به گزارش خبرگزاری«حوزه» عزتی پاک ناقد کتاب هرصبح می میرم، در این نشست با بیان این که شخصیت پردازی بعضی از عناصر داستان، به اندازه کافی نیست گفت: بی هدف بودن در به نمایش کشیدن برخی شخصیت های داستان باعث گمراهی ذهن خواننده می گردد.
این نویسنده داستان های دینی اظهار داشت: مکانی که در داستان روایت شده به خوبی نشان از یک هویت انسانی ندارد و بطور کل رفتاری که برای یک فرد در داستان قرار داده شده است نشان دهنده یک رفتار انسانی نیست.
وی درباره رفتارهای حیوانی راوی گفت: راوی وقتی می خواهد محبت و خشم خود را بروز دهد گاز می گیرد و این اصلا نشان دهنده یک رفتار انسانی نیست.
عزتی پاک درباره تعاملات داخل زندان گفت: راوی اشاره می کند که تمام کسانی که وارد این زندان می شوند از روی ناسزاهایی که به یکدیگر می دهند، نشان می دهند تنها به جنبه ی جسمی یکدیگر توجه می کنند.
این ناقد داستان خاطر نشان کرد: گونه ای آرمان گرایی در این رمان قرار دارد و نویسنده تلاش می کند نشان دهد که اگر به آن مسئله رجوع نکند، می تواند به آن جایگاه برسد.
وی در ادامه گفت: نویسنده با تلاشی که می کند تا ما را به داستان حضرت ابراهیم، اسماعیل و ساره(ع) بکشاند و سعی در امروزی کردن آن داستان دارد، می خواهد به ما نشان دهد ما نیز مانند آنها انسان هستیم، ولی دارای نگاهی متفاوت هستیم.
حجت الاسلام بسطامی از دیگر داستان نویسان نیز در این نشست با اشاره به جنبه مذهبی داستان گفت: نمی توان صرفا بخاطر انجام یک سری عبادات عادی در متن داستان، آن را یک داستان مذهبی برشمرد، بلکه وجود عنصری مانند توکل در داستان می تواند نشان دهنده ی مذهبی بودن آن داستان باشد.
حجت الاسلام آرمین نیز در بیان نقطه قوت داستان اظهار داشت: موقعیتی که راوی داستان در آن قرار گرفته مانند رفتاری است که اکثر ما در زندگی امروزه گرفتار آن هستیم، زیرا در دنیای کار و تکنولوژی گرفتار شده ایم و وقتی برای فکر به اعمال خود نداریم.
وی در بیان نقطه ضعف داستان گفت: شخصیت های داستان تعادل لازم را ندارند و نمی توانند خواسته ی ما را برآورده کنند و در عمل الگوی خوبی نیست.
کاوه فولادی نسب از دیگر ناقدان این نشست، در نقد این کتاب بیان داشت: شکلی از روایت ذهنی هست که سیر خطی ذهنی را بیان می کند و زمان از آن بین می رود و ما در این داستان با شخصیتی مواجه هستیم که با شرایط ویژه و ذهنیت آشفته ای مواجه است.
این ناقد داستان گفت: شخصیت داستان با این که در گذشته در رشته حقوق تحصیل کرده و عکاسی کرده است، با وجود روحیه روان پریشی فعلی خود، هنوز می تواند از عباراتی استفاده کند که مربوط به آن دوره بوده است.
وی افزود: اگرچه شخصیت محوری داستان دارای خلل هایی هست، ولی شخصیت های اطراف داستان صاحب رفتار و گفتار بسیار خوبی هستند و به خوبی شناخته می شوند.
فولادی نسب خاطر نشان کرد: ساختار پی رنگ به طور کل ساختار مستحکمی است و فصل بندی کتاب با شیوه ی خوبی پیش می رود و مسئله ریتم در رمان و داستان با فصل بندی پیش می رود و خواننده را برای ادامه دادن برای مطالعه داستان علاقه مند می کند.