حضرت آیت الله وحید بهبهانی و حضرت آیت الله محمدتقی آملی که هر دو را می توان از فحول و بزرگان علم و دیانت و پرهیزگاری در عالم تشیع دانست و زندگی و سیره علمی و سالهای نورانی و پربرکت حیات طیبه ایشان را در سیطره روح معنوی و جهد و جهاد اخلاقی و آموختن و آموزاندن فرامین و منویات و معارف اهل بیت عصمت و طهارت دانست که حتی لحظه ای از ترویج و تبلیغ دین مبین اسلام و علوم اسلامی از پای ننشستند و در این راه از هیچ مجاهدتی دریغ نکردند و از هیچ سختی و تعبی نهراسیدند.
گرچه هر یک از این بزرگواران در طول مسیر زندگی علمی و عملی خویش راهی را پیمود و عرصه ای را متناسب با شرایط و مقتضیات زمانه طی کرد اما این سیر و حرکت بر مدار حق یابی و دین باوری بود و نه چیز دیگری.
اگر مرحوم بهبهانی از جرگه و نحله اخباری گری روی برتافت و به مبارزه علمی و مواجهه حق مدارانه با این جریان فکری در میان علمای دین مبادرت ورزید تنها و تنها بر اساس درک و دریافتش از حقیقت دین و برای پاسداشت آیین بود و اینکه مدار اصولیون را در این راه مثمرثمر می دید و درستی و اصالتش را بیشتر.
درستی و اصالتی که به پدیدآمدن تعدادی از ارزشمندترین آثار تألیفی عالمان شیعی طی قرون اخیر منتهی شده است و از آن جمله:
1. شرح مفاتیح الفقه ملا محسن فیض کاشانی در 8 جلد
2. فوائد حائریه
3. حاشیه بر مدارک
4. رساله الاجتهاد و الاخبار
5. رساله ای در جبر و اخبار
6. فوائد الرجالیه
7. تعلیقات بر رجال میرزا محمد استر آبادی
8. حاشیه بر مسالک
9. رساله ای در حجیت استصحاب و انواع آن
10. رساله ای در اصل برائت .
آری؛ راز هجرت ها و دلیل تحمل سختی ها و مرارتهای این مسیر هم در همین نکته نهفته است و اگر نبود چراغ روشنی بخش و امیدآفرین دین و تلاش برای رسیدن به قرب الهی از طریق جهاد در راه تعلم و نشر معارف آسمانی اش با چه مستمسک و به چه امیدی این راه صعب و سخت و سنگلاخ ناهموار در طول تاریخ توسط عالمان ربانی و نیکان روحانی طی می شد؟
شخصی همچون مرحوم بهبهانی که در علم و مناظره علمی و بازشکافتن تاریکی های جهل با شهاب ثاقب خرد و آگاهی، فحلی کم نظیر و رادمردی بشکوه و مجاهدی به تمام معنا بود در این عرصه، هم به اصول علمی پایبندی داشت و اخلاق علمی را نصب العین خویش ساخته بود و هم جامه تقوا و مودت و رحمت و مهرآیینی را بر تن روح و جان خویش کرده و در هیئت یک عالم دینی، طبیب آلام و وسیله آمال مردمان بود.
حکایت مناظره طولانی و سترگ و شگرف ایشان با اخباریون که از شامگاهان تا بامدادان به درازا انجامید و آنک عنایت و احترام و ستایشی که پس از فوت مرحوم بحرانی از سوی قطب مخالف علمی ایشان مرحوم بهبهانی به منصه ظهور و بروز رسید، خود گویای عظمت اخلاقی و بزرگی عرفانی این مردان جاوید و ماندگار تاریخ انسانیت است که می تواند برای همه ما نشانه و الگویی راهبردی و رهیافتی نیک و خوش فرجام باشد تا مبادا در وادی علم و عمل، به کبر و غرور گرفتار آییم و اندک توشه علمی مان رهزن دین و دل و حجاب عقل و عملمان گردد!
آیت الله آملی نیز به عنوان یک قطب علمی و از فحول اندیشه و خرد و آموزش از همین دریای بی کران علم و عنایت، جرعه های معرفت نوشیده و پیمانه های درایت و کفایت و شرافت و شجاعت علمی و دلسوزی و مهر و محبت ربانی را از خوان پرکرامت خدا برگرفته بود.
شاید بتوان گفت یکی از بارزترین رهیافتها و فرجام های نیک و از باقیات الصالحات این مردان بزرگ، آثار علمی سترگ و ژرف ارزشمندی است که همچون گوهری نابناک در آسمان هدایت و رستگاری میدرخشند.
یادکرد عالمان دین و بزرگان آیین اگر بتواند به الگوبرداری و تدوین و تبیین و ترویج سلوک صالح و راه بارح و آیین زیبا و روح بخش و انسان ساز آنها گردد بی تردید از جمله مهم ترین وظایف رسانه های ماست تا تلاش کنند نام و یاد و روش و منش آنها را زنده نگهدارند که براستی تضمین کننده و محافظ حقیقی و قابل اطمینانی برای امروز و فردای جامعه ماست.
یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد!