به گزارش خبرگزاری «حوزه»، شعار سال 1395 بار دیگر نشان داد که اقتصاد مقاومتی از چه ضرورتِ حیاتی برای کشور ما برخوردار است و در این میان، نگاه بلند رهبر معظم انقلاب به این مقوله ترسیم گر نقشه راهی است که هم مردم و هم مسئولان می بایست با حرکت در این مسیر، آینده ای درخشان را برای ایران اسلامی بسازند. آینده ای که در آن با مقاوم سازی اقتصاد در برابر تهدید وتحریم و فشار دشمن، شاهد کمترین آسیب ها و مشکلات اقتصادی در آن باشیم.
اهمیت پرداختن به الزامات و بایسته های نام گذاری سال جاری به عنوان سال" اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" ما را بر آن داشت تا در روزهای آغازین سال ، گپ و گفتی صمیمی و در عین حال صریح با حجت الاسلام و المسلمین حسن نظری شاهرودی به عنوان یکی از اقتصاددانان حوزوی که خود هم اینک علاوه بر ریاست پژوهشگاه حوزه و دانشگاه عهده دار معاونت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است، داشته باشیم که مشروح آن در ادامه می آید؛
با وجود آن که چند سالی است رهبر معظم انقلاب بر لزوم توجه جدی به مقوله اقتصاد مقاومتی و عملیاتی کردن آن در کشور تاکید می کنند و به طور خاص امسال را به عنوان سال "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل " نام گذاری کردند اما به نظر می رسد که گویا هنوز هم اهمیت این مساله به ویژه در حوزه اجرا برای برخی مسئولان چندان جا نیفتاده است، به نظر شما دلیل این موضوع چیست و راهکاری که شما برای آن ارایه می دهید چه می باشد؟
ببینید حقیقتاً اگر ما به دنبال رهایی اقتصاد از شرایط کنونی هستیم، چاره ای جز پیگیری اقتصاد مقاومتی نداریم، چه آن که اقتصاد مقاومتی بهترین راه اصلاح اقتصاد کشور است.
در واقع اقتصاد مقاومتی باید یک گفتمان عمومی و مردمی و فرایندی متداوم، مستمر، هوشمندانه و همه جانبه باشد که در نهایت به ارایه الگویی از اقتصاد پیشرفته برای کشور ما بینجامد و مبنای آن هم البته می بایست تعالیم ناب اسلامی و آموزه های قرآن و اهل بیت(ع) باشد.
طبعاً در این راستا بیش از هر چیز، تاکید بر روحیه جهادی، خلاقیت، نوآوری، ریسک پذیری، امید، تلاش خالصانه و تقویت همبستگی ملی مطرح شده و اهمیت خاصی پیدا می کند.
مقام معظم رهبری در بیان اهمیت همین موضوع چندین بار به لزوم دست یابی به اقتصاد درونزا تاکید کرده اند که بتواند در برابر فشارها و تحریم های ناجوانمردانه دشمنان از ماهیت و داشته های خود به خوبی حراست کرده و با تکیه بر توان مردمی و بومی مقاوم و سرافراز ، سرپا بایستد و کماکان به حرکت پیش رونده ای خود ادامه دهد.
و اما این که چرا برخی مسئولان به اهمیت و حساسیت اقتصاد مقاومتی چندان پی نبرده اند ، به نظر می رسد که شاید این طیف افراد هنوز به الزامات و بایسته های حرکت در این مسیر پی نبرده اند و حال آن که تعمق و ژرف نگری در اوضاع و احوال سال های اخیر کشور همه ما را مجاب می کند که حتماً و حتماً به سمت و سوی اقتصاد مقاومتی حرکت کنیم.
رابطه اقتصاد مقاومتی و تولید ملی چگونه است و اساساً اهتمام به اقتصاد مقاومتی تا چه حدی می تواند به رونق تولید داخل و خروج آن از بحران های فعلی کمک کند؟
در پاسخ به این سوال شما نکته مهمی که به ذهن بنده می رسد این است که پیش از هر چیز ما باید در مسیر اقتصاد مقاومتی یک تقسیم کاری داشته باشیم به این معنا که هر کدام از نهادهای حاکمیتی و نظارتی نظام بخشی از کار را انجام دهند.
طبعاً یک بخش مربوط به سیاست گذاری اقتصادی است که در این زمینه باید بکوشیم تولیدات داخل را به ظرفیت کامل برسانیم و در این راستا قطعاً می بایست به مساله کیفیت بخشی محصولات توجه جدی داشته باشیم و وقتی این طور شد آن موقت می توانیم زمینه افزایش صادرات را فراهم کنیم.
از این جهت دولت و مجلس تکلیف سنگینی بر عهده دارند، به ویژه آن که متاسفانه ما در بخش صادرات، مقررات دست و پاگیر بسیاری داریم و حال آن که با کمبود و یا بعضاً نبود مقررات تسهیل کننده افزایش صادرات مواجه هستیم.
به عنوان نمونه عرض می کنم که مجلس شورای اسلامی وقتی قانون خصوصی سازی را تصویب کرد دو نفر از اتاق بازرگانی در این رابطه عضو کارگروه شدند و حال آن که بخش خصوصی چندان حضوری در این تصمیم گیری نداشت و همه می دانیم که اتاق بازرگانی به نوعی وابسته به بخش دولتی است.
علاوه بر لزوم اهمیت دادن به بخش خصوصی واقعی در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها می بایست وضع مقررات و ضوابط به گونه ای باشد که بتوان به راحتی در این راستا گام برداشت
اشاره درستی داشتید به بحث لزوم ارتقای کیفی محصولات داخلی، اما متاسفانه به نظر می رسد که به خاطر عدم توجه کافی به همین اصل اقتصادی، مردم کشور ما در برخی قسمت ها چندان رغبتی به استفاده از کالای ایرانی ندارند، پیشنهاد شما برای حل این مساله چیست؟
همین طور است اما باید به این سمت حرکت کنیم که تولیدات خود را کیفیت ببخشیم تا مصرف کننده هم قانع شود که مصرف کالای ایرانی با توجه به کیفیت قابل قبول در مقایسه با نمونه مشابه خارجی برای خودش و جامعه اش بهتر و سودمندتر است.
از سویی در این جا به اعتقاد من، رسانه های جمعی به خصوص رسانه ملی نقش مهمی در امر فرهنگ سازی دارد.
تلویزیون ما نباید تبلیغ کالای خارجی کند و از آن سو هم باید به طور شفاف کیفیت تولید داخل را برای مردم بیان کند و این هم طوری نباشد که به ورطه مبالغه افتاده و بخواهد که صرفاً برای درآمدزایی بیشتر از تبلیغات ادعای نادرستی را تبلیغ کرده و به خورد مردم دهد.
امروز این مساله یکی از اصول مهم در دنیای اقتصاد است که باید به مصرف کننده کالا اطلاعات دقیق و شفافی ارایه شود تا بتوان اعتماد او را جذب کرد؛ وقتی اعتماد جذب شد او می تواند گرایش به مصرف کالای مورد نظر را داشته باشد.
گذشته از این ها دولت و حاکمیت نیز باید سیاست گذاری درستی داشته باشد تا در نهایت عامه مردم به سمت خرید کالای با کیفیت ایرانی میل و رغبت داشته باشند.
واقعیتی که وجود دارد این است که در حال حاضر بخش قابل توجهی از مردم ما به درست یا غلط فکر می کنند که کالای خارجی کیفیت بهتری دارد؛ این که الان مثلاً شما می بینید که این همه لباس ترک در کشور ما فراوان است و مردم به خرید آن رغبت دارند شاید به همین خاطر باشد و حال آن که اگر ما خودمان تبلیغ در راستای مصرف کالای داخل می کنیم باید با افتخار از کالای ایرانی حرف بزنیم؛ کالایی که در دنیای امروز از حیث کیفیت و نیز قیمت قادر به رقابت با بهترین برندهای کالا در دنیا باشد.
نکته حایز اهمیت دیگر این که متاسفانه یک مقدار سبک زندگی جامعه ما تحت تاثیر تحولات جهانی و ماهواره ها و فضای مجازی به سبک زندگی غربی نزدیک شده است و حال این که ما باید با ترویج سبک زندگی ایرانی و اسلامی به ویژه در حوزه تولید و مصرف و شئونات اقتصادی با اشاعه سبک زندگی غربی مقابله کنیم. در این خصوص نیز نیاز به فعالیت های فرهنگی و رسانه ای قوی و علمی کاملاً احساس می شود.
البته برنامه ریزی برای رسیدن به این هدف ، زمان بر است و یک شبه به دست نمی آید و نیاز به کار گذشت زمان، حوصله و صبر و بردباری دارد.
مجامع علمی و دانشگاهی چطور می توانند به شتاب قطار اقتصاد مقاومتی در کشور کمک کرده و زمینه ها و بسترهای لازم در این خصوص را فراهم نمایند؟
امروز اگر می خواهیم که به رشد و تحول اقتصادی دست یابیم ، باید به کار علمی و اقتصاد دانش بنیان در درجه اول ، اهمیت بسزایی قائل شویم. این که رهبر فرزانه انقلاب مدام تاکید می کنند که خام فروشی نکنیم معنایش همان اقتصاد مقاومتی است. به عنوان مثال نفت اگر به 200 کالا تبدیل شود دیگر کسی نمی تواند ما با عدم خرید نفت ما را تحریم کرده و تحت فشار قرار دهد. اتفاقاً درون زایی اقتصاد هم به همین معنا و مفهوم است به این که ما به جای فروش نفت خام که اگر هر بشکه ازآن را هم هزار دلار بفروشیم به نظر من، باز هم ضرر کردیم باید به تولید محصولات پتروشیمی که ارزش افزوده بسیاری برای اقتصاد کشور به همراه دارد ، بپردازیم.شاید برای شما جالب باشد که امروز از نفت می توان هشت هزار نوع محصول را تولید کرد و حال آنکه ما متاسفانه از بسیاری از این امور یا غافل و یا کم توجه هستیم.
در این میان باید همایش ها و سیمنارهای دقیق علمی و البته کاربردی در کشور برگزار شود ، به ویژه با عنایت به این حقیقت که اقتصاد مقاومتی 21 اصل دارد که نسبت به هر اصلی گاه نیاز به برپایی یک سیمنار وجود دارد و باید اقتصادان هایی که حرف علمی می زنند از سوی نهادها تشویق به ارایه مقاله شده و نیز از آن ها حمایت های مادی و معنوی لازم به عمل آید.
خیلی خوب است که در این محافل و نشست ها اقتصاد دان ها و جامعه شناس ها و کارشناسان علوم تربیتی جمع شوند چرا که به هر حال اندیشه و فعالیت این ها در فرآیند کلی جامعه به هم مرتبط است و با کار علمی و هم افزایی بهتر می توان بسترهای تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور را فراهم کرد.
بعد این نظرات و مقالات در قالب کتب دقیق علمی منتشر شود و به مسئولان تصمیم گیر نظام ارایه شود، ضمن آن که می بایست در دانشگاه ها نیز کتب و جزوات دقیق علمی درباره اقتصاد مقاومتی و نهادینه سازی آن در بین اساتید و دانشگاه ها ارایه گردد.
البته به صرف بسنده کردن به شعار نمی شود کار کرد، چه آن که در سال های اخیر چه در حوزه و چه دانشگاه شعار کم داده نشده است ، بلکه ما عمل می خواهیم به این که فرضاً در سطح دانشگاه با عنایت به همین 21 اصلی که عرض کردم بتوان اقتصاد مقاومتی را به عنوان موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد و یا رساله دکتری قرار داد.
طبعاً به ثمر نشستن کارهایی از جنس علمی و فرهنگی نیاز به گذشت زمان دارد اما اگر درست در این مسیر قرار بگیریم قطعاً ده یا بیست سال آینده به نتایج بسیار خوبی خواهیم رسید.