خبرگزاری «حوزه» در راستای تبیین اقتصاد مقاومتی، اندیشه های اقتصادی امام علی(علیه السلام) را به قلم دانشمند فرهیخته مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد دشتی(ره) منتشر می کند.
كارشناسان علم اقتصاد، هنگامى كه در خصوص عوامل ركود اقتصادى يك كشور، بحث مى كنند بيشتر به علّت هاى مادى توجّه دارند، امّا در يك نظام الهى ، غير از عوامل ياد شده ، به عوامل معنوى هم توجّه مى شود كه با ريشه يابى آنها، اقتصاد كشور رونق و شكوفايى بيشترى مى گيرد، چنان كه على عليه السلام در ريشه يابى تنگناهاى اقتصادى مى فرمايد: اِنّ اللّهَ يَبتَلِى عِبَادَهُ عِندَ الاَْعْمَالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الَّثمَرَاتِ، وَحَبْسِ الْبَرَكَاتِ، وَإِغْلاَقِ خَزَائِنِ الْخَيْرَاتِ، لِيَتُوبَ تَائِبٌ، وَيُقلِعَ مُقلِعٌ، وَيَتَذَكَّرُ مُتَذَكِّرٌ، وَيَزدَجِرَ مُزدَجِرٌ.
وَقَد جَعَلَ اللّهُ سُبحَانَهُ الاِْسْتِغْفَارَ سَبَبا لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَرَحْمَةِ الْخَلْقِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ:
(استَغفِرُوا رَبَّكُم إِنَّهُ كَانَ غَفَّارا. يُرسِلِ السَّمَاءَ عَلَيكُم مِدرَارا.
وَيُمدِدكُم بِاءَموَالٍ وَبَنِينَ وَيَجعَل لَكُم جَنَّاتٍ وَيَجعَل لَكُم اءَنهَارا).
فَرَحِمَ اللّهُ امرَاءً استَقبَلَ تَوبَتَهُ، وَاستَقَالَ خَطِيئَتَهُ، وَبَادَرَ مَنِيَّتَهُ!
فلسفه آزمايش ها
خداوند بندگان خود را كه گناهكارند، با كمبود ميوه ها، و جلوگيرى از نزول بركات ، و بستن دَر گنج هاى خيرات ، آزمايش مى كند، براى آن كه توبه كننده اى بازگردد، و گناهكار، دل از معصيت بكند، و پند گيرنده ، پند گيرد، و بازدارنده ، راه نافرمانى را بر بندگان خدا ببندد، و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسيله دائمى فروريختن روزى ، و موجب رحمت آفريدگان قرار داد و فرمود : از پرودگار خود آمرزش بخواهيد، كه آمرزنده است ، بركات خود را از آسمان بر شما فرو مى بارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان ، شما را يارى مى دهد، و باغستانها و نهرهاى پرآب در اختيار شما مى گذارد،پس رحمت خدا بر آن كس كه به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزش طلبد، و پيش از آن كه مرگ او فرارسد، اصلاح گردد.
* ضرورت رشد اقتصادى
امام على عليه السلام هنگامى كه زندگى فردى يك فرد مؤ من را زمان بندى مى كند، در كنار اقتصاد، عبادت و ارزش هاى اخلاقى را نيز مطرح مى فرمايد كه فرمود: لِلمُؤ مِنِ ثَلاَثُ سَاعَات : فَسَاعَةٌ يُنَاجِى فِيهَا رَبَّهُ، وَسَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَسَاعَةٌ يُخَلِّى بَينَ نَفسِهِ وَبَينَ لَذَّتِهَا فِيَما يَحِلُّ وَيَجمُلُ. وَلَيسَ لِلعَاقِلِ اءَن يَكُونَ شَاخِصا إِلا فِى ثَلاَثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، اءَو خُطوَةٍ فِى مَعَادٍ، اءَو لَذَّةٍ فِى غَيرِ مُحَرَّمٍ.
*برنامه ريزى صحيح در زندگى
مؤ من بايد شبانه روز خود را به سه قسم تقسيم كند، زمانى براى نيايش و عبادت پروردگار، و زمانى براى تاءمين هزينه زندگى ، و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت هايى كه حلال و زيباست .
خردمند را نشايد جز آن كه در پى سه چيز حركت كند، كسب حلال براى تاءمين زندگى ، يا گام نهادن در راه آخرت ، يا به دست آوردن لذّت هاى حلال .)( 12)
* راه هاى رشد اقتصاد
رشد اقتصادى در موارد زير امكان پذير است :
* تجارت و بازرگانى
* توليد و كشاورزى
* رونق طرح هاى صنعتى
* اقتصاد مردمى
در خطبه ها و بخصوص نامه ها و در برخى از حكمت ها به انواع كانال هاى توليد و جوانب گوناگون اقتصاد اشاره شده است .
رونق تجارت
بازرگانى و تجارت ، نقش عمده اى در شكوفايى اقتصاد يك جامعه دارد، به طورى كه بى ترديد مى توان گفت رابطه مستقيمى ميان پيشرفت اقتصادى و توسعه تجارت و بازرگانى است،به اين معنى كه هر جا فعاليّت هاى تجارى رونق داشته باشد، پيشرفت اقتصادى هم زياد مى شود.
از همين روست كه تجارت در همه زمان ها، مظهر فعّاليّت هاى اقتصادى است و تُجّار و بازرگانان صالح طبقه ارزشمند جامعه به حساب آمده اند.
همه دولت ها و حكومت ها با هر عقيده و مرامى به ناچار، به مسئله تجارت و بازرگانى ، اهميّت داده اند و بخش عمده اى از برنامه ريزى هاى خود را به اين امر اختصاص مى دهند، زيرا هرگاه فعّاليّت هاى تجارى ، در كشورى دستخوش نابسامانى گردد، در تمامى اركان جامعه ، اءثر خواهد گذاشت و هرجا كه امر بازرگانى بى رونق شود، توليد نيز نزول مى كند و با اين نزول پايه هاى اقتصادى مملكت ، فرو مى ريزد.
تاءمّلى كوتاه در علل سقوط اقتصادى برخى از كشورهاى پيشرفته امروز و در روزگاران گذشته نشان مى دهد كه عوامل زير در فروپاشى اقتصاد آنان ، بسيار مؤ ثّر بوده است :
*عوامل فروپاشى اقتصاد
* نبودن راه هاى تجارى و بازرگانى مناسب ؛
* ناامنى در راه ها؛
* عدم قدرت مركزى براى برقرارى امنيّت در كشور؛
* عوارض سنگين گمركى و ماليت هاى نامعقول در راه ها و گذرگاه ها؛
پس از چندى كه حكومت مركزى در آن كشورها، قدرت يافت توانستند با اين آفت ها مبارزه كنند، و با رفع اين مشكلات و موانع ، ميدان تجارت گسترش يافت و اقتصاد آن كشورها رو به شكوفايى گذاشت .
امام على عليه السلام در عهدنامه مالك اشتر به تمامى اين مسائل اشاره فرموده است :
* ارزش تجارت در اسلام
كسب و تجارت از مشاغل شريف و مورد توجه اسلام است ، زيرا تجارت وسيله اى براى تبادل مواد اوّليه و توليدات صنعتى و محصولات كشاورزى و حيوانى است و اين تبادل مواد و آوردن اجناس از كشورى به كشور ديگر يا از شهرى به شهر نقش مهمّى در رونق اقتصادى دارد، زيرا هر كس نمى توند به تنهايى هرچه را لازم دارد از منابع اصلى آن تهيّه كند، از اين رو تجارت پايه اصلى زندگى بوده و نظام جامعه بر آن استوار است .
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام مى فرمايد : به تجارت بپردازيد زيرا شما را از مردم بى نياز مى كند.
همانا خداوند عزّوجل شاغل امين را دوست دارد، مغبون ، پسنديده نيست و پاداش نمى گيرد.
و با توجّه به آيه : (رجالٌ لا تُلهِيهم تجارةٌ و لا بَيعٌ عَن ذكرِاللّه )
امام اضافه كرد كه : قصّه سرايان مى گويند: اين آيه در ستايش كسانى است كه تجارت نمى كنند. اين قصه سرايان دروغ گفته اند. زيرا اين آيه در شاءن و ستايش كسى است كه اشتغال به تجارت ايشان را از اداء نماز در سر وقت باز نمى داشت . سپس حضرت فرمود: (اينها از كسانى كه به نماز حاضر شوند و تجارت نكنند برترند.)( 16)
* نقش تجّار و صنعتگران
اميرالمؤ منين عليه السلام از موقعى كه به مقام خلافت رسيد و مردم با او بيعت كردند نسبت به تُجّار و پيشه وران و صنعت گران توجّه خاصّى نشان داد و بر كار آنها نظارت مى كرد و به استانداران خود سفارش آنان را مى نمود، زيرا مى دانست كه غفلت از تجار و صنعتگران باعث پريشانى كشور و امت اسلامى خواهد شد.
اين قضيّه در عصر حاضر كه حكومت هاى پيشرفته دنيا از راه تجارت و صنعت ، حكومت خود را استوار مى كنند و بر ساير ملل هم پنجه مى اندازند، اهميّت بيشترى دارد.
لذا امام على عليه السلام به اين امر مهم توجه كرده و از آفت هايى كه تجارت و صنعت را به خطر مى اندازد جلوگيرى مى فرمود، لذا خود شخصا در كوچه و بازار حاضر مى شد و با صداى بلند نقاط ضعف كار كسبه و پيشه وران را گوشزد مى كرد.
امام على عليه السلام نسبت به آن تُجّار و صنعت گران سفاش مى كرد كه نوشت :
ثُمَّ استَوصِ بِالتُّجَّارِ وَذَوِى الصِّنَاعَاتِ، وَ اءَوصِ بِهِم خَيرا:
المُقِيمِ مِنهُم وَالمُضطَرِبِ بِمَالِهِ،
سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنايع بپذير، و آنها را به نيكوكارى سفارش كن ، بازرگانانى كه در شهر ساكنند، يا آنان كه همواره در سير و كوچ كردن مى باشند.
ادامه دارد ...