سه‌شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۰
تاملی در هشدار رهبر معظم انقلاب پیرامون  تهاجم فرهنگی

حوزه/ در تقلید از آن كسانی كه سعی دارند روشهای زندگی و سبك و سلوك زندگی را به ملتها تحمیل كنندبه شدت بایدپرهیزکرد.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری«حوزه» مصادیق تهاجم فرهنگ غرب بر دیگر فرهنگ ها و پرهیز از تقلیدسبک زندگی غربی در نگاه رهبرمعظم انقلاب را منتشر می کند.

ما برای ساختن این بخش [ اصلی و اساسی] از تمدن نوین اسلامی[كه همان سبك زندگی است]، بشدت باید از تقلید پرهیز كنیم؛ تقلید از آن كسانی كه سعی دارند روشهای زندگی و سبك و سلوك زندگی را به ملتها تحمیل كنند. امروز مظهر كامل و تنها مظهر این زورگوئی و تحمیل، تمدن غربی است. نه اینكه ما بنای دشمنی با غرب و ستیزه گری با غرب داشته باشیم - این حرف، ناشی از بررسی است – ستیزه گری و دشمنیِ احساساتی نیست. بعضی بمجرد اینكه اسم غرب و تمدن غرب و شیوه های غرب و توطئه غرب و دشمنی غرب میآید، حمل میكنند بر غرب ستیزی: آقا، شماها با غرب دشمنید. نه، ما با غرب پدركشتگیِ آنچنانی نداریم - البته پدركشتگی داریم! - غرض نداریم. این حرف، بررسی شده است.

تقلید از غرب برای كشورهائی كه این تقلید را برای خودشان روا دانستند و عمل كردند، جز ضرر و فاجعه به بار نیاورده؛ حتّی آن كشورهائی كه بظاهر به صنعتی و اختراعی و ثروتی هم رسیدند، اما مقلد بودند. علت این است كه فرهنگ غرب، یك فرهنگ مهاجم است. فرهنگ غرب، فرهنگ نابودكننده ی فرهنگ هاست. هرجا غربیها وارد شدند، فرهنگ های بومی را نابود كردند، بنیانهای اساسیِ اجتماعی را از بین بردند؛ تا آنجائی كه توانستند، تاریخ ملتها را تغییر دادند، زبان آنها را تغییر دادند، خط آنها را تغییر دادند. هر جا انگلیسها وارد شدند، زبان مردم بومی را تبدیل كردند به انگلیسی؛ اگر زبان رقیبی وجود داشت، آن را از بین بردند. در شبه قاره  هند، زبان فارسی چند قرن زبان رسمی بود؛ تمام نوشتجات، مكاتبات دستگاههای حكومتی، دولتی، مردم، دانشوران، مدارس عمده، شخصیتهای برجسته، با زبان فارسی انجام میگرفت. انگلیسیها آمدند زبان فارسی را با زور در هند ممنوع كردند، زبان انگلیسی را رائج كردند. شبه قاره  هند كه یكی از كانونهای زبان فارسی بوده، امروز در آنجا زبان فارسی غریب است؛ اما زبان انگلیسی، زبان دیوانی است؛ مكاتبات دولتی با انگلیسی است، حرف زدن غالب نخبگانشان با انگلیسی است - باید انگلیسی حرف بزنند - این تحمیل شده. در همه  كشورهائی كه انگلیسیها در دوران استعمار در آنجا حضور داشتند، این اتفاق افتاده است؛ تحمیل شده است. ما زبان فارسی را بر هیچ جا تحمیل نكردیم. زبان فارسی كه در هند رائج بود، به وسیله  خود هندیها استقبال شد؛ شخصیتهای هندی، خودشان به زبان فارسی شعر گفتند. از قرن هفتم و هشتم هجری تا همین زمان اخیرِ قبل از آمدن انگلیسها، شعرای زیادی در هند بودند كه به فارسی شعر می گفتند؛ مثل امیرخسرو دهلوی، بیدل دهلوی - كه اهل دهلی است - و بسیاری از شعرای دیگر. اقبال لاهوری اهل لاهور است، اما شعر فارسی او معروفتر از شعر به هر زبان دیگری است. ما مثل انگلیسیها كه انگلیسی را در هند رائج كردند، زبان فارسی را رائج نكردیم؛ فارسی با میل مردم، با رفت وآمد شاعران و عارفان و عالمان و اینها به طور طبیعی رائج شد؛ اما انگلیسیها آمدند مردم را مجبور كردند كه باید فارسی حرف نزنند؛ برای فارسی حرف زدن و فارسی نوشتن، مجازات معین كردند.

* فرهنگ غرب، مهاجم است

فرانسویها هم در كشورهائی كه تحت استعمار آنها بود، زبان فرانسه را اجباری كردند. یك وقتی یكی از رؤسای كشورهای آفریقای شمالی - كه سالها فرانسویها بر آنجا سلطه داشتند - زمان ریاست جمهوری با بنده ملاقات داشت. او با من عربی حرف می زد؛ بعد می خواست یك جمله ای را بگوید، واژه  عربیِ آن جمله یادش نیامد، بلد نبود. معاونش یا وزیرش همراهش بود، به فرانسه به او گفت كه این جمله به عربی چه می شود؟ او هم گفت كه بله، این جمله به عربی می شود این. یعنی یك عرب نمی توانست مقصود خودش را با عربی ادا كند، مجبور بود با فرانسه از رفیقش بپرسد، او هم بگوید كه این است! یعنی اینقدر اینها از زبان اصلیِ خودشان دور مانده بودند. این مسئله را سالها بر اینها تحمیل كردند. پرتغالیها هم همین جور، هلندیها هم همین جور، اسپانیائیها هم همین جور؛ هر جا رفتند، زبان خودشان را تحمیل كردند؛ این می شود فرهنگ مهاجم. بنابراین فرهنگ غرب، مهاجم است.

غربیها آنجائی كه توانستند، بنیانهای فرهنگی و اعتقادی را از بین بردند. در مثل كشور ما كه استعمارِ مستقیم وجود نداشت و به بركت مجاهدت یك عده از بزرگان، انگلیسیها نتوانستند به طور مستقیم وارد شوند، افرادی را عامل خودشان كردند. اگر قرارداد ۱۲۹۹، یعنی ۱۹۱۹ میلادی - كه معروف به قرارداد وثوق الدوله است - در ایران با مقاومت امثال مرحوم مدرس و بعضی از آزادیخواهانِ دیگر مواجه نمی شد و این قرارداد عملیاتی می شد، استعمار ایران حتمی بود - مثل هند - مردانی نگذاشتند این اتفاق بیفتد. اما آنها به وسیله عوامل خودشان، با گماشتن رضاخان پهلوی و تقویت او و گذاشتن روشنفكران وابسته  به غرب در كنار او - كه باز لازم نیست من اسم بیاورم، دوست ندارم اسم بیاورم - فرهنگ خودشان را بر ما تحمیل كردند. بعضی از وزرا و نخبگان سیاسی دستگاه پهلوی كه جنبه  فرهنگی داشتند، اینها عامل غرب بودند برای دگرگون كردن فرهنگ كشورمان؛ و هرچه توانستند، كردند؛ یك مقوله اش مسئله  كشف حجاب بود، یك مقوله اش فشار بر روحانیون و زدودن حضور روحانیون از كشور بود، و مقولات فراوان دیگری كه در دوران رضاخان پهلوی دنبال می شد. فرهنگ غربی، فرهنگ مهاجم است؛ هرجا وارد شود، هویت زدائی می كند؛ هویت ملتها را از بین می برد. فرهنگ غربی، ذهن ها و فكرها را مادی می كند، مادی پرورش می دهد؛ هدف زندگی می شود پول و ثروت؛ آرمانهای بلند، آرمانهای معنوی و تعالی روحی از ذهنها زدوده می شود. خصوصیت فرهنگ غربی این است.۱۳۹۱/۰۷/۲۳

بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha