شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
هشام قریسه الزیتونه

حوزه/ رئیس دانشگاه الزیتونه تونس گفت: ایران و تمام دانشگاه های اسلامی آن برای کسب علم حریص بوده، به آن اهتمام دارند و از اهل علم تقدیر می کنند و من شاهد تواضع طلاب، علما و اساتید حوزه و اخلاق عالی آنها بودم.

دکتر هشام قریسه، رئیس دانشگاه الزیتونه تونس، یکی از قدیمی ترین دانشگاه های جهان اسلام می باشد که اخیرا به جمهوری اسلامی ایران و شهر مقدس قم سفر کرده است.

وی در این سفر با تعدادی از علما و شخصیت های دینی و حوزوی دیدار کرده و در برخی مدارس علمیه نیز حاضر شده است. در پایان یکی از روزهای پربرنامه اش در قم، در حالی که ساعت، نزدیکی های 12 شب را نشان می داد به محل اقامت وی رفتیم و با دکتر هاشم قریسه به گفت و گو نشستیم. او با علاقه به پرسش های خبرنگار بین الملل خبرگزاری «حوزه»پاسخ داد و از ضرورت اخوت و همکاری میان اندیشمندان جهان اسلام سخن گفت. آنچه در پی می آید متن مصاحبه دکتر قریسه با خبرگزاری «حوزه» است:

* قبل از هر چیز خواهشمندم خودتان را معرفی و سیر تحصیلی تان را بیان کنید

دکتر هشام قریسه رئیس دانشگاه الزیتونه تونس هستم و تمام مراحل آموزشی این دانشگاه را پشت سر گذاشته ام؛ از استادی گرفته تا دکترا و دکترای بین الملل در رشته علوم اسلامی، فقه و سیاست شرعی دارم. تفاوت میان این دو رشته این است که فقه، مجموعه احکام می باشد، در حالی که سیاست شرعی روش و نظام اجرای احکام بوده که ما به آن سیاست شرعی می گوییم. سیاست شرعی به ما می آموزد حاکمان، علما و قضات چگونه دین را در عمل پیاده و اجرا کنند و در این زمینه شرایط مکلف، احوال مکلف و مقتضیات نیز در نظر گرفته می شود.

* کشور تونس در چند سال اخیر در همین زمینه که به آن اشاره کردید کش و قوس های فراوانی داشته. آیا در شرایط کنونی بستر مناسب و زمینه پژوهشی برای چنین بحث هایی وجود دارد؟

در زمینه سیاست شرعی کتاب های زیادی نداریم، اما می توان آن را در تمام کتاب ها یافت. سیاست شرعی در لابلای کتاب های تفسیر، حدیث، فقه و اصول وجود دارد، اما اکنون انتظار می رود این مسایل پراکنده در ابواب معین و کتاب های مستقل جمع آموری شود تا اطلاعات جامعی در مورد سیاست شرعی حکومت داری، سیاست شرعی قضاوت و همچنین سیاست شرعی افتا داشته باشیم. می توانیم سیاست شرعی را در سیره پیامبر(ص) و افعال ایشان بیابیم. سیاست شرعی را حتی می توان در سخنان خداوند متعال یافت؛ چرا که ما در کلام خدا ناسخ و منسوخ داریم و این نوعی سیاست شرعی است به این معنا که حکم اول متعلق به یک زمان و شرایط بوده، اما اکنون که شرایط متفاوت شده، انسان هم نیازمند حکمی دیگر است.

