پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۲
بازخوانی رویکرد پارادایمی در تولید علم دینی

حوزه/ عضو هئیت علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: الگوی پارادایم اجتهاد دینی بر شناسایی مبانی، التزامات روش‌شناسی اجتهادی و انکار ضرورت تجربه در علم دینی تمرکز دارد.

به گزارش خبرنگار خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از مشهد، دکتر خسرو باقری، در همایش «بازخوانی رویکرد پارادایمی در تولید علم دینی» امروز در دفتر تبلیغات اسلامی  با بیان اینکه علم دینی تعاریف و مصادیق گوناگونی دارد و برخی مصادیق علم دینی واضح است، گفت: این امر بیش از هزار سال در حوزه رواج دارد، اما بحث امروز ما ناظر به معنای قبلی و حوزوی علم دینی نیست.

وی در ادامه با اشاره به دو نوع مواجهه موافقان و مخالفان علم دینی به تفاوت رویکردهای موافقان علم دینی پرداخت وافزود: مبنای تفاوت در اختلاف رویکردهای معرفتی موافقان در سه حوزه فلسفه، دین و تجربه است یعنی اگر سه حوزه معرفتیِ فلسفه، دین و تجربه را ملاک قرار دهیم، رویکرد اول بر فلسفه تأکید دارد، البته این به معنای نفی روش‌های دیگر نیست.

 باقری در این باره ادامه داد: رویکرد دوم بر آموزه‌های دین در علم دینی تأکید دارد و بنابراین، روش آن باید اجتهادی باشد که البته این روش نیز دو رویکرد دیگر را نفی نمی‌کند اما تأکید آن بر گزاره‌های دین است.

وی با اشاره به اینکه  تجربه  نیز برای رسیدن به علم دینی مفید است، ادامه داد: علاوه بر رویکردهای سه گانه، رویکرد ترکیبی نیز ممکن است که می توان به رویکرد حِکمی - اجتهادی که بر دو روشِ فلسفی و دینی تأکید دارد، اشاره کرد.

عضو هئیت علمی دانشگاه تهران در ادامه به توضیح سه طرح‌ِ علم دینی پرداخت و گفت: الگوی پارادایم اجتهاد دینی بر شناسایی مبانی، التزامات روش‌شناسی اجتهادی و انکار ضرورت تجربه در علم دینی تمرکز دارد.

وی با اشاره به مدل مسئله محور و همچنین مدل ترسیم ارتباط روش اجتهادی، گفت: در این مدل ها ضرورت تجربه را در تولید علم دینی می پذیرد و مدعی است گزاره‌های دینی به لحاظ کلامی مورد تأیید و پذیرفته شده است، اما برای اینکه بستر گفتگو با همه فراهم شود، گزاره‌های دینی در معرض تجربه قرار می‌گیرد و بر اساس نتایج تجربی ارائه می‌شود.

باقری در بخشی دیگری از سخنان خود به تعریف علم دینی پرداخت و آن را علمی دانست که در سطح تجربی در مقام ساختن فرضیه‌ها و نظریه‌های وابسته به دین است و در مقام داوری از روش تجربی پیروی می‌کند و در سطح فراتجربی به فراخور مورد، به روش‌های معتبر وحیانی یا عقلی استناد می‌جوید.

وی با بیان اینکه منظور از فراتجربی، فقط فلسفی نیست، افزود: برخی مسائل حتی با روش عقلی و فلسفی نیز قابل تبیین نیست. به طور مثال، فطرت با مبانی فلسفی و عقلی به وضوح قابل اثبات نیست اما قرآن به طورر کامل آن را به رسمیت می‌شناسد که بنابراین، گزاره‌های دینی در سطح فراتجربی می‌گنجد.

باقری در توضیح عناصر پارادایمی علم دینی نیز گفت: با توجه به عناصری که برای پارادایم در مباحث پارادایم‌شناسی مطرح شده است، مهم‌ترین عناصر پارادایمی جامعه‌شناسی اسلامی را می توان چیستی انسان، چیستی جامعه یا واقعیت اجتماعی، هدف جامعه‌شناسی اسلامی، روش جامعه‌شناسی اسلامی، جایگاه ارزش‌ها در جامعه‌شناسی اسلامی نام برد که مسئله علم دینی از رهگذر تبیین این عناصر پارادایمی به نتیجه می‌رسد.

عضو هئیت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: در ارتباط علوم انسانی اسلامی با جهان سه‌گانه علم، علما و واقع روبرو هستیم. این علوم نمی‌تواند خودش را در یک جهان منحصر کند بلکه علوم انسانی اسلامی یک دانش درجه دوم محسوب می‌شود.

وی با بیان اینکه عناصر مقوم و ذاتی علوم انسانی اسلامی عقل فطری و دین اسلام است، تبیین کرد: عقل و دین، گوهر وجودی علوم انسانی اسلامی را پدید آورده‌اند و عناصر دیگر مانند عقل ابزاری و تجربی یا علما و دانشمندان مسلمان و جو و شرایط اجتماعی مسلمانان و جامعه اسلامی، جزو عناصر عرضی و کمال‌بخش علوم‌انسانی اسلامی قلمداد می‌شوند.

انتهای پیام/313/24

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha