دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
طلبه شهید سید مجتبی حسینی

حوزه/ بارالها! از این که توفیق قدم گذاشتن در راه دین و همچنین پیوستن به یاری کنندگان آئین اسلامی را به من عطا فرمودی، بسیار خرسند و مسرورم ...

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» طلبه شهید سید مجتبی حسینی در سال 1347 در شهرستان رودبار گیلان در خانواده ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود.

 وی پس از دوران کودکی و شروع بهار علم و دانش و تحصیلات خود را تا کلاس سوم دبیرستان ادامه داد.

*عاشق درس و بحث طلبگی

سید مجتبی به جهت عشق و علاقۀ وافر به دروس حوزوی وارد حوزۀ علمیه قمصر کاشان شد، با جدیت به تحصیل  پرداخت و با کسب موفقیت های چشمگیر بارها مورد تشویق اساتید قرار گرفت. در تهذیب نفس نیز بسیار کوشا و پر تلاش بود.

*قلبی مالا مال از محبت امام خمینی(ره)

سید مجتبی جوانی پرشور، با ذوق و بسیار باهوش بود و خط امام را آگاهانه پذیرفته و برای حفظ این مسیر از هیچ کوشش دریغ نمی ورزید.

شهید، فردی متعهد، متفکر و درد آشنا بود و قلبی مالامال از محبت داشت و در مسیر اخلاص گام برمی داشت، به محرومان و رنج دیدگان امکان یاری می رساند؛ به رعایت اصول دین توجه ویژه داشت و حتی در ایام تعطیل نیز به فراگیری دروس حوزوی می پرداخت.

آیت الله یثربی یکی از اساتید وی در خصوص مدیریت مدرسه دینی سید مجتبی می گفت: حضور شهید در مدرسه باعث دلگرمی و افزایش کار در همگان می شد.

شهید حسینی، ضمن احترام به پدر و مادر ، از پدرش درخواست کرده بود هر روز با گفتن یک حدیث از ائمه اطهار (ع) او را نسبت به اسلام و ائمه معصومین (ع) بیشتر آشنا کند.

غیرت و مردانگی در وجود سید مجتبی موج می زد، با پیوستن به جمع بسیجیان یکی از فعالین این تشکّل مردمی شد و با شروع جنگ ناجوانمردانه رژیم بعث عراق وی با پوشیدن لباس رزم  بارها در سنگرهای جنوب و غرب کشور به دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی پرداخت.

*عروج ملکوتی

سید مجتبی در سال 1365 در شهر خون و قیام قم در جوار بارگاه پاک حضرت معصومه (س) با انفجار بمب که به دست جنایتکاران و منافقین کوردل کار گزارده شده بود، به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پیکر پاک و به خون آغشته اش پس از تشییع در زادگاهش به خاک سپرده شد.

* قسمتی از وصیت نامه شهید سید مجتبی حسینی

بارالها! از این که توفیق قدم گذاشتن در راه دین و پیوستن به یاری کنندگان آئین اسلامی را به من عطا فرمودی، بسیار خرسند و مسرورم و از این که این امر را برایم مهیا ساختی تا خود را بشناسم و شاید به آن نزدیکتر شوم، خوشحالم.

خداوندا! حال که با تمامی گناهانم می خواهم در یاری دینت شرکت کنم، به عنوان یک انسان درمانده، حقیر و عاصی از تو می خواهم، توجه و انابه مرا بپذیر.

 

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha