آیت الله محمد یزدی رئیس شورای عالی جامعه مدرسین در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» به تشریح اهمیت حراست و پاسداشت انقلاب اسلامی و تشریح بایسته های حوزه انقلابی پرداخت؛ حاصل این گفتگو به مناسبت برگزاری اجلاسیه سراسری جامعه مدرسین و علمای بلاد تقدیم می شود.
* با توجه به اهمیت بحث انقلاب اسلامی و اصول بنیادین آن، نقش حوزه در این انقلاب و شاخصههای حوزه انقلابی را تبیین فرمایید.
باید دید انقلاب در برابر چه مسئلهای و چه جریانی میخواهد قرار بگیرد که کیفیت انقلاب و دگرگون کردن در برابر آن کیفیت، بتواند خودش را نشان دهد. یک وقتی ما در برابر نظام طاغوتی قرار داریم و میخواهیم انقلاب کنیم، در این صورت پایههای اصلی آن انقلاب، تخریب بنیانهای حکومت طاغوتی است، ولی الآن ما در شرایطی هستیم که نظام جمهوری اسلامی ایران یک نظام حاکم و جا افتاده و مطرح در دنیای امروز است و دوست و دشمن هم فراوان دارد و دشمنان شناخته شده و درجه اولش نیز خیلی روشن است. وقتی گفته میشود باید انقلابی باشیم، صرفنظر از حوزه و روحانیت اصولاً مردم ما باید انقلابی باشند؛ یعنی به ارزش این نظام حاکم توجه داشته باشند و به تلاشهایی که برای از میان بردن ارزشهای این نظام بهکار گرفته میشود نیز توجه نمایند و در برابر این تلاشها عکسالعمل نشان دهند. برای تلاشهایی که در برابر حاکمیت نظام انجام میگیرد، مانع ایجاد کنند. بهخصوص اگر سراغ حوزه برویم که حوزه نقش بیشتری در اصل انقلاب داشته و اصلاً پایه اصلی انقلاب از حوزه علمیه بوده است. محور انقلاب، یعنی حضرت امام از حوزه بودند و در حقیقت در حوزه کار شروع شد و از بدو شروع انقلاب که موضوع کاپیتولاسیون و مسئله انجمنهای ایالتی و ولایتی و مقابله امام با آنها آغاز شد، حوزه علمیه، نخبگان و عامه مردم آهسته آهسته به امام پیوستند و انقلاب شکل گرفت و بحمدالله به پیروزی رسید و آن حکومت طاغوتی واژگون و حکومت اسلام حاکم شد. روحانیت بیشترین نقش را در اجرا و به ثمر رساندن انقلاب بر عهده داشته است، لذا باید در نگهداری و حفاظت و حراست از انقلاب هم باید بیشترین نقش را داشته باشد.
◦ میزان توجه به این موضوع مهم در حوزه را چگونه ارزیابی میفرمایید؟
• من بیشتر امیدم به نسل جوان حوزه است و نسل جوان کم و بیش توجه دارند. گاهی ملاقات و دیدار با برخی از تشکلهای کوچک و بزرگ دارم، میبینم در نسل جوان این تفکر دارد نفوذ و توسعه و پیشرفت پیدا میکند. از من اگر بپرسید، میگویم بر عهده نسل جوان حوزه است تا در برابر تلاشهایی که ضد رهبری و ضد نظام و اسلام و انقلاب انجام میگیرد، موضعگیری داشته باشند و عکسالعمل نشان دهند. با سکوت و بیتفاوتی و مصالحه و مسامحه، آهستهآهسته انقلاب به فراموشی سپرده میشود.
◦ تعریف شما از انقلابی بودن و موضعگیری در مسایل مختلف چیست؟ لطفاً با ذکر مصادیق بفرمایید.
• حوزه باید انقلابی باشد، به این معنا که اثرگذاران در نسل جوان و طلاب چه مراجع و چه مدرسین سطوح عالی و چه نخبگان و انجمنها، باید در برابر اوضاع و احوالی که در دنیا میگذرد حساس باشند و دنیای امروز را بشناسند. دنیا دنیایی است که یک حادثهای آن طرفش رخ میدهد، ظرف چند ثانیه عکسالعملش در این طرف دنیا منعکس میشود و روی زندگی و اقتصاد مردم اثر میگذارد. در یکچنین دنیایی ما چقدر باید آدمهای بیتفاوتی باشیم که بگوییم نظام به ما ارتباط ندارد! به نظر من این روحیه تسامح و تساهل برای حوزه علمیه خطرناک است. الحمدلله مقام معظم رهبری در این موارد موعظه و نصیحت میکنند و در لابهلای صحبتهای ایشان خطر بیتفاوتی به نظام یادآوری شده است. مقام معظم رهبری تصریح کردند که این بیتفاوتی برای حوزه علمیه خطرناک است، حوزه باید انقلابی بماند. در مقابل، دشمن هم خیلی روشن است که از جهات عدیدهای تلاش میکند.
حوزه باید انقلابی بماند، یعنی باید در برابر حرکتهایی که در داخل کشور بهوسیله حکومت، بهوسیله افراد غیرحاکم و متنفذ و بهوسیله گروهها و شخصیتها دارد انجام میگیرد، حساسیت نشان دهند. پس انقلابی بودن یعنی حساس بودن در برابر اوضاع و احوال؛ نه داد و فریاد کردن، سر و صدا کردن، راهپیمایی و تظاهرات انجام دادن، خراب کردن و زدن و بستن! اینها معنای انقلابی بودن نیست. امروز رعایت قانون، کار انقلابی است؛ حساسیت در برابر قانونگریزی و تخلف از قانون، کار انقلابی است. معنای انقلابی بودن، توجه داشتن به رهنمودهای مقام معظم رهبری است؛ و الا اگر قرار باشد با سر و صدا و داد و فریاد کردن از انقلاب دفاع کنیم، معنایش این است که اساس انقلاب را به خطر انداختهایم تا دشمن بهتر و بیشتر بتواند از این موقعیت سوء استفاده کند.
◦ نگاه حوزه انقلابی به سیر تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جامعه چگونه باید باشد و ارتباط حوزه با مردم و توجه به امور جامعه، چه تأثیری در هدایت جریانهای اجتماعی به سمت اهداف نظام اسلامی دارد؟
• پایهگذار این انقلاب، حضرت امام ، مهمترین کاری که انجام دادند، این بود که گفتند: در اسلام سیاست همراه دیانت است و دیانت بیسیاست، دیانت نیست؛ تقدسمآبی به معنای اینکه ما کاری به کار مسایل سیاسی اجتماعی نداشته باشیم، فقط نمازمان را بخوانیم، روزه بگیریم، حج برویم، زیارت و دعا و ورد داشته باشیم ولی مسایل اجتماعی به ما هیچ ارتباطی نداشته باشد، این را مردود عنوان کردند و به مردم گفتند که یک پایه اسلام، سیاست و یک پایه دیانت و دینداری است؛ ایشان تصریح کردند که قسمت عمده فقه ما مسایل اجتماعی و سیاسی است. امام خمینی گفتند: دیانت و سیاست، مثل هم و همراه هم هستند، جدای از هم نیستند؛ چنانچه سیاست بیدیانت هم خطرناک است، یعنی اگر کسانی بخواهند به مسایل سیاسی و اجتماعی ورود بکنند ولی کاری به ولایت و ولیّامر و کاری به مرکز دیانت یعنی فقیه جامعالشرایط نداشته باشند و فقط بخواهند سیاست را اداره کنند، این سیاست هم خطرناک است.
◦ با توجه به ضرورت وحدت امت اسلامی و با توجه به ظهور گروههای خشن در میان مسلمانان، مثل تکفیریها و نیز شعار جدایی دین از سیاست از سوی سکولارها، حوزه انقلابی جهت تبیین مبانی انقلاب و نظام اسلامی در عرصه بینالملل و جهان اسلام چگونه باید عمل کند؟
• امروز بیشاز هر زمان دیگر حفظ وحدت امت اسلامی ضرورت دارد، چراکه دشمن متوجه قدرت اسلام شده و لذا قصد ریشهکنی آنرا کرده است و علیه اساس اسلام تلاش میکند. اینکه وهابیت، داعش، صهونیستها را ایجاد کردند و تکفیریها و این گروهها را تقویت کردند با چه هدفی است؟ اینکه میبینید مرکز اسلامی یعنی مکه معظمه که از مقدسترین نقاط دنیای ماست، در دست یک حکومتی است که نوکر آمریکا و حامی اسرائیل میشود و او را حمایت میکند، بهخاطر این است که بتوانند علیه اسلام و تشیع و علیه دین ما کار کنند. بنابراین به نظر من امروز وحدت امت اسلام یک ضرورت است. وقتی میگوییم امت اسلامی، این قابل تحقق است و محقق نشده است. چنانچه فارغ از موارد اختلافی تشیع و تسنن که در داخل کشور وجود دارد، سالها و قرنها پیروان این دو مذهب در کنار هم بهطور مسالمتآمیز باهم زندگی میکنند و اختلافات مذهبی آنها مانع از این اتحاد دینی نیست. در مورد اختلافات مذهبی باید علمای آنها در این موارد باهم صحبت کنند، افراد عامی را نباید به جان همدیگر انداخت.
◦ راه صحیح و منطقی تحقق وحدت امت اسلامی چیست؟
• باید توجه داشت که مردم عادی از اهلسنت و شیعه باهم زندگی میکنند و اگر کسی بخواهد برای بحثهای اختلافی در سطح علمی کاری کند، این مباحث باید در جاهایی مطرح گردد که میشود گفتوگوهای فنی کرد و دو طرف برای استکشاف حق میتوانند صحبت کنند؛ نه در ماهواره، فضای مجازی، رادیو و تلویزیون و روزنامه و مجله؛ که منجر به تشدید اختلاف و به جان هم انداختن و خون یک عده را ریختن میشود و متأسفانه گروهی نیز این کار را ثواب تلقی میکنند و با درست کردن مجاهدین انتحاری، جوانهای بدبخت و بیچاره را وعده بهشت میدهند، که بیایند چند نفر را بکشند و به بهشت بروند! کجای اسلام این وعدهها داده شده که اگر کسی یک عده از مسلمانان را به خاک و خون بکشد بهشت میرود؟! چنین شخصی جایش قعر جهنم است. به نظر من در شرایط فعلی همه کسانی که در جامعه اثرگذارند، باید به این نکته توجه کنند که امروز باید کمتر بر روی مسایل اختلافی تکیه کرد، مگر در محافل علمی برای علما و دانشمندان، نه برای عامه مردم.
◦ در عرصه بینالملل چگونه باید عمل کرد؟
• از نظر بینالمللی ما باید با همه جهان ارتباط داشته باشیم جز با دشمنان اسلام. دشمنشناسی یکی از مسایل بسیار مهم است که بشناسیم دشمن ما کیست؟ بعضیها خیال میکنند اگر ما با آمریکا ارتباط برقرار کنیم، همه مشکلات حل است! در حالیکه قبلاً ارتباط برقرار بود و دیدید بلافاصله شاه را آوردند و دوباره حکومت را آوردند و شما مطمئن باشید که آمریکا بههیچوجه نه دلش به حال شیعه میسوزد نه به حال سنی. او دنبال نفت، معادن، بازار و اقتصاد خودش است، او دنبال این است که بتواند نفوذ کند تا تسلط یابد و بتواند از حکومتی تحت حاکمیت خود برای اقتصادش استفاده ببرد. ملاحظه کردید با انقلاب مصر و انقلاب لیبی چکار کردند، انقلاب آنها را مصادره کردند و بلافاصله کودتا کردند و دوباره یک کسی را برگردانند که نوکر خودشان باشد تا بتواند منافع آنها را تضمین کند. لذا ما باید هوشیار باشیم و اختلاف را کنار بگذاریم و تا حد امکان درباره اتحاد و وحدت فکر کنیم.
◦ چگونه میتواند به این اتحاد و وحدت دست یافت؟
• به هر حال ایجاد وحدت، وظیفه دینی و شرعی برای همه ماست. امیدواریم که بتوانیم به حفظ اسلام و انقلاب کمک کنیم و در حقیقت این انقلاب بهدست مبارک حضرت بقیهالله(عج) برسد. در مسئله لزوم وحدت و ضرورت حفظ وحدت، اهلبیت بهترین الگوی ما هستند؛ زمان امیرالمؤمنین و زمان امام حسن و امام حسین و امام صادق را هم در نظر بگیرید؛ ببینید ائمه در چه شرایطی قرار گرفتند و با حفظ وحدت توانستند آهستهآهسته از فرصتها استفاده کنند و در محافل علمی آهستهآهسته مکتب اصیل تشیع را امروز بهدست ما برسانند. اگر امروز این مکتب بهدست ما رسیده است، در سایه فداکاریهایی است که ائمه اطهار و علمای بزرگ دین انجام دادند و با زحمات طاقتفرسا در برابر حکومتهای گوناگون توانستند، حقایق را تبیین کنند.
برخی اوقات سکوت گویاتر از گویایی است؛ مراجع عظام، اساتید سطوح عالی و خارج در مناسبتها باید حوزه را متوجه کنند و مسایل را یادآور شوند. تسامح و تساهل در برابر منکرات و ضعفها خطرناک و خلاف انقلابی بودن است. تبیین حقایق و توضیح مسایل، وظیفه همه است. مسئولان اجرایی را باید هدایت کرد و خلافها را گوشزد نمود. در قراردادها و توافقات و سرمایهگذاریها مراقب ارزشهای اصلی هم باید بود.
البته خداوند حافظ است به شرط آنکه ما هم بهوظیفه خود عمل کنیم. موفق باشید.
نظر شما