خبرگزاری «حوزه»- تهران/ یکی از اقدامات زیربنایی که امام عسکری(ع) در نحوه ارتباط با آحاد مردم انجام دادند، ایجاد یک شبکه ارتباطی و وکالتی بود به طوری که حضرت از طریق وکلای خود در جای جای ممالک اسلامی با مردم و شیعیان ارتباط داشتند. مثلاً در ایران آن زمان و در شهر قم "احمد بن اسحاق اشعری"، در اهواز "ابراهیم بن مهزیار"، و در نیشابور "ابراهیم بن عبده" به عنوان وکیل و نایب امام حسن عسکری(ع) حضور داشتند.
همزمان با فرا رسیدن سالروز شهادت یازدهمین نور امامت و برای تبیین تدابیر ارزشمند امام حسن عسکری(ع) در ماندگاری تشیع و زمینه سازی غیبت امام عصر(عج)، خبرنگار خبرگزاری «حوزه» با حجت الاسلام حسین نیکوئی، استاد حوزه علمیه تهران و امام جماعت مسجد خداداد گفت و گویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
* به گفته تاریخ امام حسن عسکری(ع) همواره تحت کنترل و مراقبت دستگاه حکومتی قرار داشته اند، ارزیابی شما از دوران سیاسی آن امام همام چیست؟
همان طور که میدانید اوضاع سیاسی در عصر امام حسن عسکری(علیهالسلام) یک دوران خاصی بوده است که از دو جهت قابل بررسی میباشد یکی اقبال عمومی مردم به تشیع و اهل بیت(علیهمالسلام) و این یک زنگ خطری برای خلفای حکومت طاغوت آن زمان بود و سعی کردند با محدودیتهای بیشتری امام عسکری(ع) را از جامعه و ارتباط با مردم دور نگه دارند و ایشان را تحت نظارت و مراقبت شدید قرار دهند و به همین دلیل ایشان به امام عسکری ملقب شدند.
هدف اصلی حکومت طاغوت است از اعمال محدودیتها و مراقبت شدید از امام حسن عسکری(ع) به خاطر این بود که بتوانند به فرزند ایشان که امام دوازدهم شیعیان بود، دسترسی داشته و ایشان را به شهادت برسانند.
همچنین عمر کوتاه امام عسکری(ع) که در 28 سالگی به شهادت میرسد و فقط به مدت شش سال امامت جامعه اسلامی را برعهده داشتند، نشان میدهد که فشار بر ایشان و شیعیان و خاندان اهل بیت(ع) بسیار شدید بود به طوریکه حکومت طاغوت نتوانسته حضور امام و اقبال مردم به ایشان را تحمل کند و لذا حضرت را به شهادت رساندند.
* مسلماً دورانی که امام حسن عسکری(ع) در آن می زیسته اند یکی از زمان های حساس و برهه های مهم در تاریخ اسلام به شمار می رفته است، لطفا در خصوص مبارزات امام(ع) و عرصه هایی که ایشان در آن به وظایف امامت خود می پرداخته اند توضیحاتی بفرمایید
همانطور که میدانید هیچ کدام از اهل بیت(علیهمالسلام) در برابر خلفای طاغوت منفعلانه عمل نکردند یعنی تحت تاثیر فضای سیاسی نبودند و فشارها نتوانستند در وظیفه و اراده امام اثرگذار باشد و بنا به شرایط موجود وظایف خود را به هر شکلی که میتوانستند انجام میدادند.
در دوران امام عسکری(ع) نیز با توجه به خفقان شدیدی که در جامعه وجود داشت و با وجود همه محدودیتها و مراقبتهای شدید، امام(ع) توانستند شاگردانی را تربیت کنند که فقیه و عالم به مسائل روز بودند و از طریق همین اصحاب سعی داشتند سطح علمی و بصیرت شیعیان را بالا ببرند و زمینه را برای پذیرش یک امام غائب، در اذهان مردم و جامعه فراهم کنند.
* به نظر شما دلایل اصلی تاسیس نظام وکالتی از سوی امام حسن عسکری(ع) چه بود؟
یکی از اقدامات زیربنایی که امام عسکری(ع) در نحوه ارتباط با آحاد مردم انجام دادند، ایجاد یک شبکه ارتباطی و وکالتی بود به طوری که حضرت از طریق وکلای خود در جای جای ممالک اسلامی با مردم و شیعیان ارتباط داشتند. مثلاً در ایران آن زمان و در شهر قم "احمد بن اسحاق اشعری"، در اهواز "ابراهیم بن مهزیار"، و در نیشابور "ابراهیم بن عبده" به عنوان وکیل و نایب امام حسن عسکری(ع) حضور داشتند.
یکی از وظایف وکلا، جمع آوری خمس، زکات، نذورات و در مجموع واجبات مالی شیعیان و رساندن آن ها به امام عسکری(ع) بود. جمع آوری این اموال، اهمیت به سزایی در تقویت و تحکیم وضعیت اقتصادی تشیع داشت و امام(ع) از این اموال برای رسیدگی به اوضاع شیعیان بهره می برد. در روایات بسیاری از کمک های مالی امام حسن عسکری(ع) به فقرا و مستمندان شیعه سخن به میان آمده است که از این اموال جمع آوری شده، تأمین می شد.
البته باید توجه داشت که وکلا از میان افرادی انتخاب میشدند که امام فقاهت آنها را تأیید نموده و به آنها اطمینان کامل داشتند. مثلاً زرارة بن اعین از شاگردان مورد وثوق امام صادق(ع) بود و مردمی که دور از مدینه به سر می بردند و دسترسی به آن حضرت نداشتند، آمام آنان را به برخی از شاگردان عالم و فقیه خود که پاسخگوی نیازهای دینی و اعتقادی مردم بودند ارجاع می دادند. در روایتی امام صادق(ع) به فیض بن مختار فرمود «هر وقت خواستی بر حدیث ما دست بیابی، آن را از این شخص که اینجا نشسته است بگیر؛ و با دست خود به زرارة بن اعین اشاره فرمود».
در بین وکلای امام عسکری نیز بودند افرادی که دارای رتبههای بالاتری در علم و فقاهت بودند و امام اعتماد بیشتری به آنها داشت. از مهم ترین وکلای امام(ع) که بعدها به منصب نیابت خاص در دوره غیبت صغرا رسید، عثمان بن سعید مشهور به «سمّان» بود. او از طرف امام هادی و امام عسکری(علیهما السلام)، به وکالت برگزیده شد و به تجارت روغن مشغول بود تا از آن به عنوان سرپوشی برای کار اصلی خود یعنی وکالت بهرهبرداری کند.
در مواقعی که مالی از شیعیان به دست او میرسید، آن را در ظرف روغن جاسازی میکرد و پنهانی نزد امام عسکری(ع) میفرستاد. عثمان بن سعید در رأس سلسله مراتب وکلای امام(ع) قرار داشت و اموالی که می بایست به دست آن حضرت برسد، از طریق او به دست امام عسکری(ع) رسانده میشد.
* چرا امام عسکری(علیه السلام) از امور غیبی نسبت به امامان پیشین بیشتر استفاده کرده است؟
مى دانیم که امامان، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از آگاهى غیبى برخوردار بودند و در مواردى که اساس حقانیت اسلام و مشروعیت امامت اهل بیت(ع) در معرض خطر قرار مى گرفت، از این آگاهى به صورت «ابزار» هدایت استفاده مى کردند و در این میان امام عسکری(ع) از کرامات و گزارشهاى غیبى به صورت مکرر بهره میبردند.
به نظر مى رسد علت این امر شرائط نامساعد و جوّ پر اختناقى بود که امام یازدهم و پدرش امام هادى در آن زندگى مى کردند؛ زیرا از وقتى امام هادى(ع) از سر اجبار به سامرّاء منتقل گردید به شدّت تحت مراقبت و کنترل بود، از این رو امکان معرفى فرزندش «حسن» به عموم شیعیان به عنوان امام بعدى وجود نداشت و اصولاً این کار، حیات او را از ناحیه حکومت وقت در معرض خطر جدى قرار مى داد. به همین جهت کار معرفى امام عسکرى(علیه السلام) به شیعیان و گواه گرفتن آنان در این باب، در ماههاى پایانى عمر امام هادى(علیه السلام) صورت گرفت، به طورى که هنگام رحلت آن حضرت هنوز بسیارى از شیعیان از امامت حضرت «حسن عسکرى» آگاهى نداشتند.
عامل دیگرى نیز در این زمینه بى تاثیر نبوده و آن اعتقاد گروهى از شیعیان به امامت «محمد بن على»، برادر حضرت عسکرى، در زمان حیات امام هادى(ع) بوده است. این گروه بر اساس همین پندار او را در محضر امام هادى(ع) احترام مى کردند، ولى حضرت با این پندار مبارزه مى کرد و آنان را به امامت فرزندش حسن(ع) راهنمایى مى نمود.
این عوامل دست به دست هم داده و موجب شک و تردید گروهى از شیعیان در امامت آن حضرت در آغاز کار گردیده بود، چنانکه برخى از آنان در صدد آزمایش امام بر مى آمدند و برخى دیگر در این زمینه با امام مکاتبه مى کردند. این تزلزلها و تردیدها به حدّى بود که امام در پاسخ گروهى از شیعیان در این زمینه با آزردگى و رنجش فراوانى نوشت «هیچ یک از پدرانم، مانند من، گرفتار شک و تزلزل شیعیان در امر امامت نشده اند».
بنا بر این امام عسکرى(ع) براى زدودن شکها و تردیدها پیرامون مشروعیت امامتشان، و دلگرمى اصحاب و هدایت گمراهان، ناگزیر مىشد پردههاى حجاب را کنار زده، و از غیب به آنها خبردهد، و این از موثرترین شیوه هاى جلب مخالفان و تقویت ایمان شیعیان بود.
* به نمونه ای از این کرامات اشاره می کنید؟
به عنوان نمونه؛ در یکی از این کرامات، امام عسکری(ع) از غیب خبر می دهند. محمد بن حسن میگوید؛ نامهای به امام عسکری نوشتم و از فقر شکایت کردم. بعد از نوشتن نامه پشیمان شدم و با خودم گفتم؛ مگر امام صادق(ع) نفرموده «تنگدستی در کنار ما، از بینیازی به همراه دشمن ما، و کشته شدن در کنار ما، از زندگی به همراه دشمن ما بهتر است»!؟
امام در جواب نامه خطاب به من نوشتند «وقتی گناهان دوستان ما زیاد میشود، خداوند جلّجلاله آنان را تنگدست میگرداند و بسیاری از گناهان را هم نادیده میگیرد. همانگونه با خودت نجوا نمودی، "تنگدستی در کنار ما از بینیازی در کنار دشمن ما بهتر است". ما پناهگاه هرکسی که به ما پناه بیاورد هستیم؛ ما برای هرکس که از ما طلب نور کند، نور هستیم؛ ما نگهدارنده هرکس که به ما تسمک جوید هستیم؛ هرکس که ما را دوست داشته باشد، در درجه اعلای بهشت به همراه ما خواهد بود و هرکس که از ما کناره بگیرد، به سمت جهنم خواهد رفت».
* امام عسکری(ع) در مسیر تداوم خط امامت و اطلاع رسانی از آمدن آخرین حجت خدا و امام معصوم(ع) از چه تدابیری بهره بردند؟
بدون ترديد، يکي از وجوه روي آوري ائمه(عليهم السلام)، به تشکيل شبکه وکالت، آماده سازي شيعيان براي پذيرش وضعيت جديد در عصر غيبت بود. عصري که شيعه در آن جز از طريق وکلاي امام، امکان ارتباط با ايشان را نداشت. با توجه به همين حقيقت بود که هرچه شيعه به عصر غيبت نزديکتر ميشد، راه ارتباط مستقيم او با امام نيز محدودتر مي گشت و در مقابل، نهاد وکالت نيز تقويت ميشد تا حدي که در زمان امامين عسکريين غالب ارتباطات شيعه با اين دو امام بزرگوار، از راه مکاتبه و يا وکلا و نمايندگان، صورت ميگرفت. از اين رو، ميتوان گفت که حداقل در عصر دو امام هادي و عسکري(ع)، تقويت نهاد وکالت به خاطر تمهيد و زمينه چيني براي ورود شيعه به عصر غيبت بوده است.
* به نظر شما مهمترین وظیفه منتظران امام مهدی(ع) در عصر غیبت چیست؟
برخی به غلط می پندارند؛ هر چقدر جامعه در گناه و فساد غرق شود، به ظهور حضرت کمک کرده اند! و به همین بهانه فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر را ترک میکنند! در حالی که این یک عقیده باطل و نادرستی است. بنا بر این یکی از وظایف مومنین در عصر غیبت عمل به این فریضه مهم و نشر معارف اهل بیت(ع) و ترویج معارف مهدوی در جامعه است.
به نظر میرسد یکی از راه های معرفی امام زمان(عج)، شناخت امام حسین(ع) است از این رو پیاده روی اربعین می تواند فرصت خوبی برای گسترش معارف مهدویت باشد زیرا اگر شناخت و معرفت عمیقی نسبت به وجود مقدس امام حسین(ع) حاصل شود، از این طریق امام مهدی(عج) نیز معرفی خواهند شد.
گفتگو: مهدی زارعی