خبرگزاری«حوزه»، «ماجرای نیمروز»، «یک روز بخصوص»، «سه بیگانه»، «گشت 2» و «خوب، بد، جلف» عنوان فیلمهایی هستند که در نوروز سال 96 اکران عمومی شدند. از این تعداد، سه فیلم توانستند به فروش خوبی دست پیدا کنند و دو فیلم دیگر (سه بیگانه و یک روز بخصوص) نتوانستند به موفقیتی در گیشه دست پیدا کنند. در این یاداشت سعی میکنیم به اختصار به برخی از این فیلمها بپردازیم.
«ماجرای نیمروز» دومین ساخته سینمایی محمدحسین مهدویان در مقام کارگردان است که توانست تحسین همه مخاطبان و مردم را در جشنواره سیوپنجم فیلم فجر به دست آورد. این فیلم سینمایی کاری انقلابی است که در آن به بخشی از تاریخ انقلاب در دهه 60 پرداخته میشود. در این فیلم سعی شده به گوشهای از جنایات منافقان در دهه 60 پرداخته شود. این اتفاق نیز نه به واسطه گویشی سفارشی، بلکه با زبان کاملاً مستند رخ میدهد. برای همین تماشاگر آن را پذیرفته و با آن ارتباط برقرار میکند.
درباره وقایع نگری در «ماجرای نیمروز» میبایست به نکتهای بسیار مهم اشاره کرد. آنهم اینکه در این فیلم سعی نشده که موضوعات و اتفاقات به تماشاگر خورانده شود، بلکه کارگردان تنها سعی میکند آنچه را که روی داده تصویر کنند. در این فیلم سعی شده، حتی از کوچکترین اتفاقات نیز غفلت نشود.
خصیصهای که تا به امروز در کمتر فیلم سینمایی شاهد آن بودهایم. درباره بازیهای «ماجرای نیمروز» هم باید اذعان کرد که اتفاقات بسیاری خوبی را در فیلم شاهد هستیم. به نحوی که تمام شخصیتها برای تماشاگر قابل باور است در این میان بازی جواد عزتی و هادی حجازیفر بسیار زیبا و چشم نواز است.
درباره کارگردانی این فیلم نمیتوان جز تحسین نکتهای دیگر را مطرح کرد به ویژه در بحث میزانسن و دکوپاژ ما شاهد اتفاقات بسیار خوبی در این فیلم هستیم. این امتیازات کارگردانی در شرایطی است که ما برای ساخت فیلمهایی که به چند دهه پیش مربوط میشود محدودیت بسیاری به لحاظ لوکیشن داریم، چون تصویر کردن تهران دهه 50 یا 60 عملاً در شرایط امروز غیرممکن است، اما مهدویان توانسته با تبحر تمام از عهده این مشکل برآید. درباره «ماجرای نیمروز» تنها میتوان یک نکته دیگر گفت، آنهم اینکه ساخت چنین فیلمهایی نیاز جامعه امروز ما هستند، چون در شرایطی که شبکههای بیگانه دائما در حال تصویرسازی نادرست از کشورمان هستند، چنین فیلمهایی قادرند ذهنیت جوانان ما را روشن کنند.
اما «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان را باید فیلم ضعیفتر در مقایسه با دو فیلم قبلی اسعدیان «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» دانست، اما باز هم این فیلم کاری است که استانداردهای سینمایی را دارا است، چون پشت آن کارگردانی قرار گرفته که کار خود را به خوبی میشناسد. فیلم اخیر همایون اسعدیان میخواهد به بحث وجدان یا همان نفس اماره بپرازد که دائما در حال وسوسه انسان است. در این میان تنها ایمان و اعتقادات آدمهاست که به آنها کمک میکند تا در مقابل این وسوسهها از خود مقاومت نشان دهد، ولیکن آنچه که در فیلم روایت میشود باور پذیر نیست.
این فیلم به طور آشکاری این نکته را مد نظر قرار داده که به هر نحو ممکن که شده، پایانی خوب برای قصه خود برگزیند، ولی این اتفاق به نحوی در فیلم روی نمیدهد که تماشاگر بتواند آن را باور کند، حتی پایانبندی فیلم به نوعی دلزدگی تماشاگر را به همراه دارد، چون مخاطب نمیتواند آن را باور کند. این مسئله نیز از نگاه نگارنده از آنجا نشئت میگیرد که کار، سناریو خوبی ندارد، حتی این مسئله را در شخصیت پردازی نقشهای «یک رز بخصوص» نیز قادریم به خوبی مشاهده کنیم، برای همین بازیها نیز آنگونه که باید به چشم نمیآید.
مطلب پایانی اینکه «یک روز به خصوص» نتوانسته با تماشاگر ارتباط لازم را برقرار کند و فروشی بسیار ناامید کننده نیز داشته است، زیرا همانگونه که در توضیحات فوق به آن اشاره کردم، فیلم نگاهی واقعی به موضوع مورد نظر خود ندارد به نحویکه نمیشود اتفاقات رخ داده در فیلم را با توجیحات منطقی توصیف کرد.
اما فیلم آخری که درباره آن حرف میزنیم «گشت 2» نام دارد که در اکران نوروزی بیشترین میزان مخاطب را به خود اختصاص داده است. این کار طنز ساخته سعید سهیلی کارگردان ارزشی سینماست که فیلم ارزشمند در پرونده کاری خود کم ندارد، اما شرایط سینمای ما به گونهای شده که چنین فیلمسازانی نیز برای ادامه بقا مجبور میشوند فیلمهایی بسازنند که شاید با خواست قلبی خود آنها نیز نباشد.
«گشت 2» فیلم موفق در گیشه است، اما جز این موفقیت چیزی دیگری را برای فیلم نمیتوان تصور کرد. برای همین لودهگیهایی در جای جای فیلم جا لحاظ شده تا به نوعی سبب تفریح تماشاگران شود. برای رسیدن به این خواسته نیز از هیچگونه بد دهانی هم دریغ نشده است. این فیلم جدا خنداندن در لحظه، چیزی دیگری ندارد که به تماشاگر بدهد و این ویژگی یعنی فاجعه برای اثری که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دریافت میکند، البته ممکن عدهای ادعا کنند برای روشن ماندن چراغ سینما، ساخت چنین فیلمهایی ضروری است، ادعای که به نظرم تنها توجیه کننده، خطای پیش آمده است و نمیتوان جوابگوی بی توجهی که رخ داده باشد.
در انتهای این مطلب باید گفت که اکران نوروز 96 به لحاظ اقتصادی، اتفاقی بسیار خوب برای سینما محسوب میشود و این امید را میدهد تا در سال آینده شاهد اتفاقات بسیار بهتری در سینما باشیم، اما به لحاظ ارزشهای حاکم بر سینما، نمیتوان چندان نکته قابل توجهی را در اکثر فیلمهای به نمایش درآمده مشاهده کرد!