سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» درادامه مبحث آشنایی با اصطلاحات علم کلام به تبیین اصطلاح(اعاده معدوم ) می پردازد.
اعاده معدوم اگر به معنی موجود شدن «مثل» آن باشد نه شخص آن؛ در واقع دو چیز باشد؛ این نگرش بدون اشکال، امری است ممکن آنچه محال است و بلکه محال بودنش از بدیهیات است؛ اعاده عین معدوم است نه اعاده ممائل و مشابه آن.
برخی از فلاسفه از جمله بوعلی سینا مدعی هستند که این مسئله از بدیهات است و به دلیل و برهان نیاز ندارد.
بحث اعاده معدوم را اولین بارمتکلمان مطرح کرده اند. مسئله معاد انگیزه پیدایش این بحث شده است، زیرا بعضی متکلمین به وجود روح قائل نبوده اند .
اینان معتقد بودند که انسان با وقوع مرگ، واقعا «نیست» می شود و معنای معاد این است که شی نیست شده و فانی شده به معنای فلسفی بار دیگر هست می شود. پس ماهیت «معاد» اعاده معدوم است، لذا اصلا معاد را به عنوان اعاده معدوم تصور کرده اند.
افراد دیگر از متکلمین هم منکر وجود روح نبودند بلکه به مسئله روح معتقد بوده اند؛ در طرح بحث معاد جسمانی بر این باور بودند که روح باقی است؛ اما معاد نه تنها روحانی نیست بلکه جسمانی هم هست و از منظر جسمانی بودن معاد معتقد بودند که باز معاد، اعاده جسم های « نیست شده» می باشد. در حقیقت هر دو اعاده شدن در مورد امری است که « نیست شده» است.
ادله موافقان و مخالفان
ادله قائلین به امتناع اعاده معدوم عبارت است از:
الف) اعاده معدوم ممکن نیست و آنچه اعاده می گردد، مثل آن خواهد بود ، نه عین آن؛
ب) عدم امکان تخلل عدم در درون وجود؛
ج) عدم امکان شناسایی شی مبتدا از شی معاد؛
د) یک شی مصداق دو چیز سابق و لاحق خواهد بود؛
ه) التزام به تسلسل محال در زمان؛
التزام به اعاده های متعدد شی مبتدا؛
اعطای دو تشخیص و وجود به شی واحد.
منبع: فرهنگ اصطلاحات علم کلام ، مسلم محمدی