در همین راستا سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، مقالهای تحت عنوان «غزه در زندان، فلسطین در بند» نوشته حجتالاسلام والمسلمین حسن متقی از اساتيد حوزه علميه قم را تقدیم میکند.
با امید به اینکه مردم فلسطین به زودی شاهد پیروزی را در آغوش بگیرند و قدس عزیز از زیر یوغ صهیونیستها رهایی یابد.
در این زمانه سخت و سرد، که قحطی شرافت است و مرگ مردانگی، دلها سنگ شده است و انصاف یخ بسته. و جهان در باتلاق گرفتاری و سردرگمی شدید ناشی از حرص حاکمان بی دین و مزدوری ابوعلم های بی عمل دست و پا مي زند. صدای شکسته شدن دنده های اخلاق و انسانیت از هر سو به گوش می رسد كه خبر از وقوع فاجعه اي سخت مي دهد ، سقوط شتابان ارزش های انسانی در سراشیبی تند جاده تاریک دنیا طلبی، خطرتشدید بازگشت به دوران جاهلیت مطرود گذشته را دو چندان مي نمايد. مسلمانان در آفریقا با قحطی و گرسنگی دست بگریبانند، و در خاورمیانه، آتش تفرقه و جنگ، عمر آنان را می سوزانند و در این بین، فریادی که تاثیر چندانی در تغییر روند شکننده و ویرانگر موجود داشته و امید تحولی را در آن زنده نماید نیز شنیده نمی شود و تنها صدای "خِضر نجات" نیز که از ایران اسلامي بلند است چنان در محاق توطئه های پیچیده و هزار رنگ دشمنان جهانی گرفتار آمده است که کمتر فرصت نورافشاني و تاثیر می یابد.
تو! ای دوست مظلوم فلسطینی ام: چشم طمع از جهان بربند. دست کمک بازگیر و پای انتظار را برای همیشه غلاف کن که حاکمان توانا، از بی دردی زمینگیرند و محکومان مظلوم، در بند ناتوانی اسیر و سايرين هم که به واقع(خُنثای) مطلقند، اگر معدوم مطلق نباشند پس: «قُل الله ثُم ذَرهُم فی خَوضِهم یَلعَبون»[1]. که برای رهایی، راهی جز تلاش و ایستادگی در سایه اتکال به پروردگار نیست.
زیرا بشریت مغرور و گرفتارخودیت امروز، چنان با ظلمت و ضلالت خو گرفته و از نور و هدایت رمیده است که به چیزی جز منافع مادی خویش نمی اندیشد و با هر چه که مُهر آن را بر پيشاني ندارد بیگانه و بی اعتنا است. این است که میبینی هیچ دستی صادقانه به سوی تو بلند نمی شود. هیچ قدمی جاده کمک را با اخلاص نمی پیماید و حتی هیچ آهی نیز از نهادهای ویرانشان نه در محاصره و گرسنگی ات و نه در شکسته شدن و فرو ریختن ستون های خانه ات که در خرد شدن استخوان های تو و کودکان و زنانت برنمی آید و کشتی " راشل کوری" حامل کمک های انسانی ، هدایای ناچیز دردمندان و مظلومان جهان برای تو نیز به مقصد نرسیده در گل سكوت و ستم می نشیند و در برابر چشمان منفعت بين تمام مدعیان دموکراسی و بشر دوستی جهان، بی هیچ عکس العملی درنیمه راه، رنگ خون گرفته و وحشیانه، تاراج دست دشمن شده و طعمه او می گردد! آخر، دنیا گرایان مسلط بر جهان، سود جو یان پیرو مکتب کفر " الحقُ لِمُن غَلب" که پایه های حکومتشان برحق کشی و ستمبارگی نهاده شده است به همراه ملت های تربیت شده دستشان - آتش بياران معركه ستم- که هیچگاه موجودیت تو و نسل مظلوم تو و هیچ مستضعفی را در عالم به رسمیت نشناخته و هیچ حقی برای شما قائل نیستند چگونه می توانند بر مظلومیت تو صحه گذاشته و فریاد حق خواهی تو را بشنوند و دلی برایت بسوزانند؟ مگر از قلب های سنگ شده شیطانی بروز چنین کارهای انسانی ، شدنی است؟ آنانکه استعداد همه چیز را از کف داده اند و تنها نام انسان را یدک می کشند و نمایی از آن دارند آیا قادرند؟ «لَهُم قلوبٌ لایَفقَهون بِها و...اولئِکَ کالانعام بَل هَم اَضّل»[2] آیا مصادیق بحق و بارز: صُمٌ بُکمٌ عُمیٌ فَهم لایَعقلون[3] می توانند؟ می بینی که نمی بینند، نمی شنوند، نمی فهمند، نمی خواهند و نمی توانند، پس: شَرالدوابِ (بدترین جنبندگان) را رها كن بر قدرت و توانایی خود اعتماد کن، راه سخت و طولانی انتفاضه را ادامه ده. نداهای شیطانی منادیان مرعوب، ناتوانی نبرد مشت و درفش را واگذار و در تاثیر سنگ و سنگ قُلاب و موشکت، تردید نکن همانگونه که تاکنون بزدلی دشمنان ماده پرست را در پرتو بكارگيريشان نمایان ساختی و از سوارگان بر مرکب های افسار گسیخته دنیا طلبی که بی هیچ ملاحظه و نگرانی از عواقب تلخ و تاریک کارشان، بی مهابا بر اسب مراد می تازند و از خطرهای پیش رو که پیش از همه متوجه خود آنهاست غافلند، انتظاری به اندازه دانه ارزن هم نداشته باش؟ آیا می توان به کسانی که در مثلث مادیت کسب، حفظ و افزایش منافع نامشروع چنان غرق شده اند که بی هیچ نگرانی بر تمام مظاهر عظمت و بزرگی انسان تاخته و جان هزاران نفر را نادیده می گیرند و در رسای زیر گرفتن و میراندن همه چیز و همه کس، حتی عدالت و انصاف و جوانمردی، معیارهای اصلی انسانیت، آهی به تاسف، سر نمی دهند به قدر روزنه ای ناچیز، امید وار بود؟ کسانی که صدها برابر بدتر از شما ها دربند اسارت و بردگی گرفتارند چگونه می توانند؟ که شما « آزاد روحید و جسم زندان » و «آنان آزاد جسمند و روح زندان». شما زندانی غیرید و آنان زندانی خود. رهایی از زندان دیگران دشوار است و آزادی از بند خود، محال. مگر دستی از غیب درآید و بر این بیشترین محتاجان نجات و منجی رحمی کند و آنان را بر توسن لطف و محبت خویش سوار نموده و از اسارت خود پرستی و نفع جویی بیرونشان کشد و به ساحل زیبای عدالت و انصاف فرود آورد، چيزي كه به اين راحتي ها شدني نيست، پس: فَذَرهُم فیِ غَمرتهِم حتَي حين[4].
و با این همه، تو! ای برادر مظلوم فلسطینی ام، هرگز از گرد و غبار غربت و تنهایی، هراس به خود راه مده، دلسرد و غمگین مشو و از ادامه راه خویش مأیوس نباش " لاتَستَوُحِشوا فی طَریقِ الهُدی لِقلة اَهله [5]. که مسلمانی و یاس در فرهنگ او، بی اِعراب است و از ساحت پاکش دور" لا یَیأس مِن روح الله اِلاالقُوم الکافِرون[6]، مگر از روز اول خالصانه و بی انتظار از غیر، «بسم الله» نگفته و با توکل و امید به خدا برنخاسته بودی؟ بر درستی اندیشه و عملت تردید نکن، دست توکل و اعتماد همچنان به سوی پروردگار بلند دار که رمز نجات تو در اوست «وَ مَن یَتوکل علی الله فُهو حسبه».
وعده ها وعیدهای روباهان مکار تو را نفریبد و امیدهای واهی و بی اساس، شمشیر مبارزه ات را به غلاف تسلیم ننشاند، يال و كوپال دشمن را اعتنا نكن «للحقِ دَولةَ و لِلباطلِ جَوله» .طریق مبارزه را ترک نکن، پرچم آن را بر زمین مگذار که ذلیل می شوی. بجنگ که خداوند یار و یاور توست." اُذِن للذین یُقاتِلون بِانهم ظُلموا وانّ الله عَلی نَصرهِم لَقدیر [7] بدان که ترفند دائمی دشمن ، تبدیل" مبارزه "به" مذاکره " است. تغییرشکل نبرد، از میدان به میز، ازعمل به حرف، از رزم به بزم، دامی شیطانی برای تداوم اسارت تو و سرزمین تو. مگر میز و مذاکره، جای گرفتن حق است؟ کجا و کی چنین امر محالی یافت شده است؟. تاریخ مظلومان عالم، شاهد صادق این واقعیت است که، هیچ حقی نه به بزم و مذاکره که به رزم و مقابله نصیب حقدار نشد. تجربه شصت سال مذاکره بي ثمر ساده لوحان فلسطین با دشمن کافی نيست؟ مطمئن باش شرط رهایی از چنگال ستمگران،« ایثار است و مبارزه» نه «بازی و مذاکره». همانکه دیدی و می بینی. «یُقاتلوهم حَتي لاتكونَ فتنة»
از جامه های نیرنگ دشمنان يك لحظه غافل مباش! هرگز تسلیم گرگ مشو و دست اسارت بالا مگیر، گرچه ناچاری: مهاجر شوی و هجرتی خاص را برگزینی و یا به اخراج تحمیلی تن دردهی که در آن، مال و اموال وخانه و زمین و هر آنچه را که از آن تو و میراث نسل توست و با رنج فراوان و خون دل کسب کرده ای و نگه داشته ای، همه و همه را بگذاری و بگذری و عمّار وار روی به حبشه آری، پا در مدینه نهی. ابوذر وار آوارگی و تبعید در ربذه ها را تجربه نمایی که سزای گفتن یا الله در قانون فرعونیان سرکش همیشه چنین بوده است: «اَلذینَ اُخرجوا مِن دیارِهم بِغیرِ حقٍ الّا اَن یَقولوا ربُنا الله[8].
و یا: مجاهد بمانی و راه ستم را بر خفاشان شب پرست بربندی و پای استقامت و مردانگی چون کوهت را محکم نموده و پرچم پر افتخار دفاع از خانه و کاشانه و ناموست را برافراشته داری و ازجان خويش به آساني درگذشته و با سپاهیان بی رحم ظلمت و ظلم بستیزی، مجروح گردی، اسیرشوی، به شهادت رسي و گاهی نیز در کنج خانه ات زنده بگور گردی. تاوان آزادی و دینداری، هدایای دموکراسی غرب، تحفه جهان به ظاهر متمدن امروز برای مظلومان آزاده، كي بهتر از این بوده است؟ هزینه ایست که باید پرداخت. وللحُریّة الحَمراء بابٌ –بکل ید مُضّرجة تدقّ[9] . سست مشو! نگران نباش و تنها به خسارات خودت چشم مدوز و خانه های خراب شده ات را درغزّه نبین، وپیکرهای زیر تانک رفته برادرانت را و صورت هاي سوخته و مجروح فرزندان کوچکت را نبین. تنها به تابوت های تشییع جنازه فرزندان فلسطین درکرانه باختری نگاه نکن، آسیب ها و خسارات دشمن را هم ببین. یقین بدان دردها و خسارات او کمتر از تو نیست حتما وعده خداوند را بیاد داری و بر تحقق آن در میدان مقاومت معترفی: «ولا تهنُوا فِی ابتغاءِالقومِ اِن تکونُوا تألمون فانهم یألمون کما تالمون وتَرجون مِن الله ما لا یَرجون»[10]" این را از رعب و وحشت،شکست و فرار دشمنت در حمله به غزه خوب دیدی چه تماشایی بود. بیادماندنی ترین لحظات تاریخ پرافتخار مظلومان. آیا تاریخ جز نبرد نابرابر «مشت و درفش» خبری داشت که محال می شمرد؟. کی و کجا تاریخ حدیث پیکار مشت و تانک، مشت و توپ، مشت و بمب، دست وآتش را به خاطر دارد؟ پیروزی مشت را چطور؟ شکست درفش را چطور؟ و فرار تانک را چه ؟ آیا می دانی سیر کج و یک سویه تاریخ را که در انحصار همیشگی ظالمان بود به نفع مظلومان برگرداندید و بر معادلات نظامی مبتنی بر مادیگرایی صرف جلادان عالم، خط بطلان کشیدید؟ و دیگر بار همچون برادرا نتان در لبنان، دشمن وحشي و جنايتكار را مفتضح ساختید و روح شجاعت و ایثار را بر جان نحيف اعراب دماندید. شما ذلت و بي آبرويي اعراب را در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل از تاريخ پاك كرديد. سلام الله عليكم و ملائكه و رسوله . آیا می دانی هر از گاه که از معرکه پیکار به سلامت ماندی و با همت و پشتکار به تعمیر و بنای دوباره خانه ی خراب شده ات برخاستی چه بلایی به سر دشمن آوردی و چگونه او را تا دروازه یاس و استیصال پیش راندی؟ و خانه دل او ر ا که بر بلندای آرزوهای خیالی "نیل وفرات" بنا شده بود فرو افکنده و هزار قدم او را به مرگ نزدیک ساختی؟
آیا می دانی پرتاب همان چند خمپاره ناچیز دست سازت درجنگ غّزه، چه آتشی بر جان دشمن افکند و چگونه خواب و خوراک را از آنان گرفت؟ حتما بزدلی آنان را با آن همه توپ و تانک و جنگنده به خاطرداری، فرار سربازان بی انگیزه و مزدور آنان را چي؟ خود کشی های فراوان نظامیان دشمن را که گاه و بیگاه ناخواسته به اعتراف می ایستند چطور؟. دلایل روشن عظمت و شجاعت شما (است) ای اسوه های پایداری ومقاومت!
پس دست غم بر سر نگذار و از تبعید و کوچ اجباری خویش نگران نباش چه فرق که مهاجر حبشه باشی یا مدینه، سوریه و یا لبنان یا .... اصل، بودن در راه خدا ست و استقامت در آن حدود، هرجا که باشد، مهم راه است نه جا، پاداشها برآمده از راه است پیشکش راهرو، گران قیمت است و گسترده، عظیم است و دلنشین، چاشنی های بی بدیل الهی، که طریق سخت هجرت را همواره آسان می نمایند: «والذین هاجروا فی الله من بعد ما ظُلموا لَنُبَئوِنَهُم فی الدنیا حسنةً ولاجرالاخِرة اکبر لو کانوایعلمون. الَذین صَبروا وعَلَی رِبهم یَتوکلون»[11].
آیا می دانی نقشه ترور، محاصره، تحریم، بستن گذرگاه ها و کشتار هر روزه، و دیگر بازیهای کثیف، برخاسته از افکار پلید صهیونیستها و حامیان مسیحی شان که به امید دست کشیدن تو از مقاومت بر روی کاغذ آورده می شود و با آرزوی همیشگی مرگ و نابودی تدریجی زنان و مردان و کودکان فلسطین دنبال می گردد، شکست خورد؟ حتما از اعتقاد واهی دشمن خبرداری:" پیران و پدران را می کشیم و یا می میرند و کودکان و آیندگان بی اطلاع، گذشته فلسطین را فراموش کرده و به وضع اسف بارفعلی رضایت می دهند آنگاه حیات اسرائل تثبیت می شود، " چگونه در پرتو مقاومتت در غزه در هم شکست و دشمنان ناخواسته حقیقت تو را ای " حماسه سازان نامدار حماس" باور کردند " انّ کید الشیطان کان ضعیفا ".
بگذار دشمنان قدّار جهانی ات چون همیشه دست ظالم را به حمایت بالا برند و دشمنت را تا دندان مسلح کنند و تو را سراپا در زنجیر، تمام سرمایه ها و دارائی هایت را به او هدیه دارند و تو را در خانه ات، از آب، غذا، خواب و راحتی محروم نمایند تا به زعمشان ضعیف گردی. ناتوان شوی و مغلوب، دشمنت قویتر و درنده تر پيروز ميدان نبرد گردد. تو را تروریست قلمداد کنند و آدمکشان تشنه بخون نام و نسل تو را صلح طلب لقب داده و جایزه صلح ببخشند و تلاش هايي بي حاصل در راه حفظ ظالم، مطمئن باش سر نوشت مقاومت نه بند به اینهاست و نه وصل به آنها، شکست و پیروزی دست خداست که در سایه ایمان و استقامت مجاهدان مخلص رخ می نماید و بس " وماالنصر الا من عندالله العزیز" همانکه از "بدر"شنيدي در لبنان ديدی و در غزه چشيدی، چیزی که شاید انتظارش را نداشتی و جهان مرده احتمالش را (نمیداد)، نمایش قدرت حق بود که در دستان توانمند تو و دوستانت در 22روز متجلی مي گشت و ضعف زبونی دشمن را به جهانیان مي نمایاند. پایمردی و استقامت متکی به ایمان را همواره به یاد داشته باش وره آورد فراوان آن را باورکن همانگونه که دیدی: وَاِنْ لوَاستَقاموا لَاَسقیناهُم ماءً غَدقا[12]
هیچگاه به شعارهای به ظاهر زیبای حاکمان مسیحی جهان سران آمریکا و انگلیس و...، لاشخوران انسان، حامیان اصلی صهیونست، ناكساني كه دستشان تا [آرنج] و پايشان تا زانو در خون مظلومان تاريخ آلوده است اعتماد نکن. آنان چگونه می توانند خود را حامی تو قلمداد کنند در حالی که بی شرمانه، شعار تعهد به امنیت اسرائیل را با حفظ برتری نظامی او در منطقه ثابت و غیر قابل تغییر می دانند[13] و خودکشی سیاسی را بر آزار اسرائیل ترجیح می دهند[14] كساني كه حیات سیاسی آنها به حیات ننگین اسرائیل گره خورده است چگونه می توانند مدافع حقوق تو باشند با آن که به شهادت تاریخ ، شصت سال است که پيوسته تمام حقوق مسلم تو را به شّر مجسم (اسرائیل ) داده و می دهند و این گونه «حقوق به شّر» دادن را "حقوق بشر" نامیده و از مشقات آن می شمارند همانکه برای تو و نسل آواره و مظلومت در آن هیچ اعرابی قائل نیستند که بشر در قاموس ننگین استکبار، جز صهیونیست ها و حامیان مسیحی آنها نيستند که در فرهنگ استعمار و از کتاب حقوق بشر در آمده از انگشتان پلید صهیونیستهای کافر چیزی بهتر از این در نمی آید. ( تلمود )[15].
این است که می بینی که چگونه جهان در غم اسارت "گلعاد شالیت" تنها مزدور اسرائیلی در دست قهرمانان حماس به تکاپو می افتد، مرثیه سرائی می کند، نسبت به نقض حقوق بشر هشدار داده و اظهار نگرانی می کند تا آنجا که، وزیر و سفیر، و فرستاده ویژه و... حامیان راستین حقوق بشر! یک به یک، پشت سرهم، باد به غبغب، مصاحبه به دنبال مصاحبه، روانه غزه می شوند و از آنهمه خرابی و ویرانی درآن هیچ نقضی ازحقوق بشر نمی بینند و از ششصد کودک و نوجوان زندانی در سیاه چال جهنم اسرائیل که سالها ست بی هیچ جرمی و دادگاهي درآن گرفتارند هیچ حرفی به میان نمی آورند و از دهها کودک سوخته در آتش سلاح شیمیایی دشمن هیچ اثری از نقض حقوق بشر نمی يابند و همانند لالان سخن نمي گويند که مسلمانند و نه ... و شگفتا دو رئیس جمهور پیشین آمریکا (کارتر وکلینتون) پیشتازان حقوق بشر! حامیان ظاهری فلسطین! كه بار سفر را به کشور به خون نشسته و خانه شکسته غزه بسته اند تا مانند ديگر مأموران صهيونيست رسالت مهم خود را درجهان ایفا کرده و به آزادي "شالیت" كمك کنند و هنوز نرفته با بی آبرویی تمام اعلام کرده اند: تنها برای آزادی او روانه غزه می شوند و به مسائل ديگر كاري ندارند ننگ بر شما ای ستمگران بي شرم دلالان ستم، پاسداران ستم، مظاهر بی آبرویی انسان، بي شرف هاي مدرن.
بگذار سر نوشت سیاه و سنگین تو همچنان ادامه یابد و چهره زیبا و معصومانه کودکان یتیم و آواره ات از فرط قحطی و گرسنگی هر روز سیاهتر و در هم شکسته تر شود و دشمن برای تسلیم تو هر روز دست به توطئه اي تازه زند ، یک روز قصد جانت كرده و نقشه ترورت را اجراکند و همزمان طبل کشتن فرزندانت را به صدا درآورد، روز ديگر در رام الله زمینت راغصب کند و درقلقیلیا، گندمزارت را به آتش کشد، در نابلس، خانه ات را خراب کند در"کَفَر قاسم" همه هستی ات را بسوزاند. دردير ياسين به زندانت برد، در" نبی صالح "به دارت کشد. در"نابلس" با مسلسل بر تو بتازد، در جبالیا با توپ، در"کوه کرم" با موشک، در قلقیلیا با بمب، و در غزه مظلوم، با همه چیز حتی بمب های شیمیایی، در همه جا حتی دروازه رفح، درهمه حال، حتی خواب. از زمین، آسمان، دریا، خشکی، سلاح های پیشرفته، بمبهای تازه متولد شده، ازآسمان آتش ببارد و از زمینش خون درو نماید، اما سرانجام پیروزی از آن توست و شکست برای اهريمنان بدكيش. سنت تردید ناپذیر الهی "انما توعدون لصادق"که خون مظلوم بر شمشیر ظلم پیروز است و شهادت زیباترین صورت دفاع از حق، آخرین سلاح نبرد در سنگر پیکار با ناحق، سند مظلومیت تو و تمامی حق پرستان کشته شده تاریخ به دست جلادان زمان، حیات باطل را به پایان می برد و آه شهید، سنگربان اصلی دفاع از حریم حقیقت، بهترین گواه حقانیت مظلومان عالم در دادگاه عدل الهی، پیکر غرق بخونی که راه بندگی حق علیه طغیان و عصیان را حسین وار پیموده و آهنگ مبارزه با ناحق را با نثار قطره قطره های خون دل خویش مستدام داشته تا پرچم سرخ پیکار، تنها نشان بندگی در عرصه نبرد حق و باطل، فرو نیافتد ریشه دشمن را قطع کرده وبه حيات ننگين و پوشالي آن خاتمه خواهد داد. انشاءالله.
هرگز تسلیم رنج و درد مشو، زندگي جنگ است و راه آن همیشه پر از خار و خس، دنیا عرصه آزمون های گوناگون و انسان همواره در معرض امتحان خداوندی است. "ولنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع ونقص من الاموال والانفس"[16]. تا از پس آن «صادقان بی ادعا» از «کاذبان پرمدعا» تمیز داده شوند و ماهیت انسانها و انسان نماها برملا گردد که بهشت جایگاه صادقان بی ریاست و نه کاذبان ریاکار. رنج و سختی كه لازمه آزمونهاست هراندازه که باشند پایان یافتنی اند و طلوع خورشید راحتی و آسانی، حتمی است "ان مع العسر یسرا "(انشراح 6) و استقامت بسترساز بروز راحتی، تنها برگ برنده انسان در این معرکه دائمی است. پس درود بر شما ای مظهر استقامت و پایداری، مردان مرد، مرحبا به امتحانات موفق تان در غزه. آفرین بر صبر و پایداری تان ، پايداري تان در زیر تگرگ های مرگ ستودنی بود و ایستادگی تان درآن مثال زدنی، تحمل محاصره مرگبار قحطی، گرما، گرسنگی، بی آبی، خطر حمله دشمن، محرومیت از همه چیزت اسناد روايي جهان باور نکردنی است، درود خداوند بر شما ای مصادیق بارز پیروزی در آزمایش همه جانبه الهی. قرین بهشت باد قدمهای مبارکتان.
پرچم مقاومتت را که یاد آور امتحانهای سخت پیامبر و یاران اوست هرگز فرومگذار. روزهای دشوار و طاقت فرسای زندگی او را در شعب ابی طالب به خاطر داشته باش و تکرار دوباره تاریخ را تماشا کن. فشار شدید دشمن را بخاطر آر كه چگونه صدای ناقوس مرگ را از هر سو بر پیامبر (ص) و همراهانش به صدا درآورده و آثار حیات را هر روز به پایان نزدیک می ساخت و خطر مرگ را حتمی می نمود. و اكنون پس از قرنها چگونه یاران او را در نه در شعب ابی طالب که در"شعب غزه" چنان محاصره کرده و به درد بسته اند که از هر طرف بوی مرگ به مشام می رسد. آن روز پولداران و خداوندان قریش بر سر و روی پیامبر و یارانش، خاک و برسر راهشان خار می نهادند و چهره چون ماه او را می آزردند امروز همانها با نام ها و نشانهاي ديگر بر سرو روی پیروان او نه خاک که سلاح کهنه و قديمي است، گلوله و بمب می بارند، و بر سر راهشان و در زیر پای مردانه شان نه خار، که مختص دوره جاهلیت بود بلکه "مین" می کارندکه با شأن انسان متمدن امروز مطابق باشد. آن روز با اسلحه و تهدید و قدرت نمایی های پوشالی، در صدد بودند تا طنین فریاد الله اکبر فقیران و مظلومان موحد را از بین برده و راه گرایش خستگان از ظلم را به توحید سد نمایند و از گسترش دامنه اسلام و عدالت نبوی بکاهند امروز نیز با همان اهداف بانگ تهدید و تهمت شان را در همه جا حتی غزه پراکنده اند.
هنوز زمان خاطره مقاومت یاران بزرگ پیامبرت را به یاد دارد و ثمره شیرین پیروزی در پی استقامت و مردانگی را فراموش نکرده است، هنوز فریاد استقامت " اَحداَحد" بلال، برده اربابان بی دین، زیر رگبار آتشین آفتاب، شلاق ستم بر پشت، زنجیر ستم بر پا، فشار سخت سنگ بزرگ کفر «امیةبن خلف» اشراف زاده قریش، برسینه، بلنداست که تاوان مسلمان ماندن هرگز آسان نبوده است. آیا فرياد بلند و از دل برآمده بلال ها امروز از زندان های مخوف اسرائیل در زیر شکنجه هایی که لحظه لحظه جسمشان را آتش زده و حیاتشان را نابود می سازد به گوش نمی رسد که چه زیبا همچون بلال سوار بر قله بلند مقاومت حسرت یک آه را بر دل دشمن نهادند و یال و کوپال پوشالی او را با عزت خويش درهم شکستند و در دره آتشینِ خواری، رهایشان ساختند. بگذار باز هم دشمن اموالت را مصادره کند و زمین هایت را بگیرد، خانه ات را خراب کند و با مال و اموال حاصل از زحمتهای فراوان تو و چند نسل گذشته ات به عیاشی پرداخته و باده بنوشد و برجنایات خویش نيز مباهات ورزد، ظلمت شب رو به زوال است.
سرانجام دست قهر الهی جسم آلوده و ناپاکشان را در اسارت ماران و موران به نمایش خواهد گذاشت و مشت آهنین فرزندان و برادرانت که یدالله الاکبراند، فرق نحس و پوک آنان را دریده و انتقام همه جنايات را خواهد گرفت: يُعذِبهم الله بُايدكُم و يُخزِهم وَ ينْصُركم عَليهم و يَشفِ صُدورِ قومٍ مُومنين (توبه 14)
درعصر انحطاط فکری و سقوط اخلاقی جهان، انتظار نداشته باش که به چشمهای به اشک امید نشسته مظلومان و دردمندان، کمترین توجهی شود که دردها را دردمندان صاحب درد احساس می کنند نه بی دردان فارغ از هر درد ..." انهم عن السمع لمعزولون: به يقين آنها از شنوايي بي بهره اند" و شیادان و اربابان بت و بتخانه کی و کجا، دستی در راه کمک به مظلومی دراز کرده اند و کی به خود جرات داده اند تا از بت و بت پرستی مدرن ( اسراییل پرستی) خویش دست بکشند و عزت و بزرگي تو را که سمبل حقانیت و مظلومیتی بپذیرند. آنانکه همه چيزشان در قبضه سرمایه داران و تراستهای حامی اسراییلي است که شاهرگ اقتصادی جهان را در دست دارند چگونه دست به اين كار باورنكردني خواهند زد چیزی که در تاریکستان تاریخ کنونی جهان اجازه اش وجود ندارد.
هیچگاه به رهبران ناصالح و وابسته خویش اعتماد مکن. رفیقان قافله و همدستان دزد، آنان که در دوستی با دشمن و همراهی با او شهره آفاق و عالمند و به ماموریت خویش در محاصره و خلع سلاح تو متعهد؟ آیاخیانتها و فتنه گري هاي"محمود عباس" کمتر از جنایات اسرائیل است؟ مواظب تانک های اهدایی روسیه به وی باش که برای کوبیدن توست و نه دشمن.
تو حتی از حاکمان بر تخت حکومت افتاده اعراب ازشاه و ملک و امیر، و رئیس، توقع کمک نداشته باش. اسیران هوی و هوس، گرفتاران دردام و قفس. ، قاتلان" ناجی العلی "هنرمند بنام فلسطین[17] "جوادمغنیه"قهرمان جبهه های لبنان، آنهاکه سکوتشان چراغ سبز حمله دشمن به توست و رضایتشان تامین کننده سوخت و سلاح او درآتش زدن به غزه و لبنان. شلاق پنهان دشمنند و خنجرحمله او از پشت ادعاي دوستی شان با تو دروغ محض و دوستي شان با دشمن نشانه بارز خیانت و تداعی گر صحت حدیث: «دوست دشمن من» « دوست من» نخواهد بود. گندم نمایان جو فروش، مذبذبین بین حق و باطل[18]، آوارگان میان ظالم و مظلوم، بیگانگان از شهامت و فارقان از غیرت. مردگان زنده نما، ناکسانی که در حضور شما به گونه ای و در غیاب شما شکل دیگری دارند: وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آَمَنُوا قَالُوا آَمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ[19] منافقان مسلّم. آنان که خواسته یا ناخواسته چنان به وادی ریا و دریوزگی افتاده اند که باید نمرده بر آنان نماز گذارد اما صد البته آنگونه که در گورستان نفاق پیش تاخته اند صلاحیت اقامه نماز برخویش را برای ابد از دست داده اند: ) وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ[20] و اکنون به احترام نام تو، نشستی را که به ریا در کمک به بازسازی غزه در"شرم الشیخ" بر پا کردند و هیچ قدمی برای تو برنداشتند از مزدور بودن شان حرفی نمی زنم. انشاء الله منجی مظلومان، امام زمین و زمان که " عقّب جمیع الملوک". است انتقام شما را خواهد گرفت. آیا آنان که از عبور پیاده"محمد الاسود" پیرمرد آواره فلسطینی از خاک کشورشان جلوگیری کردند به تو کمک خواهند رساند؟ گذر گاه رفح شاهد رسوایی آنها نیست؟ دیوار فولادی ساخته دست فرعون چطور؟ بگذار"یحیی رحیم"، چوپان پیر فلسطینی به دست نگهبانان ظلمت و فساد نه با یک گلوله، که در شان اونیست و آتش سرخ کینه دشمن بدآن فرو نمی نشیند، با بیست گلوله غرق بخون گردد و با بالهای شکسته و خونین پرواز از قفس خاک را تا فرود به آن سوی عالم پاک تجربه کند، سرانجام دیوار ظلمت و فساد فرو ریخته و خون مظلومان ثمره خویش را در نابودی ظلم و ظالم به تماشا می نهد.
هرگز چشم امید به غیر خدا مدوز و به وعده های هدفدار دیگران اعتمادمکن. مبادا دست توقع به سوی سازمان هایی که در وابستگی آنها به اسرائیل تردیدی نیست دراز کنی. از سازمان ملل بگذر، عنصر مریض و ناتوانی که ابر قلدرها دستش را گرفته و پا به پا می برند تا شیوه کج رفتن و ظالما نه حکم راندن را بهتر بیاموزد و با تمرین های مکرری که در صدور احکام ظالمانه در محکومیت مظلوم از خود نشان داده، ديگر امیدی به راست روی و باز گشتش به مسیر حق و عدالت نیست. مجمع ظالمان هم هدف، همراهان وهمکار فرعون قرن است.
چهرهایی که باهم و در کنار هم نظام استبدادی جهان را شکل داده اند و هر یک به نوعی در حمایت از ظالم سخن سر می دهند: فَالْتَقَطَهُ آَلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ [21] که با قانون فرعون و قلدران و سرمایه داران جاهلیت گذشته زندگی می کنند و حکم می بافند این است که در این بازار بیداد، حق همواره به ظالم داده می شود و مظلوم، محکوم همیشگی مجمع آن می گردد و از نتایج نشست های بی ثمر آنان جز شق القمرهای مکرری چون "ابراز نگرانی " و خویشتن داری طرفین "مهاجم و مدافع" و گاهی نیز صدور قطعنامه ای خنثی و خیالی، چیز دیگری ظاهر نمي شود. کاری که پس از تخریب چند هزار خانه و چندهزار کشته و مجروح فلسطینی در غزه نیز نکرد. تروریسم را محکوم می کنند در همان حال پرونده آنان را مختومه کرده و آزادي فعاليت را هديه مي دهند. مدعی مبارزه با خشونت می گردند و به موازات آن به بدترین خشونت دست می زنند. فریاد حقوق بشر سر می دهند، برطبل صلح می کوبند و آهنگ مذاکره می نوازند و... درهمان حال با بی شرمی تمام، به دشمنت، چراغ سبز حمله را نشان می دهند، مردمی راکه برای دفاع از خانه و کاشانه خویش مبارزه می کنند تروریست نام می نهند که سزاوار زندان و اسارت و کشتارند و مهاجمین او را مدافع و صلح طلب و مستحق جایزه صلح نوبل! آیا به چنین سازمانی امیدی هست؟.
تو از سخن آنانکه به دستور ارباب جز سفارش به سازش و مذاکره نمی کنند به درستی تصمیمت و حقانیت راهت یقین نما و بر پوچی گفته های آنان اطمینان کن. که شیاطین قسم خورده تنها در راه مستقیم برکمین می نشینند و بس: قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ [22] می بینی چگونه شیطان و شیطان زادگان همانگونه که سیره دائمی آنهاست از هر سو به تو روی آورده و با وسوسه قصد فریبت را در سر دارند: یمین ، یسار، پشت و ..."جوبایدن"، "هیلاری"، "تونی بلر" و"جورج ميچر" همه و همه شیاطین رسمی و جدید که آمده اند و می آیند: ثُمَّ لَآَتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[23]. پس بيدار باش: وَمِنَ الْأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (انعام 142). لابد کلام خدا را به یاد داری و می دانی چگونه می توانی از دام هاي آنها در امان مانده و اسیر نگردی: إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ[24]. همانکه تا دیروز در پرتوش توانستی با ادامه مقاومت دست رد بر سینه آنان زنی. بهوش که سنگر مستحکم تقوا را هیچگاه ترک نکنی که شکست تو قطعی است.
هرگز از پیمودن طریق استقلال و آزادی خسته نشو، توجه و توکلت را تنها معطوف به خداکن و بس که مایه شجاعت و پایمردی است، " إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ "[25]. بکوش یاری خدا را به دست آوری که هیچ کس را بر شما تسلطی نخواهد بود : إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ[26]. پرچم نبرد با شیاطین را فرومگذارو سنگرجنگ را هیچگاه ترک مکن . گرچه اندکی ، ضعیف نیستی . اولیاء شیاطین ضعیفند وشیاطین جای خود دارند " الَّذِينَ آَمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا[27]، تازه، نه پیروزی به کثرت است و نه شکست به قلّت، «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیره باذن الله» که کاخ ظلم سست بنیاد است و هیمنه ظالم پیوسته لرزان. سست تر از هر سستی: ان اوهَن البیوتِ لبیت العَنکبوت، پس بتاز که پیروزی. اَلا اِن حزبَ الله هم الغَالِبون.
هرگز از سکوت مرگبار مدعیان صلح و آزادی و حقوق بشر غمگین مشو، مگر از اول به امید آنان پابه میدان انتفاضه گذاشتی؟ که حقوق بشر و... ،کلمات حقی که از سوی دشمنان اسلام با اهداف با طل خلق شده اند (کلمة حقٍ یُراد بها الباطل) ،محملی که از رهگذر آن آب راگل آلود کنند و ماهی مقصود را صید نمایند و تو و امثال تو را سر كار گذاشته آواره و سرگردان نمایند آیا می تواند روزنه امید تو باشد؟ در عصر حاکمیت ظلمت و ظلم که جهان در آتش جهل برافروخته دست استکبار تند تر از گذشته می سوزد و خواب راحت همه در احتمال دست یافتن تروریستها به سلاح اتمی آشفته است، انتظار کمک از آنان، درشأن تو نیست خود را سبك مساز.
بدان؛ فلق قهر ما سر انجام، صفحه بلند ظلمت را خواهد شکافت و فجر امید و نور را دوباره به میدان زندگی باز خواهد گرداند، ان شاء الله. و تو از جنس آنانی.
و دشمنانت چه احمقند که می کوشند حق را با تبلیغات دروغین خویش در زیرخروارها تحریف و تشکیک پنهان داشته و به گمراهی انسانهای جهان بپردازند: ظالم را بجای مظلوم می نشانند و مظلوم را بجای ظالم می نمایانند، تا در این جابجایی ناحق به تطهیر اسرائیل بپردازند. مزدوران رسمی خویش را وارد صحنه ساخت و باخت کرده که هولوکاست ببافند و با زور و زندان، به دفاع از آن بر می خیزند تا موجودیت نامشروع و ناپایدار اسرائیل تثبیت گردد! آیا با چنین ستونهای پوسیده و خیالی، رژیم فرسوده اسرائیل درامان خواهد ماند؟. وه، چه ابلهند و خام. مگر تیرهای بلند بیداری رها شده از کمان کماندار بزرگ قرن امام خمینی (قدس سره) که از پس تمام توطئه هاي دشمنان اسلام دیوارها ی بلند جهل و نیرنگ ساخته دست قدرت های سلطه گر را درنوردیده و بذر بیداری را بر جان همه مظلومان عالم نشانده است و ظریفترین و زیبا ترین بستر زمین گیری و رسوایی حاکمان قلدر جهان را در اين قرن فراهم نموده است اجازه این کار را می دهد؟ همچنان که معترفند. رحمة الله علیه رحمة واسعة.
آیا تو به غرب مسیحی که منشاء همه گرفتاری های تو و نسل توست اعتماد می کنی؟ همانها که کشورت را چون غنائم جنگی به دشمنت بخشیدند و اسرائیل ساختند و بی وقفه به او پول و سلاح تجویز می کنند تا نميرد، تبهکاران راستین تاریخ، همانها که قرنهاست با استناد به دستور انجیل مجعول به دروغ شعار: " اختلافات خود را با نرمش حل کنید و پس از یک سیلی، کشیده دیگری را هم بپذیرید". را سر می دهند و به دروغ فریاد نفرت از جنگ را بر زبان دارند و خوشه جنگ را به نشانه صلح بر گردن آویخته اند، تاجنایات مکررشان پنهان بماند، چگونه می توانی به آنها اعتماد کنی در حالی که آتش تمام جنگهای تاریخ از گذشته تا حال را دستان پلید و مرموز آنها شعله ور ساخته است، آیا خلق جنگهای صلیبی و بر افروختن جنگهای جهانی اول و دوم، شاهکار بزرگ آنان نبود. آیا آتش کشتار مردم عراق و افغانستان و.. به دست ناپاک آنان بر افروخته نشد؟ حملات همه جانبه دشمن بر تو از سوی آنان نیست؟ از دشمنان خدا و منکر آزادی بندگان او همواره بر حذر باش.
آگاه باش! که روزهای مرگ و نابودی دشمن نزدیک است این را می توانی از کوتاه آمدن و دست برداشتن از شعارهای یاوه ای چون: تصاحب سرزمین موعود، از نیل تا فرات. قدرت برتر با داشتن سلاح برتر. فلسطین را سرزمین بی ملت و ملت بی سر زمین، خواهیم کرد، بخوبی دریافت که ثمره پایداری و مقاومت جانانه تو و دوستان دلیر تو بود حتما شنیدی که این روزها دشمن با چه ذلتی از پذیرش کشور مستقل فلسطین سخن می گوید چیزی که هرگز اجازه طرح آن را نمی داد هنوز آغاز ماجراست و از نتایج سحر، دولت پیروزی و شکست دشمن در راه است مطمئن باش این نيز نتیجه مقاومت و شکست هیمنه ارتش شکست ناپذیر دشمن در برابر سپاه مظلوم غزه و لبنان است.
الحمدالله هرگز از پیمودن طریق حق خسته مشو و از دشنامها و توطئه های ابوجهل های فتنه گر و آتش افروز حاکم بر منطقه– مظهر شرک و اختلاف در جهان اسلام – قاتلان سمیه ها و یاسرها، مهره های استعمار و حامیان مشرکان و کفار صهیونست دلتنگ و نگران مباش، حمزه های قهرمان، کمان به دست در راهند منتظر ضربه های کاری آنها بر مغز علیلشان باش که سزای گستاخی های مکرر شان خواهد بود. و شمشیر آماده معاذبن عمرو، سرانجام روزي پای کثیف ابوجهل هاي ظالم را دریده و انگشتان آهنین عبدالله بن مسعودهای قهرمان، سر های پلید شان را با همه افکار شیطانی شان نه از پایین که خواسته آنهاست و نماد بزرگی جاهلانه، که از بیخ بریده و به حضور رهبر عزیزش تقدیم می دارد، و اينگونه دست انتقام خداوند را در عرصه زمين می نمایاند: انّا من المجرمین منتقمون.
حکومت لرزان آنان نيزدر ركاب ظالم، آيينه عبرت ديگران خواهد شد وعده محبوب ترين چهره تاریخ بشر،پیامبر اسلام (ص) را كه به ياد داري است: «الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم»: ممکن است حکومتی با کفر ماندگار باشد ولی با ظلم هرگز پایدار نخواهد بود.
آیا می دانی دشمن چه وقت توانست نقشه آوارگی و بی خانمانی تو را ترسیم و اجرا کند؟ و چه کسانی او را در آن یاری کردند؟ هنگامی که با هزار توطئه و نيرنگ ، به کمک گروههای حامی تشکیل کشور اسرائیل (یهودیان ومسیحیان ووابستگان به آنها) توانست حکومت مقتدر عثمانی اسلامی را قلع و قمع کرده و از لاشه قطعه قطعه شده و بی نفس آن به راحتی عبور کند که لابد از چند و چون آن باخبری. نگران نباش امپراطوری اسلامی قویتر و برتری در راه است وحشت دشمنان، تلاش و توطئه های مرموزانه آنان علیه ایران اسلامی حساب شده و هدفدار است گرچه راه به جايي نخواهد برد كه: "وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ "( القصص : 5 ) و وعده خداوند حتمی است انشاء الله. خاطر جمع باش، فرزندان خمینی بزرگ در ایران اسلامی، شیعیان ابوالاحرار حسین بن علی (ع)، هرگز فراموشت نمیکنند همچنانکه دیدی و می بینی.
دیشب هنگامیکه دستان تهی و خانه خرابت را در سیمای ایران دیدیم که چگونه به آسمان رها کردی و از دست ظالمان به خدا شکایت می بردی دست به دعا و نماز شدیم و برای پیروزی شما و نابودی دشمنان تان دعای"عمّ یُجیب" سر دادیم به نماز ایستادیم تا نماز عشق بر پاداریم، نمازی خاص جداي ازديگر نمازها، نمازی که تکبیرش لرزاننده پایه های حكومت استکبار بود و تسلیمش، سلامتی کامل یار را مسئلت داشت و از آسمان عشق بالا می برد، نمازی با چهار سلام. که سلام آخر بوی دگر داشت و بر آمده از حالی دیگر بود: سلامی خاص، ازجنسی دیگر، تقديم شما مردم مظلوم غزه: رزمندگان دلیر، فرماندهان شهیر به شجاعتتان ، به رشادتتان، بر انگشتان بریده و دستهای شکسته تان، بر سينه هاي دريده و پیکر غرق به خونتان، به پدران شجاع زنده بگور شده تان، نگاه های بی فروغ مادران داغدیده تان، به عزت، شرف، جوانمردیتان، به قطره قطره خون شهیدانتان، به پاک مردان شجاعی که با عزت و عظمت آبهای نیلگون غزه را با خون گلگون نمودند و پیام سرخ آزادی را به آب بقا سپردند. چرا یک سلام؟ هزاران سلام، به تعدد روز های اسارت تو و به شماره سال های سیاه زندانی شدن فرزندان و نسل و تبار تو، به بلندای روزهای حیات تمامی قهرمانان مظلوم تو، به پیران و تک سواران شهید تُرک در کشتی کمک به غزه، سلام هی حتي مطلع الفجر. سلام بر شما كهآثار جنايات دشمن را به پيشگاه خدا برده ايد و سلام بر تو اي غزه مظلوم اي رنجور صبور.
بدان ای برادر غم زده فلسطيني ام! ای همراه غم! ای همزاد غم! ای انیس غم! اي زنداني بي جرم ، سلام عليكم بماصبرتم. ما نیز چون تو، تلخی رنج و سختی مقاومت را چشیده ایم و مشکلات طاقت سوز و هستی برانداز آن را به ياد داريم. ما نیز چون شما داغ عزیزان دیده ایم و در شمال – غرب – جنوب و همه جا به استقبال كاروان شهيدان رفتهايم . ما نيز چون تو هر روزستارگان شهیدمان را در تابوت عزا نهاده تشییع کردیم و به امانت بر دل خاک سپردیم ما با رنج آوارگی و اسارت، خویشاوندی نزدیک داریم مانيز چون تو با داغ زاده ایم ، با درد همسفریم اما طعم شیرین پیروزی و رهایی از درد را نیز لمس کرده ایم، نمی دانی چقدر لذت بخش بود و شادی آفرین، تو نيز از جنس مايي. پیروزی از آن توست که در سایه ایمان به خداوند پرچم مقاومت را بر افراشته دارید: « وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»( آل عمران : 139 )، بدان که دشمنان تو صهیونیست های غاصب شب پرست، سران مرتجع عرب، همه و همه چشم انداز تلخ و تاریکی در پیش دارند و نسیم پیروزی حق درحال وزیدن است. عراق، مصر و... را نگاه کن. پس، شجاعت بي نظير خود راحفظ كن و استقامت را از ياد مبر که دوستان خدا اهل آنند" أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ"[28]، همان که دشمن هرگز نمی خواهد و از آن می هراسد، پس، از افتادن و آسیب دیدن، مایوس مشو، که منشاء شکست است به سرعت برخیز، برو، نمان، بجنگ که خیر در سایه سلاح است و فلاح، مرهون درگیری. عزم رفتن را کنار مگذار که آفت راه است و دلیل نرسیدن. رنج و درد و شکنجه و شلاق را هر چند که ساخته دست ناپاک دشمنان است تحمل کن. بهای وصل و پیروزی همیشه سنگین بوده است، که در طبیعت دهر، گل بی خار کسی چید؟ نسیم صبح پیروزی از هر سو به مشام مي رسد مطمئن باش پیروزی از آن توست: الیس الصبح بقریب ؟ :انشاء الله.
حوزه علمیه قم _ حسن متقی – 26 شعبان المبارک 1431
2- اعراف 179 : قلب هايي دارند كه با آن نمي فهمند و چشمهايي دارند كه با آن نمي بينند و گوش هايي دارند كه با آن نمي شنوندآنهاچون چهارپايانند بلكه گمراه ترند.
7 - حج39 : به كسانيكه با آنان جنگ مي شود اذن جهاد داده شد چون مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خداوند بر ياري آنها تواناست.
10- نساء 104: در تعقيب دشمن سستي نكنيد اگر شما (از زخم هاي جنگ) درد ميكشيد به يقين آنها نيز مثل شما درد مي كشند.
11- نحل41-42: وكساني كه پس از ستم ديدگي به خاطر خدا مهاجرت كردند بي ترديد آنان را در دنيا جزاي نيكويي مي دهيم.
15-تلمود کتاب دینی صهیونیستها - پروتکل 4: اعلامیه حقوق بشر از تراوشات مغزهای یهود است. اسرار این اعلامیه برای ما خیلی روشن است زیرا ما آن را تنظیم کرده وبوسیله آن مردم را بدبخت وبیچاره کردیم .
19- بقره 14: و چون با مومنان روبرو شوند گويند ايمان آورده ايم و چون با ياران شيطاني خود تنها شوند گويند ما بي ترديد با شما هستيم جز اين نيست كه ما آنها رابه سخره گرفته ايم.
24 -اعراف201: البته هنگامي كه اهل تقوا گرفتار وسوسه ي شيطاني شوند به ياد خدا مي افتند و ناگهان بينا و بصير مي شوند.
25- فصلت 30: بي شك كساني كه گفتند پروردگار ما خداست سپس ايستادگي كردند فرشتگان بر آنها نازل مي شوند كه نترسيد و غمگين مباشيد.
26- آل عمران 160: اگر خدا يارتان كند كسي بر شما پيروز نخواهد شد و اگر رهايتان كند غير از او كيست كه شما را ياري دهد. پس مومنان بايد تنها به خدا توكل كنند.
[28] - يونس 62
نظر شما