در مورد سیاست شرعی برای شما مثالی بزنم: پیامبر(ص) می فرماید: «در گذشته شما را از زیارت قبور نهی کرده بودم، اما اکنون به زیارت قبور بروید که شما را به یاد آخرت می اندازد». در ابتدای اسلام که انسان ها مشرک بودند، پدران و پسران خود را مقدس می دانستند و هنگامی که مسلمان شدند، پیامبر(ص) آنها را از رفتن به قبرستان نهی کرد تا شرک بار دیگر به آنها باز نگردد، اما پس از آنکه اسلام در مسلمانان تحکیم و مظاهر شرک از اصحاب پیامبر(ص) دور شد، پیامبر(ص) زیارت قبور را مباح نموده و اجازه داد، زیرا این زیارت، مسلمانان را به یاد آخرت می اندازد.

* این نکته مهمی است، زیرا امروز برخی افراطیون با برخی استنادهای غلط، زیارت قبور را حرام اعلام می کنند و این روش به یک مصیبت بزرگ در جهان اسلام تبدیل شده، زیرا کار به اینجا ختم نمی شود و گروه زیادی از مسلمانان را تنها به این خاطر که به زیارت قبور می روند، تکفیر کرده و کافر می دانند!

بله، متاسفانه «تکفیر»، جهان اسلام را در معرض جنگ‌ها و بحران‌های زیادی قرار داده و البته تکفیر، پدیده جدیدی نیست و از آغاز اسلام وجود داشته و دارد.

 

* ضمن آنکه ما این آیه قرآن را درباره شهدا داریم که: « وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ۞ و همچنین در سیره پیامبر(ص) داریم که پس از غزوه بدر با اموات و جنازه ها سخن گفت و برخی از پیامبر(ص) پرسیدند چرا با اموات سخن می گویی؟ پیامبر(ص) فرمود: آنها از شما شنواتر هستند.

بله آیه ای که اشاره کردید در مورد شهدا است، طبق این آیه از قرآن شهدا نزد خداوند زنده اند و به همین خاطر بر پیکر شهدا نماز میت نمی خوانیم، اما با این حال زنان آنها ازدواج می کنند. و سخن گفتن پیامبر(ص) با اموات نیز نشان دهنده شنوا بودن اموات است، اما کیفیت آن برای ما معلوم نیست.

مثالی دیگر برای سیاست شرعی، توقیفی بودن حد سرقت در سال قحطی است که از سیاست شرعی است. سیاست شرعی این است که اسلام هنگامی که شرب خمر را حرام کرد، فروختن، حمل و تمام مراحل تهیه آن را نیز حرام کرده و این سیاست شرعی است که شرع خواسته حتی مقدمات اولیه منتهی به این معصیت را حرام نموده و جلوی آن را بگیرد.

* شما خودتان تحصیل کرده و مدرس فقه هستید و اکنون در قم به عنوان مرکز علمی فقه شیعی به سر می برید و با شخصیت های علمی و مدارس دینی متعددی دیدار کرده اید. فعالیت علمی قم را چگونه دیدید؟

باید بگویم بر اساس آن چیزهایی که من دیدم، ایران و تمام دانشگاه های اسلامی برای کسب علم حریص بود، به آن اهتمام دارند و از اهل علم تقدیر می کنند و من شاهد تواضع طلاب، علما و اساتید حوزه و اخلاق عالی آنها بودم؛ مسلمان باید این گونه بوده و از این ارزش ها برخوردار باشد. مسلمان دائما در حال بهتر شدن و ترقی اخلاقی و علمی است و این باید میان علمای شیعه و اهل سنت جا بیفتد که ممکن است اشتباه کنند، ما تلاش می کنیم این را به نسل های خود بیاموزیم. به عنوان مثال اتفاقات امروز جهان اسلام مانند تکفیر دیگران و تروریسم نشان دهنده عدم احترام به گذشتگان و علما است. ما حتی باید به شاگردان و پیروان خود نیز احترام بگذاریم تا آنها هم این اخلاق را از ما یاد بگیرند. ما باید از این گذشته مریض خود بگذریم و فاصله بگیریم. خون های زیادی ریخته شد و بی اخلاقی های زیادی صورت گرفته اما ما باید از آن استفاده کنیم نه برای تحکیم آن بلکه برای گذشتن از آن و تلاش برای اینکه روابط خوبی داشته باشیم. حال که اهل کتاب در کنار ما زندگی می کنند و میان ما احترام متقابل وجود دارد، آنها در اعتقادات و اعمال خود آزاد هستند و ما نیز اعتقادات خود را داریم و مشکلی با همدیگر نداریم، پس چرا خود مسلمانان نتوانند در کنار هم با آرامش زندگی کنند؟ حال که ما با جان مسیحیان کاری نداریم، چرا جان مسلمانان را به خطر بیندازیم؟

* کاملا درست است. آیا شما در این سفر زمینه و بستر مناسبی برای همکاری الزیتونه و حوزه علمیه قم یافتید؟ سفر شما چه نتایج عملی داشته است؟

بله ان شاءالله. هر اتفاقی که بیفتد از روابط میان انسان ها است. اگر میان مسؤولان دوستی برقرار باشد، همه موانع از بین می رود. این داعش و گروه های تکفیری که شما می بینید اگر رؤسای آنها با دیگران می نشستند و گفتگو می کردند، این جنایت ها اتفاق نمی افتاد.

* البته مسائل پشت پرده و تحریک ها و حمایت های مالی ازآنها هم وجود دارد.

بله به خدا سوگند اگر انسان به دین خود توجه داشت و مسلمانان به آخرت توجه کرده و به این که آخرین دین الهی اسلام است این اتفاقات رخ نمی داد. چگونه مسلمانان نمی توانند جلوی امیال و شهوت های خود را به خاطر مصلحت دین بگیرند؟ ما باید این امور را پشت سر بگذاریم، حتی اگر من با تو موافق نیستم باید به یک توافق و تفاهم رسیده و تلاش کنیم به فهم مشترک دست پیدا کنیم و اگر شما در مورد فکر من متقاعد نمی شوی، باید به دنبال مشکل بگردی که مشکل کجاست.

* هم اکنون یک طلبه ایرانی در دانشگاه الزیتونه مشغول گذراندن فرصت مطالعاتی اش است و فکر می کنم برای اولین بار است که چنین اتفاقی افتاده...

بله ایشان را می شناسم. من به او کمک کردم و وی را به کتابخانه معرفی کردم تا او را بشناسند و هر کتابی می خواهد به او بدهند همچنین او را به اساتید معرفی کردم تا به او کمک کنند و ان شاء الله هنگامی که باز گردد تجربه خود را برای شما خواهد گفت و دیگران را نیز به تحصیل در الزیتونه تشویق خواهد کرد.

* آیا چنین همکاری هایی را می توان توسعه داد؟

بله می توانیم توسعه دهیم. البته برخی دانشجویان آنجا هم ممکن است از وجود او استقبال نکرده باشند و بگویند او شیعه است و از این حرف ها، اما سایر دانشجویان با او دوست بوده و مورد احترام است و دانشجویان و کارمندان همه او را دوست دارند.

* به نظرم این گونه اقدام ها و ارتباطات باعث برطرف شدن بسیاری از شبهات می شود. من روزانه بسیاری از روزنامه ها و پایگاه های مهم عربی را مطالعه می کنم و می بینم موج ایران هراسی در این رسانه ها به شکل چشمگیری وجود دارد. علت این امر چیست؟

معلوم است چه کسانی با ایران مشکل دارند. این عربستان است که با ایران مشکل دارد. آیا ایران با تونس مشکل دارد؟ آیا با مراکش مشکل دارد؟ مسلماً نه. تنها تعارضی که هست میان ایران و عربستان بوده که اسباب متعددی هم دارد و البته من دوست دارم در این گفتگو، بیش از سیاست درباره علم صحبت کنیم.

* در اندیشه شیعی دین و سیاست همراه هم هستند و البته سیاست مورد نظر ما سیاست پاک است و می دانیم که پیامبر ما حضرت محمد(ص) یک سیاستمدار بود.

بله سیاست اگر سیاست پاک و شرعی باشد، خوب است.

* این دومین سفر شما به ایران است؟

بله دومین سفر است و البته مرتبه قبل هم به قم آمدم، با آیت الله صافی دیدار کردم و از کتابخانه آیت الله مرعشی بازدید کردم و از برخی مراکز دینی هم بازدید داشتم.

در سفر قبل بیشتر در تهران بودم و گفتگوهایی با دانشگاه مذاهب شیخ احمد مبلغی داشتم، توافقی را امضا کردیم و به نظرم در هفته آینده گروهی از مقامات عالی دانشگاه زیتونه تونس برای آگاهی از تجریه مدیریتی کشور شما به ایران خواهند آمد و این دیدارها دیدارهای اداری و سازمانی است.

* ایرانی که در رسانه های عربی نشان داده می شود با ایرانی که شما دیدید چه تفاوتی دارد؟

کسی که به اینجا آمده و ایران را دیده نظری که درباره ایران دارد، نظری از روی مشاهده است، اما کسی که نیامده هرچیزی که درباره ایران به او بگویند را باور می کند، اما کسی که به ایران بیاید و با مردم آن معاشرت کند بسیاری از افکار پیشین او تغییر می کند.

* دو هفته پیش با یکی از سفرای اروپایی در ایران گفتگو کردم و او به من می گفت؛ در غرب از ایران با عنوان ایران هسته ای یاد می کنند، اما هنگامی که به ایران آمدم متوجه شدم واقعیت با چیزی که گفته می شود متفاوت است...

بله در غرب ایران هراسی بیشتر تبلیغ می شود، زیرا سیاست آمریکا و غرب ترساندن کشورها از ایران و تلاش برای تخریب آن است، پس ابتدا ایران را متهم می کند تا بتواند آن را در افکار عمومی محاکمه کند. البته زرنگ کسی است که بداند در این مواقع چه باید کند و چه اقدامی باید انجام دهد، چون انسان برخی اوقات برای حل یک مشکل اقدام می کند، اما اوضاع را بدتر می کند. زمانی سیاستمداران وقتی برای حل مشکلی اقدام می کنند، آنرا بدتر و پیچیده تر می کنند و سیاستمدار زیرک کسی است که به مصلحت کشور خود بیاندیشد و بداند چه تاکتیکی را باید پیشه کند. پیامبر(ص) در معاهدات خود با یهودیان مدینه و قریش، مصلحت اسلام را در نظر می گرفت.

* سه سال پیش شاهد انقلاب مردمی تونس بودیم و طبعا برخی شرایط در تونس نسبت با قبل تغییر کرده. در پایان این گفت و گو می خواهم درباره فرهنگ مردم تونس چه قبل و چه بعد از انقلاب مردمی توضیح دهید.

امت متمدن، امتی است که استمرار داشته، عاقبت اندیش باشد و عواقب هر کاری را در نظر بگیرد. و امت غیر متمدن عواقب کار را در نظر نمی گیرد. انسان عاقل همیشه به آینده خود نگریسته و احتیاط می کند، اما انسان احمق چنین نگاهی به آینده ندارد. مردم تونس مردمی متمدن بوده و تاریخ زیادی در تمدن، فرهنگ و علم دارند، صاحب دانشگاه زیتونه هستند که در اول قرن دوم در زمان تابعین تاسیس شد و این دانشگاه، علمای معتدل زیادی تربیت کرده که علوم معقول و منقول را می دانند و از اخلاق عالی، بزرگ منشی، فضل و ادب و تواضع برخوردارند و تمام این افراد در تونس رشد کرده اند. دانشگاه زیتونه هزاران کارمند، معلم، وکیل، قاضی و عالم تربیت کرده که اکنون در تونس فعالیت دارند. علاوه بر این پنج هزار دانشجوی الجزایری در زیتونه درس خوانده اند و همین ها هستند که زبان عربی و دین اسلام را در تونس ترویج و پایه های آن را محکم کردند زیرا  زمانی که فرانسه تونس را اشغال کرده، دین اسلام در تونس ضعیف شد. الجزائر 132 سال تحت اشغال بود تا جایی که نزدیک بود بخشی از فرانسه محسوب شود اما این علمای زیتونه بودند که به کشور خود بازگشتند و هویت و فرهنگ کشور و ملت خود را حفظ کردند، حتی پس از استقلال تونس نیز همین افراد بودند که مشغول آموزش و تاسیس مراکز شدند. مردم تونس نیز مردمی بزرگ و با فرهنگ هستند، زیرا تونس در تاریخ خود شاهد تمدن های متعددی مانند تمدن روم، فینیقی، اسلامی، ترکی و عربی بوده و بدین ترتیب مردمی هستند اجتماعی که می توانند دیگران را تحمل کرده و با آنها زندگی کنند.مسلمانانی که از اندلس بیرون شدند کجا ساکن شدند؟

*در تونس

بله، در تونس ساکن شدند. هنگامی که انقلاب رخ داد، مردم نظام خود را حفظ کرده، حکومت نیز مؤسسات و نهادها را حفظ کرد و بن علی در یک یا دو روز کشور را ترک کرد، یک گلوله هم شلیک نشد و کسی نیز کشته نشده و خانه ای ویران نشد، این مصیبت هایی که در کشورهای دیگر اتفاق می افتد برای ما رخ نداد. در تونس وقتی بن علی از کشور خارج شد، رئیس پارلمان ریاست کشور را به عهده گرفت و سپس مردم جمع شده و رئیس جمهور جدید را انتخاب کردند، رئیس دولت هم انتخابات را برگزار کرد و دولت ما استمرار یافته، زندگی روال عادی خود را به دست آورد و مدارس، دانشگاه ها و ادارات و نیروهای امنیتی همه به کار خود ادامه دادند. در زمان بن علی بیش از 30 هزار نفر به خاطر اظهار نظر خود در زندان های تونس بودند اما در آن زمان خبری از انقلاب نبود. مردم از اوضاع ناراحت بودند، اما خبری از انقلاب نبود بلکه مردم خود را آماده می کردند. آمادگی آنها هم با تهیه سلاح نبود بلکه با برپایی اجتماعات، تجمع و کلا و یا تحصن بود که همه اینها به طور مسالمت آمیز برگزار می شد. مردم تونس مردمی صلح طلب و آرام هستند که از راه های حکیمانه به اهداف خود می رسند.

* وضعیت گروه های افراطی مثل داعش و وهابیت در تونس چه می شود؟ نمی توان وجود آنها را در کشور شما انکار کرد.

این گروه ها محبوبیتی ندارند. داعش و افراطیون تونس به کوه ها پناه برده و در شهرها نیستند و محبوبیتی هم ندارند. ممکن است وهابیون در شهرها باشند چون سلاح ندارند، اما کسی که سلاح داشته باشد در شهرها جایی ندارد و حتی وهابیون نیز کم شده اند، چون دیگر کسی از آنها حمایت نمی کند. وهابیون زمانی کسانی را داشتند که از آنها حمایت کنند، اما اکنون حامی نداشته و رو به کاهش هستند.

* از شرکت شما در این گفت و گو متشکریم. به ویژه اینکه یک روز پرکار را پشت سر گذاشته بودید.

خواهش می کنم. من از گفت و گو با شما لذت می برم و حتی با ادامه گفتگو مشکلی ندارم. خداوند به ما توفیق دهد که امتی متحد بسازیم و این مشکلات، دودستگی ها و نفرت ها را از بین برده و با خوش بینی به آینده بنگریم و تلاش کنیم اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha