به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، روحانی شهید جمشید آقاجانی در پنجم اردیبهشت سال 1338 در روستای نرجه از توابع شهرستان تاکستان دیده اش را در دامان پرمهر پدر و مادر با صفایش به جهان گشود تا در سفر نه چندان طولانی اش به زمین، راه و رسم عاشقانه زندگی کردن را به انسان ها بیاموزد.
شهدای دوران مبارزات پیش از انقلاب و پس از آن و در هشت سال دفاع مقدس کسانی بودند که با از خودگذشتگی تمام، ایثار و فداکاری بر دشمنان و بدخواهان انقلاب اسلامی تازیدند و با عشق و علاقه مثال زدنی سر بلندی اسلام و کشورشان را به قیمت جانشان معامله کردند.
در این جنگ تمام عیار که همه غرب در مقابل ایران و همه کفر در مقابل حق قرار گرفته بود، همه اقشار جامعه حضوری پررنگ داشتند و در این میان روحانیون هم به طبعیت و پیروی از فرمان امام (ره) در عملیات ها و میدان های رزم و همچنین تبلیغ در خط مقدم حضور پیدا کردند و با جان و دل از کشور و دینشان دفاع می کردند.
شهید آقاجانی پدرش کشاورز بود و به واسطه آن رزق حلالی را که همیشه مورد تاکید شهید آقاجانی بود بر سر سفره می آورد، و مادرش نیز همیشه عاشقانه حریم گرم خانواده را گرم تر می نمود و در تربیت فرزندی پاک و با ایمان تلاش می کرد.
*دوران تحصیلات و ورود به حوزه علمیه
او تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و پس از اتمام این دوره تصمیم گرفت تا خود را وقف اسلام کند، به همین خاطر به حوزه علمیه قزوین رفت و آموختن درس طلبگی را در مکتب امام صادق (ع) پیش گرفت.
بعد از پیروزی انقلاب به عضویت دفتر تبلیغات اسلامی قم در آمد و برای تبیین اهداف انقلاب، در میان مردم شروع به سخنرانی کرد.
در همان اوایل پیروزی انقلاب ازدواج کرد که نتیجه اش، به دنیا آمدن دختری بود که باید پس از او بر زخم های دل مادر مرهم می شد.
آنقدر در وجودش شور، شوق و علاقه طلبگی بود که توانست مدارج علمی خوبی را در حوزه کسب نماید.
*حضور در میدان های جنگ
در همین زمان بود که دعوت امام خمینی (ره) به سوی میدان های جنگ حق علیه باطل را با گوش جان پذیرا شد و آن را لبیک گفت و به عنوان روحانی، در کسوت بسیجی به میدان های نبرد روانه شد تا حامی حق در برابر باطل باشد و قوت قلبی برای همرزمانش شود و همانند مقتدایش، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در برابر ظلم و جور زمانه بایستد.
*شهادت
وی ابتدا در عملیات والفجر۶ که با رمز یازهرا (س) در مناطق چزابه و جنوب دهلران انجام شد، شرکت کرد و بعد از اتمام پیروزمندانه این عملیات، بدون بازگشت به زادگاهش درعملیات خیبر شرکت کرد و با رمز یا رسول الله (ص) همراه سایر رزمندگان در جزایر مجنون و هورالهویزه به قلب نیروهای دشمن حمله ور شد و بعد از گذشت ۱۲ روز از آغاز عملیات در ۱۵ اسفند ۶۲ لباس زیبا و برازنده شهادت را به تن کرد و پیکر پاکش میهمان خاک شد و تا به امروز نیز هیچ خبر و اثری از او به دست نیامده است تا مرهمی بر دل تک دختر او که در زمان مفقودی او به دنیا آمد، باشد؛ البته برای پر کردن جای خالی او، در محل امامزاده افخم روستای نرجه مزاری به یادبود برایش ساخته شده است.
*فرازی از وصیت نامه
این روحانی شهید که در سن 25 سالگی دعوت حق را لبیک گفت، در فرازی از وصیت نامه اش این گونه می نویسد: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا»
شهید نظر می کند به وجه الله و به لقاء الله می رسد.
شهادت می دهم که خدا یکی و آن هم قادر است، «لله جنود السموات والارض».
شهادت می دهم که خداوند، 124هزار پیامبر را برای نجات مردم فرستاده است.
شهادت می دهم که علی ولی خداست و فرزندانش نیز امامان من هستند.
شهادت می دهم که این انقلاب، انقلابی اسلامی و زمینه ساز ظهور آقا امام زمان(عج) است.
خدایا به رهبر انقلاب اسلامی، امام امت، طول عمر عطا کن و وجودش را تا قیام حضرت مهدی(عج) و حتی در زمان او حفظ بفرما.
خدایا هیچ امیدی در معصیت هایم ندارم جز بخشش تو و مهربانیت.
خدایا این جسم ناقابل که توفیق دادی در راهت بدهم را قبول فرما.
خدایا سال هاست که امید رسیدن به تو را داشتم.
خدایا تو را قسم به شهدای اسلام که همگی در راه هدف الهی قربانی شدند، من را نیز جزء آن ها قرار بده.
تهیه و تنظیم: سجّاد نصیری
نظر شما