خبرگزاری «حوزه» در راستای تبیین اقتصاد مقاومتی، اندیشه های اقتصادی امام علی(علیه السلام) را به قلم دانشمند فرهیخته مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد دشتی(ره) منتشر می کند.
* پرهيز از اميتاز دادن ها و سوء استفاده هاى مالى
مسئولان و كارگزاران هر حكومت ، خواص و نزديكانى دارند كه برخى از آنها چشم به استفاده از امكانات و بهره جويى و لذّت بردن از اموال را دارند كه مى توانند در اقتصاد سالم كشور اختلال ايجاد كنند.
امام على عليه السلام به كارگزاران خود اكيدا توصيه مى كند كه از چنين عناصر خطرناكى بپرهيزند.
آنجا كه مى نويسد: ثُمَّ إِنَّ لِلوَالِى خَاصَّةً وَبِطَانَةً، فِيهِمُ استِئثَارٌ وَتَطَاوُلٌ، وَقِلَّةُ إِنصَافٍ فِى مُعَامَلَةٍ، فَاحسِم مَادَّةَ اءُولئِكَ بِقَطعِ اءَسبَابِ تِلكَ الاَْحْوَالِ.
وَلاَ تُقطِعَنَّ لاَِحَدٍ مِن حَاشِيَتِكَ وَحَامَّتِكَ قَطِيعَةً، وَلاَ يَطمَعَنَّ مِنكَ فِى اعتِقَادِ عُقدَةٍ، تَضُرُّ بِمَن يَلِيهَا مِنَ النَّاسِ، فِى شِربٍ اءَو عَمَلٍ مُشتَرَكٍ، يَحمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلَى غَيرِهِم ، فَيَكُونَ مَهنَاءُ ذلِكَ لَهُم دُونَكَ، وَعَيبُهُ عَلَيكَ فِى الدُّنيَا وَالاَّْخِرَةِ.
وَاءَلزِمِ الحَقَّ مَن لَزِمَهُ مِنَ القَرِيبِ وَالبَعِيدِ، وَكُن فِى ذلِكَ صَابِرا مُحتَسِبا، وَاقِعا ذلِكَ مِن قَرَابَتِكَ وَخَاصَّتِكَ حَيثُ وَقَعَ، وَابتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا يَثقُلُ عَلَيكَ مِنهُ، فَإِنَّ مَغَبَّةَ ذلِكَ مَحمُودَةٌ.( 8)
(همانا زمامداران را خواص و نزديكانى است كه خود خواه وچپاولگرند، و در معاملات انصاف ندارند، ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان ، و به هيچكدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمين را واگذار مكن ، و بگونه اى با آنان رفتار كن كه قرار دادى به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند، مانند آبيارى مزارع ، يا زراعت مشترك ، كه هزينه هاى آن را بر ديگران تحميل كنند، در آن صورت سودش براى آنان ، و عيب و ننگش در دنيا و آخرت براى تو است .
حق را مال هر كس كه باشد، نزديك يا دور بپرداز، و در اين كار شكيبا باش ، و اين شكيبايى را به حساب خدا بگذار، گر چه اجراى حق مشكلاتى براى نزديكانت فراهم آورد، تحّمل سنگينى آن را به ياد قيامت برخود هموار ساز.)
* ضرورت امنيّت اقتصادى
امنيّت اجتماعى و اقتصادى ، عامل مهمّى است كه بدون آن رونق و شكوفايى اقتصادى امكان پذير نيست ، كه در آن شيوه برخورد دولت با تُجّار و كسبه و توليد گنندگان و كارگران و برنامه ريزى دولتى در جهت امنيّت شغلى آنان مطرح است .كه امام على عليه السلام در اين باره در نامه 51 خطاب به كارگزاران مالياتى مى نويسد:
وَلاَ تُحشِمُوا اءَحَدا عَن حَاجَتِهِ وَلاَ تَحبِسُوهُ عَن طَلِبَتِهِ، وَلاَ تَبِيعُنَّ لِلنَّاسِ فِى الخَرَاجِ كِسوَةَ شِتَاءٍ وَلاَ صَيفٍ، وَلاَ دَابَّةً يَعتَمِلُونَ عَلَيهَا، وَ لا عَبدا، و لا تَضرِبُنَّ اءَحَدا سَوطا لِمَكانِ دِرهَمٍ وَلاَ تَمَسُّنَّ مَالَ اءَحَدٍ مِنَ النَّاسِ، مُصَلٍّ وَلاَ مُعَاهَدٍ، إِلا اءَن تَجِدُوا فَرَسا اءَو سِلاَحا يُعدَى بِهِ عَلَى اءَهلِ الاِْسْلاَمِ، فإِنَّهُ لا يَنْبَغى لِلْمُسْلِمِ اءنْ يَدَعَ ذلِكَ فى اءَيْدِى اءَعْدَاءِ الاِسْلامِ فَيَكُونَ شَوكَةً عَلَيهِ.
وَلاَ تَدَّخِرُوا اءَنفُسَكُم نَصِيحَةً، وَلاَ الجُندَ حُسنَ سِيرَةٍ، وَلاَ الرَّعِيَّةَ مَعُونَةً، وَلاَ دِينَ اللّهِ قُوَّةً، وَاءَبلُوا فِى سَبِيلِ اللّهِ مَا استَوجَبَ عَلَيكُم ، فَإِنَّ اللّهَ سُبحَانَهُ قَدِ اصطَنَعَ عِندَنَا وَعِندَكُم اءَن نَشكُرَهُ بِجُهدِنَا، وَاءَن نَنصُرَهُ بِمَا بَلَغَت قُوَّتُنَا، وَلاَ قُوَّةَ إِلا بِاللّهِ العَلِيِّ العَظِيمِ.( 9)
(هرگز كسى را از نيازمندى او باز نداريد، و از خواسته هاى مشروعش محروم نسازيد، و براى گرفتن ماليات از مردم ، لباسهاى تابستانى يا زمستانى ، و مركب سوارى ، و برده كارى او را نفروشيد،
و براى گرفتن درهمى ، كسى را با تازيانه نزنيد، و دست اندازى به مال كسى (نمازگزار باشد، يا غيرمسلمانى كه در پناه اسلام است ) نكنيد، جز اسب يا اسلحه اى كه براى تجاوز به مسلمانها بكار گرفته مى شود،
زيرا براى مسلمان جايز نيست آنها را در اختيار دشمنان اسلام بگذارد، تا نيرومندتر از سپاه اسلام گردند.
از پند دادن به نفس خويش هيچ گونه كوتاهى نداشته ، و از خوشرفتارى با سپاهيان ، و كمك به رعايا، و تقويت دين خدا، غفلت نكنيد، و آن چه در راه خدا بر شما واجب است انجام دهيد، همانا خداى سبحان از ما و شما خواسته است كه در شكرگذارى كوشا بوده ، و با تمام قدرت او را يارى كنيم ، (و نيرويى جز از جانب خدا نيست ).
امام در نامه 25 نهج البلاغه در دستورالعملى بسيار ارزشمند، با توجّه به امنيّت اقتصادى و احترام به جان و مال مسلمين و حفظ حريم اموال مردم به كارگزاران مالياتى این چنین سفارش مى كند :
انطَلِق عَلَى تَقوَى اللّهِ وَحدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، وَلاَ تُرَوِّعَنَّ مُسلِما وَلاَ تَجتَازَنَّ عَلَيهِ كَارِها، وَلاَ تَاءخُذَنَّ مِنهُ اءَكثَرَ مِن حَقِّ اللّهِ فِى مَالِهِ، فَإِذَا قَدِمتَ عَلَى الحَيِّ فَانزِل بِمَائِهِم مِن غَيرِ اءَن تُخَالِطَ اءَبيَاتَهُم ، ثُمَّ امضِ إِلَيهِم بِالسَّكِينَةِ وَالوَقَارِ؛ حَتَّى تَقُومَ بَينَهُم فَتُسَلِّمَ عَلَيهِم ، وَلاَ تُخدِج بِالتَّحِيَّةِ لَهُم ،
ثُمَّ تَقُولَ: عِبَادَ اللّهِ، اءَرسَلَنِى إِلَيكُم وَلِيُّ اللّهِ وَخَلِيفَتُهُ، لاَِّخُذَ مِنكُم حَقَّ اللّهِ فِي اءَموَالِكُم ، فَهَل لِلّهِ فِي اءَموَالِكُم مِن حَقٍّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَى وَلِيِّهِ.
فَإِن قَالَ قَائِلٌ: لاَ، فَلاَ تُرَاجِعهُ، وَإِن اءَنعَمَ لَكَ مُنعِمٌ فَانطَلِق مَعَهُ مِن غَيرِ اءَن تُخِيفَهُ اءَو تُوعِدَهُ اءَو تَعسِفَهُ اءَو تُرهِقَهُ فَخُذ مَا اءَعطَاكَ مِن ذَهَبٍ اءَو فِضَّةٍ، فَإِن كَانَ لَهُ مَاشِيَةٌ اءَو إِبِلٌ فَلاَ تَدخُلهَا إِلا بِإِذنِهِ، فَإِنَّ اءَكثَرَهَا لَهُ.
فَإِذَا اءَتَيتَهَا فَلاَ تَدخُل عَلَيهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيهِ وَلاَ عَنِيفٍ بِهِ.
وَلاَ تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَلاَ تُفزِعَنَّهَا، وَلاَ تَسُوءَنَّ صَاحِبَهَا فِيهَا، وَاصدَعِ المَالَ صَدعَينِ ثُمَّ خَيِّرهُ، فَإِذَا اختَارَ فَلاَ تَعرِضَنَّ لِمَا اختَارَهُ.
با ترس از خدايى كه يكتاست و همتايى ندارد، حركت كن ، در سر راه هيچ مسلمانى را نترسان ، يا با زور از زمين او نگذر، و افزون تر از حقوق الهى از او مگير، هرگاه به آبادى رسيدى ، در كنار آب فرود آى ، و وارد خانه كسى مشو، سپس با آرامش و وقار به سوى آنان حركت كن ، تا در ميانشان قرار گيرى ، به آنها سلام كن ، و در سلام و تعارف و مهربانى كوتاهى نكن
سپس مى گويى : (اى بندگان خدا، مرا ولىّ خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده ، تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم ، آيا در اموال شما حقّى است كه به نماينده او بپردازيد؟)
اگر كسى گفت : نه ، ديگر به او مراجعه نكن ، و اگر كسى پاسخ داد : آرى ، همراهش برو، بدون آن كه او را بترسانى ، يا تهديد كنى ، يا به كار مشكلى وادار سازى ، هرچه از طلا و نقره به تو رساند بردار، و اگر داراى گوسفند يا شتر بود، بدون اجازه اش داخل مشو، كه اكثر اموال از آن اوست .
آنگاه كه داخل شدى مانند اشخاص سلطه گر، و سختگير رفتار نكن ، حيوانى را رَم مده ، و هراسان مكن ، و دامدار را مرنجان ، حيوانات را به دو دسته تقسيم كن و صاحبش را اجازه ده كه خود انتخاب كند، پس از انتخاب اعتراض نكن .)
* رعايت حقوق مستضعفان و محرومان
محرومان و مستضعفان همواره مورد توصيه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام بوده اند،
آن بزرگوار لحظه اى از رسيدگى به حال آنان غافل نبود؛ نه تنها خود، چنين بود بلكه اين امر را به كارگزارانش هم توصيه مى كرد؛
در اين جا توجّه به يك نمونه از سفارش هاى آن حضرت ضرورى است :
ثُمَّ اللّهَ اللّهَ فِى الطَّبَقَةِ السُّفلَى مِنَ الَّذِينَ لاَ حِيلَةَ لَهُم ، مِنَ المَسَاكِينِ وَالُْمحْتَاجِينَ وَاءَهْلِ الْبُؤْسَى وَالزَّمْنَى ، فَإِنَّ فِى هذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعا وَمُعتَرّا، وَاحفَظ لِلّهِ مَا استَحفَظَكَ مِن حَقِّهِ فِيهِم ، وَاجعَل لَهُم قِسما مِن بَيتِ مَالِكَ، وَقِسما مِن غَلا تِ صَوَافِى الاِْسْلاَمِ فِى كُلِّ بَلَدٍ، فَإِنَّ لِلاَْقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِى لِلاَْدْنَى ، وَكُلُّ قَدِ اسْتُرْعِيتَ حَقَّهُ.
فَلاَ يَشغَلَنَّكَ عَنهُم بَطَرٌ، فَإِنَّكَ لاَ تُعذَرُ بِتَضيِيعِكَ التَّافِهَ لاَِحكَامِكَ الكَثِيرَ المُهِمَّ. فَلاَ تُشخِص هَمَّكَ عَنهُم ، وَلاَ تُصَعِّرخَدَّكَ لَهُم ، وَتَفَقَّد اءُمُورَ مَن لاَ يَصِلُ إِلَيكَ مِنهُم مِمَّن تَقتَحِمُهُ العُيُونُ، وَتَحقِرُهُ الرِّجَالُ.
فَفَرِّغ لاُِلئِكَ ثِقَتَكَ مِن اءَهلِ الخَشيَةِ وَالتَّوَاضُعِ، فَليَرفَع إِلَيكَ اءُمُورَهُم ، ثُمَّ اعمَل فِيهِم بِالاِْعْذَارِ إِلَى اللّهِ يَوْمَ تَلْقَاهُ، فَإِنَّ هؤُلاَءِ مِن بَينِ الرَّعِيَّةِ اءَحوَجُ إِلَى الاِْنْصَافِ مِنْ غَيْرِهِمْ، وَكُلُّ فَاءَعْذِرْ إِلَى اللّهِ فِى تَاءْدِيَةِ حَقِّهِ إِلَيْهِ.
وَتَعَهَّد اءَهلَ اليُتمِ وَذَوِى الرِّقَّةِ فِى السِّنِّ مِمَّن لاَ حِيلَةَ لَهُ، وَلاَ يَنصِبُ لِلمَساءَلَةِ نَفسَهُ، وَذلِكَ عَلَى الوُلاَةِ ثَقِيلٌ، وَالحَقُّ كُلُّهُ ثَقِيلٌ؛ وَقَد يُخَفِّفُهُ اللّهُ عَلَى اءَقوَامٍ طَلَبُوا العَاقِبَةَ فَصَبَّرُوا اءَنفُسَهُم ، وَوَثِقُوا بِصِدقِ مَوعُودِ اللّهِ لَهُم .
(سپس خدا را! خدا را! در خصوص طبقات پايين و محروم جامعه كه هيچ چاره اى ندارند، از زمين گيران ، نيازمندان ، گرفتاران ، دردمندان ، همانا در اين طبقه محروم گروهى خويشتن دارى نموده ، و گروهى به گدايى دست نياز بر مى دارند، پس براى خدا پاسدار حقّى باش كه خداوند براى اين طبقه معّين فرموده است ، بخشى از بيت المال ، و بخشى از غلّه هاى زمينهاى غنيمتى اسلام را در هر شهرى به طبقات پايين اختصاص ده ، زيرا براى دورترين مسلمانان همانند نزديكترينشان سهمى مساوى وجود دارد و تو مسئوول رعايت آن مى باشى
مبادا سرمستى حكومت تو را از رسيدگى به آنان باز دارد، كه هرگز انجام كارهاى فراوان و مهم عذرى براى ترك مسؤ وليّت هاى كوچك تر نخواهد بود، همواره در فكر مشكلات آنان باش ، و از آنان روى بر مگردان ، به ويژه امور كسانى را از آنان بيشتر رسيدگى كن كه از كوچكى به چشم نمى آيند و ديگران آنان را كوچك مى شمارند و كمتر به تو دسترسى دارند.
براى اين گروه از افراد مورد اطمينان خود كه خدا ترس و فروتنند انتخاب كن ، تا پيرامونشان تحقيق و مسائل آنان را به تو گزارش كنند. سپس در رفع مشكلاتشان بگونه اى عمل كن كه در پيشگاه خدا عذرى داشته باشى ، زيرا اين گروه در ميان رعيّت بيشتر از ديگران به عدالت نيازمندند، و حق آنان را بگونه اى بپرداز كه در نزد خدا معذور باشى ، از يتيمان خردسال ، و پيران سالخورده كه راه چاره اى ندارند. و دست نياز بر نمى دارند، پيوسته دلجويى كن كه مسؤ وليّتى سنگين بر دوش زمامداران است .
اگر چه حق ، تمامش سنگين است امّا خدا آن را بر مردمى آسان مى كند كه آخرت مى طلبند، نفس را به شكيبايى وا مى دارند، و به وعده هاى پروردگار اطمينان دارند.)
ادامه دارد....