حجتالاسلام والمسلمین سید محمد مهدی خادمی، بنیانگذار و امام جماعت مسجد امام علی (علیهالسلام) شیعیان دانمارک که اکنون به یک مرکز بزرگ اسلامی تبدیل شده، در حاشیه حضور خود در مدرسه علمیه ناصریه اصفهان، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در اصفهان به نحوه مجوز گرفتن این مسجد در یک پایتخت اروپایی و با وجود مخالفان سرسخت تبلیغ اسلام در این کشور و نیز ظرافت های کار تبلیغ تشیع در اروپا پرداخت؛ مطالبی که شیوه جالب و مبتکرانه تبلیغ تشیع از سوی یک روحانی مستقر در اروپا را از زبان این روحانی روایت می کند.
با تشکر از اینکه وقتتان را به ما دادید، به عنوان اولین سؤال بفرمایید مسجد یا مرکز بزرگ اسلامی امام علی(ع) کپنهاگ چگونه شکل گرفت؟
در سال 2001 میلادی با ادغام «مرکز المصطفی صلی الله علیه وآله»، «مکتبة اللبنانیه» و «مسجد محمدیه» اولین جرقههای تأسیس بزرگترین مسجد شیعیان اروپا زده شد.
با کمک ویژه مراجع عظام تقلید و استعانت مؤمنین و مؤسسات خیریه فرهنگی، زمینی به مساحت 3000 متر خریداری شد و خورشید اولین مسجد دانمارک در خیابان «نروبرو» طلوع کرد؛ مسجدي كه امروز متعلق به همه شیعیان و مسلمانان در اروپا است.
این مرکز بزرگ اسلامی از سال 2011 برای تمام مسلمانان شیعه مذهب از دانمارکی گرفته تا انگلیسی و از عرب گرفته تا فارس و اردو، برنامه هایی را ارائه میدهد.
چه برنامهها و فعالیتهایی در مسجد امام علی (ع) کپنهاک اجراء می شود و استقبال از این برنامه چگونه است؟
مسجد امام علی (علیهالسلام) شیعیان در کپنهاگ دانمارک روزانه حدود 100 نفر بازدیدکننده دارد که از برنامههای مسجد استفاده میکنند؛ مثل مدارس، ادارات، دانشگاهها و توریستها که به صورت گروهی برای بازدید میآیند؛ هر گروه از 24 ساعت قبل براي ما ايميل میفرستند و با ما برای حضور در مسجد هماهنگ میکنند، البته اين آمار به جز افرادي است كه به صورت انفرادي برای بازدید میآیند و البته بهجز مسلماناني كه برای عبادت روزانه تشریف میآورند.
برنامه استقبال از ابتداي ورود افراد به محوطه مسجد شروع میشود. پذیرایی مختصری میشوند تا خستگی راه رفع شود و آرامش جسمی پیدا کنند. سپس شروع میکنیم به توضيح درباره هنر اسلامی، کاشیکاری، فرش، طرحها و نقوش اسلامی و ایجاد شوق به هنر اسلامی، سپس توضیحاتی را درباره معرفی اسلام به مخاطبینی که اکنون خود مشتاق شنیدن و دیدن شدهاند، آغاز می کنیم.
بعد از بازدید و شناخت مختصری که بازدید کنندگان نسبت به اسلام پیدا می کنند، هنگام خروج لوح فشردهای حاوی تصاویر و فیلمهایی از مسجد اهدا میکنیم. البته در بخشی از این لوح فشرده به معرفی بیشتری از اسلام نیز پرداخته شده است، علاوه بر آن فرمي را ارائه میدهیم که بخشی برای ثبت نظرات، پيشنهادات و انتقادات طراحی شده تا نقاط ضعف و قوت را بشناسیم و در قسمت بعدی فرم، بخشی را برای ثبت شبهات افراد طراحی کردهایم و اگر دوست داشته باشند، ايميل خود را نیز ثبت میکنند تا با آنها ارتباط مستمر داشته باشیم.
آیا در امر تبلیغ اسلام و فعالیت روزانه مسجد امام علی(ع)، مخالفت هایی هم در دانمارک می شود؟
خانم piakjarsgaawd رئيس حزب مردم مسيحي در دانمارك (همان حزبی كه به پيامبر اسلام اهانت كردند) است كه الآن نيز رئیس پارلمان دانمارك شده و اینقدر قدرتمند شدهاند كه در حال حاضر اكثريت پارلمان را نیز به دست آوردهاند، رئیس پارلمان بعد از ملكه، دومين شخصيت سیاسی كشور دانمارک محسوب میشود. زماني كه ما ميخواستيم مسجد را بسازيم این خانم و هم حزبیهایش از هيچ اقدام مخالفتآميزي فرو گذاری نكردند. از طرف همين فرد حدود چند ماه قبل درخواستي به بنده دادند كه این خانم ميخواهد بياید و از مسجد بازديد داشته باشد.
ساعت بازدید را به نحوی تنظيم كرديم كه نماز جماعت و دعاي ما را ببيند، او با يك دنيا شبهه وارد شد، هنر اسلامی را لمس کرد، نماز خواندن و دعا خواندن ما را ديد و با دنیایی از تعارضات ذهنی اشتباه خود مواجه شد؛ تعارضاتی که به اسم اسلام حقیقی به آنها القا کرده بودند. هنگام خروج از مسجد به سيد دانيال ( طلبهاي كه پدرش ايراني و از سادات است و مادرش هم مسيحي و دانماركي) گفته بود: «من يك مسيحي متعصب هستم، اما اينجا كه آمدم و اين عبادتها و آرامش را مشاهده كردم، شكستم! ديدم اينجا بيشتر ميتوانم با خدا ارتباط برقرار كنم تا كليساهای خودمان».
برای تبلیغ اسلام در دنیای امروزی باید به خیلی چیزها مجهز شد، تجهیز به زبان مخاطب، هنر و تقوا از ضروریات است.
هنر اسلامي و معرفی اسلام چه ارتباطي با یکدیگر دارند؟
مجاورت مدرسه علمیه ناصریه با مسجد امام اصفهان از جمله امتیازات بزرگ برای فعالیتهای تبلیغی در اینجا محسوب میشود، بنده به ياد ميآورم، زماني كه ميخواستيم مسجد شيعيان را در کپنهاگ دانمارك بسازيم، قرار شد در جلسهاي با حضور شهردار حضور يافته و جهت دريافت مجوز، درخواست خود را ارائه نماييم. اين جلسه همزمان با اوج تحريمهاي ظالمانه عليه ايران و موضوع هولوكاست و همچنين اهانت روزنامههاي دانماركي به پيامبراسلام، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و اصلاً يك جوّ بسيار بدي عليه مسلمانان و به خصوص ايرانیان در اروپا شكل گرفته بود. از طرف ديگر وهابيها نيز در حدود 40 سال است كه به دنبال دريافت مجوزهاي ساخت مسجد به هر روشی تمسک میجستند، اما موفقيتي به دست نياورده بودند.
*ماجرای جالب جلسه با شهردار کپنهاک
وقتي بنده وارد جلسه شهرداري شدم، ديدم وهابيها به زبان عربي با هم پچپچهايي كردند كه حالا يك ايراني هم به اينجا آمده و ميخواهد مجوز ساخت مسجد بگيرد؛ اصلا چه كسي به اين اهميت ميدهد و ما اين بار به واسطه قدرتي كه داريم حتما برنده ميشويم ... . بنده متوجه صحبتهاي اينها شدم و در گوشهاي از مجلس نشستم. شهردار آمد و در آغاز كار جلسه گفت: لطفا براي ما بگوييد چرا و به چه علتي ميخواهيد در اينجا مسجد بسازید؟ وهابيها به سرعت گفتند: براي اينكه مردم جمع بشوند، نماز بخوانند، احكام اسلامي را ياد بگيرند و مردم را به دين اسلام دعوت كنيم و شروع كردند به توضيح دادن درباره مسایل اسلامی، شهردار همين طور به اينها زل زده بود و با حالتي مايوس كننده اين افراد را نگاه ميكرد.
به عنوان آخرين نفر نوبت به من رسيد، فكري كردم و گفتم تا الان كه جلسه شكست خورده و اگر من هم بخواهم مثل قبليها درباره كاربريهای مسجد صحبت كنم، كلا مجوز ساخت منتفي خواهد شد. اما اگر درست و حساب شده صحبت كنم ميتوانم در دقيقه نود گل را بزنم، شهردار رو به من كرد و گفت: قطعا شما هم عرب هستيد و در رابطه با مجوز ساخت مسجد به اينجا آمدهايد و ميخواهيد همين صحبتهاي هم كيشان خود را تكرار كنيد؟
*سؤال از آقای شهردار
گفتم: نه من ايراني هستم. آقاي شهردار من از شما سئوالي دارم. آيا ميدانيد شهر اصفهان كجاست؟ كمي مكث كرد و گفت: نه! البته من چيزهايي در مورد اصفهان شنيدهام كه شهري زيبا در ايران است. گفتم: شما كه شهردار پايتخت يك كشور اروپايي هستيد، چطور در مورد اصفهان چيزي نميدانيد! اصفهان جزء ده شهر تاریخی جهان است و شروع كردم در مورد اصفهان، چهل ستون، عالي قاپو و ميدان امام(ره) توضیح دادم تا رسيدم به مسجد امام(ره). اصلا جو جلسه عوض شد و عنان جلسه را به دست گرفتم. تمام دانماركيهايي كه تا چند دقيقه پيش خميازه ميكشيدند و به صحبتهاي نفرات قبلي بيتوجه بودند، حواس خود را جمع كردند. ديدم قلمها تكان خورد و شروع به نوشتن و يادداشتبرداري از صحبتهاي من کردند. صحبتهایم را ادامه دادم و گفتم آيا ميدانستيد ما در اصفهان مسجدي داریم كه شاه عباس صفوي 400 سال پيش آن را ساخته و اين مسجد جزء مساجد بينظير جهان است و شگفتانگيزتر اینکه، گنبد این مسجد به شكلي ساخته شده که وقتي زيرآن بايستيد و صدايي در محیط آن پخش شود این صدا بهصورت هفت مرتبه تكرار ميشود! با تعجب پرسيد، جدي ميگوييد؟!
اينگونه بود كه با دو دقيقه صحبت، جلسه را آماده کردم و ديدم به اصطلاح خودمان تنور داغ است و بايد نان را بچسبانم.
ادامه دادم و گفتم: من متولد اصفهان هستم و از كودكي ميديدم توريستها به ميدان امام میآیند و برای دیدن این شگفتیها و زیباییها متحمل سختیهایی میشوند. پيش خودم گفتم آيا ميشود مسجدي بسازم که در آن معماري شرقي و هنر اصيل اسلامي و نحوه عبادت و اعتقادات مسلمانان را بدون زحمت رفت و آمد، به همه نشان دهم تا همه با اين فرهنگ و هنر آشنا شوند؟! اکنون نیز هدف من از ساخت مسجد در اینجا همین است. ميخواهم اين ديوار يخي بین انسانها از بين برود و تبدیل به اعتمادی متقابل شود. اتفاقا ما خود قرباني تروريسم هستيم. دوازده امام ما در راه مبارزه با استبداد ترور شدند. آقای شهردار! ما ملتی با فرهنگ و مخالف تروریست هستیم.
شهردار پس از شنیدن صحبتهای من گفت: يك هفته به ما فرصت بدهيد و بعد از جلسات مشورتی نظر خود را اعلام میکنیم. هفته بعد نامهای دریافت کردم که حاوی مجوز ساخت مسجد در کپنهاگ بود و الان این مسجد به پایگاهی بزرگ برای نشر فرهنگ و معارف اسلامی تبدیل شده است.
قاعدتاً تبلیغ در فضای بین الملل دارای الزامات خاصی است که باید مورد توجه قرار گیرند، به نظر شما روحانیت شیعه چگونه می تواند در عرصه بین الملل و حتی مواجه با توریست ها، پیام های اسلام ناب را ابلاغ کند؟
چند سال پيش در مراسم عاشورا فردي به همراه دوستان خود وارد مجلس عزاداري در مسجد امام علي (عليه السلام) شد. بعد از مدتي كه در جلسه حضور پيدا كرد، كنجكاوانه پرسيد: اينجا چه خبر است؟ چه اتفاقي افتاده؟ گفتند: مراسم شام غريبان است. باز پرسيد شام غريبان يعني چه؟ گفتند: مراسمي كه متعلق به سوگواري حضرت زينب (سلام الله عليها) است. پرسيد حضرت زينب كيست؟ و پاسخ شنيد: ايشان دختر امام اول شيعيان حضرت علي (عليه السلام) هستند. اين بار پرسيد: پس چرا ناراحت هستيد و گريه ميكنيد؟ گفتند: اين گريه به خاطر تحمل سختيها و مصائبي است كه اين بانوي بزرگوار در حادثه كربلا متحمل شدند.
با حالت تعجب گفت: اما به ما گفته اند كه شما مسلمانان علیه حقوق زنان هستيد، ولي آنچه الان مشاهده ميكنم، ميبينم كه شما نسبت به حقوق زني از زنان خود كه 1400 سال پيش دچار مصايبي شده، مراسم برپا كرده و هنوز برايش گريه ميكنيد؛ دقيقا برخلاف آنچه برايمان ميگفتند...!
اين حضور در مراسم عزاداري و اين سؤال و جواب مقدمه اي شد تا ايشان در برنامههای اسلامي مسجد شركت كند و مطالعاتي درباره اسلام و عقائد مذهب شيعه داشته باشد. در نهايت نيز مسلمان شد و حتي خودش پيشنهاد داد تا اسمش را به مهدي تغيير دهد، الان نيز به عنوان يكي از مبلغين اسلام در فعاليتهاي مسجد شركت ميكند.
هدف از بیان این مطلب این بود که نقش ارتباطات را توضیح داده باشم؛ ارتباطی مستمر و هدفمند را با مخاطبین ایجاد کنید، اگر ارتباط مداوم ما در مسجد با این فرد وجود نداشت، چه بسا بعد از اینکه با اسلام به صورت مختصر آشنا شده بود، امکان داشت در دامان گروه های وهابی و سلفی به دام بیفتد. اتفاقی که بارها شاهد آن بوده ام. لذا بعد از جذب به فکر ارتباط مداوم و مستمر و البته هدفمند با مخاطبین باشید. به خصوص افرادی كه در اين اوضاع و احوال منطقه به ايران مسافرت میکنند، خودشان داراي يك زمينههایی برای شناخت اسلام حقیقی و پذیرش آن هستند؛ یعنی بعد از ایجاد جرقه ای در ذهن این افراد باید مواظب باشید تا این جرقه خاموش نشود و مراقبت کنید تا حرارتی عقلانی و منطقی برای فرد ایجاد کند نه اینکه تازه باعث آتش سوزی و ایجاد تفرقه در دنیای اسلام شود.
*روانشناسی مخاطب اروپایی
دومین توصیه، روانشناسی مخاطب اروپایی است؛ معتقدم با اروپايي بايد با فكر اروپايي صحبت كرد و اسلام را به او معرفي نمود و گرنه هیچ نتيجه ايي ندارد. یعنی همانطور که عرض کردم در امر تبلیغ به خصوص با مخاطب اروپایی، اگر ابتدای کار را طوري شروع كرده باشيد كه فرد تحریک و مشتاق شنیدن و دیدن شده باشد، در ادامه دیگر خود این افراد هستند که براي خواندن و شنيدن ادامه مطالب پیگیر مي شوند. این مطلب در طراحی بروشور و سخنرانی و ... جاری است؛ یعنی اگر از همان اول گفتید شیعه این است و آن نیست و مباحث را خیلی خشک و بدون سلیقه بیان کرده باشید، فرد مقابل شما شاید تا زمانی که روبروی شماست به سخنان شما گوش کند یا بروشور را از شما بگیرد اما چند قدم آن طرف تر همه چیز را فراموش کرده و بروشور را دور می اندازد. البته دقت کنید منظور بنده از اینکه گفتم با فکر اروپایی تبلیغ کنید نه اينكه غربي بشويم. خیر، بلكه فكر مخاطب و زاويه ديد او را بشناسيد و بر اساس همان زاویه هم به معرفي اسلام بپردازيد.
سومین توصیه بکارگیری هنر لبخند زدن است، يكي از مسايل دیگری كه در امر تبلیغ باید با گردشگر خارجی رعايت شود، داشتن چهره ایی خندان است. اين لبخند زدن براي مبلغ واجب است و بايد حتما رعايت كند. دين را با لبخند ارايه كنيد، حتي اگر ناراحت هستيد. من 10 سال مبلغ حج بودم و با همين وضعيت در حج با مبلغين وهابي مناظره مي كردم. آنها با قيافه هاي عبوس و گرفته و سرد، اما من به هنگام صحبت با آنها مي خنديدم و استدلال ها را بيان مي كردم و طرف مقابل ديوانه مي شد، به واسطه همين خونسردي و لبخند، خيلي ها را جذب مذهب تشيع کردم. حال بايد دقت کرد تا اين لبخند را نیز در نوشته هایمان انتقال داده و رعايت كنیم.
سخن پاياني
ابزار هنر يكي از وسایلی است كه ميتوان برای جذب به سمت اسلام از آن استفاده کرد؛ اصلا این هنر زیبا و معماری فوق العاده اسلامی ایجاد شده تا حواس و ذهن افراد را به سمت اسلام جلب و دعوت کند.
برنامهها و فعالیتهای مدرسه علمیه ناصریه را پویا و عالی مشاهده کردم. شما عزیزان کار بزرگ و خوبی را شروع کرده اید، نیروی جوان و متخصص و متعهدی در اینجا گرد آمده اند و هدف مقدسی را دنبال میکنند. سعی کنید کار را محکم و قوی ادامه دهید و دلسرد و مأیوس نشوید و مطمئن باشید در این مسیر عنایات الهی برخوردار خواهید بود.
گفتگو: سید امیر حسین ابطحی خبرنگار حوزه در اصفهان
نظر شما