه اجتماعی و فرهنگی کشور تأثیر خواهد گذاشت.
نصیری در پایان سخنان خود تأکید کرد که سینمای ایران در سالهای اخیر تحت تأثیر جریانهای فمینیستی قرار گرفته و این تحولات نه تنها در هنر سینما بلکه در نگرشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران نیز تأثیر عمیقی گذاشته است. این روند تغییرات، چالشهایی را در پی داشته و پرسشهای جدی را در زمینه بازنمایی جنسیتی در سینما مطرح میکند که نیازمند توجه و بررسی دقیقتر است.
جریانشناسی سینمای ایران پس از انقلاب
در این نشست خانم معصومه قمقامی پژوهشگر و تحلیلگر سینما نیز به جریانشناسی سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی پرداخت و به تحولات عمدهای که سینمای کشور از آن زمان تاکنون پشت سر گذاشته اشاره کرد.
وی اظهار کرد: پیش از انقلاب سینمای ایران عمدتاً در قالب سینمای فارسی شناخته میشد که بیشتر بر مسائل سطحی همچون سرگرمیهای عمومی و فضای کابارهها تمرکز داشت. این نوع سینما بیشتر به دنبال جذابیتهای ظاهری و سرگرم کردن مخاطب بود تا پرداختن به مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعه. پس از انقلاب سینما تحت تأثیر جریانهای روشنفکری و تفکرات اجتماعی جدید قرار گرفت و فضای سینمایی کشور تغییرات قابلتوجهی پیدا کرد. از آن زمان به بعد سینمای ایران بیشتر بر مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی متمرکز شد و آثار زیرزمینی و تفکرات انتقادی بهویژه در آثار سینمایی دهه ۸۰ میلادی گسترش یافت. یکی از ویژگیهای مهم این دوره، توجه ویژه به مسائل زنان و موقعیت اجتماعی آنها در جامعه بود که در آثار سینمایی آن دوران بهطور جدیتری مورد بررسی قرار گرفت.
سینمای دفاع مقدس
یکی از چالشهای جدی که خانم قمقامی به آن اشاره کرد، کمتوجهی به تولید فیلمهای دفاع مقدس است که از نظر فرهنگی و تاریخی بسیار مهم و ارزشمند هستند، در عرصه بینالمللی کمتر دیده میشوند. این مسأله ناشی از عدم توجه کافی به این آثار در سطح جهانی است، در حالی که این فیلمها نهتنها از منظر ملی بلکه از دیدگاه جهانی نیز میتوانند بهعنوان نمونههایی از فرهنگ ایرانی و تاریخ معاصر کشور معرفی شوند.
قمقامی همچنین بر لزوم تولید فیلمهایی با مضامین واقعی و دور از سیاهنمایی تأکید کرد و گفت: متأسفانه بسیاری از فیلمسازان ایرانی به دلیل نبود حمایتهای کافی مجبور به ساخت آثار با موضوعات دور از واقعیت یا سیاهنمایی میشوند تا بتوانند در جشنوارههای بینالمللی موفقیت کسب کنند. این روند باعث میشود که فیلمها نهتنها به واقعیتهای جامعه نزدیک نباشند، بلکه در سطح جهانی نیز بهعنوان نمایندهای نادرست از فرهنگ و جامعه ایرانی معرفی شوند.
ضرورت تربیت نسل جدید
وی در ادامه سخنان خود بر ضرورت تربیت نسل جدیدی از فیلمسازان ایرانی تأکید کرد و گفت: سینمای ایران بهشدت نیازمند کادرسازی و آموزشهای بلندمدت برای تولید فیلمهایی است که با فرهنگ ایرانی و سنتهای اجتماعی کشور همخوانی داشته باشد. اگر این مسیر طی نشود، سینمای ایران از ریشههای خود دور خواهد شد و به سمت تقلید از سینمای غرب خواهد رفت، لذا لازم است در سینمانسبت به ارتقاء سطح آموزش و حمایت از فیلمسازان جوان ایرانی اهتمام داشته باشیم تا سینمای کشور بتواند ضمن حفظ هویت فرهنگی خود، در عرصه جهانی نیز حضور مؤثری داشته باشد. سینمای ایران باید بهویژه بر توسعه ساختارهای حمایتی در سطح ملی و بینالمللی تمرکز کند تا بتواند آثار اصیل ایرانی را به مخاطبان جهانی معرفی کند.
جایگاه فرهنگی سینما
قمقامی به تحلیل وضعیت سینمای ایران پس از انقلاب پرداخت و اظهار کرد: باوجود تمامی چالشها و مشکلات موجود، سینمای ایران در مسیر تحولات فرهنگی و اجتماعی مثبت قرار گرفته است.
وی در ادامه بر لزوم بازنگری در سیاستهای حمایتی و اهمیت تربیت نسل جدید فیلمسازان تأکید کرد و گفت: فقط در صورتی که در این حوزه تجدیدنظر جدی صورت گیرد، سینمای ایران میتواند بهعنوان یک نیروی مؤثر فرهنگی هویت خود را حفظ کرده و در عرصه جهانی به موفقیتهای بیشتری دست یابد. اگر نقد صحیح و اصولی در سینما وجود نداشته باشد، تولیدات سینمایی نمیتوانند از پویایی و کیفیت مطلوب برخوردار شوند. نقدهای سازنده میتوانند به بازسازی و اصلاح فضای سینما کمک کرده و بهویژه در نقد فیلمهای سیاسی و ایدئولوژیک، سینمای ایران را به مسیر اصلی خود بازگرداند.
یکی از نکات پایانی که در این نشست مورد تأکید قرار گرفت، ضرورت حفظ هویت ایرانی در سینما بود و سخنرانان به این نکته اشاره کردند که سینمای ایران باید در عین حال که با جریانهای جهانی هماهنگ است، هویت ایرانی خود را حفظ کند. سینما باید از سنتها و فرهنگ ایرانی و اسلامی الهام بگیرد و این میراث غنی را به نسلهای جدید منتقل کند. در این راستا، تولید فیلمهایی که به تاریخ، فرهنگ و ارزشهای ملی ایران پرداخته و چالشهای اجتماعی آن را بهطور واقعی و بدون سانسور نمایش دهند، اهمیت بسیاری دارد.
در پایان نشست، شرکت کنندگان بر لزوم بازنگری در اصول و ارزشهای فرهنگی سینمای ایران تأکید کردند.
نظر شما