حجت الاسلام و المسلمین اصغر اخوی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» ضمن گرامیداشت  هفته دفاع مقدس و زنده نگاه داشتن یاد و خاطره شهدای والامقام و جانبازان عزیز هشت سال جنگ تحمیلی اظهار داشت: بنده پانزده سالم بود که این توفیق را پیدا کردم که دوشادوش دیگر رزمندگان به عنوان یک طلبه در جبهه های حق علیه باطل حاضر شوم و در سال 64 یعنی در سن شانزده سالگی در عملیات قادر در منطقه غرب کشور واقع در نوسود از حوالی شهرستان پاوه مجروح شدم.

از شمال تا غرب در مسیر عشق

وی افزود: بنده چون شمالی هستم از شمال کشور عازم جبهه غرب شدم و قبل از عملیات قادر که منجر به مجروحیتم شد در قالب تیپ نبی اکرم (ص) کرمانشاه سازماندهی شده بودم؛ ما جزو گروهی از داوطلبان بودیم که در خود منطقه آموزش های نظامی دیدیم و وقتی وارد تیپ شدیم دوستان فهمیدند که من طلبه هستم از بنده خواستند که امام جماعت باشم و متولی کارهای تبلیغی و فرهنگی شوم.

وی اضافه کرد: با این که بنده نوجوان 16 ساله ای بودم اما افراد مسن پشت سر من بدون حرف و حدیثی اقتدا به نماز می کردند و اساساً در جبهه حال و هوایی حاکم بود که کسی نگاه نمی کرد که مثلاً فلانی که جوان تر است چرا باید فرمانده من باشد بلکه همه به دنبال انجام تکلیف الهی و وظیفه شرعی بودند که این مساله خودش در کنار اخلاص برای خدا از رموز موفقیت در دوران دفاع مقدس به شمار می رفت.

صفا و صمیمیت وصف ناپذیری رزمندگان در جبهه

این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: در همان ایام به بنده می گفتند که شما طلبه هستی و نیاز به حضور شما در پشت جبهه بیشتر است و حال آن که من شدیداً علاقه داشتم که در کنار رزمندگان با آن صفا و صمیمیت وصف ناشدنی حضور داشته باشم و در خط مقدم بجنگم.

وی بیان داشت: شب عملیات دستور رسید که باید چند کیلومتری پیاده روی داشته باشیم، ما نیز همین کار را کردیم اما چون رمز عملیات یادمان رفته بود، همه راه را برگشتیم به مقر ولی از آن جا که سراپا شوق و انگیزه بودیم، بار دیگر این مسیر را رفتیم و بالاخره به محل یاد شده رسیدیم.

وی گفت: امروز که به آن روزها فکر می کنم با خودم می گویم حتی گاهی حوصله چند قدم پیاده روی ندارم اما آن زمان در جبهه این انگیزه کار برای خدا بود که به همه رزمندگان تاب و توان می داد که آن گونه با کمترین امکانات و سختی های محیطی و خطر کمین دشمن و غیره پیشروی های حیرت کننده داشته باشند.

تخت خواب نرم ما سنگ بود و خاک!

مدرس جامعه المصطفی العالمیه اظهار داشت: آن شب بچه ها همگی از فرط خستگی روی سنگ ها خوابشان بُرد ولی با این حال همه به سان کوهی از انگیزه و ایمان راسخ بودند و به نظرم حتی حاضر بودند تا چندین برابر مسیر را طی کنند؛ صبح فردا بنده بر اثر تیر مستقیم قناسه از ناحیه پا مجروح شدم و همان موقع نیز آن تیر را با خود یادگار برداشتم؛ البته به غیر از این مجروح شیمیایی نیز شده ام که و هیچ گاه نیز از مردم گله و شکایتی نداشته ام چرا که به وظیفه خود عمل کرده ام و توفیق داشتم که در خط رزمندگان حزب الله باشم.

وی با بیان این که چه در روزها و شب های عملیات و چه در روزهای عادی جبهه، همه رزمندگان با هم یکی و بی ریا و بسیار دوست و برادر بودند، گفت: ما حتی در گردان خود شخصی داشتیم که قاضی و استاد دانشگاه بود اما بسیار انسان خاکی و باصفا بود به طوری که انسان هیچ گونه منیتی در وجود او نمی دید و البته از این دست افراد در گردان ها و گروهان های سازمان دهی شده تیپ ما کم نبودند.

تاسی به فرهنگ دفاع مقدس؛ لازمه مقابله با دشمن

حجت الاسلام اخوی ادامه داد: احساسم این است که آن صفا و صمیمیت ها امروز در جامعه ما یا وجود ندارد و یا کمرنگ است و حال آن که ما باید به تاسی از فرهنگ ناب دفاع مقدس که همانا برگرفته از فرهنگ اهل بیت(ع) است به ترویج این گونه مباحث در جامعه و به خصوص در میان نسل جوان بپردازیم.

وی افزود: حقیقتاً اگر اخلاص و صفای دفاع مقدس در جامعه ما حاکم باشد، دشمنان در رسیدن به اهداف شوم خود در قبال جامعه ما ناکام می مانند.

عضو انجمن تعلیم و تربیت اسلامی حوزه علمیه قم گفت: یکی دیگر از ویژگی های فرهنگ دفاع مقدس این بود که توقع و چشم و هم چشمی و مباحث مالی و پست و مقام در آن مطرح نبود و نگاه ها معنوی و غیرمادی بود و این مساله نیز باید در جامعه ما تقویت شود و حال آن که متاسفانه در خیلی از موارد این گونه نیست.

کار مخلصانه و پرهیز شدید از نام و عنوان

وی ابراز داشت: یکی از کارهایی که مقام معظم رهبری همواره بر آن تاکید کرده و می کنند این است که گاهی انسان مشاهده می کند برخی کارهای بسیار خوبی در کشور انجام می دهند که سر و صدایی درباره آن ها ایجاد نمی شود و افراد در گمنامی این کارها را می کنند و این چیزهاست که می ماند؛ اتفاقاً جنس کارها در دفاع مقدس نیز نوعاً این گونه بود نه این که حالا بخواهند پز بدهند و بنر و اعلامیه چاپ کنند که ما مثلاً فلان کار را کردیم و دیگران باید قدر ما را بدانند.

وی افزود: حقیقتاً نیز اعمال بسیجی وار و کارهای برای خدا آثار و برکات فراوانی دارد که ماندگار هستند و ما باید جامعه مان را به این سمت و سو گرایش بدهیم که در درجه اول کار را برای رضای خدا انجام دهند نه خوش آمدن این و آن.

رزمندگان و شهدا، الگوی مجاهدت خستگی ناپذیر بودند

این جانباز دفاع مقدس همچنین تصریح کرد: در کنار مساله اخلاص و کار برای خدا، یکی از شاخصه های رزمندگان به ویژه شهدای والامقام خستگی ناپذیری در انجام ماموریت ها بود به طوری که فرد نگاه نمی کرد که حالا شب است و وقت استراحت یا مثلاً این که مگر من چقدر حقوق می گیرم، خیر کار برای خدا بود و این کار مخلصانه وقت و بی وقت نمی شناخت و باید به هر طریق ممکن به نحو مطلوب انجام می شد.

وی بیان داشت: امروز که به خصوص ما در یک جنگ تمام عیار فرهنگی و اقتصادی و سیاسی با دشمن قرار داریم لازم است که با اخلاص ، مجاهدت و خستگی ناپذیری و البته برنامه و هدف گذاری درست با دشمن مواجه شویم و این که در هر حال از خدا بخواهیم که به حق شهدا و امام شهیدان ، در نهایت عاقبت به خیر شویم و در قیامت شرمنده شهدا نباشیم.