به گزارش خبرگزاری «حوزه»از تهران، حجت الله عبدالملکی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به تفاوت اقتصاد ریاضتی غرب و اقتصاد مقاومتی میگوید: ریاضت اقتصادی در پاسخ به این مسئله است که چگونه کسری بودجه دولت را تأمین کنیم، در حالی که اقتصاد مقاومتی پاسخ به این مسئله است که چگونه مشکل رفاهی مردم را حل کنیم.
وی با بیان اینکه اهداف و روشهای اقتصاد مقاومتی با اقتصاد ریاضتی متفاوت است، افزود: اقتصاد مقاومتی نسخه معاصر و عملیاتی شده نظام اقتصاد اسلامی است.
متن مصاحبه این کارشناس اقتصادی حوزه با پایگاه طلیعه را در ادامه بخوانید.
اقتصاد اسلامی چه ویژگی هایی دارد و آیا اقتصاد مقاومتی یک مدل از انواع اقتصاد اسلامی است؟
منظور از اقتصاد اسلامی مجموعهای از معارف است که شامل سه بخش میشود؛ مکتب اقتصادی اسلام دستورالعملهای زندگی اقتصادی برای همه فعالان اقتصادی اعم از دولت، خانوار و تولید کننده و همه بخشهاست و مبنا و روششناسی آن اجتهاد و استنباط است و بحث احکام و اتفاقات اقتصادی و اصول و قواعد حاکم بر رفتارهای اقتصادی است که باید یک فرد مسلمان رعایت کند. در واقع این تعریف مکتب اقتصادی اسلام است.
دسته دوم معارف شامل نظام اقتصادی اسلامی است و زمانی که دستورالعمل مکتب به طور کامل در جامعه پیاده میشود، نظام اقتصادی به وجود میآید که ویژگیهای مشخص در حوزههای سختافزاری و نرمافزاری دارد؛ به طور مثال وقتی مکتب اقتصادی اسلامی میخواهد در قواعد و سازمان و ساختارها اجرایی شود، شکل خاصی دارد یا هنجارها، فرآیندها و انگیزههای افراد ابعاد نرمافزاری یک نظام اقتصادی اسلام محسوب میشوند.
دسته سوم معارف اقتصاد اسلامی، علم اقتصاد اسلامی است. علم اقتصاد اسلامی نظریاتی است که حاصل از بررسی رفتارها و پدیدههای اقتصادی و روابط علی و معلولی بین آنها در یک نظام اقتصادی اسلامی است.
زمانی که مکتب اقتصادی اسلامی اجرا میشود، نظام اقتصادی اسلامی ساخته میشود و در علم اقتصاد اسلامی پدیدهها، رفتارها و روابط علی و معلولی را در نظام اقتصاد اسلامی تحلیل میکنند.
بنابراین میتوان گفت اقتصاد مقاومتی نسخه معاصر نظام اقتصاد اسلامی است؛ به این معنی که اقتصاد مقاومتی عملیاتی شده، اقتصاد اسلامی متناسب با شرایط فعلی ایران است. به چه معنا؟ به این معنا که وقتی مکتب میخواهد اجرایی شود، زمینه اجرای مکتب در نوع نظامی که ساخته میشود، تأثیرگذار است. در واقع نظام بازتاب پرتوهای مکتب در آینه زمان و مکان است، زمانیکه آینه تغییر میکند، بازتاب هم تغییر میکند.
حال باید پرسید که اقتصاد مقاومتی از کجا حاصل میشود؟ ما میخواهیم در وضعیت فعلی کشور، مکتب اقتصادی اسلام را با توجه به شرایط داخلی و خارجی اجرایی کنیم. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه ما با مجموعه گستردهای از خصومتهای اقتصادی داخلی و خارجی روبه رو هستیم، عنوان و نام نظام اقتصادی که محصول اجرای اصول مکتب اقتصادی اسلام در شرایط پر از خصومتهای داخلی و خارجی است را “اقتصاد مقاومتی” میگذاریم.
در واقع عنصر مقاومت که مطرح میکنیم، ناشی از این مسئله است که ما میخواهیم در شرایط پر از خصومت داخلی و خارجی مکتب اقتصادی اسلام را پیاده کنیم. بخشی از خصومتها داخلی و بخشی خارجی است. لذا متناسب با آن خصومت، عنوان “مقاومتی” مطرح میشود.
اقتصاد مقاومتی شاخهای از درخت اقتصاد اسلامی است؟
دقیقاً؛ اقتصاد مقاومتی نسخه معاصر نظام اقتصادی اسلام است و در معارف اقتصاد اسلامی، اقتصاد مقاومتی از جنس نظام است و شاخه و نسخه معاصر نظام اقتصادی اسلام است.
نسبت اقتصاد مقاومتی با اقتصاد ریاضتی چیست؟
اصولاً اقتصاد مقاومتی و ریاضتی دو مفهومی هستند که هیچ ارتباطی با هم ندارد. غرب در شرایطی بحث ریاضت اقتصادی را مطرح کرد که به جهت ولخرجیهای دولتهای اروپای غربی ناشی از کمک به سرمایهداران ورشکسته در جریان بحران مالی و هزینههای نظامی با کسری بودجه مواجه شدند. غرب نیز برای جبران کسری بودجه چارهای ندید جز این که یا هزینههای دولتی را کاهش دهد یا درآمدهای دولتی را افزایش دهد.
آنها برای کاهش هزینههای دولتی شروع به اخراج کارکنان و افزایش سن بازنشستگی و کاهش حقوق کارمندان کردند؛ برای افزایش درآمدهای دولتی نیز خدمات دولتی رایگان مانند آموزش و بهداشت را پولی کردند. این موارد مجموعه سیاستهای ریاضت اقتصادی شد که هدف آن تأمین کسری بودجه دولت ها از طریق فشار به مردم بود و معتقد بودند که باید به مردم فشار آوریم وگرنه نمیتوانیم هزینهها را تأمین کنیم. باید بدانیم در سالهای اخیر مشکلی به اسم کسری بودجه نداشتیم و آنچه مسئله بوده، رفاه مردم بوده است.
اصولاً ریاضت اقتصادی در پاسخ به این مسئله است که چگونه کسری بودجه دولت را تأمین کنیم و اقتصاد مقاومتی نیز پاسخ به این مسئله است که چگونه مشکل رفاهی مردم را حل کنیم. هم اکنون بخش زیادی از مردم ما بیکار هستند و وضعیت رفاهیشان نامطلوب است؛ مسئله در اقتصاد مقاومتی صددرصد با مسئله در اقتصاد ریاضتی متفاوت است. به همین جهت راهحلهای این دو نیز متفاوت است.
هرگز در اقتصاد مقاومتی سیاستی مانند اخراج کارگران و کاهش حقوق کارگران ندارید یا افزایش سن بازنشستگی و درآمد مردم از طریق عوارض و دریافت پول از بیماران و دانشجویان نمیبینند؛ بلکه برعکس است؛ در اقتصاد مقاومتی گفته میشود برای توسعه اقتصاد دانش بنیان، باید هزینههای آموزش را کاهش داد و در راستای تقویت تولید باید مالیاتها را کاهش داد نه اینکه افزایش داد.
بنابراین هدف، مفهوم و روشها در اقتصاد مقاومتی نسبت به اقتصاد ریاضتی متفاوت است. لذا من تصور میکنم این مدل و توطئهای بود که دشمنان انجام دادند تا دو مفهوم اقتصاد ریاضتی و اقتصاد مقاومتی را با هم گره بزنند و مردم ما احساس کنند که قرار است با اقتصاد مقاومتی زیان و خسارت حاصل شود در حالیکه این طور نیست. در حقیقت با اقتصاد مقاومتی نیاز است که مشکلات مردم حل شود.
با توجه به اینکه گفته میشود اقتصاد مقاومتی پویا نیازمند فرهنگسازی است، آیا در این زمینه فرهنگسازی انجام گرفته است؟
قطعاً فرهنگسازی نیاز است، ولی در زمینه اجرای اقتصاد مقاومتی فرهنگسازی مورد نیاز و دقیق انجام نشده است. کسانی که متولی حوزههای فرهنگی کشور هستند، اعم از وزارتخانههای آموزشی و فرهنگی، مسائل فرهنگسازی دقیق و بایستهای را تاکنون انجام ندادهاند که این اقدام باید صورت گیرد.