به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق این هفته خود که در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد با گرامیداشت ایام «هفته وحدت» و «روز دانشجو» از خداوند برای همه رهروان علم و دانش، صلاح و فلاح دنیا و آخرت طلب نمودند.
معظم له در ادامه به شرح نامه 70 نهج البلاغه حضرت امیر علیه السلام پرداختند و بیان داشتند: در آن زمان تحت تبلیغات و دسیسه های معاویه اوضاع مدینه آشفته شده بود. سهیل بن حنیف انصاری که از طرف حضرت والی مدینه بود نامه ای به حضرت نوشت و دو مطلب بیان کرد؛ اول اینکه به حضرت اطلاع داد که عده ای از مردم مدینه به شام مهاجرت کرده اند و مطلب دوم اینکه از حضرت وقت ملاقت خواست. نامه 70 نهج البلاغه در واقع پاسخ حضرت به نامه سهیل بن حنیف انصاری است.
ایشان ادامه دادند: نکته ای که در اینجا مطرح است این است که قرآن پیام آور دینی است که نظم و برقرای یک نظام اجتماعی را دنبال می کند. قرآن می فرماید اگر خواستید به دیدن شخصی بروید قبلا وقت بگیرید و وقت تعیین کنید، و چنانچه بدون گرفتن وقت به دیدن شخصی رفتید و آن شخص عذری داشت و شما را نپذیرفت ناراحت نشوید، این در طهارت روح شما نقش تعیین کننده دارد، تزکیه تنها در نماز و روزه نیست بلکه در رعایت ادب اجتماعی نیز نهفته است!
حضرت آیت الله جوادی آملی تاکید داشتند: از آنجا که تنها نکات بسیار مهم و اصول کلی در قرآن بیان شده است و ما فروع را از روایت می گیریم، (وَإِنْ قِیلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ)، این مطلب جزء اصول بوده که در قرآن ذکر شده است. این دین است که تمدن می سازد و تمدن به بار می آورد.
ایشان ابراز داشتند: عبرت آمیز است شهری که قرآن کریم از مردم او به احترام یاد کرده است، مردمش تحت تاثیر القائات دشمن به گونه ای برگردند که دست به مهاجرت به خارج بزنند! این اثر سوء تبدیل غدیر به سقیفه است که عده ای در زمان حکمرانی حضرت امیر از مدینه به مرکز فساد یعنی شام فرا کنند! حضرت در این نامه می فرماید من از این موضوع اطلاع دارم، اما بدان که این ها غده های بدخیم جامعه هستند که از این جامعه خارج شدند و از این بابت باید خدا را شاکر بود. این افراد کسانی بودند که هم از نظر انگیزه و هم از نظر اندیشه دچار مشکل بودند چراکه ما به دنبال «ایثار» بودیم و آنها به دنبال «استئثار» بودند یعنی به دنبال اختلاس و حقوق های نجومی و فساد بودند! لذا چون در حکومت ما این امکان نبود به شام رفتند. اینها عدل مجسم را دیدند، شنیدند، با همه وجود آن را لمس کردند و با عدل ما زندگی کردند با این حال از عدل فرار کردند و به دامن ظلم افتادند.
معظم له با اشاره به فراز پایانی نامه حضرت امیر ابراز داشتند: بخش پایانی این نامه را سید رضی به دلیل ملاحظاتی که داشته است در جایی دیگر نقل کرده است که حضرت در این فراز عرفان را معنا می کند و می فرماید عارف کسی است که عقلش را زنده کرده و هوسش را کشته است؛ او بهشت و جهنم را دیده است نه اینکه تنها این مفاهیم را فهمیده باشد!
حضرت آیت الله جوادی آملی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به وخامت حال جسمی آیت الله شیخ عیسی قاسم، اذعان داشتند: سفارشی که به آل خلیفه به عنوان یک مسلمان به یک فردی که الآن گرفتار طغیان است می کنیم این است که بر او لازم است از طغیان صدّام پند بگیرد، از طغیان کسی که سالیان متمادی یمن را به اسارت گرفته بود پند بگیرد، از سرنوشت دیکتاتور لیبی پند بگیرد، و شخصیت ممتاز علمی آیت الله شیخ عیسی قاسم را محترم بشمارد انقلاب دینی مردم بزرگوار بحرین را ارج بنهد.
ایشان همچنین توطئه آمریکا در انتقال سفارت خود به قدس را محکوم کرده و بیان داشتند: امیدواریم آمریکا به هوش بیاید و اگر به هوش نمی آید خداوند خطر و توطئه آنها را به خود آنها برگرداند.