یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۱
ضرورت تقویت بنیه دفاعی در آموزه های اسلامی

حوزه/ از نظر اسلام تجهيزات نظامى و آمادگى جنگى و دفاعى در حد اعلا براى ايجاد جنگ و خونريزى و ويرانى و خسارت به طرف مقابل نيست، بلكه براى پيشگيرى از جنگ است.

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، بی شک اگر دنيا از ظالمان توسعه طلب، و تجاوزكاران زورگو خالى مى‏ شد هيچ نيروى نظامى براى حفظ مرزهاى كشورها مورد نياز نبود، و تمام مردم دنيا در كشورهاى خود، در امن و امان مى ‏زيستند و با يكديگر روابط تجارى و فرهنگى و سياسى و اجتماعى و اقتصادى سالم داشتند.[1]

لیکن خوى برترى جويى و تجاوزگرى كه گاه در افراد، و گاه در يك قوم، و مليت وجود دارد؛ غالباً سبب هجوم فرد يا قومى بر قوم ديگر يا ملتى بر ملت ديگر شده است؛ و در چنين شرايطى همه حق دارند كه خود را چنان قوى كنند كه در امنيت زندگى داشته باشند؛ چرا كه در نظام كنونى دنيا متأسفانه ضعيف پامال است؛ و همين امر «فلسفه تشكيل نيروهاى مسلح و قواى دفاعى را روشن مى ‏كند».[2]

هم چنین براى قوم و ملتى كه حامل فرهنگى هستند؛ و فضاى آزادى را مى‏ طلبند كه فرهنگ خود را در ميان مردم جهان تبليغ كنند؛ به دست آوردن اين فضاى آزاد بدون تكيه بر قدرت غالباً امكان پذير نيست، و اين فلسفه ديگرى براى تشكيل قواى مسلح‏ است.[3]

لذا باید گفت: حيات و زندگى بدون‏ «جهاد» امكان‏ پذير نيست، زيرا يك موجود زنده هميشه در ادامه حيات و زندگى خود با موانعى رو به رو است كه هر لحظه حيات او را تهديد مى ‏كند؛ و اگر مجهز به نيروهاى دفاعى نباشد به سرعت نابود مى گردد.[4]جامعه انسانى و كشورهاى مختلف نيز از اين قانون عمومى مستثنى نيستند؛ و براى ادامه حيات خود نيازمند به نيروى نظامى مجهزى مى باشند.[5] از این رو مسلمانان موظف هستند از تمام توان و نيروى خويش استفاده كنند و بنيه نظامى خويش را بالا ببرند.[6]

گفتنی است اسلام در مسائل دفاعى‏ و نوع اسلحه جنگى و نحوه استقلال و تماميت ارضى و جلوگيرى از نفوذ دشمنان، احكام خاصى ندارد، بلكه بايد با در نظر گرفتن اوضاع و احوال موجود، مقررات و احكامى از طرف حكومت اسلامى در نظر گرفته شود و از راهى كه به حفظ مقاصد اسلام كمك كند اقدام گردد.[7]

* تقویت توانمندی دفاعی؛ منبعث از اصل قرآنی

لازم به ذکر است اسلام در تقويت بنيه دفاعى به وضع يك اصل كلى دست زده و مصداق و نوع سلاح و تاكتيك را معين نمى كند بلکه مسلمانان را به آمادگى كامل خود ،براى دفاع از خويش فرا می خواند.[8]  لذا در قرآن می خوانیم: «واعدوا لهم ما استطعتم من قوة؛[9] هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها [دشمنان‏] آماده سازيد!».[10]

* تقویت بنیه دفاعی در عصر انبیاء الهی

آگاهى داوود علیه السلام از تهيه وسيله دفاعى‏

در دو سوره از قرآن مجيد در مورد ابداع زره مناسب كه يك وسيله دفاعى مؤثر براى جنگ ‏هاى زمان هاى پيشين محسوب مى شد از سوى داوود علیه السلام پيامبر بزرگ الهى بحث شده است.[11]

در يكجا مى فرمايد: «وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُون‏؛[12] ما ساختن زره را به داوود تعليم داديم تا شما را در جنگهايتان حفظ كند، آيا شكرگزارى (اين نعمت الهى را) مى كنيد».[13]

از اين آيه به خوبى معلوم مى شود ابداع و اختراع اين وسيله دفاعى به تعليم الهى، و در عصر داوود علیه السلام صورت گرفت، در حالى كه مى دانيم ضرورتى ندارد پيامبر الهى مبتكر و ابداع كننده چنين موضوعى باشد.[14]

هم چنین در فراز دیگر از قرآن کریم می خوانیم: «وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديد * أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصير [15] ما آهن را براى او (داوود علیه السلام) نرم كرديم (و دستور داديم) زره هاى كامل و فراخ بساز، و حلقه ها را به اندازه و متناسب كن و عمل صالح بجا آوريد كه من به آنچه انجام مى دهيد بينا هستم»[16].

بی تردید اين دستور نشان می دهد داوود به فرمان الهى دست به ساختن چيز بى ‏سابقه اى زد كه علم و آگاهى آن را از سوى خدا يافته بود، و مسأله نرم ساختن آهن را براى او ممكن ساخت، خواه جنبه اعجاز داشته باشد و يا به صورت يك تعليم الهى‏.[17]

با استفاده از وسائل و اسباب، و در هر صورت ابتكار اين امر (ساختن مفتول هاى نازك و محكم براى بافتن زره در آن زمان به گونه اى كه هم پوشيده آن راحت باشد، و هم مانع تحرك سربازان نشود، و هم در مقابل ضربه تير و شمشير و خنجر مقاومت كند، كار مهم و پيچيده اى بود، و اهميت آن در آن عصر كمتر از ابداع سلاح هاى مهم دنياى امروز نبود.[18]

اين نكته نيز قابل توجه است كه وقتى آهن به دست حضرت داوود علیه السلام نرم شد ترجيح داد وسيله دفاعى بسازد نه وسيله تهاجمى همچون شمشير.[19] به هر حال با اين‏كه تهيه اين وسيله دفاعى كه در جنگ هاى آن زمان مهم و سرنوشت ساز بود چيزى نيست كه اگر پيامبر از آن آگاه نباشد در دعوت مذهبى او خللى به وجود آيد، ولى خداوند اين صنعت را به او تعليم داد و در ميان بشر باقى ماند.[20]

* تقویت بنیه دفاعی در سیرۀ نبوی(ص)

سيره عملى پيامبر صلى الله عليه و آله و پيشوايان بزرگ اسلام‏ نشان مى دهد كه آنها براى مقابله با دشمن از هيچ فرصتى غفلت نمی كردند، در تهيه سلاح‏ و نفرات، تقويت روحيه سربازان، انتخاب محل اردوگاه، و انتخاب زمان مناسب براى حمله به دشمن و به كار بستن هرگونه تاكتيك جنگى، هيچ مطلب كوچك و بزرگى را از نظر دور نمى داشتند.[21] بلکه مسلمانان خود را با سلاح‏ روز و علوم روز مجهز مى كردند،[22] معروف است كه در ايام جنگ«حنين»به پيامبر صلى الله عليه و آله خبر دادند كه سلاح‏ تازه مؤثرى در «يمن» اختراع شده است، پيامبر صلى الله عليه و آله فوراً كسانى را به يمن فرستاد تا آن سلاح را براى ارتش اسلام‏ تهيه كنند.[23]

* تقویت بنیه دفاعی در مکتب علوی

در بیان امام علی علیه السلام جهاد به «زره محكم» و «سپر مطمئن» تشبيه شده است كه هر دو، از وسائل دفاعى‏ در جنگ است. همان گونه كه در نبردهاى قديم، كسانى كه زره در تن و سپر در دست نداشتند از ضربات دشمن در امان نبودند، قوم و ملتى كه جهاد را ترك كند در برابر ضربات دشمن بسيار ناتوان و آسيب پذير خواهد بود.[24]

لذا آن حضرت فرمود؛ «زره را كامل كنيد!» (وَ أَكْمِلُوا اللَّأْمَةَ)،[25] منظور از «كامل كردن زره» اين است كه آن را به وسيله «خود» (كلاه آهنينى كه بر سر مى‏گذاشتند و مانند زره جنبه دفاعى‏ داشت) و «ساعد بند» (ورقه آهنى كه به صورت نيم دايره درآمده و به ساعد مى ‏بستند تا دست را در برابر ضربات تير و نيزه و شمشير حفظ كند) كامل كنند.[26]

در فرازی دیگر از آن حضرت می خوانیم؛ «و شمشيرها را قبل از كشيدن از نيام، تكان دهيد! (تا به آسانى از نيام درآيد) َ وَ قَلْقِلُوا [27] السُّيُوفَ فِي أَغْمَادِهَا [28] قَبْلَ سَلِّهَا)، اين نكته، هر چند ظاهرا كوچك به نظر مى رسد، اما در واقع دستور مهمى است! چرا كه، گاه ماندن شمشير در غلاف براى مدت طولانى، سبب مى شود كه گوشه هايى از آن گير كند و در لحظات حساس كه‏ لازم‏ است‏ فورا بيرون‏ كشيده‏ شود،[29] يا خارج‏ نشود و يا با تأخير خارج شود و در هر صورت ممكن است خطرات غير قابل جبرانى به وجود آورد.[30]

هم چنین لزوم هوشیاری و تقویت بنیه دفاعی را می توان در کلام نورانی آن حضرت جستجو نمود که فرمود؛«وإِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الأَرِقُ، ومَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ،‏[31]؛آنكه مرد جنگ است هميشه بيدار است و كسى كه به خواب رود (و از دشمن غافل شود بايد بداند)دشمن او در خواب نخواهد بود و از او غافل نخواهد شد»[32]

اهميت اين دستور در عصر و زمان ما از هر عصر و زمانى بيشتر است، زيرا دشمن تهاجم را در جهات مختلف شروع كرده است؛ نه تنها در جهات نظامى، بلكه در جهات فرهنگى از طريق شبهه افكنى و ايجاد تزلزل در مبانى اعتقادى و از طريق نشر فساد و ايجاد آلودگى هاى اخلاقى با تمام قدرت به ميدان وارد شده حتى عوامل زيادى را در داخل مسلمانان با هزينه هاى سنگين انتخاب كرده است. لذا بايد بدانيم كه در برابر لحظه‏اى غفلت از اين برنامه هاى تخريبى هزينه هاى گزافى بايد پرداخت.[33]

اینگونه است که در وصیت نامه امام عليه السلام وقتی علوم را به سه گونه تقسيم می کنند ، فنون دفاعی را به عنوان علومى مد نظر قرار می دهند كه براى زندگى مادى انسان ‏ها لازم است و اگر اين علم نباشد زندگى مادى انسان به طور معقول اداره نخواهد شد، نهایتاً مشكلات معنوى فراوانى به دنبال خواهد داشت.[34] به همين دليل تحصیل اين علم به مانند دیگر علوم در اسلام برای همگان واجب كفايى است؛ يعنى هر گروهى لازم است به دنبال تحقق آن  برود تا بخشی از  نيازهاى مادى جامعه اسلامى تأمين گردد حال اگر در این رشته به اندازه كافى متصديانى وجود نداشته باشد، وجوب عينى پيدا مى كند.[35]

* تقویت بنیه دفاعی حتی در حال نماز

در قرآن مجيد در مورد جنگجويان آمده است كه حتى به هنگام نماز در كنار ميدان جنگ دستور مى دهد هوشيارى خود را با همراه داشتن اسلحه در حال نماز حفظ كنند؛ : «وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَميلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً [36]؛ آنها بايد وسايل دفاعى‏ و سلاح هايشان را (در حال نماز با خود) برگيرند؛ (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاح ها و وسايل خود غافل شويد تا يكباره به شما هجوم آورند».[37]

لذا در هر صورت از همراه داشتن وسايل محافظتى و ايمنى (مانند زره و خود و امثال آن) غفلت نكنيد و حتى در حال عذر، حتماً آنها را با خود داشته باشيد كه اگر احيانا دشمن حمله كند بتوانيد تا رسيدن كمك، خود را حفظ كنيد (وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ).[38]،[39]...اينها همه نشان مى دهد كه مسلمانان در هر زمان و مكان و در هر شرايطى كه باشند هوشيارى خود را در مقابل دشمن حفظ كنند.[40]

* تقویت بنیه دفاعی نیازمند بودجه و اعتبارات مالی

باید اذعان نمود تقويت بنيه دفاعى‏ اسلام و بالا بردن توان نظامى ارتش اسلام و به كارگيرى پيشرفته ترين سلاح هاى نظامى، اقتصادى، تبليغاتى، اخلاقى، اجتماعى و مانند آن، هزينه زيادى خواهد داشت، كه مسلمانان بايد آن را تأمين كنند؛ ولى از آنجا كه اين هزينه ها در راه خدا مصرف مى شود، خداوند متعال آن را بطور كامل به انفاق کنندگان بازخواهد گرداند و اینگونه افراد بدون شك در اين معامله ضرر نخواهند كرد،[41] لذا تهيه نيرو و قوه كافى و ابزار و اسلحه جنگى، و وسايل مختلف دفاعى‏، نياز به سرمايه مالى دارد، از این رو خداوند در قرآن کریم به مسلمانان دستور مى دهد كه بايد با همكارى عمومى اين سرمايه را فراهم سازيد، و بدانيد هر چه در اين راه[42](در راه تقويت بنيه دفاعى‏ و نظامى مسلمانان در برابر دشمن)[43] بدهيد در راه خدا داده ‏ايد و هرگز گم نخواهد شد: « و ما تنفقوا من شي‏ء في سبيل الله يوف إليكم؛[44] و آنچه در راه خدا انفاق كنيد به شما پس داده خواهد شد»[45]،و تمام آن و بيشتر از آن به شما می رسد:« و أنتم لا تظلمون؛[46] و هيچ گونه ستمى بر شما وارد نمى گردد».[47]

اين پاداش، هم در زندگى اين جهان از طريق پيروزى اسلام و شوكت و عظمت آن به مردم مى رسد، زيرا يك ملت ضعيف و مغلوب، سرمايه هاى مالى او نيز به خطر خواهد افتاد و امنيت و آرامش و استقلال خويش را نيز از دست خواهد داد، بنا براين ثروت هايى كه در اين راه صرف مى شود از طريق ديگر و در سطحى بالاتر عائد انفاق كنندگان خواهد شد.[48] بدین ترتیب همچنان كه اسلحه هاى مختلف براى دفاع وجود دارد، لیکن فقدان آن موجب هلاكت ما است.[49]

* لزوم تقویت بنیه دفاعی حتی در زمان صلح

اگر چه اسلام دعوت به صلح مى كند و به دعوت صلح دشمن پاسخ مثبت مى دهد، ولى به مسلمانان هشدار مى دهد كه مواظب مكر و فريب دشمن باشند و حتى به هنگام صلح هم توان نظامى و قدرت دفاعى را در حد بالايى حفظ كنند،[50] تا اگر دشمن مكر و حيله كرد، مسلمانان غافلگير نشوند؛ مثل اين كه دشمن در موقعيت ضعيفى قرار گرفته و براى تجديد قواى نظامى خويش و سازماندهى جديد آن ‏ها، پيشنهاد صلح دروغين مى كند و مدتى مسلمانان را سرگرم گفت‏گوهاى صلح مى نمايد تا پس از آمادگى مجدد ضربه اى بر مسلمانان وارد سازد؛ در اينجا اگر مسلمانان توان نظامى خويش را، حتى به هنگام صلح حفظ كنند، غافلگير نخواهند شد و توطئه دشمن را دفع مى كنند.[51]

 از آيه شريفه‏ «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة ...»[52]،[53] ‏به روشنى استفاده مى شود؛ كه مسلمانان حتى در حال صلح بايد آمادگى و قدرت نظامى خود را حفظ كنند؛ و اگر روز به روز فنون جنگى پيشرفته تر شود؛ آنها هم به طور مداوم آموزش هاى نظامى را هماهنگ با آن ببيند، و همچنين سلاح هاى پيشرفته را به هر قيمتى كه هست در اختيار بگيرند؛ و با توجه به اينكه‏ «قوه» (نيرو) تمام نيروهاى معنوى و مادى انسانى و غير انسانى را شامل مى شود، همه اينها را آماده سازند.[54]

هم چنین در فراز دیگر از قرآن کریم می خوانیم: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَميعا[55]؛اى كسانى كه ايمان آورده ايد! آمادگى خود را در برابر دشمن حفظ كنيد و در گروه هاى متعدد يا به صورت دسته واحد (طبق شرايط موجود)، به سوى دشمن حركت نماييد».[56]

با توجه به اينكه‏ «حذر» (بر وزن خضر) به معناى بيدارى و هوشيارى و آماده باش در برابر خطر است، و گاه به معنى وسيله اى است كه با كمك آن با خطر مبارزه مى شود؛ لزوم آماده باش دائمى مسلمين در مقابل دشمن، به خوبى روشن مى گردد.[57]

جمله «‏فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَميعا»[58]  با توجه به معنى نفر (كوچ كردن) نشان مى دهد كه مسلمانان نبايد بنشينند تا دشمن بر آنها هجوم برد؛ بلكه بايد به استقبال دشمن بروند و پيش از تهاجم بر او هجوم برند و از روش‏هاى مختلف براى اين امر استفاده نمايند، گاه به صورت گروه هاى پراكنده، جنگ پارتيزانى بر ضد او به راه بيندازند، و گاه به صورت ارتش منظم و يكپارچه حمله را آغاز نمايند، و در هر جا مطابق مقتضاى زمان و مكان عمل كنند.[59]

* ایجاد رعب و وحشت در میان دشمنان در گرو تقویت بنیه دفاعی

لزوم ترسانيدن دشمن از جمله مهمترین مولفه ها در تقویت بنیه دفاعی است؛ يعنى مسلمانان از نظر امكانات نظامى و دفاعى‏ در سطحى از آمادگى باشند كه ابهت و هيبت لشكر اسلام در دل دشمن ايجاد رعب و وحشت كند، به گونه‏اى كه حتى فكر حمله به كشور اسلامى را از سر بيرون كند.[60]

بدون شک اسلام براى جلوگيرى از جنگ، كه ضايعات روحى، روانى، جانى و مالى فراوانى به همراه دارد، به مسلمانان سفارش مى كند كه آنچنان قوى و نيرومند باشند تا دشمن خيال حمله به آنها را هم نداشته باشد، و در عين حال عزت و آبرو و اعتبار آنان حفظ شود.[61] لذا قرآن صريحاً ، مسيرها را مشخص ساخته است و بر مبنای آیۀ«اشداء على الكفار رحماء بينهم»[62] در برابر دشمنان بی رحم، بايد روشى شديد اتخاذ كرد و در برابر دوستان بايد نرمش نشان داد.[63]

اسلام نمی گوید جنگ کنید بلکه می گوید آنچنان قوی باشید تا دیگر کشورها جرات حمله به شما را نداشته باشند، از این رو  قرآن این آمادگی را مقید به نیروی خاصی نمی داند و می فرماید هر نیرویی که می توانید فراهم کنید تا بتوانید دشمن را بترسانید، [64] زیرا جنگ حتی با پیروزی نیز دارای ضایعاتی است پس باید کاری کرد که دشمن هرگز به خود اجازه جنگ و حمله به کشور را ندهد، در این صورت ما هم پیروز خواهیم بود و هم هزینه ای نمی پردازیم.[65]

بنابراین تدارك قوا و تقويت‏ نيروها بطور عام، و آماده ساختن مركب جنگى آن عصر را بطور خاص (به عنوان يك مصداق) به منظور پيشگيرى از وقوع جنگ و ارهاب و ترساندن دشمنان به شدت توصيه مى‏شود و اين منطقى ترين هدف براى تقويت بنيه نظامى‏ است.[66]

* سخن آخر

در خاتمه باید گفت از نظر اسلام تجهيزات نظامى و آمادگى جنگى و دفاعى در حد اعلا براى ايجاد جنگ و خونريزى و ويرانى و خسارت به طرف مقابل نيست، بلكه براى پيشگيرى از جنگ است.[67] حال آيا هيچ عاقلى در جهان، هر چند پايبند به هيچ دين و مذهبى نباشد، اين كار را تقبيح نموده و زشت مى شمرد؟[68] در حالی که طبق آيه شريفه 60 سوره انفال[69] مسلمانان بايد تمام توان و امكانات خود را بكار گرفته تا از هر جهت در آمادگى كامل باشند. اما نه براى جنگ و خونريزى، بلكه براى اينكه فكر جنگ و كشتار را از سر دشمنان بيرون كنند.[70] قرآن به ما مى آموزد كه ابزار و آلات جنگى، آمادگى رزمى، سياسى، اجتماعى، نظامى، همه و همه، براى جلوگيرى از جنگ است، نه اقدام به جنگ و درگيرى.[71]

با این تفاسیر نظام اسلامی در سايه عمل به اين آيه شريفه فكر حمله را از سر دشمنان خود بيرون كرده است. و آمادگى نيروهاى دفاعى ما در بسيج و سپاه و ارتش و نيروى انتظامى و نيروهاى مردمى، اجازه چنين جسارتى به آنها نداده و نخواهد داد. [72]

نتيجه اينكه جهاد از منظر اسلام به عنوان نيروى بازدارنده دشمن از نبرد و خونريزى و در حقيقت سيستم دفاعى قوى و مستحكمى است كه باعث جلوگيرى از درگيري هاى نظامى و خشونت دشمن مى‏گردد.[73]

نباید فراموش نمود که انقلاب اسلامی ایران باید مستحکم باقی بماند، باید بهترین سلاح را برای دفاع از خود فراهم کنیم[74] لیکن از آنجا که هر نيروى دفاعى‏ در عالم هستى يا بايد از درون ذات چيزى بجوشد و يا از ناحيه خدا داده شود.[75]،[76] لذا برترین سلاح ما سلاح ایمان و توکل به خداوند است. ایمان سلاحی است که به واسطه آن نیروی های ما از شهادت ترسی نخواهند داشت بلکه به آن افتخار می کنند در صورتی که دشمنان ما از این سلاح محروم اند.[77]

از این رو همانگونه که قرآن می فرماید چنان آماده باشید که دشمن بترسد، پس باید با آمادگی در دشمن ایجاد رعب و وحشت کرد، یعنی خود انسان و روحیه و نفراتش آماده باشند، در این صورت دشمن عقب نشینی خواهد کرد.[78] درست است که دشمن پیچیدگی هایی مثل هجمه اقتصادی و تهدیدهای نظامی ایجاد کرده است، اما ما ترسی به دل راه نمی دهیم چون وعده خداوند عملی خواهد شد و این موج هجمه دشمن هم با رسوایی او می گذرد و ایران اسلامی همچنان سربلند و جاویدان تا ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) خواهد بود.[79]

بارالها! دشمنان متشكل و متحدند، و به انواع سلاح هاى شيطانى مسلح‏ هستند، ما پيروزى بر دشمنان برونى و شيطان درونى را از تو مى طلبيم. آمين يا رب العالمين.[80]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir

پاورقی:

[1] پيام قرآن ؛ ج‏10 ؛ ص291.

[2] همان.

[3] همان؛ ص 292.

[4] همان.

[5] همان.

[6] آيات ولايت در قرآن ؛ ص309.

[7] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص103.

[8] اسلام در يك نگاه ؛ ص101.

[9]  سوره انفال، آيه 60.

[10] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص103.

[11] پيام قرآن ؛ ج‏7 ؛ ص250.

[12] سورۀ انبياء؛ آیۀ 80 .

[13] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏3 ؛ ص183.

[14] پيام قرآن ؛ ج‏7 ؛ ص250.

[15] سوره سبا ؛آيه 10 و 11.

[16] پيام قرآن ؛ ج‏7 ؛ ص250.

[17] همان.

[18] همان؛ ص؛ 251.

[19] همان؛ص؛205.

[20] همان.

[21] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏2 ؛ ص164.

[22] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص597.

[23] تفسير نمونه، ج‏7، ص: 224.

[24] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص138.

[25] « لأمة»( بر وزن رحمة) در اصل به معناى اجتماع و اتفاق است، از همين رو هنگامى كه دهانه زخم به هم آيد و خوب شود به آن« التيام» گفته مى شود و« لأمه» به معناى زره است، شايد از اين جهت كه حلقه هاى آن با هم جمع شده و گره خورده است و گاه اين واژه به معناى هر گونه سلاح بكار مى‏رود.

[26] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏3 ؛ ص94.

[27] « قلقلوا» از ماده« قلقله»( بر وزن مرحمه) به معناى حركت دادن و لرزاندن است.

[28] « أغماد» جمع« غمد»( بر وزن رند) به معناى غلاف شمشير است و لذا در مورد پاره‏اى از گياهان كه خارهاى آن لابه لاى برگ‏ ها پنهان است اين ماده به كار مى رود.

[29] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏3 ؛ ص94.

[30] همان ؛ ص؛95.

[31] همان؛ ج‏11 ؛ ص239.

[32] همان ؛ ص240.

[33] همان ؛ ص246.

[34] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏9 ؛ ص506.

[35] همان.

[36] سورۀ نساء؛آيه 102.

[37] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏11 ؛ ص246.

[38] سورۀ نساء؛آيه 102.

[39] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏1 ؛ ص445.

[40] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏11 ؛ ص246.

[41] آيات ولايت در قرآن ؛ ص309.

[42] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏2 ؛ ص165.

[43] تفسير نمونه ؛ ج‏7 ؛ ص229.

[44] سورۀ انفال؛ آیۀ 60.

[45] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏2 ؛ ص165.

[46] سورۀ انفال؛ آیۀ 60.

[47] تفسير نمونه ؛ ج‏7 ؛ ص228.

[48] همان.

[49] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج‏1 ؛ ص290.

[50] آيات ولايت در قرآن ؛ ص309.

[51] همان ؛ ص310.

[52]  سوره انفال، آيه 60 .

[53] پيام قرآن ؛ ج‏10 ؛ ص311.

[54] همان؛ ص 312.

[55] سورۀ نساء؛آیۀ71.

[56] پيام قرآن ؛ ج‏10 ؛ ص312.

[57] همان.

[58] سورۀ نساء؛آیۀ71.

[59] پيام قرآن ؛ ج‏10 ؛ ص311.

[60] از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله) ؛ ص75.

[61] همان.

[62] سوره فتح؛ آیۀ29.

[63] زندگى در پرتو اخلاق ؛ ص223.

[64] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار شماری ازفرماندهان نیروی انتظامی؛1390/10/11.

[65] همان.

[66] پيام قرآن ؛ ج‏8 ؛ ص279.

[67] از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله) ؛ ص75.

[68] همان.

[69] «وأعدوا لهم ما استطعتم من قوة...».

[70] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص324.

[71] همان ؛ ص323.

[72] همان.

[73] همان.

[74] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار شماری از فرماندهان نیروی انتظامی؛1390/10/11.

[75] سورۀ انبياء؛ آيه 43( ج 13، ص 452).

[76] لغات در تفسير نمونه ؛ ص650.

[77] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار شماری از فرماندهان نیروی انتظامی؛1390/10/11.

[78] بیانات حضرت آیت ‌الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مسؤولان نمایندگی ولی فقیه در سپاه امام رضا(ع)؛13/4/1391.

[79] همان.

[80] تفسير نمونه ؛ ج‏16 ؛ ص490.

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha