دوشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۰
شكوه علوی در نماز عید چگونه شکل می گیرد؟

حوزه/ آثار شكوه علوی در نمازهای عید این گونه است؛ امری كه مؤمنان باید بر آن حسرت بخورند و آه از نهاد خود بركَشند. همان گونه كه عارفان شیعی در آثار خود، این احساسات پاك را به نمایش گذاشته اند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، برای روز عید قربان اعمالی در نظر گرفته شده است كه مسلمان را بیش از پیش در مسیر دریافت رحمت و مغفرت الهی قررا می دهد. این اعمال عبارتند از: طهارت (غسل)، نماز عید، دعاهای مخصوص مانند دعای چهل و هشت و چهل و شش صحیفه سجادیه، دعای ندبه، قربانی كردن، خواندن تكبیر و...، که به اختصار به دو مورد اشاره می شود.

*  نماز عید قربان

نماز عید قربان یكی از مظاهر شكوه و بزرگی امّت اسلامی در بین ملل جهان است - در كشور ما چنان كه شایسته آن است، بدان پرداخته نمی شود - در اهمّیت این بُعدِ نماز عید تنها كافی است به روایت امام صادق علیه السلام اشاره گردد كه فرمود:

«قِيلَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص يَوْمَ فِطْرٍ أَوْ يَوْمَ أَضْحًى لَوْ صَلَّيْتَ فِي مَسْجِدِكَ فَقَالَ إِنِّي لَأُحِبُّ أَنْ أَبْرُزَ إِلَى آفَاقِ السَّمَاءِ»؛ به رسول اللّه پیشنهاد شد كاش روز فطر یا قربان در مسجد خود نماز می خواندید! فرمود: دوست دارم كه به آفاق آسمان نظر بیافكنم. (1)

روایات دیگری تأكید دارد: «لَا صَلَاةَ يَوْمَ الْفِطْرِ وَ الْأَضْحَى إِلَّا مَعَ إِمَامٍ....»؛ (2) نمازی در روز فطر و اضحی نیست، مگر با امام.

تأكید بر امام نه صرفاً به خاطر جماعت كه به خاطر ارزشی و مكتبی بودن این مراسم است. مراسمی كه دقیقاً از شئون رهبری و حكومتی است و باید به دست صالحان اقامه شود. لذا امام باقرعلیه السلام می فرماید: «مَا مِنْ عِيدٍ لِلْمُسْلِمِينَ- أَضْحًى وَ لَا فِطْرٍ إِلَّا وَ هُوَ يُجَدِّدُ لآِلِ مُحَمَّدٍ فِيهِ حُزْناً قُلْتُ وَ لِمَ ذَاكَ قَالَ لِأَنَّهُمْ يَرَوْنَ حَقَّهُمْ فِي يَدِ غَيْرِهِمْ». (3)

عیدی برای مسلمان ها؛ از اضحی و فطر، نیست مگر این كه برای آل محمّد غم و اندوه، تجدید می شود، پرسیده شد چرا این گونه است؟ فرمود: چون آل محمّد حق خود را در دست دیگران می بینند.

شكوه نماز عید

اوج شكوه نماز عید با حضور امام معصوم علیه السلام را باید در نمازی دید كه قرار بود به امامت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام برپا شود! حركتی كه هراس در دل مأمون انداخت و امام را وادار كرد نماز را اقامه نكنند. یاسر خادم و ریان بن صلت می گویند. «وقتی امام موضوع خلافت را نپذیرفت. مأمون آن حضرت را وادار به پذیرش ولایت عهدی كرد. امام (ع) سرانجام با شرایطی پذیرفتند «... عَلَى أَنْ لَا آمُرَ وَ لَا أَنْهَى وَ لَا أُفْتِيَ وَ لَا أَقْضِيَ وَ لَا أُوَلِّيَ وَ لَا أَعْزِلَ وَ لَا أُغَيِّرَ شَيْئاً مِمَّا هُوَ قَائِمٌ وَ تُعْفِيَنِي مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ..»؛ به این شرط كه امر و نهی نكنم، فتوا ندهم، قضاوت نكنم، ولایت ندهم، عزل نكنم و چیزی را كه هست تغییر ندهم و از همه این ها مرا معاف كنی... .

مأمون نیز شرایط امام را پذیرفت. تا این كه روز عید قربان فرا رسید. یاسر خادم می گوید: «مأمون شخصی را نزد امام (ع) فرستاد و پیام داد كه سوار شود و به نماز عید حاضر شود و نماز عید و خطبه را اقامه كند.

امام (ع) از پذیرش آن امتناع كرده و موضوع شروط ولایت عهدی را یادآور شدند. مأمون اظهار كرد كه تنها برای اطمینان قلبی مردم و شناخت برتری شما می خواهم چنین كنید. امّا امام (ع) همچنان نمی پذیرفت تا این كه مجبور شدند. آن گاه فرمود: «... إِنْ لَمْ تُعْفِنِي خَرَجْتُ كَمَا خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) ..»؛ اگر نمی پذیری، من آن گونه خارج می شوم برای نماز كه رسول خداصلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام خارج می شدند.. .

مأمون پذیرفت و اعلام كرد هرگونه كه صلاح می دانید، عمل كنید. طبق دستور او مردم صبح زود درِ خانه امام (ع) اجتماع كردند. سرداران، سپاهیان، مردم از بزرگ و كوچك، زن و مرد و پیر و جوان همه در كوچه ها و معابر گرد آمدند، عدّه ای هم به ناچار به پشت بام ها رفتند. تا این كه طلوع خورشید، آسمان مرو را روشن كرد. امام در این لحظه غسل كرد؛ عمامه سفیدی از پنبه بر سرگذاشت و یك سر آن را به روی سینه و سر دیگرش را در میان دو شانه انداخت؛ دامن به كمر زد و به همه پیروانش نیز فرمود مثل او عمل كنند. آن گاه عصای پیكان داری به دست گرفت و بیرون آمد. ما در آن لحظه پیشاپیش حضرت بودیم. امام (ع) پابرهنه بود و... وقتی كه حركت كردیم، سر به سوی آسمان برداشت و چهاربار تكبیر گفتند. ما گمان بردیم كه آسمان و در و دیوار همه هماهنگ با حضرت اللّه اكبر... می گویند. ارتشی ها و كشوریان با نظم ویژه ای صف در صف منتظر بودند تا این كه امام (ع) از خانه بیرون آمدند، دم در ایستادند و فرمودند: «ثُمَّ قَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى‏ مَا أَبْلَانَا..» همه جمعیت با حضرت همنوا شدند. سراسر مرو یكپارچه به گریه، شیون و فریاد تبدیل شد. هنگامی كه سرداران و... دیدند امام با پای برهنه و لباس هایی بی آلایش حركت می كند، از مركب های خود پایین آمدند و پا برهنه، همراه امام (ع) حركت كردند. حضرت در هر ده قدم می ایستاد و سه بار تكبیر می گفت و زمین و زمان با ثامن الحجج (ع) همراهی می كردند.

به مأمون گزارش دادند. فضل بن ذوالریاستین گفت: ای امیرمؤمنان! اگر رضا با همین وضع به مصلّی برسد، مردم مفتون و شیفته او خواهند شد. بهتر این است او را برگردانید.

مأمون نیز چنین كرد و امام (ع) كفش و لباسش را پوشیدند و سوار شده و برگشتند.» (4)

آثار شكوه علوی در نمازهای عید این گونه است؛ امری كه مؤمنان باید بر آن حسرت بخورند و آه از نهاد خود بركَشند. همان گونه كه عارفان شیعی در آثار خود، این احساسات پاك را به نمایش گذاشته اند.

میرزا جواد ملكی تبریزی در این باره می نویسد: «سپس نماز عید را به جای آور و چه خوب است نماز را روی خاك بگذاری تا با خضوع و خاكساری بیشتری همراه باشد و پس از نماز دعاهای ویژه ای را كه روایت شده بخوان. به ویژه دعای ندبه را از یاد مبر؛ دعایی كه به ما می آموزد در این روزگار، روزگار غیبت امام زمان (عج) باید چگونه باشیم، انتظار و امیدمان به فرج و ظهور او تا چه پایه باشد و اندوه و افسوس مان از دوری و غیبت او تا چه زمان؟...»

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha