دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی در پیامی، تبلیغ معارف دینی در شرایط کنونی جهان که تضعیف و تخریب ساختارهای مقدس با ابزار فرقه گرایی و فرقه سازی صورت می‌گیرد، را ضروری دانستند.

به گزارش مرکز خبر حوزه، مشروح پیام این مرجع تقلید که امشب بعد از نماز مغرب و عشاء در مراسم افتتاحیه طرح تقویت مبانی اعتقادی و شبهه زدایی دینی تحت عنوان «قرآن و باورهای دینی» در مسجدجامع گلپایگان قرائت می‌شود، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله تعالي: إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا (اسراء/9)

السلام عليکم و رحمة الله

با عرض احترام به حضار گرامي و تقدير از برنامه‌اي که چند سال است به عنوان تقويت مباني اعتقادي و شبهه زدايي ديني در شهر مذهبي گلپايگان که سوابق ديني و علمي آن معروف و مشهور است انجام مي‌شود و با تاکيد بر لزوم کار و اهميت تبليغ تحت عنوان مذکور در شرايط کنوني جهان و مشکلات فرقه‌گرايي‌ها و فرقه‌سازي‌ها و فعاليت‌هاي اضلالي که مخصوصاً نسل جوان را هدف قرار داده و به تضعيف سنت‌هاي ثابته و تخريب ساختارهاي مقدس اهتمام دارند، انتخاب عنوان «قرآن و باورهاي ديني» براي برنامه‌ی حاضر عالية المضامين و کثيرة الجوانب است.

اين موضوع در هر حد در جامعه و نسل حاضر و دانش‌پژوهان و دانشگاهيان و سائر اصناف مطرح شود موجب رشد معرفت و شعور ديني و درک مقاصد وحياني و قرآن مي‌شود.

در خود قرآن کريم، آيات متعددي مردم را به ايمان و باور و اعتقاد دعوت نموده و مثل حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و اله و سلم را به ايمان توصيف نموده و مؤمنان را به ايمان به خدا و ملائکه و پيامبران و کتاب‌هاي آسماني ستوده است و اوصاف مؤمنين را بيان نموده است.

خلاصه، ايمان در قرآن مجيد، نقطه‌ی اصلي و مرکزي دعوت انبيا معرفي شده است. نه‌ تنها ايمان و اعتقاد، اساس و اصل معنويات اعلام شده بلکه راه‌هاي وصول به قله‌هاي شامخ آن بيان شده است؛ راه‌هايي که در همه جا و در همه‌ی اعصار باوربخش دل‌هاي پاک است. قرآن کريم، معجزه است و در اين ايمان بخشي نيز اعجاز دارد که دليل آن همان توسعه‌ی اسلام در کوتاه‌ترين زمان و مطابق بودن دعوت اسلام با فطرت است. دعوتي که براي هرکس و هر صنف اگر چه درس نخوانده باشد يا سال‌ها مکتب‌هاي مختلف به اصطلاح عقلي و فلسفي را آموخته باشد مورد استفاده قرار مي‌گيرد و به اين نتيجه مي‌رسد که بالاتر و مؤثرتر از روش قرآني که بتواند در اين گستردگي جهاني، جوامع اسلامي را به ايمان و اعتقاد به الهيات و معاد و ساير عقايد حقه برساند نيست.

جاذبه‌ی قرآن مجيد که به آن سرعت، عالم انسانيت را متوجه به اسلام و معارف آن نمود از آن زمان تا به حال که چهارده قرن گذشته همواره زنده و بيش از پيش جالب و جاذب است و اين قرآن است که علي‌الدوام دل‌ها را به ايمان، جذب مي‌نمايد. اعلاميه‌ی جهاني و ‌آزادي‌بخش آن مثل «تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء» و «إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى» و «إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ» هميشه و در هر دور و عصر، گوش و دل بشر را مي‌نوازد.

لسان انبيا و زبان وحي و زبان قرآن در دل‌ها چنان نفود و تاثيري دارد که هيچ زباني اين تاثير را ندارد؛ اگر زبان همه‌ی حکما و به اصطلاح اهل معقول و نوابغ و ارباب فنون فلسفي يک زبان باشد در باوربخشي و ايمان به غيب قطعاً يکصدم اثر زبان قرآن را ندارد؛ هيچ کدام توفيقي که تام باشد نداشته‌اند و سخنانشان در اين موضوع بيشتر مانند آب در غربال کردن و باد در چنبر ‌بستن بود و گاه خودشان هم از نعمت ايمان محروم شده و در مسائلي مثل ربط حادث به قديم و معاد عالم ديگر کسي را به باور نرساندند بلکه گمراه شده‌اند. صغري و کبري و تشکيل قياس و برهان منطقي و مطالب فلسفي و کلامي در ايمان بخشي نقش به سزايي ندارد. الهيات و معارف عالي بشري فقط با زبان قرآن و زبان رسول اکرم و ائمه عليهم السلام و نهج‌البلاغه و صحيفه‌ی کامله در دل‌ها نفوذ مي‌کند. مکتب‌هاي ديگر نمي‌توانند و نتوانسته‌اند قلوب را فتح نمايند اگر زبان قرآن و آن آيات رسا مثل: «إِنَّ اللّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذَلِكُمُ اللّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ * فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ» نبود مکتب‌هايي که از عصر بني‌اميه آغاز گرديد و در عصر بني‌عباس رايج شد و در برابر مکتب‌ قرآن، وارد مکتب و مدرسه اسلام و قرآن گرديد کمترين اثري نداشتند؛ فقط اسلام را تا حدي از سير به سوي جلو باز داشتند و معارف قرآني و نوراني قرآن بود که اسلام را به اين وسعت خارق العاده رساند.

براي باورهاي ديني بايد از قرآن استفاده شود و بيان ساده و قوي آن را راهنما قرار داد و هر بيان، هر شعر و هر ادبياتي که به اين روش و اقتباس از قرآن مجيد باشد باور زا و شوق‌انگيز و موجب روشني قلب مي‌شود. اشعار شعرا که از همين سبک قرآن استفاده کرده‌اند شنونده را به عالم غيب و ايمان به خدا در حد بسيار زيادي سير مي‌دهد که بحمدالله به زبان عربي و فارسي قوي‌ترين، مؤثرترين و بيشترين ادبيات را داريم.

اينک سبک قرآن مجيد در ايمان بخشي:

«وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ * وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ» ،

«أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ» ،

«ان إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ» (الآيات)

«أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ» (الآيات)

«َمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ» (الآيات)

«أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ» ،

«أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاء الَّذِي تَشْرَبُونَ* أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ»

و آيات بسيار ديگر در الهيات که همه در معرفت و تبليغ و دعوت به خداپرستي است و باورآفرين و ايمان‌بخش است.

در بخش نبوات آيات قرآن کريم همه معجزه است و در معرفي انبيا بليغ‌تر از آن نيست.

در موضوع معاد و مسائل مربوط به روح و غيب وجود انسان و سؤال و محاسبه‌ی قيامت، هشدارهاي آيات قرآن همه رسا و مؤثر است.

در توصيف سختي‌هاي روز قيامت و وعد و وعيد همه مسائل تربيتي را بايد از قرآن فرا گرفت:

«يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ * وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ»

«يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ» ،

«وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ»

و «وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِي عُنُقِهِ»

آيات قرآن در تهديد چنان است که راستي انسان را تکان مي‌دهد و در ترغيب و تشويق، موعظه و انواع مقاصدي که بشر بايد به آن آگاه شود همه باوربخش است.

روايات و احاديث وارد از حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و حضرات ائمه معصومين عليهم السلام اين معاني و حقايق قرآن را مي‌آموزند؛ بايد قرآن و حديث را به دنيا عرضه کرد در آيات قرآن تامل نمود، ايمان به خدا چنان اثر مي‌نمايد که مردان بزرگي مثل سلمان و ابوذر و مقداد و شهداي کربلا به آن، تاج کرامت و عظمت مي‌يابند.

در تواريخ آمده است در يکي از جنگ‌هايي که مسلمين با کفار داشتند مرد محاسن سفيدي که دست‌ها و پاهايش را قطع کرده بودند و هنوز زنده بود اين آيه را مي‌خواند: «مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِيقًا»

اين جلوه‌ها همه جلوه قرآن و هدايت است؛ اينها نه کتاب «شفا» و «نجات» و نه صغري و کبري خوانده بودند؛ قرآن را شنيده بودند و معاني و هدايت‌ها و بشارت‌ها و هشدارهاي آن را به گوش جان شنيده و فهميده بودند؛ آنان «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» و «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ...» الآيات را خوانده بودند. پيرامون اين موضوع و خطرات جدايي از روش‌هاي قرآن، سخن بسيار است. لذا تمام شئون معرفت و سير و سلوک حقيقي و شرعي و آموزش و پرورش و وعظ و تبليغ بايد به قرآن اعتماد و اتکاء داشته باشند.

در خاتمه با عرض تشکر و تقدير مجدّد، اشعاري از دو قصيده سنايي غزنوي را پايان‌بخش اين متن، قرار مي‌دهيم:

قايد و سايق صراط الله

به زقرآن مدان و به ز اخبار

جز به دست و دل محمد نيست

حل و عقد خزانه‌ی اسرار

***

چنگ در گفته‌ی يزدان زن و رو

کانچه قرآن و خبر نيست فسانه است و هوس

اول و آخر قرآن ز چه «با» آمد و «سين»

يعني اندر ره دين راهبرت قرآن، بس

13 رجب المرجب 1431

لطف الله صافي

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha