سه‌شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۲ - ۲۲:۳۹
شهریار ولایت، پاسدار شعر و ادب میهن

استاد شهریار، شاعر دلسوخته و شیفته اهل بیت(علیهم‌السلام) که با تحول روحی بزرگی در وجودش از مطامع دنیوی گذشته و تنها فکر و ذکرش، عبادت و تلاوت قرآن بود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از تبریز، به بهانه درگذشت پاسدار شعر و ادب میهن(شهریار) که به عنوان روز شعر و ادب فارسی نیز نامگذاری شده، گوشه ای از زندگی‌نامه این شاعر ایرانی ترک زبان و این محب اهل بیت (ع) را تقدیم خوانندگان می‌کنیم

زندگینامه

شهریار در سال ۱۲۸۵ در شهر تبریز متولد شد. دوران کودکی را در روستای مادری‌‌اش «قیش ‌قورشاق» و روستای پدری‌اش خشگناب در بخش «تیکمه ‌داش» شهرستان بستان ‌آباد، در شرق استان آذربایجان شرقی سپری نمود. پدرش حاج میرآقا خشگنابی نام داشت که در تبریز وکیل بود. پس از پایان سیکل اول متوسطه در تبریز، در سال ۱۳۰۰ شمسی، برای ادامه تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد.

حدود شش ماه پیش از پایان درس طبابت در مدرسه طب به علت شکست عاطفی و ناراحتی خیال و پیشامدهای دیگر، ترک تحصیل کرد. پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در اداره ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران بازگشت. در سال ۱۳۱۳ شمسی که شهریار در خراسان بود، پدرش حاج میرآقا خشگنابی درگذشت. او به‌سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. دانشگاه تبریز، شهریار را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکترای افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز به وی اعطا نمود.

در سال‌های ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ شمسی اثر مشهور خود با عنوان "حیدربابایه سلام" را می ‌سراید. گفته می ‌شود که منظومه حیدربابا به زبان‌های مختلف ترجمه و منتشر شده ‌است. در تیر ۱۳۳۱ مادرش نیز فوت می‌کند. استاد در مرداد ۱۳۳۲ به تبریز آمده و با یکی از بستگان خود بنام "عزیزه عمیدخالقی" ازدواج می‌ کند که حاصل این ازدواج، سه فرزند، دو دختر، به نام‌های شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی می‌‌شود.

شهریار پس از انقلاب ۱۳۵۷ شعرهایی در مدح نظام جمهوری اسلامی و مسئولین آن از جمله امام خمینی(ره)، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌‌ای سرود. وی در روزهای آخر عمر به دلیل بیماری در بیمارستان مهر تهران بستری شد و پس از مرگ در ۲۷ شهریور ۱۳۶۷ بنا به وصیت خود، در مقبره الشعرای تبریز مدفون گشت.

تخلص شهریار

این شاعر اهل بیت (علیهم السلام) در اوائل "بهجت" تخلص می‌کرد و هنگامی که در رشته پزشکی بود وی را "دکتر بهجت" می‌نامیدند. بعدها با استعانت از دیوان خواجه حافظ شیرازی تخلص "شهریار" را انتخاب کرد. او چون از حافظ تخلص درخواست کرد، این شعر آمد که:

غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم

به شهر خود روم و شهریار خود باشم

از شهریور سال 1320 هـ. ش دوران بیماری و انزوای این شاعر دل‌سوخته و شیفته اهل بیت(علیهم السلام) آغاز گردید و این دوران، تحول روحی بزرگی در وجودش پدید آورد و از مطامع دنیوی گذشته به طوری که تنها فکر و ذکرش عبادت و تلاوت قرآن بود.

شهریار شعرت را بخوان

حاج رضا حداد عادل، پدر دکتر غلامعلی حداد عادل، از قول حجت الاسلام آقای سید قاسم شجاعی واعظ نقل کرده است که:

دو سه سال قبل از درگذشت مرحوم آیةالله مرعشی نجفی، به اتفاق چند نفر دیگر به حضورشان شرفیاب شدیم و ایشان خاطره معروف خود را در مورد شهریار این گونه بیان فرمودند: شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب، دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته‌ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند.

حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید، آنگاه محتشم و چند تن از شاعران فارسی زبان آمدند. فرمودند: شهریار ما کجاست؟ شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان ! شهریار این شعر را خواند:

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ما سوا فکندی همه سایه هما را

...

زنوای مرغ یاحق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

آیت الله مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟

گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می‌کند. گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید.

چند روز بعد شهریار آمد. دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (علیه السلام) دیده ام. از او پرسیدم: این شعر "علی ای همای رحمت" را کی ساخته‌ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته‌ام؟ چون من نه این شعر را به کسی داده‌ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده‌ام.

مرحوم آیت الله مرعشی نجفی به شهریار می‌فرمایند: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) تشریف دارند. حضرت، شاعران اهل بیت(ع) را احضار فرمودند. ابتدا شاعران عرب آمدند. سپس فرمودند: شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند شهریار ما کجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آنگاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید. شهریار منقلب می‌شود و می‌گوید: من فلان شب این شعر را ساخته‌ام و همان طور که قبلا عرض کردم تاکنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده‌ام.

آیت الله مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده، من آن خواب را دیده‌ام .

ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند: یقیناً در سرودن این غزل، به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است. (ضمیمه وصیت‌نامه الهی ـ اخلاقی آیت الله مرعشی نجفی، ص 50)

شهریار در سرودن انواع گونه‌ های شعر فارسی مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی نیز تبحر داشته ‌است. از جمله غزلهای معروف او می‌ توان به علی ای همای رحمت و "آمدی جانم به قربانت" اشاره کرد. شهریار نسبت به حضرت علی بن ابیطالب(ع) ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ داشته ‌است.

وی اولین دفتر شعر خود را در سال ۱۳۰۸ با مقدمه ملک ‌الشعرای بهار، سعید نفیسی و پژمان بختیاری منتشر کرد. بسیاری از اشعار او به فارسی و ترکی آذربایجانی جزو آثار ماندگار این زبان‌هاست. منظومه حیدربابایه سلام که در سال ۱۳۳۳ سروده شده‌، از مهمترین آثار ادبی ترکی آذربایجانی شناخته می ‌شود.

تهیه و تنظیم: بیت اله احمدی

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha