به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، حجتالاسلام وافی، مطابق آنچه در رسانههای منتشر شده است، پدر پرجمعیتترین خانواده جوان ایرانیان میباشد، این طلبه علوم دینی با 32 سال سن صاحب 10 فرزند بوده واز زندگی خود نیز راضی است.
وی در دوره پودمانی تربیت کارشناس جمعیت که از سوی موسسه اندیشه مسطور برگزار شده است رهآورد مثبت افزایش جمعیت را بررسی و پیامدهای تک فرزندی را برشمرده است.
زمانی که عوارض تک فرزندی بیان می شود، برخی ادعا می کنند که تک فرزندی محاسن زیادی دارد و حتی حاضر هستند که روی ادعای خود قسم یاد کنند و مناظره داشته باشند.
وقتی که برخی از زنان و مردان موافق تک فرزندی، مورد نقد قرار می گیرند، عکس العمل شدیدی از خود نشان می دهند. زن و شوهری برای مشاوره نزد من مراجعه کرده بودند، خانم می گفت: شوهرم می گوید: من ده فرزند می خواهم!؛ به شوهر او گفتم: روش بیان شما اشتباه است؛ ابتدا باید می گفتید: من یک فرزند می خواهم. وقتی فرزند اول متولّد شد، آن وقت او را برای بهدنیا آوردن فرزندان بعدی، تشویق می کردی.
گاهی والدین در بحث فرزندآوری، دچار حاشیه هایی می شوند که برای تلطیف شدن محیط خانه و خانواده نیاز به تنوع احساس می گردد.
معایب و محاسن تک فرزندی
نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی و تاریخی، دو نوع نگاه وجود دارد. نگاه اول که نگاه رایجی می باشد. از زمان حضرت آدم تا امروز وجود داشته و آن نگاه «کِرمی» به این مسأله می باشد. کِرم وقتی درخاک راه می رود، فقط جلوی خود را می بیند. امروزه به این نگاه، «نگاه نقطه ای» گفته می شود؛ یعنی فرد روی یک نقطه نگاه می کند و قبل و بعد آن را نمی بیند.
در مقابل نگاه نقطه ای، نگاه ماهواره ای است؛ وقتی انسان از بالا به پایین نگاه می کند، همه را می بیند. چنین فردی، نگاهی جامع دارد، امروزه به این نوع نگاه،«نگاه خطی» می گویند؛،یعنی بیننده، از نگاه به یک نقطه گذشته و به قبل و بعد نیز توجه دارد.
مثالی برای تقریب ذهن:
اگر کسی بخواهد از منطقهای مثل شهر یزد، رئیس جمهور شود، در همان شهر بیشترین رأی را خواهد آورد؛ چون
رأی دهندگان با نگاه نقطه ای عمل کرده و می گویند: این فرد یزدی است، ما به او رأی خواهیم داد.
چهار سال قبل وقتی کسی می گفت: فرزند زیاد خوب است، مورد اهانت قرار میگرفت، اما در سه سال اخیر، چه اتفاقی افتاد که وقتی به بحث جمعیت پرداخته می شود، عنوان می کنند: نسبت به این مسأله ظلم شده، این همان نگاه نقطه ای می باشد. متأسفانه نگاه نقطه ای به بحث جمعیت، تبعاتی را موجب شده است.
امروزه مسئولین نیروی نظامی می گویند: فرزند بیشتر داشته باشید؛ چون بیست سال دیگر با کمبود نیرو مواجه خواهیم بود؛ نگاه مسئولین این نهاد صحیح می باشد، اما «نقطه ای» است. همان کسانی که میگویند: جامعه در آینده پیر خواهد شد؛ سخن درستی می گویند، اما چنین نگاهی نیز نگاه نقطه ای است.
اگر چنین اتفاقی بیفتد، می دانید چه آسیبی خواهد داشت؟. افرادی در مجامع علمی عنوان می کنند: پنجاه سال دیگر جامعه پیر خواهد شد، پس فرزند بیاورید!. ممکن است عده ای سؤال کنند: شما از کجا می گویید؟.
چرا برخی با نگاه نقطه ای به این مسأله نگاه می کنند؛ وقتی ارتش می گوید: فرزند زیاد بیاورید، نگاه «نقطه ای» داشته است.
*دین اسلام برای آشامیدن آب، هفده حکم شرعی را بیان کرده ؛ مثلاً در شب نشسته و در روز ایستاده آب بیاشامید؛ با سه نفس آب بخور؛ از ظرف شکسته آب نخور؛ آب داغ نخور؛ آب داغ را فوت نکن و بخور؛ بین غذا آب نخور.
دینی که برای آب خوردن مسلمانان احکامی به این گستردگی بیان کرده، آیا برای تعداد فرزند، دستوری نداده؛ آیا برای سن ازدواج دختر و پسر، حکمی بیان نکرده یا برای میزان مهریه دستوری نداده است؟
اگر مسلمانان تبلیغ دینی را انجام دهند که در مباحث مورد نیاز آن ها دستوری نداده باشد، تبلیغ چنین دینی لغو خواهد بود!؛ حال آن که همه، حتی غیر مسلمانان هم می دانند که دین اسلام یا دربارۀ موضوعات حکم صریح داده و یا مبنا و قاعدۀ کلّی را نسبت به آن مسأله بیان نموده است.
در سال 1375 نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، مطلبی را پشت تریبون عنوان کرد که باعث سر و صدایی شده و در قم نیز علیه آن راهپیمایی صورت گرفت. وی گفت: به نظر من دوچرخه سواری زنان در مراکز عمومی اشکال ندارد!. بلافاصله یک روحانی پشت تریبون مجلس رفت و عنوان کرد: به نظر من دوچرخه سواری زنان اشکال دارد. کدام یک درست گفتند؟. هیچ کدام از این دو نفر نظر خدا را بیان نکردند!.
اگر آن روحانی می گفت: به نظر اسلام این مسأله اشکال دارد، صحیح بود؛ چون رویه ای بنا نهاده می شد تا در همۀ مباحث به دنبال دستور دین برویم.
در تعداد فرزندآوری نیز هر کس نباید نظر خود را ارائه دهد و از حکم اسلام خبری نباشد.
یکی می گوید: به نظر من ده تا فرزند!؛ یکی می گوید: به نظر من بیست فرزند!؛ چون این نظرات شخصی است، منجر به دعوا و کشمکش خواهد شد.
اگر انسان ببیند دین اسلام در این موضوعات نظر داده پس باید نظر خود را تعطیل کند و اگر هم نظری ارائه نداده، افراد با منطق صحیح، نظر دهند.
لذا چنین قاعده ای مناسب می باشد و به قول طلبه ها که می گویند: "نحن أبناء الدلیل".
بنابراین اگر صاحب اراده ای می خواهد از افزایش جمعیت دفاع کند، باید ببیند که اسلام چه حکمی داده است.
باید به آماری در زمینه جمعیت خانواده های ایرانی اشاره کرد، در حال حاضر حدود 35 درصد جمعیت خانواده های ایرانی تک فرزند هستند؛ نزدیک به 85 درصد از جمعیت خانواده های ایرانی نیز زیر سه فرزند دارند.
31 سال قبل محققین خارجی اعلام کردند: دختر بعد از ازدواج، فقط شش ماه فرصت دارد تا فرزنددار شود؛ اگر در این مدت نخواست یا ممکن نشد که فرزنددار شود وی در دستۀ آمار ناباروران قرار میگیرد. استدلال آنها هم این است که اگر رحمِ زن در تخمک گذاری، بارور نشود، تخمک ها ضعیف شده و احتمال باروری در آینده پایین می آید.
هر مقدار زمان فرزنددار شدن به طول بیانجامد، هزینه درمان نیز برای ناباروران بیشتر خواهد شد. بر همین اساس هزینه ناباروری در تهران 20 تا 30 میلیون تومان است.
* دلیل اول تک فرزندی ها
والدینی که قائل به تک فرزندی هستند یا کسانی که ادعا دارند، تک فرزندی خوب است، اولین دلیل آن ها این است که نیازهای مادی فرزند بهتر تأمین می گردد. مثلاً با 500 هزار تومان بهتر می توان برای یک فرزند هزینه کرد؛
*زندگی راحتتر
موافقین تک فرزندی استدلال می کنند: کنترل یک فرزند راحت تر است. زمانی که فرزند زیاد باشد و دعوایی بین آنها رخ دهد، والدین تمام کارهای خود را تعطیل می کنند تا فرزندان را از هم جدا نمایند.
*آرامش
موافقین تک فرزندی در استدلال سوم خود میگویند: ما ازدواج کردیم تا به آرامش برسیم، لذا با وجود یک فرزند هم خانه آرام است؛ اما اگر فرزندان بیشتر باشند، آرامشی در کار نخواهد بود.
*تربیت
دلیل چهارم تک فرزندی از دید این افراد، تربیت فرزند بوده و عنوان میکنند: باید فرزند را به درستی تربیت کرد؛ و به او شخصیت داد.
حضرت علی "علیه السلام" می فرماید: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُه» هر كس خود را بزرگوار ديد، شهوت ها در ديده وى خوار گرديد. (نهج البلاغة، ص: 555)
به گفتۀ این گروه، عقل می گوید: برای یک نفر وقت بیشتری می توان گذاشت!.
این عده با همین استدلال بچه را به مدرسۀ غیرانتفاعی میفرستند؛ چون در کنار این فرزند، طفل دیگری نیست، لذا خیال می کنند این نماد تربیت است؛ و مدرسه ای که دانش آموزان آن یکدیگر را می زنند، به خیال این گروه، نماد بی تربیتی است.
بحث جمعیت پیش نیازهایی دارد که باید آنها را فراگرفت، در مسیر آن حرکت کرده و تبلیغ نمود.
معاون فرهنگی یکی از زندان ها می گفت: اکثر زندانی ها در خانواده پرجمعیت بوده اند. در جواب این ادعا باید گفت: وقتی به خانواده ها نگاه دقیقتری شود، معلوم میگردد، بسیاری از خانواده های پرجمعیت، چون با مفهوم تربیت آشنا نبودهاند، فرزندان در این خانوارها، دچار انحراف شده است؛ پس نباید علت انحراف را به گردن جمعیت زیاد انداخت بلکه مشکل اساسی عدم آگاهی والدین از شیوه درست تربیت می باشد.
*شیوههای بهینه تربیت
آنهایی که تک فرزند داشته و وقت بیشتری به فرزندان خود اختصاص می دهند، از انحراف فرزند در امان نیستند.
یک مفهوم تربیتی را باید مورد توجه قرار داد و آن آموزش کلیدی در 7 سال ابتدائی زندگی است.
چهل و هشت روش خود کنترلی در اسلام وجود دارد که برخی مستقیم و برخی غیر مستقیم می باشد.
حضرت می فرماید: اگر روز هفتم سر بچه ات را به عنوان عقیقه نتراشیدی، شش اتفاق برای بچه ات می افتد؛ یکی این است که در نوجوانی عصبی می شود. حضرت امام باقر "علیه السلام" می فرماید: جان هر بچه و اعتقاد هر بچه ای در گرو عقیقه است.
اسلام در زمان تولد فرزند، سی و هشت دستور را به مسلمانان داده که رابطه مستقیمی با رفتار کودک دارد.
مفهوم تربیت
والدین در مرحلۀ نخست باید استعداد فرزند را کشف کرده و ارزش او را متوجه شوند؛ در مرحلۀ دوم زمینه رشد استعداد فرزند را فراهم کنند و در مرحلۀ سوم هم نیازهای واقعی فرزند را فراهم کنند.
از امام باقر "علیه السلام" سؤال کردند: چرا یکی از فرزندان شما منحرف شد. می فرمایند: خدایا! من این سه کار را انجام دادم؛ «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد(و پذيرا گردد) يا ناسپاس. (انسان 3) اگر برای فرزند این سه مرحله طی شد و منحرف گردید، کوتاهی از پدر و مادر نبوده بلکه خود فرد قابلیت آن را ندارد.
همان گونه که والدین برای تربیت تک فرزند خود وقت زیادی صرف میکنند، در تربیت فرزندان بیشتر نیز باید وقت زیادی را هزینه کنند. در این میان برخی آن قدر وقت خود را برای مردم صرف می کنند که از تربیت فرزندان خود غافل می شود.
هفت سال اول در تربیت فرزند، دوران حیاتی است. یکی از شیوه ها، ایجاد رقابت بوده که در تک فرزندی نمی توان آن را پیاده کرد. بچه ها باید با هم دعوا کرده و خود نیز دعوای شان را مورد قضاوت قرار داده و حل نمایند؛ بعد باید دید که آمار طلاق بالا می رود؟!.
اصولاً شیطان برای این که شیطنت کند، اولویت را در مسائل دینی تغییر میدهد. نباید در تربیت مفهوم گیریِ اشتباه کرد؛ «صلابت» والدین یکی از مصادیق تربیت صحیح می باشد؛ گذشتگان در تربیت، صلابت و هیبت به خرج می دادند.
امام زین العابدین "علیه السلام" در دعای 25 صحیفۀ سجادیه می فرماید: خدایا! به من قدرت بده مثل حاکمان صلابت داشته باشم.
فرزندان در گذشته بیشتر از این که از کتک پدر خود بترسند، از صدای کتک می ترسیدند. فرزند اگر در محیط باز قرار گرفت و نظرات مختلف را از افراد مختلف و از طریق کانال های مختلف شنید، می تواند خودکنترلی را در خود تقویت نماید.
نظر شما